شماره 1001 چهارم ، سال ژوئن 1996 ، تير 1375 ، 24 دوشنبه 4
عدم و مركزيت بيستم سده اواخر فكري ركود
عالممسيحي در انسجام
:اشاره
بخش كهآخرين است بيستم سده اواخر مطلبركودفكري ادامه حاضر متن
كه آن دنباله اينك.شد منتشر و چاپ شنبه 26خردادماه روز در آن
را (آمريكا و غربي اروپاي شامل) غرب جامعه و وسطي قرون مسيحي جوامع
خوانندگان گرامي نظر از است داده قرار بازبيني و تحليل مورد
.ميگذرد
فعاليتهاي براي ثقلي مركز پيدايي مسيحيت ، شاهد دوران اروپاي در
نيست شرايطي آن واجد ذاتا پاريس.ميگيرد شكل بهتدريج كه هستيم فكري
علم شبكههاي كارولنژيان ، دوره درباشد افكار جذب و جلب اصلي مركز كه
نيز و پالاتن كاخشين فولداو در:بودهاند اروپا شرق در بيشتر دانش و
.لائون دربار
اكثراعضاي ولي بودند فعال و سال 1000مداير تا ايتاليا مدارس
مجتهدانمسيحي ، آنسلماز نخستين از.شمالرفتند به آنها سرشناس
بين ولانفرانك وماينس ايتاليابينپارما اهاليبيسيت
در روسلن.ترددداشتند و تحرك نورماندي وبكدر بولونيا
دربزانسوننزديك و سفلي درلوآر واقع وتورز كومپيني ، لوش
سالهاي در كه است سيروسفرهايي خاطر به آبلار شهرت.ميداد درس آلپ
در زمان اين در دانش و علم اصلي حوزههاي اما كرد ميلادي تا 1140 1100
.ميبرد بسر پاريس در بيشتر نيز آبلار و است شده جمع فرانسه شمال
تا اما بود پاريس مركز رقيب نسل چندين مدت به سده 1100 در شارتر
.كرد كوچ پاريس به آن فكري شبكه قرن پايان
مختلف فكري نزديكمواضع تجمع مركز كه اينبود پاريس امتياز يك
مختلف ، صومعههاي جامع ، كليساي قضايي حوزههاي انواع پاريس.بود
در هم آنكه بهرغم ايتاليا.داشت خود در را پاپ بالاخره و شاه حمايت
عربي آثار ترجمه مقر بعدها هم و بود پيشكسوت كلاسيك و قديم تعليمات
بك ، از كه اساتيدي.كرد پيدا فرعي پاريسمقامي مركز به نسبت شد ،
.ميشدند روبرو فراواني اقبال با ميآمدند پاريس به تور و شارتر لائون ،
دانشگاه تاسيس ومشوق موجب آنها افكار تبادل ميلادي ، سال 1200 تا
.شد
زمينه رسيد ، خود اعتلاي اوج به دانش و علم ميلاديكه تا 1360 از 1230
كه مدارسي ساير اما داشت مركزيت پاريس.بود فراهم نيز ومساعد لازم
و تقويت اسباب داشتند مبادله مركز اين با دانشجويانشان و اساتيد
از مهمي مبادلات آكسفورد و پاريس دانشگاههاي بين.ميشدند آن توازن
نادر امتياز اين از خاصه مركز دو اين ;ميشد دانشجو و استاد نظر
انگليس و فرانسه پادشاهان سياسي اهميت علت به كه بودند برخوردار
دومينيكن كهفرقه كولوني.داشتند الهيات دانشكده پاپ ، دستگاه براي
روابطي شبكه پاريس با كه بود مجزا شعبهاي داشت ، آنجا در دارالتعليمي
به تبديل آوينيون در پاپ دربار سده 1300 ، اوايل در.داشت قوي و محكم
اتصال آكسفورد و پاريس به كه شد حكمايي و علما مجمع و چهارم مركز يك
تداخل جغرافيايي نظر از كه بودند كساني خلاق بسيار فلاسفه.داشتند
بيكن ، گروستست ، ;بودند ودانش علم اصلي مركز چندين به متعلق و داشتند
.مركز سه به سكوتس و مركز دو به اكهارت و آكمي آكويناس ، آلبرتوس ،
خود زمان در مرتبط علمي مراكز در موجود فكري جريانهاي تجسم حكما اين
.بودند
يعني فرقهرقيب دو.بود فرقهها برخوردآراي و تبادل محل مراكز اين
درون در ;داشتند مراكزفعاليت اين در ودومينيكيان فرانسيسيان
درون تضادهاي بود دومينيكيان آن از كه رهبانيت نظامات محكمترين
نظامات امتيازهاي به نسبت الهي غيرمتكلم علماي ;داشت وجود سازماني
نظارت سر بر هم هنرها و الهيات دانشكدههاي و ;ميورزيدند حسد رهبانيت
دسته دو.داشت مختلفي ابعاد منازعات اين.داشتند نزاع خودمختاري و
مدعي سال 1231 تا شدند ، تدوين دهه 1220 در كه رهبانيت بزرگ نظامات
غيرروحاني اساتيد در 1255 ، شدند پاريس دانشگاه در الهيات كرسي دو
نظامات ازتدريس مانع كردند سعي غيرروحانيالهيات مدرسان الهيات ،
پاپبود مداخله با فقط ;پاريسشوند دانشگاه در گداصفتانهرهبانيت
-ماندند باقي خود مسند در توماسآكويناس قديسبوناونتورهو كه
امان در عادي افراد گزند از داشتتا مسلح محافظ نفر چند آكويناس
غير عالم گانيايي ، (گاني) هانري ، كه بود حالي و وضع چنين درباشد
گرفت حمله پاريسبهباد در را آكويناس ميلادي دهه 1270 در لاهوت متكلم
كردن جدا مورد در هنر استادان دعاوي با مخالفت به هم آكويناس و
هاركليايي هنري م ، سال 1315 حدود.برخاست جزميمتالهين اصول از هنرها
بدون ميكردند سعي كه را دومينيكيان آكسفوردبود دانشگاه رئيس كه
چندي ;داد قرار حمله مورد كنند تدريس آكسفورد در ليسانس درجه اخذ
حكمت باواقعگرايي ضديت هاركليبه دانشجوي آكمي ويليام كه نگذشت
وجود.برخاست بود رهبانيت نظامات رسمي آموزه زمان آن در كه الهي
از جزئي دانشگاه ، در فرقهها داخلي جنگ براي خارجي پايگاههاي اينگونه
.شد دانش و علم شكوفايي براي لازم نيروي
فكري مبارزات براي خود كه مستقلي حوزه و دانشگاه خود دروني تشعب
در فقط جزء دو اين اما بودند دانش و علم شكفتگي مهم جزء دو داشت ،
در را مختلف شبكههاي تا باشند داشته مركزي كه بودند كارساز صورتي
حوش و حول در دانشگاه تاسيس فلسفي ، حيات برايكند جذب و جمع خود
كه نبود جايي تنها پاريس.بود اساسي و قطعي عاملي الهيات عالي مدرسه
حدود هم حقوق دانشجويان و استادان.شد تشكيل دانشگاهي جمعيتي آن در
.زدند انجمنهايي تشكيل به دست ميلادي سال 1100
اينبود بود ساخته دانشگاهها از كاريكه منتهاي فلسفه ، زمينه در
دانشگاهپاريس در عالي دورههاي ورودبه براي درامدي پيش كه
.باشند
چندين به فكري حيات.كرد تغيير بهتدريج اوضاع چهاردهم ، سده آغاز از
سده اواخر در خصوصا.شد منقسم دانشگاهها ، خارج و داخل از اعم نقطه ،
آلمان در تصوف مستقل مكتبهاي پيدايش شاهد پانزدهم ، سده در و چهاردهم
در و فرانسه جنوب در يهوديان ايتاليا ، در اومانيستها هلند ، و
در حقوق و طب دانشكدههاي در ابنرشد آئين پيروان ;هستيم ايتاليا
و ;نداريم سراغ آنها در فلسفه از ونشاني نام آنچنان كه ايتاليا
سال از پس.هستند آلمان دانشگاههاي معركهگردان كه تسميه اصحاب
رنگ هم ، پاريس فكري شبكههاي و ندارد را پيش ومقام موقع 1350 ، آكسفورد
.ميدهند دست از بهتدريج را خود رونق و
ايندوره.نبود دانشگاهها خود اثرسقوط بر انتزاعي فلسفه سقوط
.(جدول 1)بود دانشگاهي نظام كل شديد رشد با مصادف بعكس
آن دوازدهفقره كه داشت وجود هيجدهدانشگاه سده 1200 ، پايان تا
دو و سي سال 1400 ، تاميشوند محسوب بزرگ واهميت ، وسعت حيث از
تا ;بودند ومهم بزرگ دانشگاههاي آن فقره هيجده كه داشت وجود دانشگاه
ديگري دانشگاههاي البته.رسيد پنجاهوشش به دانشگاهها تعداد سال 1500
اين طي.نبودند موفق خود كار در آنها از بسياري اما شدند تاسيس هم
سالهاي 1300 بين ;ميشد بيشتر و بيشتر دانشگاهها موفقيت عدم قرن ، چند
بازار.بودند روبرو شكست با دانشگاهي تشكيلات كل از نيمي حدود و 1500
بالا علت به حال عين در ولي بود گرم بسيار عالي مدارك براي تقاضا
گذشته حيثيت و شود روبرو شكست با كه ميرفت آن خطر بازار رونق گرفتن
.رود باد بر
دانشگاه.بود شده كمتر آنها وليظرفيت بيشتر دانشگاهها تعداد
تا به 6 نزديك تا1300 سالهاي 1280 حدود در رونقخود اوج در پاريس
تا و شد كمتر بهتدريج سده 1300 از تعداد اين ;هزاردانشجوداشت 7
اوايل در كه بولونيا دانشگاه.رسيد دانشجو از 3000 كمتر به سال 1450
پس آن از بود پاريس دانشگاه با برابر حجم و وسعت حيث از سده 1200
.ماند عقب
سده 1200 در دانشجو از 3000 بيشتر احتمالا آكسفوردكه دانشگاه
از كمتر سال 1438 در و دانشجو تقريبا 1500 سال 1315 در ;است نداشته
اين در دانشجو سالانه متوسط سده 1500 ، تا ;است داشته دانشجو 1000
احتمالا خود رونق اوج در تولوز دانشگاهرسيد تن به 124 دانشگاه
به 1380 سال 1387 در رقم اين كه است نداشته دانشجو از 2000 بيشتر
دانشگاه.ميرسد تن به 1000 سده 1400 در و دانشجو و استاد نفر
تا تعداد 800 اورلئان دانشگاه و شد تاسيس سال 1303 در كه آوينيون
اين.بودند حقوق دانشجوي اكثرا كه داشتند دهه 1390 در دانشجو 1000
فرانسه كوچكتر دانشگاههاي.كرد سقوط شدت به بعد قرن در ارقام
و نداشتند خود رونق دراوج دانشجو صد ازچند بيشتر هيچگاه وايتاليا
.نميرسيدند ثمره به دانشجو قلت علت به اغلب
ميزان و سريع اسپانيا و ايتاليا خاصهدر دانشگاهها ، تعداد افزايش
سده و اوايلسده 1300 در ;بود بيشتر همه كشوراز دو اين در شكست
تعداد كه هم فرانسه در.بود رسيده درصد به 80 ميزان اين 1400 ،
در شكست ميزان حداقل بود ، شده زياد بسيار دانشگاهي تاسيسات
اروپاي در و آلمان در دانشگاهها توسعه.بود درصد دانشگاهها 78
اصلي رقابت نقاط اين در.بود موفقتر اروپا شماليتر مناطق و مركزي
در سال 1347 در منطقه اين دانشگاه نخستين.بود دانشجو برسر كمتر
موفق خود كار در سده 1400 اوايل در دانشجو با 1500 كه شد تاسيس پراگ
همه كهسرآمد ولايپزيگ دانشجوياندانشگاههايكلن تعداد.بودند
.ميرسيد نفر به1000 حداكثر سده 1400 سالهايمختلف در بودند
اوج كه داشتند دانشجو تا 400نفر بين 80 آلمان دانشگاههايكوچكتر
كاهش پس آن از و بود سال 1480 تا سال1450 از تعداد اين افزايش
.يافت
و رواج با دانشگاهيمصادف موسسات افزايشتعداد كه كنيد تصور شايد
.داشت حقيقت امر خلافاين كه حالي در بود ودانش علم رونق
برايشان ثقلي مركز چون نكردند ، دواميپيدا تفكر واصلي مهم شبكههاي
كه را جاذبهاي قدرت آن جديد دانشگاههاي از يك هيچ.بود نمانده باقي
آن در كه ساختاري جاي به.نكردند پيدا داشت روزگاري پاريس دانشگاه
فكري باشد ، مواضع مختلف افكار و آرا برخورد و تبادل براي مركزي
سفتتر فكر حصارهاي.شدند خاص منطقهاي و محل وابستهبه خود مختلف
نظرهاي وجه ائتلاف موجب جايآنكه به فكري اختلافهاي ;سختترشدند و
در خود وحصرهاي حد محض تكرار شوند ، بهصورت خلاق شكلي به مختلف
قديمي مراكز انترناسيوناليسم سقوط وضع اين ظهور دلايل از يكيآمدند
پيشتر.زد دامن آن به خارجي سياسي عوامل كه بود عليا وسطايي قرون در
حمايت به وادار را پاريس متالهين فرانسه پادشاه سال 1303 ، در يعني
مركز اين به خارج از كه علمايي لذا ;بود كرده پاپ با نزاع در خود از
علم اهلرفتند پاريس از موقت بهطور دانزسكوتس جمله از بودند آمده
انگليس جنگهاي شروع حالا و باشند خود موطن در كه ميدادند ترجيح بيشتر
بعكس يا فرانسه در انگليسيها تعلم و تعليم از مانع هم فرانسه و
كدام هيچ سابق جنگهاي زيرا بود جديد تحولي ناسيوناليسم اين.ميشد
تازه تدبيري به دست وقت سلاطين ;بودند نشده مسيحيت عالم وحدت مخل
موسساتي كه بهانه اين كليسابه علميه حوزههاي الغاي با تا زدند
دستگاه.شوند مسلط كليسا طويل و عريض بسيار بوروكراسي بر بيفايدهاند
;داد جواب ديگر محل در احكامي صدور با را محل يك در بيحرمتي هم پاپ
نيز دانشگاهتولوز در تا داد اجازه پاپ سال 1316 در مثال براي
الهيات تدريس انحصاري حق ترتيببه اين به و شود الهياتتدريس
بهدانشگاه سال 1359 ، در.داد فرانسهپايان در پاريس علماي توسط
علت به البته كه شد الهياتداده دانشكده يك جديدالتاسيسفلورانس
حقوق دانشگاه به بالاخره سال 1364 ، در ;شد تعطيل دانشجو كمبود
.شد منضم الهيات دانشكده يك بود ممتاز دانشگاههاي از كه بولونيا
همه بين تقريبا تا 1449 از 1378 كه پاپ دستگاه در موجود تفرقه
گرفتن بالا و دانشگاهي موسسات افزايش موجب داشت ، وجود رقيب جناحهاي
.ميشد رقابتها
دست به كه آورد بهوجود كلافسردرگمي محلي دستهبنديهاي و ناسيوناليسم
داشتند حق بيشتر دانشگاهپاريس اساتيد.ميشد محكمتر و خودبزرگتر
به پاپ را حق اين و كنند تدريس دانشگاهها همه مجدددر امتحان بدون
حق اين برسر مونپليه و آكسفورد دانشگاههاي حالا و بود داده آنها
در كه بود اين دانشگاهها اصلي گرايش سالها اين در.داشتند رقابت
بزرگي و مهم دانشگاههاي.باشند ممتاز و مشخص خاص علمي و فكري محدوده
درسي متون آنجا در و داشتند گرايش تسميه اصالت به وين دانشگاه چون
هيلدلبرگ دانشگاههاي در همچنين.ميشد كتبنوميناليستي به منحصر فقط
و (در 1397) كراكو (در 1392) ارفورت (شد تاسيس سال 1386 در كه)
دومينيكيان قديم درسي حوزه كه كلن.بود چنين وضع (در 1409) لايپزيگ
مستحكم دژهاي از بود داده دانشگاه يك به در 1388 را خود جاي آنجا در
.بود (آكوينهاس قديس پيروان) توماسيان آيين
تغيير بروز.بودند دانش و علم اصلي دژهاي دانشگاهها دوره اين در
پيش مواردي در بلكه نبود باشد جوشيده درون از كه خلاقيتي براثر ديگر
خود.ميرفت ميان از بيرون سياسي اوضاع تغيير براثر مكتبي كه ميآمد
پيرو) سكوتيست و (واقعگرا) وناليست(نامگرا) نوميناليست عناوين
بود شده بسته پيش دوره جنبشهاي در نطفههايشان كه (سكوتس دانز افكار
در رجزخواني مشتي بهصورت بود ، كرده پيدا غلظت و شدت دوره اين در و
قلمداد شوخي كهمدرسيهارا نيز اومانيستها.درآمد جنگ ميدان
فقط شد باز دانشگاهها به كه پايشان و نكردند دوا را دردي ميكردند
.آوردند خود با تازهاي دستهبندي
دارد ادامه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام