پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۰۵۶ - Aug 10, 2006
چاپ يك مقاله ايراني در معتبرترين مجله علمي جهان
پس از سي سال
مهدي صارمي فر
msaremif@hamshahri.org
دكتر منصوري: در شرايط موجود تنها راهبرد اساسي ما در توسعه علمي توجه به اصل حمايت از جوانه هاي رشد پذير و ايجاد جزيره هاي كيفيت است
010704.jpg
دكتر حسين استكي ،رييس پژوهشكده علوم شناختي
010707.jpg
اين موفقيت حاصل تلاش جمعي از پژوهشگران و دانشجويان جوان كشور است كه حدود ۱۰ سال پيش و در شرايطي كه حداقل امكانات و منابع علمي در علوم شناختي در كشور وجود نداشته درپژوهشگاه دانش هاي بنيادي دور هم جمع شده اند
سيدرضا(آرش) افراز، روزبه كياني و حسين استكي پژوهشگران گروه تحقيقاتي مغز و علوم شناختي دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشكده علوم شناختي پژوهشگاه  دانش هاي بنيادي (IPM) در ماه جولاي ۲۰۰۶ مجله  نيچر مقاله دارند كه بعد از حدود سي سال اولين مقاله  تمام ايراني در نيچر محسوب مي شود. پيش از اين موفقيت در سال هاي اخير مقالات انگشت شماري از محققان ايراني در زيرمجموعه هاي نيچر چاپ شده كه حاصل تحقيقات انجام شده با همكاري محققان خارجي يا مراكز علمي خارج از كشور بوده است؛ مثل:
۱- حسين رضايي دلويي از بخش راديولوژي دانشگاه مشهد در نيچر ژنتيك در سال ۱۹۹۹
۲- حميد مباشري از مركز تحقيقات بيوشيمي بيوفيزيك دانشگاه تهران در نيچر استراكچرال بيولوژي در سال ۲۰۰۲
۳- فريد نوربخش از دانشكده ايمني شناسي دانشگاه تهران در نيچر ريويوز نوروساينس در سال ۲۰۰۳
۴- پريسا عديمي، مهدي ميرسعيدي، سهيلا خليل زاده و داوود منصوري از موسسه تحقيقات بيماريهاي ريوي دانشگاه شهيد بهشتي در نيچر ژنتيكس در سال ۲۰۰۵
۵- محمدرضا حجتي از دانشكده فيزيولوژي دانشگاه شهركرد در نيچر نوروساينس در سال ۲۰۰۵.
غير از مقاله هاي ذكر شده در بالا ۲۶ مقاله  ديگر هم در مجله  نيچرچاپ شده كه بعضي از نويسنده هايشان در ايران كار مي كرده اند. جالب اين كه نويسندگان بعضي از اين مقاله ها ايراني نيستند ولي محل انجام تحقيقشان ايران بوده است. از اين ۲۶ مقاله، ۱۴تا آدرس كاملا ايراني دارند كه ۱۰تايشان در دهه ۶۰ ميلادي و ۴تايشان در دهه ۷۰ ميلادي چاپ شده است. بيشترين تعداد مقاله منتشر شده در يك سال، چهار است. چهار مقاله ايراني در سال ۱۹۶۳ در نيچر منتشر شده است.
مجله نيچر ۱۵۰ سال قدمت دارد و معتبرترين نشريه  عمومي علم است. اين نشريه همچنين نشريات زيرمجموعه اي دارد كه در شاخه هاي مختلف علم فعال هستند. نيچر در انتخاب مقاله ها بسيارسخت گير است به طوري كه اكثريت مقاله ها توسط ويراستاران مجله و پيش از داوري علمي شايسته چاپ شدن تشخيص داده نمي شوند. سطح علمي بالاي اين مجله سبب شده كه چاپ مقاله در آن به عنوان شاخصي جدي در ارزيابي اعتبار علمي پژوهشگران و مراكز علمي تحقيقاتي مطرح شود.
اين موفقيت حاصل تلاش جمعي از پژوهشگران و دانشجويان جوان كشور است كه حدود ۱۰ سال پيش و در شرايطي كه حداقل امكانات و منابع علمي در زمينه علوم اعصاب شناختي در كشور وجود نداشته، براي پي ريزي تحقيقات در زمينه مغز و علوم شناختي در ايران در پژوهشگاه  دانش هاي بنيادي دور هم جمع شده اند.
هسته اصلي اين گروه را سه دانشجوي پزشكي تشكيل مي دهند و سرپرست آن ها دكتر حسين استكي دانش آموخته دكتراي فيزيولوژي اعصاب دانشگاه تگزاس و فوق دكتراي مؤسسه علوم مغز «ريكن» در سايتاماي ژاپن، است.
راهپيمايي طولاني ايران
مجله  نيچر از دو بخش تشكيل شده است. بخش اول از نوع خبر و تحليل است و مطالب دسته دوم محتواي علمي دارند و مقاله، نامه و... ناميده مي شوند كه هركدام كاركرد و ساختار خودشان را دارند.
نيچر در شماره مه ۲۰۰۵ سر مقاله اي با عنوان «راهپيمايي طولاني ايران» داشت و در آن گزارش مستقلي را به فعاليت هاي دكتر استكي و همكارانش و چگونگي تشكيل اين «گروه تحقيقاتي موفق در كشوري آسيب ديده از سال هاي جنگ تحميلي و تحت فشار تحريم هاي اقتصادي خارجي» اختصاص داد و از آن به عنوان «نمونه اي موفق و دل گرم كننده از ماجراي تلاش كساني كه بر نارسايي ها و مشكلات چيره شده اند»ياد كرد و اگر چه اين اتفاق در تاريخ اخير ما نادر و نامتعارف است اما نشان از «عزمي جزم و ستودني به ايجاد يك زير ساخت  قوي پژوهشي و رشد پژوهش هاي سطح بالا در ايران» دارد.
نيچر در گزارش خود درباره فعاليت هاي گروه پژوهشي مغز و علوم شناختي كه در دانشگاه شهيد بهشتي و پژوهشكده علوم شناختي و پژوهشگاه دانش هاي بنيادي (IPM) فعاليت دارند از قول «نانسي كانويشر» از متخصصان درك بصري دانشگاه MIT، مي نويسد: «همين كه فهميدم آنها در حال انجام چه كاري هستند از حيرت نزديك بود غش كنم! كار آنها در پيشرفته ترين سطح علمي بود و با وجود نابرابري در برخورداري از امكانات به داغ ترين مباحث مي پرداختند.»
نيچر در پايان آن مقاله  دغدغه  دكتر استكي را مهاجرت دانشجويان مستعد و بلند پروازش به خارج عنوان كرده بود؛ دغدغه اي كه چندان هم بي پايه نيست. هر سه عضو گروهي كه هسته اوليه گروه تحقيقات علوم اعصاب شناختي را شكل دادند اكنون خارج از ايران هستند. دو نفر از نويسندگان مقاله منتشر شده اخير هم ـ آرش افراز و روزبه كياني ـ در حال حاضر در خارج كشور در حال ادامه تحصيل هستند.
جوانه هاي رشد پذير
خبرگزاري ايسنا درباره فعاليت هاي علمي از اين دست، با دكتر رضا منصوري،  استاد فيزيك دانشگاه صنعتي شريف و معاون پژوهشي وزير سابق علوم انجام داده است. در قسمتي از اين گفتگو، ايشان از چنين حركت هاي موفق علمي به عنوان «جوانه هاي رشد پذير» ياد مي كند كه در دوره اي كه برنامه هاي پژوهشي وجود نداشته و زيرساخت هاي مفهومي و اداري منطبق بر سياست ها و راهبردهاي مدون پژوهشي شكل نگرفته، در قالب مراكز پژوهشي موفق، پژوهشگران اثر بخش و جوانان كارآفرين و خلاق و نمونه هاي ديگر بروز و ظهور مي يابد.
به زعم وي بايد در اين بين به شناخت جوانه هاي رشد پذير و ماندني توجه كرد و همچنان كه در علم «مواد»، وجود ناخالصي ها، عاملي براي كمك به جوانه زني در هنگام بلور شدن يك ماده است، وجود افراد نامتعارف در جامعه پژوهشگران هم در به بار نشستن اين جوانه ها مؤثر و مغتنم است.
به گفته دكتر منصوري، اين جوانه ها خود به خود رشد مي كنند و در اطراف خود جزيره هاي موفق مي سازند كه در شرايط موجود تنها راه نجات پژوهشي كشور و تنها راهبرد اساسي ما در توسعه علمي توجه به اصل حمايت از جوانه هاي رشد پذير و ايجاد جزيره هاي كيفيت است. پديده اي كه در نهايت مي تواند به ايجاد و توسعه اجتماع علمي در كشور كه ضامن اجراي برنامه هاي پژوهشي است منجر شود.
دكتر منصوري همچنين گفته كه بي توجهي بخش هاي كلان برنامه ريزي و بودجه كشور به اهميت پژوهش كه نمود عيني آن را در عدم تحقق حداقل سهم پيش بيني شده بخش پژوهش در قانون برنامه (۲۵/۱درصد GDP) و كاهش آن به زير ۵/۰ درصد - كه حتي از ميزان اعتبارات ناچيز سال گذشته نيز كمتر است - شاهديم، در كنار مشكلات و كاستي هاي مديريتي موجود در نحوه تخصيص همين اعتبارات ناچيز و برخي كم توجهي هاي ديگر مي تواند روند اميدبخش توسعه علمي كشور و تحقق اهداف عالي ترسيم شده در چشم انداز توسعه كشور را با چالش ها و موانع جدي مواجه  كند.
دكتر محمد جواد لاريجاني كه خودشان رييس پژوهشگاه دانش هاي بنيادي هستند، پيش از اين در گفتگويي با همشهري اشاره كرده بودند كه «اين مؤسسه با اين اميد تأسيس شد كه ما توليد علمي داشته باشيم. ما ناقل علم نباشيم، درگير باشيم. ما دنبال آن نيستيم كه بلافاصله از اين جا يك اكتشاف بزرگي مثل نسبيت در بيايد. البته دنبال آن هستيم اما در دراز مدت، ما اصلاً معتقد به نظريه Short cut نيستيم. كورمال، كورمال، ولي با كار زياد، مثل هر دانشمند ديگري كار مي كنيم. اينجا از اول سعي دارد كه معياري براي كيفيت باشد.»
وي در مورد هدف پژوهشگاه دانش هاي بنيادي گفت:«رسالت ما در اين مركز اين است كه حوزه هايي از علوم را كه در دانشگاه ها چندان حضور ندارند، وارد كنيم و سپس پژوهش روي اين حوزه ها را به سمت دانشگاه سوق بدهيم.»
خبرنگاري علمي
اهميت تبليغ چنين رويدادهايي براي درك مفهوم علم و پيشرفت علمي در جامعه بسيار مفيد است. ما هم مانند اكثر دانشمندان و پژوهشگران از خودشيفتگي ملي مي ترسيم؛ از خبرهايي مثل ستاره دنباله دار ذهن اينشتين تا انواع مردهاي علمي سال. از نامه هاي اولين فلان چيز، كار ايراني بوده تا باور عمومي اول بودن رتبه هوش ايراني در جهان! اتفاقا دقيقا به همين دلايل است كه فكر مي كنيم براي كم رنگ كردن چنين اثرهايي بايد روي يك كار واقعي تبليغ كرد. تبليغ براي به وجود آوردن اين باور عمومي كه اين كار دو سال طول كشيده و اين آدم ها قدم به قدم رشد كردند. تبليغ براي اين كه گروه هاي زيادي در ايران به نزديكي اين استاندارد رسيده اند كه معروف نيستند. تبليغ براي اين كه اصولا بايد گروه هاي متوسط زيادي باشند كه يك گروه شاخص ظهور كند. اميدواريم تبليغ روي اين پيشرفت هاي واقعي باعث حذف تبليغ روي پيشرفت هاي نوابيغ رسانه اي باشد.
اطلاعات آماري اين نوشته از وبگاه نشريه  نيچر
به آدرس com.nature.www با كمك
آقاي دكتر نيما همداني رجا استخراج شده است.

با تحقيق ايراني كه در نيچر چاپ شده، شايد اميدهايي براي حل مشكل نابينايي ايجاد شود
وقتي كه چشم ها گول مي خورند
رضا قرباني
010698.jpg
010701.jpg
قضيه زنگوله و مدال انيشتن كه در ايران پيدا شده بود را يادتان هست؟ هماني كه به گفته خبرنگار صدا و سيما ستاره درخشان علم و دنباله آلبرت انيشتن در وجود دختري سروستاني حلول كرد. در هر حال از آن قضيه مدت ها مي گذرد و هنوز همه انگشت به دهان مانده اند كه متوليان علم در خبرگزاري ها چه طور نمي توانند فرق علمي و غيرعلمي را تشخيص دهند. تا اين كه همين چند وقت پيش مقاله يك گروه ايراني در نيچر كه از معتبرترين مجلات علمي دنياست، چاپ شد. اين بار اما خبرگزاري ها چيزي نگفتند.
آنهايي هم كه گفتند حسابي جوگير شدند و خبر از يك رنسانس علمي در ايران دادند.اين شد كه رفتيم نشستيم پاي صحبت دكتر حسين استكي، رهبر گروه تحقيقاتي كه مقاله شان در نيچر چاپ شده است.
گفتي چه كار كردند
دكتر استكي و گروهش توانسته اند اثر تحريك هاي الكتريكي زودگذر را در ادراك تصاوير نشان دهند. دكتر حسين استكي دانشيار دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و رئيس پژوهشكده علوم شناختي پژوهشگاه علوم شناختي (IPM) است.
او اهميت اين پژوهش را در نشان دادن رابطه علت و معلولي بين فعاليت مغز و قابليت هاي شناختي ذهن مي داند. استكي مي گويد: «در چند دهه اخير مطالعات زيادي در باره عملكرد و همزماني برخي فعاليت هاي مغزي با ادراكات شناختي صورت گرفته است. اما هيچ مركز تحقيقاتي تاكنون موفق نشده بود رابطه علت و معلولي فعاليت الكتريكي مغز و پديده هاي شناختي آن را نشان دهد.»
گروه دكتر استكي حدود شش سال بر روي اين موضوع كار كرده. همزمان با آنها دو گروه تحقيقاتي آمريكايي هم تلاش مي كردند تا به چنين نتايجي دست پيدا كنند. اما بالاخره گروه دكتر استكي موفق شد بازي را ببرد. آنها اين ويژگي از عملكرد مغز را نشان دادند، هر چند قبل از اتمام كار نگران عقب افتادن از رقباي خارجي بودند.
استكي مي گويد: «دو آزمايشگاه در آمريكا روي اين موضوع كار مي كردند اما اكنون بعد از چاپ مقاله در نيچر مطمئناً گروه هاي بيشتري كار را ادامه خواهند داد.» يعني از اين به بعد رقابت سخت تر مي شود. استكي هيچ نمي خواهد كار را براي خودش سخت تر كند و به خبرنگار همشهري نمي گويد برنامه بعدي اش چيست. به دور از سروصدا راحت مي شود كار كرد. نه؟
آخر چه جوري
در اين پژوهش، ابتدا به دو ميمون آموزش داده شد تا تصاوير چهره را از اشياء تشخيص دهند. براي اين منظور به ميمون ها ياد دادند وقتي چهره مي بينند چشمشان را به راست بچرخانند تا جايزه بگيرند.
در مرحله بعد با اتصال ميكروالكترودهاي ويژه به قشر بينايي مغز ميمون و برقراري جريان الكتريكي بسيار ضعيف در زمان معين، اين گونه القا شد كه تصوير چهره ديده مي شود. در حالي كه در آن تصاوير مبهم يا اشياي ديگر نمايش داده مي شد.ميمون ها به جاي ديدن شيء يا تصوير مبهم جلوي چشم تصوير چهره  را مي ديدند؛ چرا كه چشمانشان را به راست مي چرخاندند.اين رفتار ميمون ها در اعلام شناسايي چهره ثابت كرد عمل تشخيص و درك تصوير در گروهي از سلول هاي مغزي كه به طور خاص وظيفه شناسايي چهره را برعهده دارند اتفاق مي افتد.
به گفته دكتر استكي اين آزمايش ها ارزش پياده شدن روي انسان را ندارد. چرا كه ساز و كار ميمون ها و انسان ها آنقدر مشابه است كه مي توان نتايج را براي انسان ها هم به كار برد.
به درد هم مي خورد؟
خوب همه اينها را گفتيم. اين تحقيقات به چه دردي مي خورد؟ البته همان طور كه خود دكتر استكي هم مي گويد پرسيدن چنين سؤالي در علوم پايه خطاست. ولي خب دانستن حق مردم است!
با اين كشف «دريچه اي براي حل مشكل نابينايي» باز شده است. اين تعبير دكتر دي كارلو از نتايج تحقيق دكتر استكي در نيچر است.هر چند خود دكتر چندان مايل نيست روي اين كاربرد كشف اش تأكيد و تبليغ شود. به نظر او ممكن است اميد كاذبي براي نابينايان شكل بگيرد و از طرف ديگر در كوتاه مدت مشكل آنها حل نشود.
با اين حال خود دكتر استكي اميدوار است در ده، بيست سال آينده برمبناي اين تحقيقات تركيب قابل قبولي براي بينايي پيدا شود.
روش كار هم استفاده از دوربين هايي خواهد بود كه به مغز وصل شده اند. البته به آن بخشي كه استكي و شاگردانش يافته اند و اثبات كرده اند متولي درك تصاوير است.
به اين ترتيب نابينايان حداقل قادر به تشخيص چهره ها و اشيا خواهند شد. جداي از آنچه گفته شد، استكيدر باره كاربرد پژوهش هايش مي گويد كه قابل پيش بيني نيست.
وي براي ما مثالي مي زند:«يك سري دانشمند عصب شناس مدت ها پيش به اين فكر افتادند كه ما چه طور مي توانيم اشيا را از زواياي مختلف تشخيص بدهيم. راستي تا به حال به اين موضوع فكر كرده بوديد؟ در واقع ما اين تشخيص را يك امر مشكل و پيچيده نمي دانيم، چرا كه مغز ما به صورت خودكار اين كار را انجام مي دهد. ولي در رابطه با ربات ها اين يك مشكل است. بعد از حل اين مشكل دانشمندان MIT و ناسا از اين تحقيقات در ربات هاي مريخ نورد استفاده كردند.»
خدا را چه ديديد شايد روزي كاربردهاي غيرقابل باوري از اين كشف پيدا شود. به قول دكتر استكي دير و زود دارد ولي سوخت و سوز ندارد.

معرفي كتاب
راهنماي ايمني در طراحي فرايند هاي شيميايي
010710.jpg
گروه علمي فرهنگي -از سوي موسسه انتشارات علمي دانشگاه صنعتي شريف، كتاب «راهنماي ايمني در طراحي فرايندهاي شيميايي» كه تاليف گروهي از دانشمندان به نام هاي جفري لئونارد ولز، سي.جي. سي گريو، آر.ام. سي. وايت وي است، به طور مشترك توسط داود رشتچيان دانشيار دانشگاه صنعتي شريف و ليلا وفاجو ترجمه شده و در شمارگان هزار نسخه و به قيمت هزار تومان در هشتاد صفحه وزيري منتشر شده است.
حوادث متعدد و ناگواري كه در طول تاريخ صنعت و به ويژه در صنايع شيميايي روي داده، موجب شده است كه روزبه روز بر اهميت و لزوم رعايت اصول ايمني و تهيه و تدوين استانداردهاي لازم در اين زمينه افزوده شود و در اين مسير تلاش فراواني توسط افراد و سازمان هاي گوناگون براي ايمن تر كردن عملكرد صنايع صورت پذيرفته است. در حقيقت هدف اصلي و فعاليت نهايي اين تلاش ها، مصون نگه داشتن انسان ها از خطرات، حفظ سرمايه ها و مراقبت از محيط پيرامون از آسيب هايي است كه در پي عدم رعايت اصول ايمني، مسايل جانبي فراوان را به دنبال دارد.
در كتاب سعي شده است ملاحظات ايمني در تمام مراحل تكميل يك روزه فرايندي مد نظر قرار گيرد. از جمله اين مراحل مي توان به موارد زير اشاره كرد: طراحي مفهومي، طراحي پايه، طراحي تفضيلي، راه اندازي، از كاراندازي و متوقف كردن واحد و...
كتاب، به صورت راهنمايي مفيد و قابل دسترسي به گونه اي تدوين شده است كه با انعطاف پذيري ويژه اي قابل استفاده در صنايع گوناگون از جمله صنايع نفت، گاز، پتروشيمي، صنايع شيميايي، دارويي، بهداشتي، صنايع غذايي، لاستيك، پلاستيك و... باشد.
كتاب به غير از پيشگفتار منابع و مراجع، در هفت فصل اصلي تدوين شده است: مقدمه، تجهيزات و لوله كشي، راه اندازي و متوقف كردن كارخانه، انحرافات عملياتي، خطرات و اقدامات احتياطي، بعضي از روشهاي آغاز شده براي جلوگيري از بروز خسارت و فهرست كنترل نمونه براي استفاده در طراحي كارخانه.

ياد داشت
ماجراي چاپ يك مقاله كاملاً ايراني در مجله نيچر
جاي خالي رسانه هاي داخلي
مريم جعفراقدمي*
«مقاله پژوهشگران ايراني در زمينه علوم اعصاب شناختي، در مجله نيچر چاپ شد. اين مقاله كاري از سيدرضا افراز، روزبه كياني و حسين استكي، پژوهشگران پژوهشكده علوم شناختي در پژوهشگاه دانش هاي بنيادي و مركز تحقيقات مغز و علوم شناختي دانشگاه شهيد بهشتي است.»
اين خبري بود كه حدود دو هفته پيش گروهي از دانشگاهيان و اهل علم را به هيجان آورد و به داغ ترين خبر در ميان آنها تبديل شد. خبري كه تنها در حوزه آكادميك ماند و به رسانه ها نرسيد. اهميت اين موضوع وقتي بيشتر مي شود كه بدانيم مجله نيچر معتبرترين نشريه علمي دنياست كه به دليل سطح علمي بالايش معياري است براي سنجش اعتبار علم پيشه هايي كه موفق به چاپ مقاله در آن مي شوند. اهميت ديگر مقاله اخير تمام ايراني بودن آن است. يعني همه نويسندگان مقاله ايراني هستند و در يك موسسه يا دانشگاه ايراني پژوهش خود را انجام داده اند.
اولين ايراني ها
به همين دليل بود كه ايسنا، تنها خبرگزاري و رسانه اي كه خبر را منتشر كرد، آن را اولين مقاله تماماً ايراني در نيچر خواند. اما ظاهراً اين اولين مقاله تماماً ايراني در نيچر نبود. در دهه ۶۰ و ۷۰ ميلادي حدود چهارده مقاله ايراني در نيچر چاپ شده است كه موضوع بيشتر آنها زيست شناسي و پزشكي بوده است.
مقاله هاي بسياري هم هستند كه ايراني هاي محقق در دانشگاه هاي خارج از كشور نوشته اند و آنها را نمي توان در اين فهرست اضافه كرد. علاوه بر آن مقالات ديگري هم در نيچر منتشر شده است كه بعضي از نويسندگان آن در ايران مشغول به كار بوده اند و در نتيجه تماماً ايراني محسوب نمي شوند؛ ضمن اين كه نيچر مجلاتي مرتبط دارد كه زيرمجموعه آن هستند اما به اندازه آن اعتبار ندارند. مجلاتي مانند نيچر ژنتيك و نيچر نوروسايسنس (علوم اعصاب) از اين دسته هستند كه در آنها هم مقالات ايراني چاپ شده است.
بنابراين شايد بتوان گفت اين مقاله اخير يك مقاله تماماً ايراني است كه پس از ۳۰ سال در نيچر چاپ شده است. اين موضوع چيزي از اهميت اين خبر كم نمي كند و همچنان افتخار بزرگي براي ايران به حساب مي آيد؛ افتخاري كه شايد نشانه روند رو به رشد علم در ايران، پس از سال هاي جنگ باشد.
مجله معتبر
اما چرا چاپ مقاله در يك چنين مجله اي اين قدر مهم است. مجله نيچر حدود ۱۵۰ سال است كه منتشر مي شود و مقاله هاي كوتاهي را چاپ مي كند كه گزارشي از كشف يك پديده جديد يا توضيح و حل مسائلي در حوزه عمومي علم باشند كه سال ها بي جواب مانده بودند. به همين دليل گروه هاي تحقيقاتي به محض اين كه كار مهمي انجام دهند آن را براي مجله نيچر مي فرستند. همين موضوع باعث شده است كه روزانه مقاله هاي زيادي ارسال شود و براي همين داوري چاپ در اين مجله استانداردهاي بالايي دارد.
بسياري از مقالات حتي داوري هم نمي شوند و ويراستار تنها با بررسي عنوان و كيفيت نوشتاري و جذابيت عمومي موضوع پيش از داوري، مقاله را رد مي كند. تنها كسر كمي از مقالات براي داوران كه متخصصان معتبر در رشته مربوط به آن مقاله هستند، فرستاده مي شود.
تمام اينها نشان مي دهند كه چاپ مقاله در اين مجله بسيار مشكل است و همين موضوع است كه اهميت كار گروه دكتر استكي را مشخص مي كند. در حال حاضر چاپ مقاله در نيچر به يكي از شاخص هاي اعتبار علمي دانشمندان تبديل شده است. به عنوان مثال دانشگاه شانگهاي چند سال قبل در رتبه بندي دانشگاه هاي دنيا، يكي از شاخص هاي مهم امتياز دادن را تعداد مقاله هاي هيات علمي در مجله نيچر قرار داد.
اصل موضوع
اين گروه كه هسته اصلي آن را تعدادي از دانشجويان پزشكي تشكيل مي دهند به همراهي و سرپرستي دكتر حسين استكي دانش آموخته دكتراي فيزيولوژي اعصاب دانشگاه تگزاس، حدود ده سال پيش براي پژوهش در زمينه علوم اعصاب شناختي شكل گرفت. پژوهش درباره مغز و ذهن و چگونگي شناخت و ادراك جهان توسط مغز در تمام دنيا حوزه اي جديد است و اين گروه توانست پابه پاي ديگر گروه هاي تحقيقاتي دنيا كار كند.
زمينه اصلي كار آنها تحقيق بر روي درك بصري مغز بود و براي اين منظور كارشان را با يك گروه دوازده تايي ميمون كه يكي يكي از باغ وحش هاي ايران جمع كرده بودند، شروع كردند. هدف آنها يافتن چگونگي تشخيص چهره ها و طبقه بندي اشياي بصري در مغز نخستيان، يعني انسان ها و ميمون ها بود. تحقيقات آنها به بخشي از مغز اختصاص دارد كه تصور مي شود تشخيص و بازنمايي اشيا در آنجا اتفاق مي افتد.
اين گروه سعي كردند كه با تحريك اين بخش در مغز ميمون ها رابطه نورون ها را با رفتار ميمون ها در تشخيص اشيا و چهره ها بررسي كنند. در واقع آنها موفق شدند كه مكانيسم تشخيص اشيا را در اين بخش از مغز نشان دهند.
با در نظر گرفتن نكات بالا مشخص است كه چاپ يك چنين مقاله اي كاري يك شبه نيست و حدود ده سال پژوهش در پس آن نهفته است. ده سال تجربه كه باعث شكل گيري پژوهشكده علوم شناختي در پژوهشگاه دانش هاي بنيادي شد و براي تداوم فعاليت علمي پذيرش دانشجوي دكتري در رشته علوم شناختي از كارهاي مهم اين پژوهشگاه بود.
همين نكات باعث نظام مند شدن پژوهش در اين رشته و پيشرفت آن همگام با تمام دنيا در ايران شده است. گروه علوم اعصاب شناختي پيش از اين هم گروه شناخته شده اي بود، به طوري كه سال گذشته مجله نيچر گزارش مربوط به پيشرفت علم و سياستگذاري علمي در ايران را به اين گروه اختصاص داد. آن گزارش هم باعث خوشحالي اهالي علم در كشور شد.
سكوت رسانه ها
اما خبر آن گزارش هم مانند خبر چاپ مقاله در سكوت رسانه ها گم شد و تنها مجله علمي دانشگر به آن توجه كرد و ترجمه اي از گزارش نيچر را به همراه مصاحبه اي با اعضاي گروه منتشر كرد. اين بي توجهي ها نسبت به افتخارات علمي در كشور بسيار جاي تامل دارد؛ به خصوص كه گاه و بي گاه خبرهاي جعلي مانند كشف فرمول اتم توسط يك دانش آموز يا حل فرمول انشتين در خبرها مي آيد و باعث شرمندگي علم پيشه ها مي شود. سوال اين است كه آن بي توجهي و اين خبرساختگي نشانه چيست، چرا با داشتن افتخاراتي واقعي و هم سطح فعاليت هاي علمي در جهان، رسانه ها به سراغ سودازدگان و انقلابي هاي علمي مي روند. شايد يكي از مهمترين دلايل اين پديده نداشتن خبرنگار علمي حرفه اي در رسانه ها باشد، اما مهم تر از آن عدم وجود درك صحيح از علم و فعاليت علمي است. شايد تصور اين كه مثلاً يك جوان ايراني كه هيچ چيز از فيزيك نمي داند نظريه نسبيت انشتين را زير سوال ببرد و انقلابي در دنياي علم به پا كند، تصور جذابي باشد.
اما علم واقعي اين گونه به پيش نمي رود و شايد ده سال تجربه و تحقيق لازم باشد تا يك گروه متخصص چند نفره بتواند آجر كوچكي به ساختمان علم اضافه كند. ظاهراً كسي دومي را دوست ندارد و همه مي خواهند تنها با جنجال ادعاي اكتشافات عجيب و غريب كنند. مردم آن قدر بي حوصله اند كه صبر و تحمل پژوهشگران واقعي را در رسيدن به هدف تاب نمي آورند؛ ضمن اين كه غرورآفريني و افتخار تنها هدف كارهاي علمي به حساب مي آيد و چيز ديگري اهميت ندارد.
اما روند پيشرفت علم در هيچ جاي دنيا اين گونه نبوده و در كشور ما هم نخواهد بود. پيشرفت علمي تنها با ساختن ساختارهاي علمي درست مانند گروه هاي تحقيقاتي و پذيرش دانشجو با هدف توليد علم امكان پذير خواهد شد.
گروه دكتر استكي تنها يكي از چند ده گروه تحقيقاتي در كشور است كه با استانداردهاي بالا مشغول كار پژوهشي هستند. شايد اگر رسانه ها به جاي خبرهاي ساختگي و حتي خنده دار، اين گروه ها را معرفي كنند؛ تصور عمومي از علم و ساختار آن متحول شود. در آن صورت است كه جامعه افتخارات واقعي را ارج مي نهد و سودازدگان علم را جدي نخواهد گرفت.
* كارشناس ارشد فلسفه علم

آغاز نمايش يك سوپرنوا
ندا اسدي
010716.jpg
يك ستاره در كهكشاني كه فاصله زيادي با ما ندارد در حال انفجار است. در گذشته اين ستاره بسيار مي درخشيد و كهكشان خود را به طور كلي تحت الشعاع قرار مي داد. اين ستاره يك لكه نوراني است كه ۴۴۰ميليون سال نوري با ما فاصله دارد.
ستاره شناسان مي گويند كه اين ابتداي واقعه است و تمام تلسكوپ هاي سراسر جهان به سمت اين ستاره چرخيده اند تا يكي از نادرترين رويدادهاي طبيعي كه انفجار ابر نو اختر است را ثبت كنند.
تصوير اشعه هاي گاماي اين انفجار توسط ماهواره «سويفت» ناسا ثبت شد. وقتي يك ابر نو اختر، درون يك سياه چاله متلاشي مي شود، چنين رويدادي رخ مي دهد.
جان نوسك- ستاره شناس و رئيس پروژه سويفت- گفت كه چنين انفجاري يك واقعه عجيب است كه تقريباً ۲۰۰۰ثانيه (حدود نيم ساعت) طول مي كشد كه زمان آن ۱۰۰ برابر انفجارهاي معمولي است و ضعيف تر از آنها است.
دكتر نوسك گفت كه ما هنوز نمي دانيم ماهيت اين انفجار چه بوده. هيچ كسي در نگاه كردن به آن به عينك آفتابي نيازي نداشت.
حداكثر نور در انفجار ستاره هاي معمولي دو برابر اين است و فقط با تلسكوپ هاي حرفه اي بزرگ مي توان به آن نگاه كرد نه با چشم غيرمسلح.
معمولاً اين انفجارها فراسوي كهكشان است و با ما فاصله زيادي دارد و نور آن را نمي بينيم ولي اين مورد كهGRB ۰۶۰۲۱۸ نام دارد، پس از رؤيت دومين ستاره نزديكي است كه ثبت شده است.
رابرت كرشنر از مركز ستاره شناسي اسميت سونيان هاروارد كه اين واقعه را يك سرگرمي جالب مي خواند مي گويد: «ما چيزهاي زيادي مي توانيم از اين انفجارهاي فريبنده بياموزيم و بسيار خوب است كه ماهواره سريع سويفت ناسا روي آن به دقت مطالعه مي كند».

دانش
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
حوادث
بين الملل
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   دانش   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |