سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
كدام خانواده خوشبخت است؟
تنظيم مرام نامه خانوادگي
006321.jpg
وجيهه زحتمكش
خانواده هاي ناشاد هر يك به گونه اي خاص ناشاد هستند ولي خانواده هاي خوشبخت داراي وجوه مشترك بوده و از اصول يكسان پيروي مي كنند. اينك در معرفي خانواده شاد و راضي به بيان ويژگي هاي مختص آن مي پردازيم.
اگر وقت نداريد كه يك شب حتي يك ساعت در هفته با اعضاي خانواده تان دور هم جمع شويد پس خانواده خود را در اولويت قرار نداده ايد. بچه ها مهم ترين درس هاي زندگي را از شخصيت هاي سينمايي ياد نمي گيرند بلكه از يك خانواده دلسوز كه برايشان كتاب مي خواند، با آنها صحبت مي كند، كار مي كند، به آنها گوش مي دهد و اوقات خوشي را با آنها مي گذراند، ياد مي گيرند. وقتي كه بچه ها احساس مي كنند كه پدر و مادر آنها را دوست دارند و اين دوست داشتن واقعي است، پيشرفت مي كنند.
اگر ما خانه هاي محكم تر و بهتري نسازيم مجبور خواهيم شد زندان هاي بيشتري بسازيم. بزرگترين كاري كه مي توانيد براي بچه هايتان انجام دهيد دوست داشتن همسرتان است. مستحكم كردن روابط خصوصي در ازدواج سبب احساس امنيت كل خانواده مي شود. به جلسات هفتگي خانوادگي، ملاقات هاي برنامه ريزي شده و فعاليت هاي روزانه پايبند باشيد. سعي كنيد هر هفته يك جلسه ملاقات خصوصي با يكي از فرزندانتان ترتيب دهيد. كودكان را وادار كنيد يك جدول تهيه كنند كه در آن فهرست كارهاي اجباري كه در طول هفته بايد انجام دهند و نيز كارهاي تفريحي كه از آن لذت مي برند را به آنها يادآوري كند.
مختصات خانواده خوشبخت
اگر هر يك از ما در جهت هاي متفاوتي حركت كنيم و هميشه با هم در جنگ و دعوا باشيم، كارها بر وفق مراد نخواهد بود. اگر همه ما داراي يك نظام ارزشي مشترك باشيم كارها آسانتر پيش مي رود. توافق در قبال انتظار ايفاي نقش ها، راهبردهاي حل مسئله و ارزش ها در يك ارتباط رسالت مشترك ناميده مي شود. يك رسالت نامه به معني قانون اساسي واقعي زندگي خانوادگي شماست. وقتي كه شما از مقصد، نقش خود و فرصت هاي خود ديد روشني داشته باشيد، موفق تريد.
پس زماني را براي بوجود آوردن رسالت نامه ازدواج صرف كنيد تا مطمئن شويد كه شما و همسرتان در يك مسير مشترك پيش مي رويد. از طريق رسالت نامه خانوادگي شما مي توانيد به فرزندان تان تفهيم كنيد كه شما كاملا به آنها متعهد هستيد و اينكه اين پيمان والد- فرزندي هرگز شكسته نخواهد شد. با نوشتن رسالت  نامه خانوادگي به خانواده تفهيم مي كنيم كه خانواده هم براي موفق شدن نياز به برنامه دارد. دقت كنيد:
۱ - اگر اعضاي خانواده احساس كنند كه رسالت نامه منعكس كننده نظرهاي آنها نيست، از آن حمايت نمي كنند. هر كسي بايد نسبت به رسالت نامه احساس تعلق كند. شركت نداشتن افراد در رسالت نامه برابر است با عدم تعهد به آن.
۲ - نوشتن رسالت نامه فقط شروع كار است. نتيجه اصلي موقعي به دست مي آيد كه شما آن رسالت نامه را به تمام ساختار زندگي خانوادگي و در لحظه به لحظه زندگي روزمره تان انتقال داده باشيد.
۳ - فرآيند انجام كار به اندازه محصول نهايي اهميت دارد. رسالت نامه بيانگر افكار و احساسات تمام اشخاص شركت كننده در آن است.
پس از نوشتن رسالت  نامه مي توانيد آن را بر روي تابلو در معرض ديد همگان نصب كنيد. دو نمونه از رسالت  نامه هاي نصب شده بر درب ورودي دو خانه را با هم مي خوانيم:
نمونه يك:
- هيچ چيز را از هم مخفي نمي كنيم.
- درباره نيازها و خواسته هايمان با هم كاملاً  روراست خواهيم بود.
- در غيبت هم به يكديگر وفادار خواهيم بود.
- در صورت رنجش، آن را بيان كرده و به ديگران فرصت دهيم تا آن را برطرف كنند.
نمونه دو:
رسالت خانواده ما عبارتند از: - دوست داشتن يكديگر
- كمك كردن به هم
- باور داشتن هم
- استفاده عاقلانه از وقت، منابع و استعدادها براي خوشحال كردن ديگران
- ستايش يكديگر براي هميشه
همدلي
روابط خانوادگي نياز به توجه مداوم دارد زيرا نياز به حمايت عاطفي دائمي است. در ژرفاي دل هر خانواده درد حقيقي همان فقدان همدلي است. يكي از دلايلي كه در پس مختل شدن روابط وجود دارد اين است كه طرفين مربوط، يك اتفاق را به طور متفاوتي تفسير مي كنند و تجارب گذشته آنها را وادار به اين كار مي كند. تا زماني كه نتوانيم عينك مان را كنار گذاشته و جهان را با چشم ديگران بنگريم، نخواهيم توانست روابط عميق و حقيقي برقرار كنيم و ظرفيت تأثير مثبت گذاشتن بر ديگران را به دست نخواهيم آورد. تا وقتي كه با همدلي گوش نكنيد همانطور در چارچوب مرجع خودتان باقي مي  مانيد و نمي فهميد آنها واقعاً  دنيا را چگونه مي بينند، خود را چگونه مي بينند و به شما چگونه نگاه مي كنند. گوش كردن واقعي براي ورود به ذهن و قلب شخص ديگر گوش كردن همدلانه نام دارد. گوش كردن با همدلي يعني بكوشيم با چشمهاي ديگري دنيا را ببينيم. گاهي اوقات سكوت كامل همان همدلي كردن است. همدلي فرآيندي صميمانه و متواضعانه است. هر چه سطح اعتماد بالاتر باشد راحت تر مي توانيد در پاسخهاي همدلانه شركت كنيد، اما اگر اعتماد متزلزل شده است مجبوريد زمان بيشتري صرف كنيد و صبور باشيد. وقتي به غريبه از راه رسيده اي بيشتر از افراد عزيز زندگيتان ارزش مي دهيد بايد براي عذرخواهي، طلب بخشش، ابراز علاقه، قدرداني، ارزش دادن و جلب اعتماد تلاش كنيد. هميشه با زبان عشق با او حرف بزنيد. هرگز درباره شخص قضاوت نكنيد. حساب شخص را از رفتارش جدا كنيد. به او بگوييد: دارم سعي مي كنم منظورت را بفهمم. اصلاً  قصد ارزش گذاري، موافقت و يا مخالفت و قضاوت كردن ندارم. مي خواهم آنچه را تو مي خواهي درك كنم.
از پيامهاي من استفاده كنيد، زيرا پيامهاي من سيري افقي دارد اما پيامهاي تو عمودي است، يعني تلويحاً  مي فهماند كه يكي برتر از ديگري است. پيامهاي من مثل:
- اين برداشت من است...
- نگراني من اين است...
- من اين طور موضوع را مي بينيم...
- من اين طور احساس مي  كنم...
۸۰-70 درصد روابط غيركلامي هستند. به زبان چهره و بدن، لحن صدا و موقعيت موجود توجه كنيد. همدلي گاهي فقط تكان دادن سر است. تمرين كنيد براي اين منظور پانتوميم بازي كنيد. از بچه ها بخواهيد حس عصبانيت، اندوه، شادي يا نااميدي را نشان دهند و از بقيه اعضاي خانواده بخواهيد حدس بزنند آن حس چيست. از اين طريق به فرزندان تفهيم كنيد كه از تماشا كردن چهره و حركات بدن افراد به سادگي مي توان چيزهاي زيادي در مورد آنها آموخت.
006324.jpg
تعاون و همكاري
هر مشكل فرصتي براي يك سرمايه گذاري است. گرفتاري ها شبيه به جوانه هايي است كه سيستم ايمني جمع خانواده را تقويت و فعال مي كند. بخش مهمي از همكاري، يادگيري اين نكات است كه الف) از توانمنديها و استعدادهاي ديگران تمجيد و قدرداني كنيم.
ب) بياموزيم به تفاوتها ارزش دهيم.
با روشهاي زير مي توانيد به فرزندانتان نشان دهيد با هم بودن بهتر از تنها بودن است:
۱ - چند آزمايش جالب كه نشان مي دهد چقدر انجام كار با كمك ديگري آسانتر از انجام آن به تنهايي است، سازماندهي كنيد:
آزمايش يك: از بچه ها بخواهيد بند كفششان را با يك دست گره بزنند. سپس از يكي ديگر از اعضاي خانواده بخواهيد با دست به او كمك كند. نشان دهيد كه وقتي دو نفر با هم كار مي كنند بيش از يك نفر و يا دو نفر كه جدا كار مي كنند، موفق هستند.
آزمايش دو: يك تكه چوب نازك به بچه ها بدهيد كه آن را بشكنند، احتمالاً  مي توانند بعد يك دسته چوب چهار- پنج تايي كه به هم بسته شده به آنها بدهيد و بخواهيد آن را بشكنند، احتمالاً  نمي توانند. با اين مثال نشان مي دهيد كه خانواده با هم قوي تر از هر يك از اعضا به تنهايي است.
۲ - فهرستي از كمكهايي كه هر فرد خانواده مي تواند انجام دهد، تهيه كنيد.
۳ - از بچه ها بخواهيد با هم پوستري تهيه كنند و يا غذايي طبخ كنند.
۴ - يك فعاليت خانوادگي ترتيب دهيد از همه اعضاي خانواده بخواهيد كه استعدادهاي خود را نشان دهند.
۵ - مسائل و معماهايي را طرح كنيد. ديدگاه خانواده  را در مورد آن مسأله بررسي كنيد. آنها را وادار به مشاركت، تفكر و ارائه راه حل نماييد.
توقف كن، فكر كن، انتخاب كن
اگر افراد به جاي واكنش نشان دادن به هيجانات لحظه اي براساس ارزشهاي عميق دروني خود عمل كنند، خانواده به مجموعه بسيار بهتري تبديل مي شود. فرد خوشبخت كسي است كه وقتي در يك موقعيت نااميد كننده قرار مي گيرد، توقف مي كند، تمايلات دروني اش را مي سنجد و آنها را با بينش بررسي مي كند، از صحبت كردن تكانشي يا خشونت كردن اجتناب مي كند و دائماً  براي بردباري، كنترل و تسلط يافتن بر خود تلاش مي كند. اين امر او را قادر مي سازد تا تشخيص دهد كه همه مسائل كوچك هستند و او را از ترشرويي، سختگيري، تحكم، حق به جانب بودن، كمال طلبي و نامتعادل بودن بازمي دارد. دكمه توقف به اعضاي خانواده فرصت مي دهد تا از برنده شدن در مشاجرات چشم پوشي كنند تا به آن چه واقعاً  مهم تر است، دست يابند، مثل ايجاد ارتباط قوي و محكم و داشتن يك خانواده شاد. كار مؤثر اين است كه انرژي و تلاش خود را براي گفت وگو درباره چيزي صرف كنيد كه مي توانيد بر آن تأثير بگذاريد.
مشاجرات دروني براي خانواده بسيار مخرب تر از فشارهاي آسيب رسان بيروني است. سعي در شكست دادن و راه اندازي كانون رقابت در خانه و احساس حق به جانب بودن و كسب يك پيروزي كوچك كه از فاتح شدن در يك بحث حاصل شود فقط سبب جدايي بيشتري مي شود و شما را از رضايت خاطر كامل از زندگي زناشويي محروم مي كند.
وقتي كه عميقاً  ديگران را دوست بداريد و همانگونه كه هستند، بپذيريد، در واقع آنها را به بهتر بودن ترغيب مي كنيد. اما اگر دوست داشتن را براي تحت نفوذ قرار دادن و كنترل كردن به كار ببريد، ديگران احساس طرد شدگي مي كنند. از طريق دوست داشتن بي قيد و شرط ديگران، شما نيروي طبيعي آنها را براي بهتر شدن آزاد مي كنيد. زيرا به جاي تلف كردن انرژي براي دفاع از موضع خود، قادر به تمركز بر تعامل با وجدان خود مي شوند و رشد بالقوه خود را شكوفا مي كنند. چنانكه گوته مي گويد: با يك فرد آن گونه كه هست رفتار كن و او همانگونه كه هست باقي خواهد ماند، با يك فرد آن گونه كه مي تواند باشد رفتار كن و او همان گونه كه مي تواند باشد، مي شود. مهرباني هاي كوچك راه درازي را كه براي رسيدن به ارتباطات توأم با عشق بي قيد و شرط وجود دارد، كوتاه مي كنند. چيزي كه افراد به آن نياز دارند يك دوجين نوازش در روز است. نوازش به صورتهاي مختلف جسمي، كلامي و ديداري صورت مي گيرد. يكي از مهمترين درجات و مراتب مهرباني، تشويق و تمجيد است و مرتبه بعدي اين است كه هر چه زودتر ياد بگيريم كه معذرت خواهي كنيم و مرتبه ديگر توانايي بخشيدن و تقويت آن است. تا زماني كه نتوانيد ببخشيد هميشه يك قرباني خواهيد بود. شما با بخشش، قلب خود را پاك مي كنيد و مانع بزرگي كه ديگران را از تغيير كردن باز مي دارد، از پيش رو برمي دارد. پرورش روحيه برنده- برنده به دليل فراهم كردن منفعت دوسويه سبب افزايش درك و فهم نيازها، خواست ها و نگراني هاي طرفين مي شود و حركت از من به سوي ما را تسهيل و تسريع مي كند. كمك كردن به ديگري در برنده شدن، احساسات مثبت، همدلي و تعاون را به ارمغان مي آورد.
ما غالباً  در مورد خود بر اساس انگيزه هايمان قضاوت مي كنيم و در مورد ديگران براساس رفتارهاشان.
*عضو هيأت علمي دانشگاه آزاد اسلامي قم

مادر نمونه كيست
همه مادران بدون ترديد زحمت كش و مهربانند اما در ميان اين مادران فداكار مادر نمونه كيست؟
مادران محترم شهدا كه پس از سالها زحمت براي فرزندانشان فقط يك پلاك يا چفيه برايشان به يادگار مانده. و در روز لحظه هاي بسياري چشم به عكس فرزندشان دوخته و آهي سوزناك از اعماق وجودشان مي كشند.
يا مادراني كه بعد از فوت همسر پا روي همه نيازهاي خود گذاشته و يك تنه به جنگ مشكلات رفته و فرزندان خود را به مدارج علمي و فرهنگي و مذهبي رسانده اند.
يا مادراني كه در طول هشت سال دفاع مقدس و نبود همسر براي فراهم كردن كانوني آرام و بدون تنش فرزندان خود را همراهي كرده تا نبود پدر آنان را آزار ندهد.
يا مادراني كه در كانون گرم و آرام در كنار همسر فرزندان خود را تربيت كرده و به اوج رسانده اند و يا مادران عزيز جانباز كه بعد از استرس هايي كه در طول جنگ متحمل شده اند حال بايد كنار بستر فرزندشان بنشينند و آه بكشند و افسوس بخورند كه اي كاش...
يا مادراني كه فرزندشان دچار مشكلات مادرزادي هنگام تولد شده و به خاطر يك لحظه غفلت، يك عمر پشيماني و افسوس را به جان خريده اند. مادراني كه به خاطر فرزندانشان گوشه عزلت خانه را به مهماني ها و محافل شاد دوستان و فاميل ترجيح داده تا چشمان حسرت بار فرزند خود را هنگام بازي بچه ها با يكديگر نبينند و نگاه هاي ترحم آميز و پر از سؤال ديگران را تحمل نكند.پس همه مادران...
متين گودرزي

ارتباط مبهم بين اعضاي خانواده
006318.jpg
جواد ابراهيمي
انقلاب علمي كه متعاقب رنسانس و در بستر تحولات اقتصادي و اجتماعي قرون جديد چهره نمود در قرن نوزدهم ميلادي آهنگ فوق العاده سريع تري يافت و با شتاب اعجاب آور در اختراعات و اكتشافات، دستاوردهاي علمي جديدي را به دنبال آورد. تمدن جديد كه در پرتو تمام تلاش هاي بشري و دستاوردهاي علوم تجربي حاصل شد، چهره زندگي انسان را تغيير داد و نعمت هاي فراواني را به انسان ارزاني داشت. اما همين تمدن جديد نه تنها از حل و رفع آلام و مصايب روحي بشر ناتوان ماند بلكه رنج هاي جديدي را به دردهاي پيشين افزود. جامعه مدرن امروزي با به ارمغان آوردن وسايلي چون، تلويزيون، ماهواره، كامپيوتر و... كانون گرم و صميمي خانواده ها را هدف قرار داده و باعث شده كه بسياري از افراد زمان بسياري را با اين گونه وسايل سپري كرده و وقت و فرصت كمتري را صرف خانواده و ارتباط و گفت وگو بين اعضاي خانواده كنند. امروزه كمتر پيدا مي شود كه اعضاي خانواده ساعاتي از شبانه روز را به گذراندن در كنار يكديگر و صحبت و گفت وگو با هم اختصاص دهند. چرا كه با پناه بردن به كار روزافزون و انواع برنامه هاي صوتي و بصري از نعمت فضاي صميمي و ارتباطات گرم خانوادگي بي بهره مانده اند.
امروزه كودكان و نوجوانان با پرداختن به انواع بازي هاي كامپيوتري و تماشاي انواع برنامه هاي تلويزيوني و ماهواره اي كمتر در جمع خانواده ها احساس مي شوند. والدين نيز با غرق شدن در كار و پرداختن به امور حاشيه اي از فراهم كردن فضايي صميمي كه موجب جذب ديگر اعضا و به ويژه نوجوانانشان شود، غافل مانده اند. شوهري كه پس از ساعت ها كار با ورود به خانه به سراغ برنامه هاي تلويزيوني، روزنامه ها ... مي رود، مادري كه بسياري از وقت خود را صرف خريد و ديگر امور مي كند. اين تصور را ممكن است در همسر و فرزندان به وجود آورند كه اعضاي خانواده براي يكديگر اهميتي قائل نيستند. اكثر مشكلاتي كه امروزه خانواده ها با آن دست و پنجه نرم مي كنند به نوعي ناشي از كمبود روابط در بين خانواده هاست. مسائلي چون روابط دختر و پسر و يا روابط پنهاني كه بين زوجين رخ مي دهد، مي تواند ناشي از عدم ارتباط عاطفي و احساس عدم پذيرش از سوي خانواده، همسر، و عدم توجه به مسائل و مشكلات اعضاي خانواده بوده كه همه اين موارد به نوعي ناشي از الگوهاي ارتباطي و ارتباطات درون خانواده هاست.
يكي از مشكلات درون خانواده ها، ارتباطات ضد و نقيض يا متعارض است.اين ارتباطات متعارض از آن ناشي مي شود كه عضوي از خانواده به ويژه والدين در يك زمان دو پيام متفاوت را از خود بروز مي دهند، يا اينكه دو عضو خانواده هر كدام پيامي متفاوت با پيام ديگري براي ديگر اعضا مي فرستند. مثلاً در نوع اول پدر يا مادر با حالتي مهربانانه از كودك مي خواهند كه اتفاقات درون مدرسه را تعريف كند و زماني كه كودك قصد تعريف آنها را دارد با مشغول كردن خود به كاري و اينكه الان فرصت گوش دادن ندارد به كودك واكنش نشان مي دهد. اين يك پيام متعارض است. از سويي به كودك توجه كرده و از او مي خواهد كه حرف بزند، از سوي ديگر مستقيم يا غيرمستقيم مي گويد، حرف نزن، اهميتي ندارد، اين عمل كودك را گيج و درمانده مي كند كه چرا والد اين كار را انجام داد. در پيام متعارض نوع دوم مادر به كودك يا نوجوان خود اجازه انجام كاري را مي دهد در حالي كه پدر با آن مخالفت مي كند. همه اين پيام ها براي اعضاي خانواده، پيام هايي متعارض هستند. كودكاني كه خود را در محاصره اين پيام ها مي بينند، همان الگوهاي ارتباطي نادرست را فرا گرفته و از خود بروز مي دهند (مثلاً در مقابل برادر يا خواهر خود)  ادامه اين روند مي تواند منجر به كناره گيري اعضا از يكديگر، متشنج شدن فضاي خانواده، گوشه گيري كودك و نوجوان و كاهش ارتباطات و تعاملات خانواده شود.
در اين پيام ها، گيرنده پيام به دليل ابهام در پيام قادر به درك و فهم آن نيست و در نتيجه ممكن است براي درك پيام مبهم از ذهنيت خود استفاده كند. در واقع در چنين شرايطي پيامي كه ارسال نگرديده، گرفته مي شود. پيام هاي مبهم بخش قابل توجهي از ارتباطاتي است كه در بين اعضاي خانواده وجود دارد. در حالي كه آنها متوجه اين پيام ها نيستند. ذهن خواني، حدس زدن و عباراتي چون، ديگر بس است ، حالا فهميدم ، حالا يك روز مي فهمي ، تو چرا اين طور هستي ، آخر اين هم شد زندگي ، به تو هم مي گويند زن ، اين چه جور رفتاري است همگي پيام هاي مبهم اند. پيام هاي غيركلامي مانند ژست ها، حالات چهره، نگاه ها و... مي تواند پيام هاي مبهمي را صادر كنند.
والدين و ديگر اعضاي خانواده بايد نسبت به پيام هايي كه از خود صادر مي كنند و الگوي ارتباطي كه در خانواده وجود دارد، آگاهي يابند. آگاهي به اين پيام ها و الگوها به آنان كمك خواهد كرد تا نسبت به تغيير الگوهاي ارتباطي نادرست خود اقدام كنند و تغيير الگوهاي ارتباطي نادرست در بهبود تنش ها و مشكلات درون خانواده نقش مؤثري را ايفا خواهد كرد.

پنجره
بازسازي و نوسازي
گروه اجتماعي - شايد ازدواج موفقي داريد ولي در آرزوي ازدواج عالي تري هستيد. شايد دوست داريد كه كودكانتان كارها و تكاليف خانه را با موفقيت و بدون تذكر انجام دهند. شايد ميان سختگيري و آزاد گذاشتن فرزندانتان مردد هستيد و نمي دانيد كه چطور نظم خانوادگي را برقرار كنيد. نگراني هاي اقتصادي ممكن است داشته باشيد. ممكن است دو يا چند شغل داشته باشيد و شما و همسرتان شب را در كنار هم مانند دو موجود بي روح سپري كنيد. ممكن است روحيه خانوادگي ستيزه جويانه باشد و يا دچار انفصال عاطفي شده باشيد. ممكن است آن احساسي را كه در هنگام ازدواجتان داشتيد از بين رفته و يا در حال از بين رفتن است، يا احساس خلاء و تنهايي مي كنيد، يا در باطن جنگي سرد در جريان باشد. آنچه اهميت حياتي دارد اين است كه خانواده خود را با هيچ خانواده ديگري مقايسه نكنيد. بعضي از افراد گمان مي كنند كه خانواده هاي ديگر بي عيب و نقص هستند در حالي كه هر خانواده اي گرفتاري ها و مشكلات و موانع خاص خود را دارد. هر قدر شما نابسندگي هاي زيادي را پشت سر گذاشته باشيد باز هم مي توانيد يك زندگي بهتر را در ذهن تصور كنيد.
امروزه دنيا تغيير كرده و فشارهاي بيشتري وجود دارد، از اين رو ساختن خانواده موفق انرژي، شوق و رغبت، بينش و عزم اراده بسيار مي طلبد و براي برطرف ساختن موانع به وقت زياد، تفكر، برنامه ريزي و اولويت بندي امور نيازمنديد.
جامعه ديگر مثل سابق از خانواده حمايت نمي كند، زندگي تا حد زيادي مبتني بر فناوري است و بسيار سريع، پيچيده و نگران كننده شده است. بنابراين پدر يا مادر بودن مستلزم يك زندگي فداكارانه است. البته فراموش نكنيد آزمون هاي زندگي، شما را تلطيف مي كند و شما نيروي خلاق زندگي خود هستيد و مي توانيد عامل تغيير باشيد.
طبق قانون آنتروپي (فسادپذيري و تنزل تدريجي يك نظام) هر چيزي كه به حال خود رها شود، سرانجام از هم مي پاشد و فاسد مي شود. همه چيز نياز به توجه و مراقبت دارد و ازدواج نيز از اين قاعده مستثني نيست. براي حفظ طراوت و شادابي خانواده سنتها را حفظ كنيد. سنتها شفاي دردهاي خانواده هستند. در مورد فعاليت هاي طراوت بخش با هم تبادل نظر كنيد. فعاليت هايي مانند با هم تفريح كردن، با هم ياد گرفتن، با هم عبادت كردن، با هم كار كردن و با هم خدمت كردن، با هم خنديدن و با هم عشق ورزيدن.
- با بچه ها ورزش كنيد، بازي كنيد، پياده روي برويد، در كلاس ورزشي ثبت نام كنيد. اهميت ورزش و سلامت را به يكديگر يادآوري كنيد.
- بچه ها را تشويق كنيد در فعاليت هايي كه به پرورش استعدادهايشان كمك مي كند، شركت كنند. با فرزندانتان براي يادگيري مهارتهاي جديد داوطلب شويد.
- آنچه را كه دوست داريد بچه ها بدانند، به آنها ياد بدهيد. اهميت كار كردن، كتاب خواندن و انجام وظايف را.
- بچه ها را در برنامه ريزي براي تعطيلات خانوادگي دخالت دهيد.
- با بچه ها براي به ياد ماندني كردن وقت شام كار كنيد. به نوبت ميز غذا را بچينند و تزئين كنند و حتي موضوع گفت وگو را انتخاب كنند و همه دور ميز شام حضور يابند و در اين مورد ثابت قدم باشيد.
- با قرعه كشي نام كسي را از صندوق بيرون آوريد و خانواده را وادار كنيد در طول آن هفته با او مهربان باشند و به او كمك كنند.
خانواده يك تجربه است: تجربه كردن ما و ساختن يك فرهنگ است: فرهنگ ما . خانواده حركتي است از من بسوي ما يعني از استقلال بسوي وابستگي به هم. وقتي كه شادي شما در گرو شادي ديگران باشد مي فهميد كه از من  بسوي ما حركت كرده ايد. يكي از دستاوردهاي خانواده بر دوش كشيدن مسائل مشترك است و ديگر اينكه ما با هم رشد مي كنيم و ما با هم ياد مي گيريم.

جدول اعداد (سودوكو) 207
006348.jpg
اعداد 1 تا 9 را در هر يك از سطرها و ستون ها و مربع هاي كوچك 3 در 3 طوري قرار دهيد كه فقط يك بار تكرار شود. پاسخ جدول را فردا در روزنامه ملاحظه خواهيد كرد.

اجتماعي
اقتصاد
انديشه
سياست
شهرآرا
موسيقي
ورزش
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |