شماره 1005 چهارم ، سال ژوئن 1996 ، تير 1375 ، 29 شنبه 9
برخورد چگونه تجديدي دانشآموزان با
!كنيم؟تجديدي
نداره كلاس اصلا تجديدي قبولي يا ردي يا ننرهاست ، بچه مال تجديدي
كنم ، بازي فرزندش با تا بده اجازه نيست حاضر ديگر ميگويد خالهام
شدهام تجديد من چون
مهم آنقدر.است تربيت و تعليم معمولدر پديده يك آوردن تجديد
يك عنوان به بايد را تجديدي .شود تلقي مصيبت عنوان به كه نيست
كنيم كمك تمسخر و سرزنش بدون كه است اين كار اولين و پذيرفت ، واقعيت
ماه نه طول در كه دروسي شود واقف خود اشتباهات به نوجوان و كودك
ياد ميتوان راحت خيال با و برنامهريزي روي از و تدريج به تحصيلي
يكي است بيشتر حافظه در آن دوام هم و است بهتر يادگيريش گرفتهم
لحن حتي و رفتار نحوه كه است آن والدين اشتباهات بزرگترين از
يك مثل او با و عوضنميكنند نوجوان شخصيت و سن به توجه با را صحبتشان
از يكي كه نوجواني براي مستقيم و دستوري بيان ميكنند برخورد بچه
و لجبازي سنش اقتضاي به و نيست مناسب است طلبي استقلال حفظ خصوصياتش
با كه روزي از بچه با مادر و پدر صحيح برخورد كرد خواهد نافرماني
و پدر ارتباط اگر ميشود شروع كنند مي برقرار عقلاني ارتباط يكديگر
10 است حل ديگر مسايل باشند متقابل احترام با توام فرزند با مادر ،
آنها هوشي ظرفيت نظير مشكلاتي به تحصيلياشان افت علت كودكان درصد
صورتي در ندارد ارتباطي بچه خود به عوامل ساير عوض در است مربوط
والدين و اوليايمدرسه باشند يادگيري مشكلات دچار دانشآموزي كه
تمام درس و مدرسه ارجاعدهند متخصص مشاوران آنهارابه بايد
به كس هر نميدهد جواب را سال سنو اين در نوجوانان نيازهاي
برود پيش برنامهريزي بايدروي است جدي طور به انجامكاري دنبال
آدمهاي به كه است مقولهاي برنامهريزي ميكنند فكر بچهها متاسفانه
ندارد تمركز ساعت يك از بيشتر راهنمايي دوره بچه ميشود مربوط بزرگ
سرش ميگيرند ياد بهتر باشند داشته تفريح مطالعاتشان اگربين حال
چيزي اما ميكند نگاه.ميكند سنگيني تنش روي انگار است پايين
خانه سمت به را او غريزي نيروي نيست ، اختيارش در مدتهاست.نميبيند
ميكند هدايت
بگم؟ خانوادهامچطور به.ندارند معلمهادوستم ديگه رفت ، آبرويم
گوشش توي عربي صدايمعلم.. فاميل چي؟همسايهها ، بفهمد مريم اگر
!چرا؟ ديگه تو بودي ، من شاگردخوب كه شما ليلاخانم آفرين:ميپيچد
پرهياهوي فضاي يادآوري.رفتم وا يخ مثل كردم صحيح را ورقهات وقتي
لبه بر ايستادن مثل برايش مدير سرزنشآميز نگاه برق و مدرسه دفتر
.بود تهديدآميز و هولانگيز بلند ، پرتگاهي
محل خانه ، محيط در خود ، نشيب و پرفراز زندگي طول در ما از يك هر -
زندگي مختلف مراحل در تصميمگيري هنگام اطرافيان با ارتباط در كار ،
رواني و روحي فشارهاي آن دنبال به و شكستها اشتباهات ، انواع با...و
جهت وسيلهاي عنوان به تلخ تجربيات همين از بسا چه و شدهايم روبهرو
تحصيل هنگام.جستهايم سود آنها كردن برطرف و ضعفمان نقاط به پيبردن
نرم پنچه و دست مشكلات انواع با كس هر زندگي مراحل ساير مانند نيز
اين در.است درس چند يا يك در شدن تجديد موارد اين از يكي كه ميكند
تعديل يا تشديد در...و معلمين خانواده ، دوستان ، برخورد نحوه ميان
.است مهم بسيار دانشآموز نگراني حس
به سر پسردانشآموز چند وليعصر -خطتجريش اتوبوسهاي از يكي داخل
:ميگذارند خود دوستان از يكي سر
:ميگويد ديگري !كردي امسالپنچر باز شنيدم ، امير-
كهكلاس تجديدي قبولي ، يا ردي ننرهاست ، يا بچه مال تجديدي-
بنشين برو بيچاره نه ، سينما ميري داري:ميگويد سوم نفرنداره
.نگفتم بابات به اگه روبخون ، درست خونه
او آورده تاريختجديد درس از امسال دومراهنمايي كلاس لواساني امير
:ميگويد
كهديگر گفت خالهام كردند ، وسرزنشم دعوا خانواده اعضاي همه-
خانهاش به مرا حتي يا و كند بازي من با پسرش دهد اجازه نيست حاضر
.دهد راه
از دوتجديد امسال انساني علوم دبيرستانرشته اول كلاس زهرهد -
او به خيلي كهخانوادهاش دارد گلايه زهره زبانآورد ، و رياضيات
:ميگويد او ميكشند او رخ به را خالهاش دختر مرتب و ميزنند سركوفت
ازمنبهتر درسش دخترخالهام اگر ندارندكه توجه اصلا خانوادهام
درسهايش در او به كه دارد برادري ميشود ، ضربقبول يك سال هر و است
.كند كمك من به نيست هيچكس چي؟ من اما.ميكند كمك
:ميگويد تجربي علوم دبيرستانرشته دوم كلاس مريمح -
ومادرم پدر بس از چون آوردم نميگويمتجديد فاميل به هيچوقت من
و بدهند پزي تا كردند تعريف من سرشار هوش و درس از آنها جلوي الكي
راه از كه اول همان ميآيد ما خانه به كس هر نمانند ، عقب قافله از
منم شدي؟ چندم شاگرد يا شد؟ چند معدلت جون مريم خب:ميپرسد ميرسد
.ميرود مادرم و پدر آبروي وگرنه بگويم دروغ مجبورم
:است معتقد استاددانشگاه سيف اكبر علي دكتر -
مهم است ، آنقدر تربيت و تعليم در پديدهمتحول يك آوردن تجديد
روحي سلامت به زدن باعثصدمه يا و شود تلقي عنوانمصيبت به كه نيست
بين تحصيلي بالاي سطوح در ماشود دانشآموز تحقير يا و رواني و
روبهرو آن با اغلب كه مشكلاتي خاطر به نيز بااستعدادمان دانشجويان
به تحصيلات طول در هم موفق افراد يعني داريم تجديدي نوعي به هستند
يك عنوان به بايد را تجديدي حال هر به.ميشوند شكست دچار نوعي
دريافتن و درست برخورد بكنيم بايد كه كاري اولين و پذيرفت واقعيت
يك با و نماييم شكست جبران در سعي فرد خود كمك به تا است علت
ساير و دعوا و سرزنش كه حالي در كنيم جبران را آن مناسب برنامهريزي
را نفسش به اعتماد فرد ميشود باعث دوستان و اطرافيان غلط برخوردهاي
.شود تثبيت او در آوردن تجديد روش اين و بدهد دست از
عدهاي هستند خود تحصيل و درس نگران كهبسيار دانشآموزاني خلاف بر -
به و ميشود تلقي عادي امري برايشان سال آخر در تجديدي كه هستند نيز
شدهاند حرفهاي آوردن تجديد زمينه در كه هستند كساني اينان معروف قول
افرادي چنين نظر ازميدانند خود جزوبرنامههاي را تجديدي اصولا و
دوماه يكي خواندن ، درس زحمت تحصيلي ماه نه جاي به است معقولتر
نيز خانواده ، جانب از متاسفانه و دهند اختصاص كار اين به را تابستان
مثال عنوان به ميشوند روبهرو بيتفاوتي با توام يا سطحي برخوردهاي با
حال عين در و مرفه بسيار خانواده از دبيرستان دوم كلاس ساله سونيا 16
پاسخ در او !آورده تجديد امسال 11 او سونيا گفته به است ، بيبندوبار
خونسردي كمال با شوي ، رفوزه امسال نيستي نگران آيا كه سوال اين به
:ميگويد و مياندازد بالا شانهاي
!دوم مينشينمسركلاس دوباره فوقش نه ،
نميگيرند؟ ايرادي خانوادهات
منم گرمه ، كارهايخودشون به سرشون.منندارند به كاري اونها نه ،
.بكنم بخوام كه هركاري آزادم
كارهايي؟ چه
.بگذرونم خوش اونها مثل
اين !پيداكردي؟ راه دبيرستان دوم بهكلاس چطور روشي چنين با شما
به نيز را ما و ماند بيجواب مرموزانه سونيا جانب از كه بود سوالي
.واداشت فكر
:است معتقد سيف دكتر -
رويبرنامهريزي از و تدريج به ماهتحصيلي نه طول در كه را دروسي
دوام هم و است بهتر يادگيريش هم گرفت ، ياد راحتميتوان خيال با و
در نميخوانم درس حال اينكه نيت به كسي اگر.است بيشتر حافظه در آن
ممكن ميشود تجديد آن دنبال به و دارم جبران براي فرصت تابستان عوض
را زندگيش مهم و اساسي كارهاي بخواهد دايم و شود نصيبش بدي عادت است
و كند سرايت نيز ديگرش كارهاي به اشكال اين واقع در و بيندازد عقب
كه دهد انجام را كارهايش فرصت آخرين و لحظه آخرين تا هميشه بخواهد
مواجه شكست با زندگي در و شد نخواهد عايدش هم درستي نتيجه اغلب
.ميشود
بلوغ
گرفتنلذت قرار حمايت مورد از كودكيكه سنين خلاف بر نوجوانان
دخالت رانوعي والدين اندرزهاي و پند نوجوانيحتي دوران در ميبرند
بلوغ دوران اقتضاي به نوجوانان.ميكنند خودتلقي استقلال مانع و
با است ممكن راه دراين گرچه و دارند اطرافيان به خود اثبات در سعي
اوامر نيستند مايل حال هر به ولي شوند روبهرو هم بسياري خطاهاي
را بلوغ دوران بارز نشانههاي از بتوان شايد.كنند اجرا را والدين
مدرسه و درس خانواده ، رسوم ، و آداب به نسبت نوجوانان عصيان حالت
نوجواني دوران در دانشآموزان كه شاهديم اغلب دليل همين به.دانست
به اطرافيان صحيح برخورد ميان اين در كه ميشوند تحصيلي افت دچار
آنها سرزنش و تحقير و نوجوانان غرور نشدن جريحهدار موجب كه نحوي
:كنيد توجه مورد اين به است مهم بسيار نشود
را دستپسرش محكم زني پسرانه مدارسراهنمايي از يكي نزديك -
مادرش با اندازه و قد نظر از گرچه پسرك خودميكشد ، با و گرفته
پسر به غرغركنان مادر و ميرسد نظر به ساله ولي 1413 ميكند برابري
:ميگويد
آخه ولگردي ، توكوچهها نرو آيدين بخوان ، درس آيدين گفتم بهت چقدر
ندارد چهره به رنگ عصبانيت شدت از كه حالي در و.نفهمي زبون چقدر تو
.سرت تو بخور مردم پسرهاي بلاي و درد:ميگويد
:ميگويد ميشويم جويا مادر از را علت وقتي -
و شد پدرشعصباني آورد ، تجديد رياضيات از وقتي قبل ثلث همين
تا سه دوباره حالا.نكرد فايده اما سرش ، تو زد سنگ با و كرد دنبالش
كنار را پسرك سر موهاي ميخواهد تندتند كه حالي در و.آورده تجديد
از را خودش عصبانيت با پسرك بدهد ، نشانمان را شكستگي جاي لابد و بزند
...كه ميكند هوار و داد به شروع كوچه در و ميكند رها مادر دست زير
باره دراين خانواده مشاور و روانشناس قاسمزاده دكتر خانم -
:ميگويد
لحن حتي و نحوهرفتار كه است آن والدين اشتباهات بزرگترين از يكي
فكر.نميكنند عوض بچه رشدشخصيت و سن به توجه با را صحبتشان
و بخوان كه ميكردند اصرار خود ابتدايي دوم بچهكلاس به اگر نميكنند
روبرو راهاجرايش در نيز زيادي مشكلات با تازه و بكن را كار يافلان
اعمال او براي را شيوه شده ، همين ساله بچه 14 همان كه حالا بودند ،
.نميخواند درس و است سركش من بچه چرا كه دارند اعتراض بعد و ميكنند
از يكي كه نوجواني براي مستقيم و دستوري بيان طرز اين كه است طبيعي
سنش اقتضاي به او عكسالعمل و نيست مناسب است استقلالطلبي خصوصياتش
.بود خواهد نافرماني و لجبازي
دارند گلايه ميبينيمرتب بنشيني فرزندان دل درد و صحبت پاي وقتي -
مقايسه با و ميگويند زور و دركنميكنند را آنها مادرشان و پدر كه
از شاكياند نيز والدين عوض در و ميكنند آنتحقيرشان و اين با
نصيحت به گوش و درس به تن هوا ، به سر و نشناسند قدر فرزندان اينكه
را چاره و كيست مقصر ميان اين در واقعا اما.نميدهند مادر و پدر
كرد؟ جستجو بايد كجا
:است معتقد قاسمزاده فاطمه دكتر -
عقلاني ارتباط بايكديگر كه روزي از بچه با مادر و پدر صحيح برخورد
احترام با توام متقابل ارتباط اين وقتي.ميشود شروع ميكنند برقرار
متقابل حسنه رابطه و صميمي ارتباط واقع دراست حل ديگر مسايل باشد
اعتماد هم به بفهمند ، را يكديگر تا ميشود باعث بچهها و والدين بين
بچهها و نفهمند را يكديگر حرف فرزند و والدين اگر برعكس ولي كنند
اينجاست و نميكنند گوش مادر و پدر حرف به ندانند خود امين را آنها
انتقال نيز مدرسه محيط به را مشكلات اين فرزند و ميشود ايجاد مشكل كه
دليل به والدين وقتي واقع در.نميكند گوش هم معلمش حرف به و داده
افتاده صرافت به نتايج اعلام هنگام سال ، آخر در تازه ارتباط عدم همين
اعمال تنبيه ، نظير غلط روش يك با ميشوند ، خود فرزند شكست متوجه و
درست حال هر به.ميكنند خواندن درس به وادار را كودك تحقير ، و فشار
شغلي آينده در آن اقتضاي به تا است لازم بچه براي خواندن درس كه
همه از نوجوان رواني سلامت ولي مستقلي ، زندگي و باشد داشته مناسب
درصد حدود 10 شايد كه ميدهد نشان شده انجام تحقيقات.است مهمتر
آنها هوشي ظرفيت نظير مشكلاتي به تجديدشان و تحصيلي افت علت كودكان
:مانند ندارد ارتباطي بچه خود به كه عواملي ساير عوض دراست مربوط
از جدا كه معلم تدريس نحوه و مدرسه والدين ارتباط نوع و تربيت نحوه
دانشآموز بيعلاقهگي و تحصيلي افت و تجديدي باعث است بچه هوشي ظرفيت
.ميشود مدرسه و درس به نسبت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام