سه شنبه ۲۷ تير ۱۳۸۵
چرا هنگام شنيدن و گفتن و حتي نشستن خط و شكل مي كشيم؟
اين شكل درون من است
ترجمه: زهره باني
001500.jpg
۱- اشكال چهارضلعي نشانگر وجه منطقي و صراحت شخص است و برنامه مهم شخص را مشخص تر مي كند.
۲- حروف جدا از هم، مبين درگيري بين اولويت هاست،  يعني حس طرح همه مسائل با هم و همزمان.
۳- دايره ها يك متفكر مستقل را معرفي مي كنند و نشانگر ملايمت و نرمي و تمايل به خيال پردازي نيز مي باشند.
۴- وقتي حروف يك كلمه به هم متصل نوشته مي شوند،  نشانگر ساده دلي و رو راستي است.
۵- حروفي كه با شيب متمايل به راست نوشته مي شوند شخصيت برون گرا، بلندهمت و جاه طلب را معرفي كنند.
۶- شكل دروازه (فوتبال) ممكن است بازتاب عزم و تمايل وي براي به دست آوردن چيزي از يك ملاقات خاص باشد.
اكثر ما هنگام گوش دادن به سخن كسي در مجالس سخنراني و كلاس درس، موقع صحبت كردن با تلفن يا گوش دادن به راديو و كاست و يا حتي هنگام تماشاي يك برنامه تلويزيوني، خطوط، علائم، كلمات و اشكال هندسي در هم و نامفهومي را نقاشي مي كنيم.اين اشكال و خطوط بي قاعده كه از ناخودآگاه ذهن برمي خيزد، واقعاً چه چيزي را در مورد ما روشن مي كنند؟ مقاله زير تلاش كرده است به اين سؤال پاسخ دهد، با هم مي خوانيم.
اگر ملاقاتي طولاني و خسته كننده برايتان پيش بيايد،  در آن حالت با احساس بي قراري و ناراحتي چه مي كنيد؟
شايد يك كاغذ و قلم برداريد و شروع به خط خطي كنيد كه البته كاري است كه به نظر خيلي ها عادي مي آيد، حالا به آنچه كه روي كاغذ به جا مانده، نگاهي بيندازيد. ممكن است متعجب شويد. اين اشكال و خطوط، هيچ ارتباطي به دستخط فرد ندارد و در واقع حاصل فعل و انفعالات ضمير ناخودآگاه شخص است و البته نتايج و پيام هاي بسياري نيز دارد.
اين خطوط و نقوش را مي توان به دسته هاي مختلف از اشكال هنري و دكوراتيو تا اشكال پيش پا افتاده و بي ارزش تقسيم بندي  كرد.
برخي خطوط تكرار مي شوند، خانه هاي كوچك، گل ها، پرنده ها، فلش ها، ستاره ها، ماشين ها، شماره ها و اسامي كه تقريباً در بين همه كساني كه عادت به كشيدن اين خطوط و نقوش دارند، مشترك است.
اما اصلاً چرا اين كار را انجام مي دهيم؟ ممكن است شكلي از بيان بي قراري و ناراحتي باشد يا كاري كه وقتي رنجيده خاطر و خسته يا منتظر اتفاقات مهيج تري هستيم، انجام مي دهيم.
تزئين كاغذ با خطوط مارپيچ، نوشته هاي بدخط و نقاشي هاي كوچك ممكن است كمكي براي رهاشدن از تنش ها باشد. اگر اين فرض درست باشد، حداقل اين كار به نسبت روش هاي ديگر تسكين استرس مثل كشيدن سيگار، عادت مثبت تري است. شايد به همين دليل است كه بيشتر مردم نزديك گوشي  تلفن خود، كاغذ و قلم مي گذارند.
به علاوه، اين عادت در مقايسه با عاداتي نظير جويدن آدامس با طبيعت نيز سازگارتر است و مثل آدامس آلودگي و چسبندگي هم ندارد.
برخي روانشناسان معتقدند، اين اشكال شامل مجموعه اي از علائم، خطوط و نقوش مي باشند كه بي هدف و بي جهت ترسيم مي شوند اما حاوي مطالب زيادي در مورد شخصيت افراد هستند. اين روانشناسان مي گويند: «كساني كه اين خطوط را مي كشند،  اغلب كساني هستند كه با كاغذ و قلم راحت هستند و با رسم اين اشكال، نقش ها را مي توان به صورت يك فعاليت خلاق سمت راست نفر، ارزيابي كرد.»
