عكس: رويترز/ كاي فافن باخ
مسابقه فينال رقابتهاي دو ۱۰۰ متر قهرماني اروپا - فرانسيس اوبيك ولو از پرتغال (سمت چپ) قهرمان اين ماده شد.

ايده سفر در ۳۱ خردادماه سال ۱۳۸۳ به ذهنشان رسيد، روزي كه به نمايشگاه رفته بودند و رضا براي همسرش توضيح داده بود كه با دوچرخه دوركابه چه كارها نمي شود كرد. آنها دوچرخه را خريدند و تا به خانه برسند هزار و يك فكر به سرشان زد. هما گفت: دوچرخه سروش كوچك است، يك دوچرخه بزرگ تر برايش مي خريم، مثلاً ،۲۶ زينش را هم پايين مي آوريم كه راحت ركاب بزند، بعد هم مي رويم چيتگر تمرين. رضا شاداب  تر از هميشه بود و سر از پا نمي شناخت، چون او هم مثل هما عاشق سفر بود.
-سفر زندگي از كجا آغاز شد؟
-روزي كه هما در آمفي تئاتر دانشكده روانشناسي دانشگاه علامه «غزل زندگي» را خواند.
سروش دنبال حرف پدر را مي گيرد و مي گويد:«توي خونه ما تنها يه تابلو هست اونم همين شعر مامانمه كه بابا خيلي خوشگل قابش كرده.»
عصر همان روزي كه دوچرخه را خريدند، هر سه قول دادند هم تيمي هاي خوبي براي هم باشند و آرام آرام خود را براي سفر دور دنيا آماده كنند. سروش مي خواهد در اين سفر پائلو كوئيلو نويسنده نامدار برزيلي را ببيند و همين طور زين الدين زيدان و مسجد اياصوفيا. براي تمامي اعضاي اين تيم سه نفره ديدن آدم ها در اولويت  است و بعد اماكن و طبيعت .اما اين موضوع براي هما اهميت ويژه اي دارد. تمرين جدي را همان سال ۸۳ آغاز كردند و فاصله قائم شهر تا گرگان را ركاب زدند، بعد هم شبستر- اروميه و حالا هم كه از سفر ۵۰۰ كيلومتري گرگان- رشت برمي گردند و درست روبه روي من نشسته اند. بازوان پسر و دست هاي پدر در آفتاب سوخته و به رنگ تيره درآمده است. هما مي گويد: من كه نسوخته ام چه طور ثابت كنم همسفر بوده ام؟
راست هم مي گويد، آفتاب سوختگي دليل خوبي براي همسفر بودن نيست.
- از جايي كمك گرفتيد؟
- خير
- چه قدر خرج كرديد؟
- يك و نيم ميليون كه هم هزينه هفت روزه سفر بود و هم فيلمبرداري
- به خاطر چه؟
- ما به شعارهايمان ايمان داريم: «با عشق و همدلي و پويايي در خانواده، زندگي را شاد و زيبا بسازيم.»
رضا هفت روز تمام كركره مغازه اش را پايين مي كشد و هيچ سفارشي را براي خريد لوازم جشن تولد پاسخ نمي دهد، يك ميليون و پانصد هزار تومان هزينه مي كند، در اولين لحظه حركت دوچرخه شان زير كاميون مي رود، زانوي پسر در ميانه راه زخمي مي شود و ... تا اين شعار به گوش همه برسد كه مي توان با عشق و همدلي زندگي را جور ديگري ديد.
هما مي گويد: از گرگان بيرون نرفته بوديم كه با كاميون تصادف كرديم، خوشبختانه ما پرت شديم كنار جاده ولي دوچرخه نياز به تعمير اساسي پيدا كرد. مرتب هم از تهران به ما زنگ مي زدند و احوالمان را مي پرسيدند، يك ساعت بعد دوچرخه پنچر شد ولي به هيچ كس نگفتيم چه اتفاقي افتاده چون وقتي از دست ديگران كاري ساخته نيست بهتر كه انرژي منفي هم به آنها ندهيم كه البته بازخورد اين انرژي منفي حال خود آدم را بدتر مي كند.
- دو زوج روانشناس! پس بايد زير و بم افكار هم را خوب بشناسيد.
- همين طور است، اما رضا نتوانست بعد از ازدواج درسش را ادامه دهد.
رضا وارد گفت وگو مي شود:
- من به نفع شما كنار نرفتم.
- ولي نوبت را به من داديد.
- دوست داشتم ادامه دهيد و موفق شويد، همين.
تا رضا غزل هما را روي كاغذ برايم بنويسد چند بار حرفم را مزمزه مي كنم و بالاخره مي پرسم :هما خانم هيچ وقت دوست داشته ايد شما سكان را در دست بگيريد و رضا پشت سرتان ركاب بزند؟ هما بي آن كه اخم كند مي گويد:« من به غيرممكن ها فكر نمي كنم، محدوديت هاي خودم را پذيرفته ام، ما كه نمي خواهيم خبرساز شويم، از طرف ديگر هيچ وقت مأيوس نيستم. من زني نابينا هستم، اما مي توانم پشت سر رضا ركاب بزنم و از برخورد با آدمها، فرهنگ ها و طبيعت لذت ببرم.» رضا شعر هما را روي ميز مي گذارد:
مي توان از گل سرخ و پيچك
دامني ساخت بر اندام بهار

فرهنگسراي دانشجو، بزرگترين كارگاه معرفي رشته هاي دانشگاهي را با عنوان «طرحي از فردا» در محل فرهنگسراي بهمن برگزار مي كند.
اين كارگاه به شكل رايگان برگزار مي شود و طي آن، شصت دانشجوي منتخب دانشگاه هاي تهران،  رشته هاي درسي خود را به داوطلبان آزمون سراسري ۸۵ معرفي مي كنند. كارگاه «طرحي از فردا» كه در ايام انتخاب رشته، هر روزه از ساعت ۱۷ الي ۲۲ برگزار مي شود؛ در كنار خود نمايشگاهي از كتابهاي مهم هر رشته را برپا كرده و جلسات مشاوره فردي و گروهي، به تناوب تشكيل مي شود. داوطلبان گروه هاي رياضي-فيزيك، تجربي، علوم انساني، هنر و زبانهاي خارجي مي توانند در كارگاه «طرحي از فردا» با مهمترين رشته هاي گروه خود آشنا شوند.بزرگترين كارگاه معرفي رشته هاي دانشگاهي از دوشنبه ۱۶ مرداد تا شنبه ۲۱ مرداد در فرهنگسراي بهمن برپاست و به شكل رايگان، به داوطلبان آزمون سراسري ۸۵ و خانواده هاي آنها خدمت رساني مي كند تا بتوانند انتخاب آگاهانه تري براي فرداي خود داشته باشند.

امير بهادري نژاد -تمام خبرهاي حاشيه اي امروز به نوعي با سرعت مرتبط است. نخست اينكه روز گذشته فاش شد جيسون باتن راننده رقابتهاي اتومبيلراني فرمول يك كه روز يكشنبه اين هفته قهرمان رقابتهاي فرمول يك مجارستان شد در مرتبه اول كه براي دريافت گواهينامه رانندگي در آزمون شهر شركت كرده بود، مردود شد. به محض اينكه وي پشت فرمان نشست با سرعت هر چه تمام تر در شهر حركت كرد و با حركات مارپيچ ميان خودروهاي خيابان، افسري را كه از وي امتحان مي گرفت شوكه كرد. به گفته آن افسر كه هم اكنون ۵۹ ساله شده حركات مارپيچ باتن به حدي شديد بود كه وي از روي صندلي كنار راننده، روي كف خودرو پرتاب شد. به همين دليل، باتن را مردود كرد و او پس از شركت در ۶ ساعت كلاس آموزشي در مرتبه دوم موفق به كسب گواهينامه رانندگي اش شد. به طور حتم در آن روز افسر مورد نظر حتي تصورش را هم نمي كرد كه باتن روزي قهرمان اتومبيلراني جهان بشود.
اما خبر بعدي نيز مربوط به سرعت است اما در حوزه سياست. مدتهاست كه وزير حمل و نقل كشور انگليس خواهان كنترل و نظارت بيشتر بر عملكرد رانندگاني شده است كه با سرعت غير مجاز در خيابانها و جاده ها حركت مي كنند. اما ديروز اعلام شد كه ممكن است گواهينامه رانندگي وي به دليل رانندگي با سرعت غيرمجاز باطل شود. اين وزير اعتراف كرده كه ۹ امتياز منفي به دليل رانندگي با سرعت غير مجاز در گواهينامه اش دارد و در صورت كسب يك امتياز منفي ديگر گواهينامه اش باطل خواهد شد.
و خبر آخر هم در مورد خريد سريع از فروشگاهها. اگر وقت و حوصله كافي براي خريد كردن نداريد، در آينده اي نزديك قادر خواهيد بود بدون وارد شدن به داخل مغازه ها در هر ساعت از شبانه روز خريد كنيد.
تنها كافي است انگشت نشانه دست خود را روي تصوير كالايي كه روي ويترين مغازه نصب شده فشار دهيد. مغازه مورد نظر چند ساعت بعد اين كالا را مقابل در منزلتان تحويل خواهد داد.

عبد الجبار كاكايي؛
همكاري دوباره با فريدون
عبد الجبار كاكايي،  شاعر معاصر در مورد فعاليت هاي تازه اش مي گويد: اين روزها بيشتر به سرودن شعر محاوره اي روي آورده ام. شعر محاوره اي به نوعي از شعر اطلاق مي  شود كه پيش از آنكه زبان ساده و محاوره اي داشته باشد شعر بودن خود را حفظ مي كند و وابسته به ملودي و موسيقي نيست بلكه ظرفيت هاي شعر را به طور مستقل حمل مي كند و قابل انتقال به مخاطب است. كاكايي علاوه بر اين دو كتاب زير چاپ دارد كه يكي ۶۰ قطعه از سروده هايش به زبان محاوره است. اين كتاب همراه با CD دكلمه اشعار و آواز با صداي فريدون، به بازار مي آيد. همچنين كتاب «فرصت ناياب» كه شامل مجموعه اشعار و غزل  نيمايي است طي دو ماه آينده به چاپ مي رسد.
حامد بهداد؛
يك پسر با اخلاق
حامد بهداد بازيگر مستعد و جوان سينما و تلويزيون اين روزها از بازي در يك مجموعه تلويزيوني فارغ شده و مشغول استراحت است. او در اين باره مي گويد: در مجموعه «يك مشت پر عقاب» به كارگرداني اصغر هاشمي نقش يك سرباز را بازي كردم. اين مجموعه ملودرامي خانوادگي است كه در قالبي معمايي - جنايي در بستر انقلاب روايت مي شود. «يك مشت پر عقاب» شهريور ۸۴ كليد خورد و اين روزها تصويربرداري آن رو به پايان است. بهداد در توضيح نقش خود مي گويد: نقش اميرحسين را دارم كه البته يك نقش طولاني است و البته برخلاف نقشهاي قبلي ام كاملاً مثبت است. نقش يك پسر با اخلاق كه البته بنا به دلايلي قصد سركشي دارد. بهداد در اين مجموعه با رضا كيانيان، احمد آقالو، عليرضا خمسه، پرويز پورحسيني و نيره فراهاني همبازي بوده است.
كيومرث مرادي؛
يك ترجمه، يك نمايش
كيومرث مرادي دانش آموخته و كارگردان تئاتر مشغول ترجمه يك كتاب تازه است. او در اين مورد مي گويد: «تجربه هاي نوين تئاتري» نوشته ريچارد سون را ترجمه مي كنم. اين كتاب شامل بخش هاي مختلفي در زمينه مديريت تئاتر، اركان هدايت يك مجموعه تئاتري و تجربه هايي كه شخص نويسنده در بخش هاي كارگرداني، طراحي صحنه، طراحي لباس، بازيگري، نمايش نامه نويسي و ... است. به احتمال زياد ترجمه اين كتاب اواخر تابستان به پايان مي رسد و انتشار آن به اواخر سال جاري و يا اوايل سال آينده موكول خواهد شد. مرادي همچنين اين روزها در تدارك يك نمايش جديد است، با نمايش نامه اي از نغمه ثميني كه فعلاً در مرحله بازنويسي است.
گلاب آدينه؛
بي بي سليمه و بازيگرداني
گلاب آدينه بازيگر سينما كه هنوز خيلي ها او را با نام «سلطان بانو» ي سريال «سلطان و شبان» مي شناسند، اين روزها سرگرم بازيگرداني يك مجموعه تلويزيوني به كارگرداني سيروس مقدم است. او در اين باره مي گويد: سه هفته است كه همكاري خود را با اين پروژه آغاز كرده ام. «پرواز در حباب» عنوان سريال تازه مقدم است كه در آن اكبر زنجان پور، آناهيتا نعمتي، مرجان محتشم و اميد زندگاني ايفاي نقش مي كنند. اين مجموعه به سفارش ستاد مبارزه با مواد مخدر ساخته مي شود و در آن فعاليت هاي مافياي حوزه مواد مخدر بررسي مي شود. آدينه در ادامه مي گويد: تا اتمام تصويربرداري اين مجموعه فعلاً فعاليتم متمركز بر آن است و علاوه بر اينها، در دو فيلم سينمايي نيز بازي داشتم كه در انتظار اكران هستند. يكي از آنها «وقتي همه خواب بودند» به كارگرداني فريدون حسن پور است كه در آن نقش بي بي سليمه، پيرزن روستايي را بازي مي كنم.