شنبه ۱۵ مهر ۱۳۸۵ - سال چهاردهم - شماره ۴۱۰۳ - Oct 7, 2006
در جريان سرقت مسلحانه از يك صرافي
سارقان بدشانس به گاوصندوق خالي زدند
سارقان وقتي ديدند گاوصندوق خالي است از شدت عصبانيت به طرف شاگرد صرافي اقدام به تيراندازي كردند ولي گلوله اي شليك نشد
002166.jpg
002169.jpg
گروه حوادث - سارقان بدشانس كه هنگام سرقت از يك صرافي در تهران با گاوصندوق خالي مواجه شده بودند از شدت عصبانيت به جان مالك صرافي و شاگردش افتادند ولي زماني كه قصد فرار داشتند از سوي پليس دستگير شدند.
به گزارش همشهري ساعت 11 روز پنجشنبه گذشته دو برادر جوان كه مسلح به سلاح كمري بودند وارد يك صرافي در خيابان استاد نجات اللهي شدند و با تهديد صاحب مغازه از او خواستند در گاوصندوق را باز كند.
مالك مغازه كه در روزهاي پاياني هفته همه پول هاي گاوصندوق را به بانك منتقل كرده بود وقتي لوله سلاح مردان مسلح را مقابل صورت خود ديد بلافاصله به طرف گاوصندوق رفت و در آن را بازكرد.
سارقان مسلح كه از چند روز پيش اين مغازه را زير نظر داشتند و احتمال مي دادند پول زيادي در گاوصندوق وجود داشته باشد وقتي ديدند گاوصندوق خالي است به شدت عصباني شدند و به طرف شاگرد صرافي اقدام به تيراندازي كردند ولي گلوله اي شليك نشد و دو برادر مسلح با مجروح كردن مالك صرافي و شاگرد او از مغازه خارج شده و پا به فرار گذاشتند.
مردم و ديگر مغازه داران محل كه با شنيدن فرياد هاي مالك صرافي از ماجراي سرقت مسلحانه با خبر شده بودند وقتي دو جوان مسلح را در حال فرار ديدند شروع به تعقيب آنها كردند و اين در حالي بود كه ماموران ويژه دژبان ناجا نيز در حال گشت زني در همان منطقه بودند.
ماموران با ديدن سارقان و مردمي كه در تعقيب آنان بودند وارد عمل شده و پس از سد كردن راه دو جوان مسلح آنها را دستگير و در بازرسي بدني از آنان دو قبضه سلاح كلت كمري به همراه 18 فشنگ، ماده بيهوشي اتر و يك جلد شناسنامه جعلي كشف كردند.
با انتقال دو جوان مسلح به كلانتري 107 فلسطين بازجويي  هاي پليسي از آنها آغاز و مشخص شد اين دو برادر مدتي پيش براي پيدا كردن كار به تهران آمده بودند ولي وقتي موفق به پيدا كردن كار دلخواه خود نشدند تصميم به سرقت مسلحانه از صرافي گرفتند.
برادر بزرگتر كه كيوان نام دارد به ماموران گفت: وقتي پس از چند هفته جست و جو براي پيدا كردن كار هيچ نتيجه اي به دست نياورديم به خاطر مشكلات مالي تصميم به سرقت مسلحانه گرفتيم و اوايل فرودين ماه براي تهيه اسلحه به يكي از شهرهاي عراق رفتيم.
وي ادامه داد: پس از بازگشت به تهران شروع به بررسي محل هايي كرديم كه براي سرقت مناسب بودند و در اين ميان تصميم گرفتيم به صرافي ها دستبرد بزنيم. يك هفته پيش بود كه صرافي مورد نظرمان در خيابان استاد نجات اللهي را شناسايي كرديم و آنجا را زير نظر گرفتيم. ما مي خواستيم بهترين ساعت براي سرقت را انتخاب كنيم و به همين خاطر هفت روز از صبح تا غروب مغازه را زير نظر داشتيم تا اينكه تصميم گرفتيم پنج شنبه دست به سرقت بزنيم. وي افزود: ساعت حدود 11 بود كه وارد مغازه شديم و براي اينكه شناسايي نشويم من عينك آفتابي به چشم داشتم و برادرم نيز از ماسك استفاده كرد. ما قصد كشتن كسي را نداشتيم اما وقتي با گاوصندوق خالي مواجه شديم به شدت عصباني شده و به مالك مغازه و شاگردش حمله  ور شديم. پس از آن هم براي اينكه دستگير نشويم از مغازه خارج و پا به فرار گذاشتيم.
پس از اعترافات سارقان ، ماموران در بررسي سوابق آنها دريافتند كه برادر بزرگتر پيش از اين نيز به اتهام حمل سلاح گرم دستگير و روانه زندان شده بود.
با به دست آمدن اين اطلاعات بازپرس پرونده دستور بازداشت متهمان را صادر كرد و آنها براي انجام تحقيقات بيشتر روانه بازداشتگاه شدند.

نقشه شوم جوان فريبكار براي دختر گل فروش
متهمان در مقابل قاضي عليزاده
002172.jpg
گروه حوادث مهديه مصطفايي: دختر گل فروش كه فكر مي كرد خريدار دست و دلباز گلهاي او ، مرد روياهايش است ناخواسته قدم به دامي گذاشت كه براي ربودن او پهن شده بود.
به گزارش همشهري، ماجراي دوستي تلخ دختر گل فروش و پسر شيك پوش زماني آغاز شد كه دختر گلفروشي به نام ليلا هنگاميكه   همراه مادرش در يكي از خيابان هاي جنوب تهران در حال فروختن گل بود با مرد جواني به نام آرش آشنا شد .
مرد جوان در نخستين ملاقاتش با دختر جوان براي آنكه او را فريب دهد، حاضر شد تمامي گل هاي او را يك جا بخرد، او پس از خريد گل ها از دختر جوان خواست از اين به بعد چنانچه مشكلي داشت به وي بگويد و سپس با خريدن گل ها از محل دور شد.
فرداي آن روز دختر جوان كه به جاي رفتن به مدرسه مجبور بود كار طاقت فرساي خود در كنار خيابان را انجام دهد ، با اين اميد كه باز هم مرد جوان را ببيند به همان محل قبلي رفت.
در حالي كه چند ساعت از حضور وي در محل هميشگي مي گذشت باز هم آرش به آنجا آمد و اين بار پس از خريد گل ها به ليلا پيشنهاد دوستي داد.
دختر گل فروش كه فكر مي كرد پسر روياهايش را پيدا كرده است به اين پيشنهاد جواب مثبت داد و به اين ترتيب دوستي او و آرش آغاز شد.
در حاليكه سه روز پس از اين ماجرا نگذشته بود مرد جوان از ليلا خواست براي ديدن چند نفر از دوستانش به پاركي در شهر ري برود و دختر گل فروش نيز بي خبر از دامي كه بر سر راه او پهن شده بود در ساعت قرار خود را به پارك رساند.
دقايقي بعد آرش همراه 5 نفر از دوستانش وارد پارك شد و از ليلا خواستند همراه آنها براي تفريح به خارج از شهر برود. ليلا كه در ابتدا با درخواست آرش مخالفت مي كرد سرانجام با اصرار او حاضر به همراهي با آنها شد به اين ترتيب همگي آنها سوار خودرو شدند و به سمت خارج شهر به راه افتادند.
وقتي خودرو وارد محلي خلوت در كنار رودخانه اي در حاشيه شهر ري شد ليلا كه ترس همه وجودش را فرا گرفته بود از آرش خواست او را به شهر برگرداند ولي او بدون توجه به حرف هاي دختر گل فروش وي را از ماشين پياده كرد و همراه چند همدست خود تلاش كردند تا وي را با تهديد مورد  آزار قرار دهند .
اما دختر جوان شروع به مقاومت كرد و با صداي بلند از رهگذران كمك خواست، در همين هنگام بود كه مردي كه در حال عبور از آن محل بود متوجه ماجرا شد و با ديدن دختر جوان كه در چنگ چند پسر گرفتار شده بود با پليس تماس گرفت و موضوع را به آنها اطلاع داد.
۱۰ دقيقه بعد تيمي از ماموران خود را به محل حادثه رساندند و موفق شدند 4 نفر از ربايندگان ليلا را دستگير و گلفروش ساده لوح را از چنگ آنها نجات دهند.
عليزاده بازپرس شعبه 5 دادسراي شهر ري روز چهارشنبه با بيان اين خبر گفت: در حالي كه 4 متهم دستگير شده به ربودن و آزار ليلا اعتراف كرده اند جست و جو براي دستگيري ديگر متهمان پرونده ادامه دارد.

عامل قتل و گروگانگيري
در حاشيه پايتخت دستگير شد
گروه حوادث- آزاده مختاري: چهار سال تلاش پليسي براي دستگيري يك متهم 30 ساله كه به اتهام چهار قتل و يك فقره گروگانگيري تحت تعقيب پليس خراسان بود، با تلاش پليس آگاهي تهران بزرگ به نتيجه رسيد.
در يكي از روزهاي تابستان سال 85 والدين پسر 9 ساله اي به نام شهرام، سراسيمه و مضطرب خود را به اداره آگاهي استان خراسان رضوي رساندند. چند ساعت قبل فرد ناشناسي با منزل آنها تماس گرفته وخبر ربودن فرزندشان را داده بود. در بررسي هاي صورت گرفته از سوي كارآگاهان پليس مشخص شد رباينده يك قاچاقچي مواد مخدر به نام احمد است كه از چندي پيش با پدر كودك دچار اختلاف حساب چندين ميليوني شده و به قصد وصول طلبش دست به اين گروگانگيري زده است.
در حالي كه تهديدهاي گروگانگير براي آسيب رساندن به كودك هر روز بيشتر مي شد، ماموران پليس به سرنخهاي بيشتري دست مي يافتند و در اين هنگام احمد كه پليس را در نزديكي خود مي ديد چاره اي جز آزادي گروگان خود نداشت وسرانجام بعد از يك هفته گروگانگيري كودك ربوده شده را در بيابانهاي اطراف مشهد رها كرده و متواري شد. بعد از نجات اين كودك 9 ساله جستجوي پليسي براي دستگيري احمد ادامه يافت ولي اين متهم حرفه اي كه از اعضاي يك باند بزرگ خريد وفروش مواد مخدر بود بدون اينكه هيچ ردي از خود به جا بگذارد ناپديد شده بود.
با گذشت يكسال از وقوع اين گروگانگيري، كارآگاهان پليس جنايي استان خراسان اواسط سال۸۲ از درگيري خونين اعضاي يك باند بزرگ مواد مخدر در كوههاي زرد كوه از توابع منطقه خاف مطلع شدند.در اين درگيري چهار عضو اصلي باند با رگبار گلوله هاي يكي از قاچاقچيان به قتل رسيده بودند ، اما عامل جنايت بعد از ارتكاب اين قتل متواري شده بود.تحقيقات پليس جنايي استان خراسان براي شناسايي قاتل در نهايت به احمد- مرد گروگانگير- ختم شد. به اين ترتيب دستور دستگيري احمد به اتهام چهار فقره قتل از سوي مراجع قضايي صادرشد،ولي اين بار نيز اين متهم خشن بدون بر جا گذاشتن ردي از خود متواري شده بود.چهره اين قاتل فراري به تمام يگانهاي انتظامي كل كشور ارسال شدو پليس به طور گسترده شناسايي مخفيگاه احمد را دستور كار خود قرار داد.
دستگيري قاتل پس از چهار سال
محمد تورنگ، رئيس مركز اطلاع رساني پليس تهران بزرگ روزگذشته ضمن اعلام اين خبر به همشهري گفت : در حالي كه چهار سال تلاش پليس به طور مستمر براي دستگيري اين قاتل فراري ادامه داشت،دو ماه پيش ردي از مخفيگاه احمد در شهرستان ورامين كشف شد، ولي قبل از حضور پليس در صحنه اين متهم حرفه اي و خطرناك از شناسايي اقامتگاه خود از سوي ماموران مطلع شده وبار  ديگر متواري گشت. ادامه تحقيقات بر روي اين پرونده به خانه اي در منطقه خاورشهر رسيد. سرانجام پليس گشت آگاهي تهران بزرگ عصر روز پنجشنبه با محاصره منطقه، عمليات دستگيري احمد را آغاز كردند، متهم به محض اطلاع از حضور پليس قصد فرار از صحنه را داشت كه در يك عمليات هماهنگ و شليك چندين تير هوايي پس از چهار سال فرار توسط پليس آگاهي پايتخت دستگير شد. بر پايه اين گزارش، احمد پس از دستگيري وانجام هماهنگي هاي لازم به مشهد كه محل ارتكاب جرايمش بود انتقال يافت تا رسيدگي تكميلي بر روي پرونده اين متهم حرفه اي در استان خراسان ادامه يابد.

شوخي تلخ، نادرست بود
گروه حوادث بررسي هاي صورت گرفته در پرونده خودكشي نوجوان 12ساله بيانگر آن است كه شوخي پدر انگيزه اقدام اين نوجوان نبوده است.
هفته گذشته خبري در مطبوعات منتشر شد كه در آن با انتشار خبر مرگ تلخ يك نوجوان 12 ساله در توضيح انگيزه اين نوجوان بيان شده بود كه وي پس از  آن كه پدرش درباره نمره نامناسبي كه در كلاس زبان گرفته، شوخي كرده است دست به اين كار زده است، اما با انجام بررسي هاي تخصصي مشخص شد كه اين مساله نادرست بود و اين نوجوان به دلايلي ديگر و از جمله به خاطر شرايط خاص روحي كه در دوران نوجواني با آن روبه رو بوده است، اين تصميم ناگهاني را گرفته و به اجرا درآورده است. پدر اين نوجوان نيز روز چهارشنبه اين موضوع را كه شوخي باعث اقدام پسر نوجوان شده است تكذيب كرده و گفت چنين موضوعي از همان ابتدا در پرونده مطرح نبوده است.

حوادث
اجتماعي
ادب و هنر
اقتصادي
دانش فناوري
بـورس
زادبوم
بين الملل
فرهنگ و آموزش
سياسي
شهر تماشا
سلامت
شهري
ورزش
صفحه آخر
همشهري ضميمه
|  اجتماعي   |   ادب و هنر   |   اقتصادي   |   دانش فناوري   |   بـورس   |   زادبوم   |   حوادث   |   بين الملل   |  
|  فرهنگ و آموزش   |   سياسي   |   شهر تماشا   |   سلامت   |   شهري   |   ورزش   |   صفحه آخر   |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   شناسنامه   |   چاپ صفحه   |