از اين خطوط و اشكال به عنوان تمرين دست  گرمي هنرمندان نيز استفاده مي شود. مثلاً خواننده اي را در نظر بگيريد كه آماده يك اجرا با نت هاي موسيقي مي شود. يك مجموعه خالي مي تواند بسيار بي معنا باشد و جرأت اجرا را نيز در خواننده نتواند ايجاد كند، اما دست به قلم بردن و رسم اين خطوط و نقوش راه خوبي براي شروع است.
همچنين شواهدي وجود دارد كه رسم اين شكل ها و خطوط، مغز را از فعاليت هاي ذهني آزاد مي كند. در يك تحقيق كه يكي از اساتيد دانشگاه دورت ايالت اينديانا انجام داد، از دانشجويانش خواست كه در كلاس راحت باشند. هر كس بخواهد مي تواند تكه اي كاغذ بردارد و همين طور كه به مباحث درسي گوش مي دهد، برگه اش را نيز در اختيار داشته باشد و خط خطي كند و هر كس هم كه نمي خواهد مي تواند در كلاس شنونده محض باشد. سپس آزمايش كرد تا ببيند هر يك از گروه ها تا چه اندازه از كلاس برداشت داشته اند، بررسي ها نشان داد كساني كه كاغذي در اختيار داشتند و حين گوش دادن به درس، آن را با خطوط و نقش هايي كه به ذهنشان مي رسيد نقاشي مي كردند، نتيجه و برداشت بهتري نسبت به شنوندگان محض كلاس داشتند.
برخي روانشناسان رسم اين اشكال و خطوط را به عنوان شكل بصري خيال پردازي ارزيابي مي كنند. بر طبق نظر اين روانشناسان سه نوع خيال پردازي وجود دارد:
۱- برآورده شدن آرزوها، ۲- غصه خوردن، ۳- برنامه ريزي هاي آينده. به عقيده آنها، اين خطوط و اشكال معمولاً با حس لذت بخش برآورده شدن آرزوها در ارتباط است و كساني كه اين خطوط و نقوش را ترسيم مي كنند، معمولاً آدم هاي مستعد خيال بافي هستند. به عنوان مثال در اين نوع تصويرگري، قايق ها و هواپيماها اغلب بالا مي روند و ممكن است اين حالت بيانگر يك نوع اشتياق براي فرار از همه ناملايمات باشد.
تشخيص ناخوشي از طريق خطوط و نقوش
عده اي ديگر از روانشناسان مدعي هستند كه ترسيم اين خطوط و نقوش به شخصيت فرد يك نوع بينش و بصيرت فريبنده مي دهد و جزئيات آن نيز اغلب به فرهنگ و پيشينه ذهني و تحصيلات شخص مربوط مي شود.
البته عده اي هم هستند كه به ندرت از اين نوع نقش ها و خطوط رسم مي كنند و اين الزاماً بدين معني نيست كه اين افراد تحت فشارهاي روحي هستند.
برخي متخصصين روانشناسي دستخط مي گويند كساني كه عادت به ترسيم اين گونه خطوط و نقوش ندارند، داراي شخصيتي نكته سنج، صريح و رك هستند.
البته اين خطوط و اشكال هم مانند دستخط مي توانند مورد تجزيه و تحليل قرار بگيرند، زيرا كليدهايي در مورد شخصيت  افراد به دست مي دهند. گرچه خط شناسي(شخصيت  شناسي از روي دستخط) گاهي اوقات سوء برداشت هايي نيز مي تواند به همراه داشته باشد.
بسياري از كارفرمايان از دستخط به عنوان آ زمايش سنجش رواني كارمندان خود استفاده مي كنند. با تمام اينها، دستخط هم به نوعي، مانند اين خطوط و علائم، از ذهن تراوش مي كند و متخصصان در جهت شناسايي شخصيت فرد يا دريافت اينكه در ذهن فرد چه مي گذرد از آن استفاده مي كنند.
همه ما در مدرسه ياد گرفته ايم كه به روش استاندارد بنويسيم، اما بزرگتر كه مي شويم به مرور دستخط مان فردي تر و فردي تر مي شود. در ۱۶سالگي يا همين حدودها، دستخط به تناسب شخصيت فرد شكل مي گيرد. به علت همين ويژگي فردي و خصوصي بودن دستخط است كه وقتي شما كارت تبريك يا نامه اي از كسي دريافت مي كنيد، بلافاصله از دستخط روي پاكت  نامه مي توانيد فرستنده آن را بشناسيد.
دستخط با معيارهايي مثل اندازه، شكل و فاصله بين حروف مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد.
خطوط و اشكالي هم كه معمولاً در زمان درگيري ذهني ترسيم مي كنيم و بيشتر به صورت نشانه ها و تصاوير هستند، از اهميت خاصي در شناخت شخصيت فرد برخوردارند.
روانشناسان بسياري اعتقاد دارند كه مي شود اين خطوط و نقوش را مانند يك كتاب خواند و اين علائم روزنه اي خلاق است كه موقعيت ذهني شخصي را منعكس مي كند. براي مثال فلش ها بيانگر تنش هاي جنبي است، اما اگر جهت فلش ها به طرف بالا باشد، مي تواند نشان دهنده آرزوها و رويا نيز باشد. اگر فلش ها در جهت افق باشند، شخص داراي قوه درك خوبي است. فلش هايي كه در تمام جهات ترسيم مي شوند، نشانگر ذهن روشن است.
اشخاصي كه خطوط راست ترسيم مي كنند، اغلب آدم هاي كند و ديرفهمي هستند.
خطوط متقاطع، بيانگر شخصيتي رقابت طلب است و افراد ايده آليست و آرمانگرا هم معمولاً ستاره مي كشند. ستاره پنج پر مي گويد فرد سوار بر آرزوهاست اما ستاره شش پر مبين ظرفيت تمركز فرد است. دايره ها فرد را خيال پرداز معرفي مي كنند، در حالي كه مربع يا مستطيل مي گويند فرد فعال، منطقي و داراي ذهن دقيق و روشن است.
برخي از اين علائم و اعداد مفاهيم جهاني دارند مثل شكل درخت، خطوط پيچ در پيچ، مار، اشكال سه وجهي، خطوط متقاطع و ماهي و روشي كه هر كس اين خطوط و نشانه ها را ترسيم مي كند، به زندگي شخصي اش يا هر درگيري حتي ناخود آگاهي كه فرد تجربه كرده است، بستگي دارد.
بازتاب علائمي كه يك نفر موقع ترسيم اين خطوط ايجاد مي كند، مي تواند به معرفي دانش و بينش فرد كمك كند؛ كاري كه كلمات قادر به انجام آن نيستند. به همين دليل بسياري از درمانگرها از اين اشكال يا نقاشي هاي آزاد در شيوه درماني شان بهره مي گيرند.
اين گروه روانشناسان معتقدند: «هنر مي تواند نقش بسيار مؤثري در درمان داشته باشد زيرا هنر و روانشناسي كاملاً در هم پيچيده و به هم مرتبط اند.»
وقتي كه يك نقاشي يا برگه يادداشت پر از خط و نقش در هم و برهم، تجزيه و تحليل مي شود، بايد در پي نشانه هاي مهم آن بود مثل اينكه آيا نقوش تمام صفحه را پوشانده است يا تنها در گوشه اي از صفحه قرار گرفته اند؟
آيا خطوط روان و داراي انعطاف هستند يا خشك و شق و رق اند؟ 
روانشناسان استراليايي دريافته اند كه اين خطوط و نقوش، روش  خوبي براي پي بردن به مشكلات نوجوانان است. گرفتاري نوجوان در دام اعتياد، تشويش  يا اضطراب از جمله مسائلي هستند كه از اين طريق قابل تشخيص و بررسي هستند. برخي از نوجوانان نه به راحتي صحبت مي كنند و نه با نوشتن ميانه اي دارند، اما اين اشكال و خطوط مي تواند راهي را براي درمانگر مهيا سازد تا به حالات و مشكلات آنان پي ببرد.
به عنوان نمونه مي شود از آنها خواست كه چيزي بكشند كه نشان بدهد آينده را چگونه مي بينند يا... اين روانشناسان همچنين بر اين باورند كه در مورد بچه ها و افراد معمولي، نقاشي مي تواند كليدي به موقعيت احساسي آنها باشد.
منطق تصاوير
روانشناسان گاهي اوقات از تكنيكي به نام رسم اشكال هدفمند استفاده مي كنند تا در تحقيقات قانوني، به موقعيت ذهني و وضعيت روحي مجرمين پي ببرند. اين اشكال اغلب وسوسه هاي ساديسمي يا حالاتي كه در اثر آن مجرمين مرتكب جنايات وحشيانه مي شوند، را نشان مي دهد.
گاهي اوقات بدون نياز به درمانگر هم مي شود اطلاعات موجود در اين خطوط و نقوش را استخراج كرد.
بياييد به خودتان يك زمان كوتاه، حدوداً ده دقيقه اي، بدهيد. يك مداد يا خودكار برداريد و آزادانه روي كاغذ حركت دهيد. نگران نباشيد. قرار نيست يك شاهكار هنري خلق كنيد، معمولاً وقتي با ذهن آزاد و رها، اشكالي را كه به فكرتان مي رسد، ترسيم كنيد، در آنها راه هاي ميانبر خلاقانه اي براي حل مشكلات يا عبور از موانع پيدا مي كنيد.
در اين كار از شكل ها، علائم، حروف و كلمات يا حتي از رنگ هاي مختلف استفاده كنيد تا هر آنچه را كه در ذهنتان است بهتر نشان دهيد. حتي اگر شما كسي هستيد كه بيشتر با نوشتن مأنوس هستيد، بياييد اين بار با رسم خطوط و اشكال و علائم، خلاقيت خود را كشف كنيد و حتي جنبه هنري خود را بيان كنيد، خطوط و تصاويري كه ترسيم مي كنيد بيانگر چيزي است كه در زندگي شما جريان دارد.
منبع: فوكوس

خاطرات زندگي
مباهات
روزي به همراه خانواده به منزل يكي از دوستان شاعر كه تازه ازدواج كرده بود و مصداق بارز «اي گرفتار پايبند عيال/ ديگر آسودگي مبند خيال» بود، رفتيم. اتفاقاً يكي از بستگان او نيز براي تجديد ديدار از كرج آمده بود. من به رسم ادب و اصرار دوستم، آخرين كتابم(در خلوت روشن) را كه به تازگي چاپ شده بود، براي يكي از دوستان «نزديك دور» توشيح مي كردم كه ناگهان ميهمان روبه من كرد و گفت: من اين كتاب نقد را براي اولين بار خانه باجناقم ديدم و بعد از تعريف از كتاب، با مباهات گفت: آيا اسم شما در اين كتاب آمده؟ اسم فاميل ما چند جا در اين كتاب آمده است. ناگهان همه خنديدند و او هاج و واج به ما نگاه مي كرد كه ميزبان برگشت و با لبخندي معنادار به او گفت: ايشان نويسنده اين كتاب هستند!
م. شادخواست
ماجراي قاليچه
روزي براي خريد يك قاليچه به فروشگاه سپه فاطمي رفتم و يك قاليچه بافت نائين خريدم و سپس يك تاكسي گرفتم و قاليچه را روي طاق تاكسي گذاشتم و عازم خانه شدم، در چند لحظه اي كه دستم را ازروي قاليچه برداشتم اتفاقي كه نبايد مي افتاد، افتاد و قاليچه از طاق تاكسي به زمين افتاد. تاكسي به راه خود ادامه داد تا اينكه حدوداً يك كيلومتري از محل افتادن قاليچه دور شديم كه متوجه اين مطلب شدم و چون تاكسي مسافر داشت پول تاكسي را حساب كردم و خود اين مسير را دوباره طي طريق كردم و همان جا كه حدس مي زدم جمعي را دور هم ديدم و از احوالات قاليچه پرسيدم، اين عده در جواب من يك شماره چهار رقمي در اين تهران بزرگ به من دادند و گفتند صاحب اين موتورسيكلت قاليچه را برداشت و گفت آن را به صاحبش مي رسانم. خلاصه كلام رفتم كلانتري و بعد از شكايتي كه بايستي انجام مي شد تا پيگيري شود، خودم تك نفره با برگه استعلام كه از كلانتري براي اداره شماره گذاري گرفتم به آن مكان رفتم و آنجا آدرس گنگي به من دادند كه نوشته بود خيابان شريعتي كوچه... حال شما فكرش را بكنيد از پيچ شميران تا پل تجريش اين كوچه كجا مي تواند باشد.
از طريق مناطق شهرداري هم نتوانستم پيدا كنم تا اينكه تكه تكه با هر وسيله اي كه گير مي آوردم اين خيابان را پيمودم تا به نزديك قلهك رسيدم. خسته و كوفته رفتم داخل يك سوپرماركت كوچك براي رفع گرسنگي، از صاحب آنجا كه كاسبي قديمي بود نام كوچه را سؤال كردم و ايشان فوراً گفت همين روبه رو است، ولي اسم جديدش چيز ديگري است. من با تشكر از صاحب فروشگاه سراسيمه با يك خداحافظي نصفه نيمه از آنجا خارج و به سوي آدرس روانه شدم، وقتي به منزل رسيدم خانمي در را گشود و من فوراً شرح ماوقع را گفتم و ايشان هم گفت اين موتور را سال پيش شوهرم به يك آقايي فروخته و آدرس او را هم مي داند. شوهرم راننده خطي است و چند لحظه ديگر براي صرف ناهار پيدايش مي شود.
بعد از يك ساعتي جمال ايشان مشاهده شد و ايشان هم بعد از شنيدن ماجرا سراسيمه با بنده به آدرسي كه مي دانست رهسپار شديم و بعد از جست وجويي نسبتاً طولاني قاليچه خود را يافتم.
نريمان آريايي مطلق

جدول اعداد (سودوكو)
اعداد ۱ تا ۹ را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك ۳ در ۳ طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود .پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.
001524.jpg

اجتماعي
اقتصاد
سياست
شهرآرا
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |