چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۳۸۵
مديريت ماشين زندگي
006072.jpg
نيره سادات ديانه
اگر صاحب يك وسيله نقليه باشيد، به مرور با سعي و خطا و از اين و اون شنيدن و از استاد اهل فن آن پرس و جو كردن، قدري به نشانه ها و علل كاركرد خوب و بد آن مثل، ريپ زدن، دائم خاموش كردن، صبح ها با يك استارت روشن نشدن يا دائم برق دزدي پيدا كردن يا بدتر به روغن سوزي افتادن و دود كردن آن آشنا خواهيد شد.
البته مسلماً يك سري از عوامل بازدارنده خارجي هم وجود دارند كه در صورت فعال شدن عوامل بازدارنده دروني، قدرتي دو چندان پيدا مي كنند. يعني چي؟ يعني اينكه، مثلاً، وقتي جلوبندي ماشين خراب باشه، شايد توي خيابان هاي معمولي با آسفالت مناسب مشكلي ايجاد نكنه و بتونيم حالا حالا باهاش سركنيم، اما وقتي اين ماشين تو مسيري پر از دست اندازهاي ناهنجار بيافته، اينجاست كه عوامل بازدارنده محيطي مي تونند عوامل بازدارنده دروني را تقويت كنند و مسلماً جلوي حركت طبيعي ماشين را خواهند گرفت.
مثل زندگي اجتماعي ما، فردي كه از اعتماد به نفس خوبي برخوردار نيست در محيط امن خانواده شايد كمتر متوجه ضعف عدم اعتماد به نفس خودش بشه، اما بي شك شما هم تجربه كرديد، با پا گذاشتن به مدرسه يا محيط كار به ويژه در محيط هاي رقابتي كه بسياري از ارزش هاي اخلاقي سبك گرفته مي شدند، آنجاست كه ضعف اعتماد به نفس ما شدت گرفته و دردسرهايي هم برايمان ايجاد خواهد كرد.
بله اينها مثال هاي مختصري از اتفاقات همسفري با وسائل نقليه روزمره ماست كه شايد در روز بارها و بارها مستقيم و غيرمستقيم با آن درگير هستيم، يا حتي زندگي مي كنيم و جزئي از ما شده اند. خوب اگر نيم نگاهي به وسائل نقليه مان بيندازيم شايد بهتر بتونيم خودمونو بشناسيم و جلوي ريپ زدن هامونو بگيريم!
و اما بريم سراغ ماشين درون خودمان؟ آيا تا حالا نيم نگاهي با تأمل به افكار، احساسات، رفتار، كنش ها و واكنش هاي خودمون انداختيم:
* شده جايي ريپ بزنيم
* يا دائم خاموش كنيم
* تو سر بالايي ها نكشيم
* تو سرپائيني ها ترمز نگه ندرايم
* روزهاي باراني برف پاك كن مون خوب كار نكنه
* چراغ هامون يك درميان نيم سوز شده باشند
* لاستيك هامون باد دزدي پيدا كنند
*زود به زود داغ كنيم و جوش بياريم
* دنده هامون به سختي و با صداي دلخراش جا برود
* به روغن سوزي يا هزينه هاي سرسام آور گرفتار شويم
* آئينه هامون خوب تنظيم نشده باشن و پشت سر و گذشته مون را خوب نبينيم و از كنار اطرافيان مان غافل بگذريم
* آئينه هاي بغل را از دست بديم و بي خبر از طرفين، مسير زندگي را تو ابهام و شك و ترس طي كنيم
* شيشه نگاهمون كثيف و خاكي باشه و نشه چشم انداز جلو را به خوبي ديد و مسير را درست رفت
* برف پاك كن چشامون درست شيشه نگاهمون را پاك نكنه
* تو صندوق عقب آن قدر بار بگذاريم كه كاپوت عقب باز بمونه و نتونيم عقب يا گذشته هامونو خوب ببينيم و از ترس پيشامدهاي پشت سر هوشياري جلو را از دست بديم
* بيش از ظرفيت ماشين و خودمون بار سوارش كنيم، طوري كه از هر طرف ماشين زندگي مون يك چيزي آويزان و سرگردون باشه
* درهاي ماشين يا دست هامون به هيكل مون خوب چفت نشند و دستامون كج باشند و هر حركت ناموزوني را انجام بدند،
* روغن ماشين دائم كم بشه و حواسمون بهش نباشه و به معنايي سوء تغذيه پيدا كنيم
* چرخ و فرمونمون بالانس نباشن و تو مسير دائم كج بريم و با فشار و انرژي زيادي خودمونو تو مسير نگه داريم
* انگيزه و ميزان گاز دادن هاي ماشين زندگي مون بشه ميزان سرعت ماشين بغلي كه يا مي ريم تا روشو كم كنيم يا با دلخوري و بعد از كلي چراغ زدن هاي اون مي كشيم كنار و تا مدتها به اين، جا ماندن فكر كنيم.
مي بينيد چقدر از ماشين يا اين تن خسته خود غافل شديم. شايد از صبح تا شب فقط به بزكش مي رسيم، رينگ عوض مي كنيم، رنگ چراغ هامونو از حالت استاندارد خارج مي كنيم، بوقمونو فانتزي مي كنيم و هزار تا چيز ديگر را دائم به صورت غيرمتعارف تغيير مي ديم، تا ميان آن همه ماشين يا آدم تك باشيم؛ اما
* شده بعد از مدت ها بعد از آن همه ريپ زدن و برق دزدي بالاخره تصميم بگيريم و اين تن و روح صدمه ديده را پيش كارشناس و طبيب ببريم.
* شده يك بار هم بريم پيش يك كارشناس و تفاوت خودمونو با مدل هاي جديد تر و كامل تر يعني نخبگان يا محققين جويا بشيم، بپرسيم يا حتي فقط يك بار آنها را ملاقات كنيم.
* شده چند وقت يك بار بدون هيچ دليلي فقط از سر پيشگيري بريم سراغ اهل فن، و روح و جسم اين تن خسته را به درمان بگذاريم.
* شده تا وقتي كه ماشين نداريم، يا فرصت بعضي مراحل زندگي هنوز جور نشده، از غصه حتي امكان پياده روي يا يك زندگي معمولي را هم از خودمون دريغ كنيم.
* شده يك وقت هايي آنقدر از خودمون غافل بشيم كه اصلاً ندونيم چه مونه و فقط يك لحظه ببينيم كه ديگه روشن نمي شيم و راه نمي ريم، يا به قول معروف دل و رمق زندگي كردن نداريم، بعد با خواهش و التماس از آدم هاي دور و برمون بخواهيم كه قدري هول مون بدند يا به قول امروزي ها بهمون انرژي مثبت بدند. البته بعضي وقت ها با يكي دو هول يا جمله مثبت دوست و آشنا و حتي غريبه ها راه مي افتيم و بعضي وقت ها هم اصلاً تكان نمي خوريم و آخرش هم كنار جاده پارك مي كنيم تا استاد اهل فن بياد و ما رو راه بيندازه.
* شده تو مسير زندگي يا اتوبان و خيابان، اختيار مسير را بسپاريم به آدم هاي بيرون يا داخل ماشين و چراغ  راهنماي راست و چپ آنها يا اشاره هاي داخلي شون تعيين كننده مسير ما بشه.
* شده وقتي به يك سواره يا رهرو ديگه برسيم و دائم بهش بگيم، خوش به حالت، مال تو بهتره، مال من بد، و خودمونو با دست خودمون سركوفت كنيم.
* شده از جايگاه خودكم بيني، زندگي يا ماشين مون ديگه برامون بي ارزش بشه و هيچ كنترل و مراقبتي از آن نكنيم و غافلانه فرصت بديم تا افراد ناپاك و سودجوي محيط بهش دست درازي كنند. بعد هم يك حس قرباني و مظلوميت بشه شيريني روز و شب مون.
* شده وقتي از روي رفاقت، ماشين يا بخشي از زندگي مونو در اختيار كسي بذاريم، دائم حساب و كتاب كنيم و ارتفاع توقعات را تا كهكشان ها بالا ببريم.
* شده وقتي فرصتي پيش آمده و ماشين مون 2 مدل بالا رفت يا زندگي مون رنگ و لعابي پيدا كرد، زود بريم سراغ آدم ها و شروع كنيم به فخرفروشي.
* شده وقتي ماشين زندگي مونو بزنيم به كسي يا جايي و از قيافه بيندازيم، بعد هم بريم يه گوشه پاركينگ يا تو حاشيه و از ترس حرف و حديث مردم تا مدت ها فرصت اطلاع يا زندگي دوباره رو از خودمون بگيريم.
* شده سير طبيعي تركيب و مدل ماشين يا زندگي مونو فقط به اين بهانه مخدوش كنيم كه يك تنوع و دلخوشي ايجاد كنيم و بعد همين تمايز بشه اسباب دردسر و مزاحمت ها.
* شده هنگام پارك ماشين يا استقرار زندگي طوري مخصوصاً قرار بگيريم كه جاي بيشتري رو به خودمون اختصاص بدهيم. البته به اين بهانه كه راحت باشيم، راحت بريم و راحت بياييم و جاي ديگران رو به عمد تنگ كنيم.
* شده وقت راه افتادن و حركت كردن سهواً يا بي تفاوت يا خداي نكرده براي صاف كردن حساب هاي گذشته طوري رد شيم كه به وسيله يا زندگي ديگران خط بيندازيم و از همه بدتر پشت سرمونو هم نگاه نكنيم.
* شده تومسير زندگي غافل و شتابان چنان رد شيم كه كسي رو زير چرخ هاي ماشين زندگي مون له كنيم، بعد هم بترسيم و فرار كنيم و تا آخر عمر كابوس ببينيم و عذاب وجدان داشته باشيم.
* واي از روزي كه ناشكري كنيم و از خودمون بدمون بياد و نگاه مون حريصانه و تو چشم هم چشمي و يك وقت ها ناپاك بره سراغ ماشين يا ببخشيد زندگي آدم هاي ديگه و به اصطلاح ماشين خودمونو، يعني زندگي خودمونو دوست نداشته باشيم و مرغ همسايه غاز بشه برامون.
واقعاً با اين همه غفلت نسبت به خودمون، يا ماشين زندگي مون چطور انتظار يك مسافرت يا طي طريق خوب و امن و با لذت را داريم.
چه خوب بود دور از هرگونه مقايسه و چشم هم چشمي، بدون هيچ نگاه خيره اي به كمبودها و تاريكي ها، با تكيه به همون نقاط قوت هر چند كم و همون يه ذره سوسوي سرنوشت، پاهامونو محكم روي زمين مي ذاشتيم و به خودمون قوت قلب مي داديم كه روي پاي خودمون ايستاديم و با هر دو دوست مون فرمون زندگي رو محكم مي چسبيديم و نمي ذاشتيم هيچ اهل و نااهلي لغزشي براي ما ايجاد كند و با نگاهي مصمم و كنجكاو و تيزبين به بلنداي افق چشم مي دوختيم و مصمم و استوار پا رو روي پدال گاز مي فشرديم و با دستان مصمم خود، دنده زندگي رو بسته به نوع مسير و شتاب لازمه تطبيق مي داديم، كنترل مي كرديم و با سرعتي مطمئن خودمونو و آنهايي رو كه بهشون اعتماد كرديم و دوستشون داريم و با آرامش و سرخوش به سرمنزل مقصود برسونيم.

خانواده مستحكم
علي اصغر صرفه جو
خانواده مستحكم و سالم به منزله پناهگاهي در قبال تنش هاي روزمره است؛ اما حتي بهترين روابط نيز نيازمند صرف وقت، صبر و مسئوليت پذيري است.
غني كردن ازدواج
۱ - احساسات خود را درونتان پنهان نداريد. اغلب به همسرتان جملاتي مثل دوستت دارم را بگوييد.
۲ - همسرتان را با هديه هاي كوچك غافلگير كنيد تا عشق خود را به او نشان دهيد.
۳ - عكس همسرتان را در كيف خود بگذاريد. اينكار موجب مي شود تا هنگامي كه از يكديگر دوريد، احساس نزديكي كنيد.
۴ - از همسرتان براي كارهايي كه انجام مي دهد تشكر و قدرداني كنيد.
گوش كردن به حرفهاي يكديگر
۱ - معمولا به زوجين توصيه مي شود تا زماني را براي گفتگوي خانوادگي مقرر دارند، اما عملا اينكار كمتر اتفاق مي افتد. راه حل بهتر اين است كه هنگام انجام كارخانه يا زماني كه مشغول آماده شدن براي بيرون رفتن هستيد و يا در هر موقعيت ديگر، بايكديگر صحبت كنيد.
۲ - آهنگ كلام هنگام صحبت با همسر يا هر عضو ديگر خانواده كيفيت رابطه را رقم مي زند. ادب و نزاكت از محيط خانه شروع مي شود و عنصر اساسي براي يك ازدواج موفق است.
۳ - اگر همسرتان مشغول بيان يك ايده است، با دقت به او گوش دهيد. هيچ چيز مانند همدلي و گوش دادن به يكديگر موجب نزديك شدن روابط نمي شود.
۴ - هنگامي كه با باري از مشكلات بيرون از خانه و دفتر كار و يا عصبانيت ناشي از ترافيك سنگين به خانه مي آييد، اين مشكلات را به خانواده تحميل نكنيد، سعي كنيد تا احساساتتان را تعديل كنيد.
۵ - راجع به آينده تان با يكديگر سخن بگوييد و به ايده هاي يكديگر توجه كنيد. چه اهدافي را دنبال مي كنيد؟ به خاطر داشته باشيد كه ازدواجتان با گذشت زمان و تجربه تغيير مي كند. پس اهدافتان نيز در معرض دگرگوني هستند.
۶ - همگان نيازمند اوقاتي براي پرداختن به خود هستند، پس به اين نياز همسرتان ارج بنهيد و نياز او را به مطالعه، راهپيمايي در تنهايي يا دنبال كردن علايق و سرگرمي هايش درك كنيد.
۷ - اوقات شب براي بسياري از خانواده ها مهمترين اوقات بشمار مي رود. در اين زمان تمامي اعضاي خانواده گرد هم مي آيند، پس اين اوقات را در اولويت قرار دهيد و مسائل و مشكلات را تا هنگامي كه شام به اتمام برسد و افراد آرامش نسبي را كسب كنند، مطرح ننماييد.
برنامه اوقات فراغت
۱ - صبر نكنيد تا اوقات خوش به خودي خود اتفاق بيفتد. خودتان براي وقوع آنها تدارك ببينيد. براي پيك نيك، مهماني، رستوران رفتن و يا هر نوع خوشگذراني ديگر برنامه ريزي كنيد.
۲ - هنگامي كه با همسرتان به گردش رفته ايد، مسائل خانوادگي را با خود نبريد. سعي كنيد تا راجع به مسائل حاضر يا كتاب، سيما، برنامه هاي تلويزيوني و يا هر چيز ديگر صحبت كنيد. اما مشكلات كاري را مطرح نكنيد.
۳ - با يكديگر بخنديد، قهقهه  موجب تقويت روابط مي شود. فيلمهاي كمدي (خنده دار) مورد علاقه تان را تماشا كنيد و به نوبت به سليقه يكي از اعضاي خانواده عمل كنيد.
۴ - عادتهايتان را تغيير دهيد. مثلا به نوبت رانندگي كنيد يا صورت حسابها را به نوبت بپردازيد. يا برنامه ريزي براي تعطيلات را به تناوب انجام دهيد. اين كار موجب مي شود كه ازدواجتان از حالت تكراري در بيايد.
۵ - اگر مسئوليت هايي چون نظافت، كار و نگهداري از بچه ها بر كيفيت روابط شما غلبه كرده اند، به خودتان يك مرخصي موقتي بدهيد و به استراحت بپردازيد.
روش برخود با اختلافات
وجود اختلافات جزيي در ازدواج هاي سالم طبيعي است، اما چنانچه متوجه شديد كه دعوا تنها راه ارتباطي شما و همسرتان شده است، دقت نظر بيشتري اعمال كنيد.
۱ - در موقع عصبانيت سعي كنيد تا موضوع مورد اختلاف را به خوبي تعريف كنيد و بر روي آن تمركز كنيد و موقعيت يكديگر را درك كنيد.
۲ - عادلانه دعوا كنيد. از آنجايي كه شما و همسرتان يكديگر را به خوبي مي شناسيد، اصطلاحات روانشناختي اي چون پارانوئيد، برون فكني را بكار نبريد. استفاده غيرحرفه اي از اين عبارات معمولا اوضاع را بدتر مي كند.
۳ - از اينكه به همسرتان بگوييد كه با خودتان يا در ارتباط با او مشكل داريد، واهمه اي نداشته باشيد. هيچ كس حتي زن و شوهرهاي بسيار صميمي، نمي توانند فكر يكديگر را بخوانند. پس بايد او را مطلع سازيد.
۴ - پيش از اينكه همسرتان را بطور مثال براي بي نظمي متهم سازيد، از خودتان بپرسيد كه در واقع آيا مي توان انتظار ديگري داشت؟ مثلا اگر او پيش از ازدواج با شما هم بي نظم و ترتيب بوده، پس نمي توان انتظار بيشتري داشت يا حداقل قدري از آن را بايد پذيرفت.
۵ - بررسي كنيد كه چه اوقاتي براي بحث با همسرتان مناسب تر است. برخي از افراد در شب  بهتر عمل مي كنند و برخي ديگر در روز. پس بحث را در زماني كه ممكن است او هنوز كاملا هوشيار نشده يا ديگر در حال بخواب رفتن است به راه نيندازيد.
زماني براي اتحاد بيشتر
۱ - تا حد امكان شام شب را با خانواده ميل كنيد. حداقل 4 شب در هفته و آن را به محيطي صميمي مبدل سازيد. شكايات و اعتراضات را به بعد از آن موكول كنيد.
۲ - اغلب ما دستخوش فشارهاي دنياي خارج شده ايم، اما نبايد گذاشت تا اين فشارها موجب بي توجهي ما به خود يا خانواده مان شوند. با اندكي تفكر خلاق، حتي پرمشغله ترين برنامه هاي زندگي نيز مي توانند زماني را براي ارتباطات خانوادگي دربرگيرند.
۳ - تقويمي بزرگ مهيا كنيد تا تمام افراد خانواده بتوانند برنامه هاي هفتگي و ماهانه شان را در آن علامت بگذارند. همچنين اوقات مربوط به خانواده را با علامت X در آن مشخص سازيد.
۴ - اگر به نظر مي رسد كه اوقات مربوط به خانواده كه در تقويم مشخص نموده ايد مرتبا جايشان را به فعاليت هاي ديگر مي دهند، در برنامه هاي ديگر دست برده و فعاليت هاي ديگر را كاهش دهيد.
منابع در دفتر روزنامه موجود مي باشد.

دريچه
رفتار شايسته كدام است
006069.jpg
آرش سيواني
گاهي اتفاق مي افتد كه نمي دانيم مناسب با محل و موقع، چه رفتاري بايد كرد كه درست و شايسته باشد. براي اين مقصود بايد تمام اعمال انساني را شمرد و در صحت و سقم آن بحث كرد ولي چون عقايد و آداب و رسوم، مختلف است، از اين بحث ها نمي توان به نتيجه اي كه قابل قبول همه باشد رسيد مگر در دو مورد كه: هر عملي اگر موجب آسايش خلق باشد رواست و هر عملي اگر باعث رنج ديگران باشد نارواست.
بله هر انسان عاقلي قبول دارد كه توجه به نيازمنديها و خواهش هاي ديگران كار خوبي است و بي اعتنايي به احساسات و اميال ديگران، كاري زشت و ناپسند و همه مي دانيم كه سرچشمه بدبختي هاي بشر از اين است كه خواسته هاي يكديگر را چنان كه بايد مورد توجه و اعتنا قرار نمي دهند و ما همه در اين اشتباه و خطا شريكيم و از نتيجه خطاي يكديگر رنج مي بريم. قاعدتاً  هر چه از عمر مي گذرد و بر تجربه حيات مي افزايد. بايد از اين بي توجهي و سوء رفتار در ما بكاهد ولي متأسفانه اين توفيق، نصيب همه كس نمي شود.
همه در بديها سهيم هستند و گناه بدي ها و رنجهاي زندگي را همه بايد به گردن بگيريم، زيرا هميشه و در همه حال رعايت حال ديگران را نمي كنيم و به درد دل يكديگر گوش نمي دهيم. در صورتي كه بارها تجربه كرده و مي دانيم كه اگر به كسي محبت كنيم و خواسته هاي او را در نظر بگيريم او نيز يقينا با خود ما و حتي با ديگران،  همين گونه و به همين منوال رفتار خواهد كرد، چرا كه هر دلي و حتي اگر از سنگ هم باشد از گرماي محبت، نرم مي شود.
اگر آداب معاشرت را يكايك مورد دقت قرار بدهيم، مي بينيم كه همگي براي رعايت احوال ديگران و ابراز محبت، بوجود آمده اند، اگر سلام و احوالپرسي مي كنيم به خاطر اين است كه علاقه خود را به سلامتي طرف مقابل نشان دهيم، اگر دست او را مي فشاريم به خاطر اين است كه عهد دوستي را تجديد كنيم، اگر با يك نفر صحبت مي كنيم، او را شما خطاب مي كنيم، اين امر به اين دليل است كه او را محترم مي شماريم. خوراك خود را به او تعارف و تقسيم مي كنيم و در داخل و خارج شدن از مكاني اول به او تعارف كرده و اجازه مي دهيم اول او خارج يا داخل شود اين بدين معني است كه به او احترام مي گذاريم و او را بزرگ مي شماريم.
البته اين آداب و رسوم، معني اصلي خود را از دست داده و اكثراً  بدون فكر و اراده انجام مي شود، ولي با اين وجود هر كس كه ذاتاً  مهربانتر است، به آداب معاشرت و محبت به ديگران پايبندتر و مؤدب تر است.اگر از آداب محل و مردمي بي خبر هستيد، تا آن كه به آن آداب آشنا شويد، كافي است كه با خلوص نيت و مهر و محبت رفتار كنيد، چه بسا كه قصور شما را در رعايت آداب، بر شما خواهند بخشيد.
در صحنه نمايش دنيا، ما همه بازيگرانيم و بايد ظاهر خود را متناسب با نقشي كه بازي مي كنيم بسازيم. در هر موقع و مكاني بايد لباس مناسب با آن مكان و موقع را بپوشيم وگرنه در نظر بينندگان ادب نشناس و سبك مغز و نادان و يا متكبر و يا مغرور و بي اعتنا جلوه خواهيم كرد.
پاكيزگي نيز در قياس با پوشش مناسب از اهميت كمتري برخوردار نيست. دست و صورت پاكيزه و بدن شسته و موي آراسته و دندانهاي تميز نشان دهنده رشد شخصيت است و آنچه اين صفات و مزايا را كامل مي كند، قوت اراده و نشاطي است كه در اثر تندرستي و تعادل مزاج، در چهره شخص ديده مي شود.بيان هر كس نشان دهنده شخصيت اوست و از اخلاق و احوال روحي و از پيروزي و ناكامي هاي او حكايت مي كند.مثلاً كسي كه دائم از خود حرف زده و تعريف مي كند، از خود شك دارد و مي خواهد بدين وسيله در نظر خود و ديگران كسب اهميت كند. يا كسي كه اغلب به بحث و مجادله مي پردازد براي اين است كه در خود حس حقارت مي كند و مي خواهد اين حس را از ديگران بپوشاند.
پس اگر بخواهيم در هنر صحبت، ترقي كنيم، بايد در رفع معايب خود بكوشيم، ولي با وجود اين اصل مسلم، مي توان گفت كه اين هنر مانند خط و نقاشي، در حدود استعداد و طبيعت هر كس آموختني و محتاج به تمرين است.
اينك چند نمونه از آداب صحبت را در ذيل مي آوريم:
۱ - شنونده خوبي باشيد و به سخن گوينده (هر كه باشد) با دقت و مهرباني گوش دهيد.
۲ - نه كم و نه زياد، بلكه به اندازه و سهم خود صحبت كنيد. اما كم گوي و گزيده گوي چون در...
۳ - كسي را كه ساكت بوده و يا كمتر صحبت كرده به گفتن وادار نماييد.
۴ - هرگز از خودتان نگوييد و تعريف نكنيد بگذاريد اگر صفاتي داريد از دهان ديگران شنيده شود.
۵ - آهنگ صدا هر چه ملايم و با لحن خوبي باشد سخن مؤثرتر و دلنشين تر خواهد بود.
۶ - هنگام گفتن يا شنيدن در چشم طرف مقابل نگاه كنيد، زيرا سر به زير انداختن و از نگاه ديگري فرار كردن دليلي بر حجب و عدم اعتمادبه نفس و يا سوء نيت و يا تقصير و تكبر است.

جدول اعداد (سودوكو)202
006090.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
شهرآرا
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  شهرآرا  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |