سه شنبه ۱۶ آبان ۱۳۸۵
گفت و گو با هاله نكويي،تنها سواركار ايراني در بازيهاي آسيايي دوحه
من و اوكلاهما بالاتر از همه
006330.jpg
عكس ها: پيام پارسايي
ليلي خرسند
بازي هاي آسيايي دوحه، اولين مسابقه اي است كه سواركاري ايران، بعد از 30 سال مي تواند آن جا خودي نشان بدهد.
اما موضوع مهم، اين است كه از بين همة سواركاران ايراني، تنها يك نفر در حد و اندازة اين مسابقات تشخيص داده شده است: يك دختر 23 ساله؛ هاله نكويي، سواركار مشهدي.با اين كه همه تصور مي كنند تمام سواركاران حرفه اي در تهران جمع شده اند، اما اين نكويي مشهدي است كه توانسته همة سواركاران مرد و زن ايران را كنار بزند و از موانع 140 سانتي متري بپرد.البته او اعتراف مي كند كه اين برتري، تنها به خاطر خودش نيست.اسبش هم در اين موفقيت، بي تأثير نبوده است.يك سوار خوب، با يك اسب خوب مي تواند به جاهاي خوب برسد. هالة ايراني و اوكلاهماي بلژيكي مي خواهند در دوحه خوب بپرند.اگرچه مي دانند آوردن مقام در ميان حرفه اي هاي آسيا بيشتر شبيه يك رؤياست.
* چه شد كه از بين اين همه سواركار ايراني، فقط هاله نكويي در بازي هاي آسيايي دوحه شركت مي كند؟
- من از شش سالگي سواركاري را شروع كردم.الان 23 سال دارم و از 9 سالگي كه در مسابقه ها شركت كرده ام، تقريبا هميشه نتايج خوبي گرفته ام.آن سال هايي كه من مسابقه مي دادم، ردة سني نونهالان و نوجوانان نبود.با بزرگسالان و جوانان مي پريدم و وضعيت خوبي داشتم.الان هم سه سال است آقايان و خانم ها با هم رقابت مي كنند.البته اول آقايان مي پرند و چند دقيقه بعد خانم ها.من باز هم خوب كار كرده ام.در اين چند ساله كار سخت تر شده.آقايان حرفه اي هستند و خانم ها ديگر زياد شركت نمي كنند.
* يعني خانم ها اين قدر ضعيف اند؟
- بهترين سواركاران ايران، حدود 80 نفر مي شوند.از بين آنها فقط بيست آقاي تازه كار داريم.بقيه سي چهل سال است كه سواري مي كنند.من و دو سه خانم تهراني هستيم كه مانده ايم.بقيه يا نمي آيند، يا اگر باشند هم زود حذف مي شوند.خانم ها واقعا خيلي حرفه اي نيستند.
* با اين حال، بين همة آقايان و خانم ها، شما تنها سواركاري بوديد كه براي شركت در مسابقات آسيايي انتخاب شديد.معيار اين انتخاب چي بود؟ يعني هيچ كدام از مردان سواركار، بهتر از شما نبودند؟
سدر چند مسابقه اي كه گذاشتند، من بهتر از بقيه پريدم.در جام يگاني تهران، از بين 46 سواركار، من نفر اول بودم.براي انتخابي بازي هاي آسيايي ها هم، بد نپريدم.راستش را بخواهيد، بيشتر خطاهايم در مانع 130سانتي متري بود.در مانع 140سانتي متري بهتر كار كردم.با اين حال از آقاياني كه 60-50 خطا داشتند، بهتر بودم.
*با اين حساب، رفتنتان به دوحه جدي است؟
بله.الان دارند در كيش يا تهران اردوي آمادگي مي گذارند.ترجيح مي دهم اين اردو، در تهران باشد.شرايط آب و هوايي كيش، به دوحه نزديك است.
* اردوي كيش بهتر نيست؟
- فقط آب و هوايش خوب است.بقية شرايط اش به ضرر اسبم است.اگر بخواهيم برويم كيش، اسب را بايد با ماشين ببريم.رويش خيلي فشار وارد مي شود.حيوان 24 ساعت بايد سرپا باشد.از بندرعباس تا كيش را هم بايد با كشتي برويم.روي دريا، تكان هاي كشتي اذيت اش مي كند.ما خودمان اين راه را نمي توانيم تحمل كنيم، چه برسد به حيوان.
* در دوحه هم با اسب خودتان شركت مي كنيد؟
- بله، مشكل قرنطينه حل شده و مي توانيم اسب را ببريم.(پيش از اين به دليل قرنطينه كردن اسب ها براي انتقال از كشوري به كشور ديگر، حمل ونقل به سختي انجام مي شد.)به احتمال زياد، هواپيما مي گيرند، البته اگر در تهران باشيم.اگر در كيش اردو بگذارند، اسب را بايد از همان جا با كشتي برد، يا دوباره بيايد تهران و از اين جا با هواپيما برود.در مسابقة جهاني آلمان، سواركاران 10 كشوري كه از خاورميانه شركت كرده بودند، همه بالاي 160سانتي متر پريده اند.
* به نظر مي رسد كار خيلي سختي در دوحه داريد.
- بله، همين طور است.همه شان حرفه اي اند و همه 160سانتي متر مي پرند.اسب هاي خيلي خوبي دارند.اسب دارند كه سه ميليارد قيمتش است.
*سه ميليارد تومان؟!
- بله، سه ميليارد.اين اسب نمي پرد، پرواز مي كند.تصورش هم وحشتناك است.
* آن وقت اسب شما چند ميليارد است؟
- اسب من 150 ميليون تومان است.
*با اين وضعيت، نرويد بهتر نيست؟
بعد از 30 سال بالاخره مشكل قرنطينة اسب هاي ايران حل شده و ما مي توانيم از ايران خارج شويم.اين خودش خيلي عالي است.يك بار هم كه بتواني با اسب خودت در مسابقة بين المللي شركت كني، خودش خيلي است.
* به نظر مي رسد از حالا مطمئن هستيد كه نفر آخر اين بازي ها مي شويد.
- ببينيد، من خودم مي دانم كه حريف هايم بهترين هستند.هيچ موقع نمي توانم بگويم نتيجة خوبي مي گيرم.اما همان طور كه گفتم، مهم اين است كه هستم.الان خيلي از آقايان تهران ناراحت اند كه چرا من مي روم.سواركاري هست كه 50 سال است دارد كار مي كند، اما نمي تواند برود.
006327.jpg
* چرا؟
- به خاطر اين كه اسبش را نداشته.
* منظورتان اين است كه اگر اسب خوب داشتند، مي توانستند بروند؟
- بله.خيلي هايشان مي توانستند.خيلي از آنها زندگي شان سواركاري است.تمام عمرشان را كنار اسب بوده اند.وقتي مي بينند بعد از اين همه سال، مشكل حل نشده، ناراحت مي شوند كه چرا نيستند.البته بماند كه بعضي از آنها حرف در آورده اند كه فلاني اسبش دوپينگي است.
* مگر تست دوپينگ نگرفته اند؟
- گرفته اند.اما آنها مي گويند كه اگر دوپينگ اسبم هم مشخص شود، فدراسيون رو نمي كند.فكر مي كنند چون خانم هستم، فدراسيون از من حمايت مي كند.مهم نيست.هميشه كساني هستند كه زياد حرف مي زنند.من فقط مي روم كه كارم را انجام بدهم.
* حرف هايتان نشان مي دهد كه شما به خاطر اسب خوبي كه داريد، توانستيد از مانع 140سانتي متر بپريد و به دوحه برويد.اما بقيه كه سواركارهاي خوبي هستند، به دليل اين كه نمي توانند اسب خوب بخرند، كنار مانده اند.اما تهران باشگاه هاي زيادي دارد و به نظر نمي رسد مشكل مالي براي خريد اسب داشته باشند.
- نه، مشكل مالي ندارند.در تهران، اسب خوب زياد مي آورند، اما صاحبش دوست ندارد آن را به سواركار ديگري بدهد.به سوار خودش مي دهد كه در حد معمولي است و در همان مانع 130سانتي متري حذف مي شود.اما سواركاري مثل همايون وجداني با يك اسب خوب در مسابقه هاي آسيايي مي تواند مقام بياورد.ما سواركاران خيلي خوبي داريم.حرفه اي اند، اما تنها مشكلشان اسب است. سواركاري هست كه هميشه قهرمان ايران است، اما اسبش به زور دوا و درمان مي پرد.دام پزشك تا اين اسب را مي بيند، مي گويد اصلا نمي تواند وارد مانژ شود و چه برسد به اين كه بپرد.
* وضعيت اسب شما چطور است؟
- اسب من براي يك دختر بلژيكي بود.اسب مزرعه اي است.خيلي اسب خوبي است.نزديك يك سال است كه با آن مي پرم.
* مربي هم داريد يا اين كه خودتان تمرين مي كنيد؟
- قبلا پدرم مربي ام بود.اما الان كسي را ندارم.خودم سواري مي كنم.وقتي مي آيم تهران، آقاي محمدزاده با من كار مي كند.الان اسبم دستش است.سوارش مي شود.من سه روز قبل از مسابقه ها، اسب را تحويل مي گيرم.
* با اين كه بعد از مدت ها يك سواركار ايراني در بازي هاي آسيايي شركت مي كند، اما فدراسيون تداركات خوبي براي شما نديده.
-نه، اين طور نيست.فدراسيون همة تلاشش را مي كند.همين كه مشكل قرنطينه را حل كرده، خيلي است.اگر هم مي بينيد اردو نداريم، به خاطر خودمان است.هر كس خودش كار كند، راحت تر است.اسب ها كمتر اذيت مي شوند.
* در اين يك ماهه كه تصميم نگرفته اند شما به دوحه برويد.
- بايد از چهار ماه پيش به فكر مربي خارجي بودند و مربي مي آمد و چند هفته يك بار كلاس مي گذاشت.من نمي دانم چرا اين كار را نكردند.البته چند بار مربي خارجي آمد.اما هيچ كس با اسب عالي اش در اين كلاس ها شركت نمي كرد.مي گفتند روي اسب فشار مي آيد.هيچ كس از مربي خارجي بدش نمي آيد.هر مربي خارجي در نوع خودش خوب است و به درد مي خورد. جالب است كه كشورهاي همساية ايران در سواركاري خيلي جلوتر هستند.
* فاصلة 20 سانتي متر در مانع كم نيست.
- جاي تعجب دارد كه سواركاران سوريه و بحرين و...در حد جهاني باشند و ما از آسيا هم خيلي عقب تر.نمي دانم چه جوابي بدهم.شايد يك دليلش قرنطينه باشد.اما وقتي كه همه ورزش ما شده فوتبال، نبايد انتظار ديگري هم داشت.من هيچ وقت اخبار ورزشي تلويزيون را نگاه نمي كنم.اصلا تا مي خواهد شروع شود، تلويزيون را خاموش مي كنم.همه اش دربارة فوتبال حرف مي زند، از ليگ برتر گرفته تا رده هاي پايين.همة برنامه ها و تفريح ها شده فوتبال.مرديم از بس كه فوتبال ديديم.يك بار هم ما را تحويل بگيرند.
* فقط مشكل از تلويزيون نيست، خيلي از رشته هاي ديگر هم از تلويزيون پخش نمي شوند، اما خوب پيشرفت كرده اند.
- بله.الان مي گويند دوچرخه سواري به سطح خوبي رسيده.رتبه شان در جهان خيلي بالاتر از قبل است.ما اصلا امكان گرفتن مدال را نداريم.اما از اين به بعد، ديگر وضعيت بهتر مي شود.در مسابقه هاي خارجي شركت مي كنيم، اسب هاي خوب مي آوريم و...
الان بعضي از سواركاران هستند كه يك ماه به يك ماه مي روند آلمان كلاس مي بينند.آقاي محمدزاده واقعا سواركار خوبي است.پيش مربيان درجه يك خارجي سواري مي كند.در بلژيك هم مسابقه داده و 140سانتي متر پريده.قبول كنيد كه مشكل اصلي ما اسب است.محمدزاده مي گويد در بلژيك، پريدن اسب ها عجيب است.جور ديگري مي پرند.امير كلانتري، همايون وجداني و... خيلي خوب اند؛ اما چه فايده كه يك اسب خوب ندارند.
* اگر اين ها اسب خوب داشتند، شما باز هم مي توانستيد به دوحه برويد؟
- معلوم است كه آنها بهتر از من هستند.من جلوي محمدزاده حرفي براي گفتن ندارم.
* حاضريد همين الان اسبتان را بدهيد و محمدزاده در دوحه بپرد؟
- اگر اتفاقي بيفتد و نخواهند خودم را ببرند، مشكلي ندارم.محمدزاده مي تواند با اسب من برود.
* شما كه مطمئن هستيد محمدزاده بهتر نتيجه مي گيرد، در همين شرايط فعلي اين كار را انجام بدهيد.
- قبول نمي كند.من يك دختر شهرستاني ام كه مي آيم تهران.او كمكم مي كند.وقتي اول مي شوم، هستند كساني كه به محمدزاده مي گويند چرا مي گذاري اول بشود؟ اما او خيلي آدم خوبي است.به اين حرف ها گوش نمي كند.وقتي هم كه معلوم شد من مي روم دوحه خيلي خوشحال شد.مي گويد بايد بروي.
* تا حالا خارج از ايران مسابقه داده ايد؟
- بله، دو بار.سال 81 جايزه بزرگ قطر بود.خيلي از كشورها آمده بودند.من و خواهرم، با عمو و زن عمويم رفتيم.اسب قرضي گرفتيم.اسب هايي داده بودند كه از خر هم بدتر بود.موانع، 120، 130 و 140 سانتي متر بود.روز اول بين 80 نفر، نوزدهم شدم.فقط ما ايراني ها و آفريقايي ها اسب قرضي داشتيم.بقيه با اسب هاي خودشان آمده بودند.اسب من به مانع 140 نرسيد.سال 82 هم فقط خانم ها بودند.كسي نبود؛ ما بوديم و قطري ها.دوم شدم.
* پس با مانژ دوحه آشنا هستيد.
- تقريبا.مانژ خوبي دارند.نمي دانم در همان مانژ مسابقه مي دهيم يا جاي ديگر.جايي كه ما بوديم، چمن بود،تا حالا در چمن نبوده ام.
* مشكلي نداريد؟
- نه.فقط نعل اسب فرق مي كند.مثل كفش فوتبالي ها كه استوك دارند، به نعل اسب ها دو تا پيچ وصل مي كنند.
بر گرفته از آخرين شماره هفته نامه همشهري جوان

ورزش
اقتصاد
اجتماعي
انديشه
سياست
شهرآرا
موسيقي
|  اقتصاد  |   اجتماعي  |  انديشه  |  سياست  |  شهرآرا  |  موسيقي  |  ورزش  |  
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |