شماره 1006 چهارم ، سال ژوئن 1996 ، تير 1375 ، 30 يكشنبه 10
كنيد اعتماد تماشاگر به
از وحشي وحشي ، امريكاييغرب سريال بودم ، بچه كه وقتي دارم خاطر به
آرتيسته جذاب ، و پربيننده سريال اين طول در كه ميشد پخش تلويزيون
را مخفي ماموريت تا ميزد آتش و آب به را خود (وست جيم فيلم قهرمان)
قانون دست به را كشور به خائنين و متخلفين تا دهد انجام نحواحسن به
چه به و نميشد نازل سرش بر كه مصيبتهايي چه راه اين در و بسپارد
خطر لحظات آخرين در هميشه اما.نميآمد گرفتار مهلكي و خطرناك دامهاي
تير و ميآمد كمكاش به آتريست آقاي امريكايي واستثنايي بكر فكر
دقت برحسب و مينمود شليك دشمن سمت به و ميكرد رها تركش از را تازهاي
تا ميماند زنده وست جيم آقاي ديگر يكبار و ميخورد هدف به...و بخت و
.دهد ادامه خود بقاي به تلويزيوني مجموعه
از جريانات به شدمو مختلفي مسايل متوجه اسلامي انقلاب پيروزي از پس
تبليغاتي ابزار چه كه انديشيدم باخود.كردم نگاه هم ديگري منظرهاي
ظالمان و جانيان كه امريكايي سريالهاي آن قدرتمنديبودند و قوي
در متفكر مغزهايي با فولادين نظامي داراي را خود آنها وسيله جهانبه
باور نفوذي قدرت با و بشر فوق و استثنايي پليسهايي كامپيوتر ، سطح
دروغين نمايش در بدينوسيله و ميكردند معرفي دشمن تشكيلات در نكردني
حركت اين به غيرسياي و خوشبينانه كمي اگر.بودند هم موفق خود قدرت
متوجه بنگريم ، امريكاييسيا سازمان مانند سازمانهايي سفارشي سينماي
و خلافكاران دل در وحشتي و ترس طريق اين از است ممكن كه ميشويم
امكانات و خارقالعاده قدرت و پليس از ترس و بيافتد جامعه منحرفين
.بازدارد جرم ارتكاب از را آنها فردش ، به منحصر
معرفي با كه سرگردكلاني جناب و نهايي سريالشليك به بنگريم اما
پيرو روز ، امكانات بدون تشكيلاتيمحدود ، بعنوان كشور انتظامي نيروي
يا خواسته و كرده عمل عكس جهت در درست آيد ، آيدخوش پيش هرچه تفكر
.ميشود انقلابي كشور يك تضعيفپليس باعث ناخواسته
نبوده جزاين هم سريال اين نويسنده و تهيهكننده خواسته مطمئنا
خود سريال كهاين آنهاگفت به بايد تاسف كمال در اما است ،
پليسي فيلم يك تماشاي از تماشاگراندلخوش اينكه و...نميبويد
يك از كه ببينند فيلمي با مواجه را خود آلماني اخيرا و غيرامريكايي
آنها دربرابر و خلافكاران عقبمانده و بچگانه و اشتباه حركات طرف
از ابتدايي صحنههاي ديگر طرف از و بگذارد نمايش رابه انتظامي نيروي
قطعاخوشآيند ببينند تلويزيون صفحه روي را مسخره و ساده درگيري يك
.نيست
ودستاندركاران نويسندگان و تهيهكنندگان با صحبتي نيز آخر در...
هم (تماشاگران) ما خانمها آقايانو ;اسلامي جمهوري در سريال و فيلم
از آلماني و امريكايي تماشاگران بهاندازه هم ما.هستيم آدم
كه است درست.ميبريم لذت و ميآوريم سردر بالا سطح و پيچيده فيلمهاي
سليقه با متناسب برنامههايي بايد ميليوني سي مخاطب با تلويزيوني از
چنين اخير فيلمهاي و سريالها اكثر نوع از اما.شود پخش مردم همه
كه ميكنند احساس تهيهكنندگان و كهنويسندگان از بسياري ميشود براحساس
فيلمهاي اين از لطفا.ميسازند فيلم هوش كم و بيسواد ملتي براي
كنند باور ايران مردم دهيد اجازه و برداريد دست ابتدايي و كليشهاي
.است مقتدر امنيت زمينههاي در كشورشان
مقتدري رضا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام