يكشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۴۱ - Jul 23, 2006
كليد نوين دهكده جهاني گردشگري
سارا طالبي زاده
007629.jpg
آمار مي گويد روزانه حداقل بيش از ۵ ميليون مسافر تجاري در سراسر جهان پرواز مي كنند و به دنبال بازارها و فرصت هاي تجاري تازه مي گردند. شركت ها و سازمان هاي گسترده و بي شماري با هزاران هزار پرسنل متخصص، دست در كار اين صنعت دارند و هر روز چرخه هاي تازه اي برساز و كار بنيادين اين صنعت افزوده مي شود؛ از افزايش استانداردهاي خدماتي و رفاهي گرفته تا تجهيزات الكترونيك براي گرفتن يك ويزاي فوري و....
در هر حال، همه كشورها به نوعي با اين صنعت عظيم درآمدزا درگيرند و مي كوشند تا از اين بازار بيكران، سهمي براي خود دست و پا كنند، البته بعضي بيشتر و بعضي كمتر! اما در اين ميان، آنچه بيشتر نمود پيدا مي كند، برنامه ريزي هاي صحيح براي استفاده بهينه از كليه امكانات و منابع هر كشور در كنار مديريت علمي و استفاده از پژوهش هاي صاحبان فن به عنوان گامي مؤثر و اساسي در جهت ارتقاي توسعه كشوري است كه به درستي از شرايط به وجود آمده، بهره برداري كرده و تنها به صادرات منابع خويش (خواه نفتي و معدني و خواه غيرنفتي و كالايي) دلخوش نباشد. با توجه به اين كه در سراسر اين كره پهناور خاكي، تمامي كشورها از شرايط يكسان درآمدزايي برخوردار نيستند، اما به وضوح براي جلب توجه و ورود توريست به كشورشان، از كوچكترين امكانات موجود، استفاده مي كنند، امكاناتي همچون ميراث فرهنگي، تفريحگاه هاي اختصاصي و مدرن و... از اهميت به سزايي برخوردار است.
آنچه كه در چند دهه اخير، برنامه ريزان، مديران و مجريان امور در سطح جهان را به خود جلب كرده، بحث اكوتوريسم است؛ پديده اي كه نه تنها موجب حفاظت از اكوسيستم ها و محيط طبيعي سالم براي زيستن شده، بلكه منبع عظيم درآمد و ارزآوري قابل توجهي است. به طور كلي اكوتوريسم به دليل پيشوند اكو - Eco و واژه توريسم، فعاليتي غير مخرب و سودآور دانسته مي شود و در دو دهه اخير- به ويژه در كشورهاي در حال توسعه- مورد استقبال قرار گرفته است كه طبق آمار سازمان جهاني توريسم (WTO)، گردشگري در طبيعت يا به اصطلاح اكوتوريسم، هفت درصد كل درآمد حاصل از سفرهاي برون مرزي جهانيان را تشكيل مي دهد. در حالي كه نرخ رشد سالانه توريسم به طور كلي حدود ۴ درصد در سال است، نرخ رشد اكوتوريسم ۱۰ تا ۳۰ درصد برآورد شده است، پس بنابراين با اين كه گردشگري طبيعت در حال حاضر بخش كوچكي از كل توريسم بين المللي را به خود اختصاص داده، اما اين بخش از صنعت توريسم از نرخ رشد بالايي برخوردار بوده است.
اكوتوريسم در اصل، نوعي از گردشگري طبيعت گر است كه طي آن گردشگران به خاطر يك يا شماري از ويژگي هاي تاريخ طبيعي به يك مكان جذب مي شوند.
گردشگري مبتني بر طبيعت، همانا استفاده از طبيعت وحشي و بكري است كه همراه با گونه ها و زيستگاه هاي جانوري، رودخانه هاي جذاب و تماشايي و در اصل كسب لذت از نواحي طبيعي و مشاهده حيات وحش، گياهي و جانوري است كه بيانگر قدرت لايزال الهي و هنر جاويد اوست، هنري كه علاقه مندان بيشماري را به سفر به مناطق بكر و وحشي در استراليا، آفريقا، آسيا و... ترغيب مي كند.اكوتوريسم اين بهره برداري جديد كه مي تواند سود بيشتري از انواع محصولات اصلي صادراتي براي هر كشوري را فراهم آورد، قطعاً بخش مهمي از يك برنامه اقتصادي كلان و پايدار در هر منطقه و كشور است. علاوه بر اين اكوتوريسم، انگيزه قدرتمند و تازه اي است كه توانسته محل هاي طبيعي و با جاذبه توريستي را در مناطق مختلفي از جهان حفظ كند، به عبارت ديگر اكوتوريسم وسيله اي براي حفاظت از منابع طبيعي به شمار مي آيد، به همين خاطر، يافتن منابع اقتصادي روشن و قابل اتكا مربوط به اكوسيستم هاي طبيعي، امري جدي و نيازمند توجه مخصوص است. بسياري از كارشناسان اقتصادي، اكوتوريسم را يكي از سه صنعت كليدي قرن حاضر مي شمارند چرا كه تبعات اقتصادي و اجتماعي گردشگري طبيعت در مناطق بسيار چشمگير است، به طوري كه
- اكوتوريسم در سطح محلي، ايجاد اشتغال مي كند، صنايع سودآور محلي را توسعه مي بخشد و از طريق احداث مكان هاي اقامتي- تفريحي و همچنين سيستم هاي حمل و نقل در كنار ارمغان هاي محلي و خدمات راهنما، هم به طور مستقيم و هم به صورت حمايتي، درآمدزاست.
- گردشگري طبيعت، باعث وسعت و تنوع اشتغال به ويژه در مناطق روستايي مي شود، به آن تنوع مي بخشد و اقتصاد آن را از طريق ايجاد تقاضا، مساعد مي سازد و سبب تزريق سرمايه به آن محل مي شود.
- توريسم طبيعي، سبب بهبود شبكه هاي حمل و نقل و عوامل زيربنايي مي شود كه مسلماً سود خاصي را به مردم محلي مي رساند.
- اكوتوريسم سبب بهره برداري سودمند از اراضي اي مي شود كه به نوعي زمين هاي حاشيه اي به شمار مي آيند و بدين ترتيب باعث مي شود كه گستره هاي بزرگي از اراضي با پوشش طبيعي، محفوظ باقي بماند.
- اكوتوريسم، امكانات تفريحگاهي مناسب را فراهم مي كند كه مي تواند مورد استفاده بازديدكنندگان داخلي و خارجي قرار گيرد.
- و در نتيجه، شرايط فوق در كنار انتقال فرهنگ ها و زمينه ارتباطات خصوصاً در بعد جهاني و ارتقاء سطح درك و بينش مردم محلي همراه با جذب ارز خارجي و كمك و تقويت به اقتصاد محلي و ملي، مسلماً مكانيسمي برخودگرداني  پارك ها و منابع طبيعي قلمداد مي شود كه در نتيجه ابزاري كارآمد براي حفاظت از ميراث  طبيعي به شمار مي آيد. امروزه، مديريت اكوتوريسم در ايران با توجه به روند روبه رشد جمعيت، بحث اشتغالزايي و كاهش منابع نفتي و اتكاي كشور تنها به اقتصاد تك محوري وابسته به نفت و صنايع وابسته آن، نه تنها يك نياز كه يك الزام براي رشد و توسعه جامعه ما به حساب مي آيد.

سه گنبد، آتشكده ساساني يا مقبره سلجوقي؟
007635.jpg
حميد دهقان: در داخل شهر اروميه در كوچه اي منشعب از خيابان استاد برزگر يك بناي استوانه اي شكل دوطبقه اي وجود دارد كه به «سه گنبد» معروف است.
طبقه اول سه گنبد «سردابه» ناميده شده كه به وسيله پوششي قوس دار از طبقه دوم جدا شده است. عده اي روايت كرده اند، سه گنبدان به جاي يك آتشكده دوره ساساني بنا شده است ولي كارشناسان عقيده دارند با توجه به اين كه سندي معتبر بر وجود آتشكده در اين محل به دست نيامده و از سوي ديگر فونداسيون بنا تناسبي با آتشكده هاي دوره ساساني ندارد روايت مربوط به احداث بنا به جاي آتشكده نمي تواند صحت داشته باشد.
در كتيبه سر در ورودي بناي سه گنبدان تاريخ ۵۸۰ هجري قمري به خط كوفي نوشته شده و فرم بنا شباهت زيادي به برج علاءالدين ورايني و مقبره هاي ديگر دوره سلجوقي نشان مي دهد كه اين بنا محل دفن يكي از بزرگان دوره سلجوقي است.
«سه گنبد» به شماره ۲۴۲ در فهرست آثار ملي كشور ثبت شده است.

منحصربه فردترين معماري صخره اي جهان
آندرانيك هويان
007632.jpg
در ۲۰ كيلومتري جنوب خاوري «اسكو» و در ارتفاع ۲۲۰۰ متري دامنه كوه سهند، روستاي كندوان يا كند جان قرار دارد كه داراي معماري صخره اي بي مانندي در جهان است.
قدمت تاريخي كندوان
در سده هفتم هجري قمري، در پي حمله مغولان و بالا گرفتن ترس مردم از قتل و غارت، روستاييان منطقه جنوب خاوري «اسكو» ناگزير به  جست وجوي محل امني براي ادامه زيست خود پرداختند، آنان سرانجام با توجه به مرتفع بودن منطقه، موقعيت سوق الجيشي، وجود چشمه هاي آب و نزديك بودن مراتع و چراگاهها، «كندوان» را مناسب زندگي يافتند و پس از كوچ، در اين مكان اقامت گزيدند.
وجه تسميه كندوان
نام هاي برخي شهرها و روستاهاي ايران داراي دو جزء يا بيشتر است كه جزء آخر در نام آبادي هاي ديگر تكرار شده است. «كندوان» از دو كلمه «كند» و «وان» پديد آمده است. پسوند «وان» در مواردي چون «گيلوان»، «شيروان» «هفتوان» و بسياري از نام هاي ديگر آمده و به معني روستا و آبادي است. «كند» به معني «كندن» و «بريدن» است و «كندوان» يعني جايگاهي كه بر اثر كندن به وجود آمده است. البته «كند» در تركي به معناي روستا و قريه است و ممكن است با اين نام هم تناسب داشته باشد.
معماري صخره اي
روستاي كندوان در واقع مجموعه صخره هاي مخروطي شكلي است كه روستاييان درون آنها را تراشيده و به صورت مسكوني درآورده اند. صخره ها از نوعي سنگ آتشفشاني موسوم به «توف» تشكيل شده است. قسمت هاي سست  بخش بيروني مخروطها بر اثر عوامل جوي مانند باد و باران دچار فرسايش شده و از بين رفته و قسمت هاي سخت آن باقي مانده است.
فضاي داخل صخره ها كه «كران» ناميده مي شود، در قاعده مخروط، وسيع تر است و هر چه به نازك مخروط نزديك تر مي شويم، از حجم آن كاسته مي شود، برعكس كليه روستاهاي ايران كه خانه ها در طول و عرض گسترش مي يابد، سكونتگاه  روستاييان «كندوان» در ارتفاع گسترش يافته است. كرانهاي سه و چهار طبقه نيز وجود دارد.
طبقه زيرين آغل دامها و طبقات دوم و سوم، محل زيست روستاييان است، در كرانهاي چهار طبقه، آخرين طبقه به عنوان انبار خانواده مورد استفاده قرار مي گيرد. ارتباط كرانها از قسمت خارج برقرار مي شود و به رغم محدود بودن فضاي داخلي با توجه به تقسيماتي كه صورت گرفته امكانات زيستي مناسبي در آنها فراهم شده است. از جمله ديوارهاي جانبي كرانها، رف هايي كنده اند كه محل قرار دادن چراغ ، آيينه، كتاب و اشيايي از اين گونه است. در بعضي از كرانها براي آويختن چراغ، قلابي در سقف نصب مي كنند. همانند بيشتر روستاها در مناطق سردسير ايران، تنور پخت نان در كف اتاق اصلي قرار دارد. اما چون بيشتر خانواده ها تنوري در خارج از كران ساخته اند، از تنورهاي داخلي استفاده چنداني نمي كنند، قسمت ورودي «كران» كه «آستانه» ناميده مي شود، داراي حوضچه سيماني كوچكي است كه با ديواري كوتاه از اتاق اصلي جدا مي شود و محل شستشوي لباس، ظروف و استحمام ساكنين آن است. روستا داراي آب لوله كشي است. در بدنه كرانها، حفره هاي مناسبي براي نگهداري مايحتاج خانواده حفر شده كه به آنها در اصطلاح محلي، «كزنه» (صندوقخانه) مي  گويند.
در بعضي از كرانها، سكويي سنگي با ارتفاع اندك وجود دارد كه آن را با فرش يا جاجيم و يا گليم مي پوشانند. اين مكان محل استراحت و خواب افراد خانواده است.
به سبب عايق بودن ديوار كرانها، هواي بيرون به داخل نفوذ نمي كند و در نتيجه كرانها در تابستانها خنك و در زمستانها گرم است، بيشتر كرانها جنوبي است و ساكنان آنها در فصل سرما و در روزهاي آفتابي از طريق پنجره ها و نورگيرها بيشترين استفاده را از نور و حرارت خورشيدي مي برند. به علت ضخامت ديوارها و سختي سنگ «توف» و مشكل بودن حفر آن، درهاي ورودي كوتاه است و ارتفاع آنها از ۱۶۰ سانتي متر تجاوز نمي كند، عرض  درها يك متر تا يك متر و بيست سانتي متر است. براي جلوگيري از نفوذ برف و باران، درها و پنجره ها و نورگيرها را در داخل فضاي كران نصب كرده اند.
روستاي كندوان در دامنه كوه سهند كه با شيب تندي به دره اي باريك منتهي مي شود، قرار گرفته است. اين دره سرچشمه رودخانه «كندوان» است. چشمه آب معدني «كندوان» در نزديكي روستا واقع شده و داراي آبي زلال و مطبوع است. به گفته روستاييان براي از بين بردن سنگ كليه نافع است.
هسته اوليه روستا در باختر و مركز آن قرار داشته كه با ازدياد جمعيت، محلات و كرانها به سوي خاور گسترش يافته است. روستا داراي يازده محله است.
روستاييان به هر محله، «جابا» مي گويند، اما برخي از آنان از به كار بردن اين كلمه اكراه دارند. جون «جابا» را به معني لانه روباه مي دانند، ۹ محله به نام نخستين ساكنان آن نامگذاري شده است. محلات يازده گانه عبارتند از:
۱- محله دولايي جاباسي: اين محله بر سر راه ورودي و در منتهي اليه بخش غربي روستا واقع شده است و از قدمت بسيار برخوردار است، تعدادي از كرانهاي محله فرسوده و ويران شده است.
۲- محله آقا جاباسي: از قديمي ترين محلات است و وسيع ترين كرانهاي روستا در آن قرار دارد. مسجد بزرگ «كندوان» در اين محله و در طبقه دوم يك «كران» چهار طبقه قرار دارد. طبقات سوم و چهارم مسكوني است. مرتفع ترين در ورودي روستا متعلق به مسجد است. دري چوبي به ارتفاع يك متر و ۹۰ سانتي متر و عرض يك متر در اطراف در ورودي و قسمتي را به كفش كن مسجد اختصاص داده اند. فضاي داخلي مسجد به وسيله يك نرده چوبي كوتاه، به دو بخش زنانه و مردانه تقسيم شده است. بخش زنانه مسجد ۱۲ متر در ۹۰/۴ متر و بخش مردانه ۱۲متر در ۵/۴ متر است. كران وسيع ترين كران در سراسر روستا است. به سبب وسعت كران، هنگام تراشيدن صخره، ستوني در ميان آن باقي گذاشته اند، در سرتاسر ديوارهاي مسجد، رف هايي براي قرار دادن مهر و تسبيح، چراغ و شمع كنده اند، مسجد داراي منبري كوتاه است.
۳- محله كبلايي عليقلي جاباسي: اين محله داراي دو بخش كوچكتر به نامهاي «يوخاري كله» و «آشاقي كله» است.
۴- محله ميرزا علي جاباسي: از محلات قديمي است و در مركز روستا قرار گرفته است. مسجد كوچك در آن واقع شده كه به علت خراب شدن بخشي از ديواره، استفاده از آن مقدور نيست. اين مسجد نيز همانند مسجد بزرگ داراي ستوني سنگي است و در ديوارهاي آن، رف هايي براي قرار دادن اشياء كنده اند.
۵- محله نوروز جاباسي
۶- محله حاجي قاسم جاباسي: از محلات قديمي است و مرتفع ترين و كم وسعت ترين كرانها در آن واقع شده است.
۷- محله تيك جاباسي
۸- محله كنيه جاباسي
۹- محله حاجي قلي جاباسي
۱۰- محله صفر جاباسي
۱۱- محله خليل  جاباسي: آخرين محله در قسمت خاوري روستا با كرانهاي كوچك و كم حجم است.
مراتع و چمن زارها و زمين هاي كشاورزي در مرتفعات قرار دارد و محصول عمده آن گندم و جو است. صنايع دستي روستا، فرشبافي، جاجيم بافي و گليم بافي است.

فرهنگ و آموزش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |