شماره 1008 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 2 سه‌شنبه 12
يا ندارند ، علاقه روزنامه‌ها به مردم
ندارند؟ توجه مردم به روزنامه‌ها
خبرنگار تا مي‌شود باعث صنفي نظام فقدان:سلام روزنامه سردبير عبدي
را خود شخصيت خلاقيتها ، بروز طريق از نباشد قادر بوده ، پشتوانه فاقد
پيشرفته قوانين وجود:دانشگاه استاد و روزنامه‌نگار فرقاني دهد رشد
رسميت به مطبوعات و روزنامه‌نگاران براي را اطلاع كسب حق كه مطبوعاتي
جامعه امروز ضرورت شود ، قائل را تضمين‌هايي آن تامين جهت در و بشناسد
را وي مسئولين و مي‌دانند دولت مامور را خبرنگار مردم است مطبوعات
دانشجوي يحيايي ژيلا كند رو را دستشان مي‌خواهد كه مي‌دانند فضولي
مي‌دهم ترجيح لذا ندارد ، جايي مردم روزمره زندگي در مطبوعات:حقوق
گرما در تا كنم تاكسي كرايه صرف را روزنامه و مجله خريد هزينه
با همراه را تحقيقات و مشاهدات تلاش ، حاصل نباشم اتوبوس منتظر
مخاطبينش نيازهاي است قادر گرفته‌آيا نشات سئوال اين از كه اضطرابي
بررسي و نقد مطالب روزنامه تحريريه در:مي‌نويسد گويد ، پاسخ را
هم كنار در مركب به آغشتگي انتظار به سربي واژه‌هاي سپس مي‌شود ،
.مي‌گيرند قرار قضاوت به فروشي روزنامه دكه روي بعد...و مي‌نشينند
انتخاب ، را خود نظر مورد روزنامه مختلف ، عناوين به نگاهي با عابرين
ديگر بعضي و اكتفا روزنامه تيترهاي خواندن به تنها ديگر عده‌اي
باقي روزنامه‌ها از تعدادي شب از پاسي تا مي‌كنند ، عبور بي‌تفاوت
طور آن مطبوعات به نسبت مردم چرا.مي‌شوند برگردانده سپس و مي‌مانند
به روزنامه‌ها پرسيدچرا بايد شايد نمي‌دهند؟ نشان توجه و علاقه بايد كه
به پاسخ براي !بگيرند؟ قرار آنها علاقه مورد تا نمي‌كنند توجه مردم
و مطبوعات بويژه رسانه‌ها از مردم توقعات به توجه ضمن فوق سئوالهاي
.است ضروري مطبوعاتي كار موانع و مشكلات به توجه
روزنامه‌ها از مردم توقع
بيان مشكلات احتياجات ، شود ، لازم توجه مردم نيازهاي و خواستها به -
پي در روزنامه‌ها كه كنند احساس مردم شود ، عنوان لازم حلهاي راه گرددو
دفاع آنها مواضع از و مردمند همراه هستند ، مردم مشكلات انعكاس
.است كارمند مي‌گفت مي‌رسيدو نظر به ساله چهار و سي مي‌كنند ،
.است دوخته چشم قيمتها به ايستاده مغازه ويترين پشت خميده قدي با -
منظور:مي‌گويد كند ، پاك را پيشاني‌اش عرق تا مي‌كشد صورت بر را چادرش
مي‌كنند اضافه اجناس قيمت بر بازاري‌ها روز هر وقتي چيست؟ فقرزدايي از
.نمي‌پردازند موضوع اين به روزنامه‌ها چرا
نظر به سال ميان كه بلند قديگندمي جو موهايي با.شدم مغازه وارد -
به راجع چرا:مي‌گويد.دارد درهم چهره‌اي ايستاده پيشخوان پشت مي‌آمد
از يكي از كنم پرداخت را چكم بتوانم اينكه براي.نمي‌نويسيد رباخواري
.والانه است حاضر فردا بهره درصد با 30:گفت خواستم مبلغي آشنايان
جلوي را تايپ ماشين كه دادنامه‌نويسي با و دادگستري ساختمان كنار -
مي‌گويد ، بنويسد ، كمتر هزينه‌اي با مي‌خواهد مي‌زند ، چانه گذاشته ، خود
در كه پنهاني رشوه‌خواري از است ، الكترونيك مهندسي آخر سال دانشجوي
ارتباطي نتواني اگر نمي‌نويسد ، چيزي كس هيچ رايج‌شده ، اداره‌ها از برخي
.نمي‌دهند انجام علنا را كارت كني ، برقرار
.نمي‌خواند روزنامه نيست ، منعكس روزنامه در مسائلش كه دانشجوئي -
به شهرستان از كه دانشجوياني خصوصا دانشجوئي مسايل به روزنامه‌ها
.نمي‌پردازند مي‌كنند ، زندگي خوابگاهها در و تهران‌آمده‌اند
:جانباز همسر قاسمي خانم -
يك چرانرسيدند دادمان به نوشتيم ، نامه بار چندرفتيم مجلس در به
براي تاكنون كه نمي‌كنند ، بررسي روزنامه‌ها چرا نمي‌شود ، هيئت‌تشكيل
!كرده‌اند؟ چه ملت چراغ و چشم اين جانباز و شاهد خانواده‌هاي
و چين كه ميانسال زني.مي‌برد خود همراه به و گرفته را كودكش دست -
سالها اين در كه زناني:گفت بود نشسته صورتش بر زندگي چروك‌سالهاي
بدوش را زندگي مسئوليت بايد تنها و داده‌اند دست رااز شوهرانشان
آنها مشكلات به روزنامه كدام برخوردارند؟ حمايتي چتر كدام از گيرند
روزمره زندگي در مطبوعات:حقوق دانشجوي يحيايي ژيلا - !مي‌پردازد؟
صرف را روزنامه و مجله خريد هزينه مي‌دهم ترجيح.ندارد جايي مردم
به راحت و نايستم اتوبوس صف در گرما در ;تادوساعت كنم تاكسي كرايه
.برسم مقصدم
مردم ديد از مطبوعات
:ساله چهل -برق دانشكده استاد -
و فرهنگي توسعه زمينه‌هاي در مي‌توانستند كه آنچه خلاف بر مطبوعات -
روز جريانات تاثيرپذير خود باشند تاثيرگذار اقتصادي اجتماعي‌و
.شدند
عناوين با روزنامه‌ها تمام در:سياسي علوم دانشجوي اسدي پروانه -
به.مي‌شوند تكرار مختلف روزنامه‌هاي در مطالب روبه‌روهستيم ، مشابه
.نيستند برخوردار خبري تنوع واز هم به شبيه و نحو يك
و نمي‌شود مطرح جناح دو افكار ، دو برخورد مقالات در:زرنگار دكتر -
برعهده را قضاوت تا مي‌گيرند قرار يكديگر كنار در انديشه‌ها كمتر
.دهند قرار خواننده
كه اطلاعاتي چون نمي‌خوانم روزنامه من:الكترونيك دانشجوي ميربهائي -
كنم ، دريافت راديو و تلويزيون از مي‌توانم كوتاهتري فاصله‌زماني در
.كنم روزنامه خواندن صرف را وقتم بيهوده چرا
تحليل و تفسير به روزنامه‌ها در:ارتباطات علوم دانشجوي امينيان -
اخبار و وقايع پيش‌بيني و چگونگي علت.مي‌شود كمترپرداخته مطالب
چگونه و چرا كه مي‌ماند بي‌پاسخ همواره خواننده نياز اين.نمي‌شود مطرح
چيست؟ آينده در آن تاثيرگذاري فرآيند و پيوست وقوع به رويدادي
آنها كيفي سطح و ندارند جذابيت روزنامه‌ها:دندان‌پزشك حبيبي مريم -
تعطيل روزهاي در.نيست هماهنگ زمان نياز با آنها مطالبپاييناست
قرار دراختيارشان روزنامه‌ها دارند ، مطالعه براي بيشتري فرصت مردم كه
.نمي‌گيرد
برآورده در اما دارند ، را خود خاص مخاطبان روزنامه‌ها كه است بديهي
و مشترك مشكلات و موانع مسائل ، تاثير تحت خويش نيازمخاطبان نشدن
اين.مي‌باشند...و گزارشها و اطلاعات اخبار ، تهيه درفرآيند ، گوناگوني
خبرنگاران ، سازماني ، درون و سازماني برون صورت به چه مسائل
.مي‌دهد قرار تاثير تحت را مطبوعاتي جامعه و روزنامه‌نگاران
سازماني برون عوامل
خبرنگار روحي فشار و الف‌استرس
درآستانه حادثه‌اي مي‌آيد ، در صدا به روزنامه خبر سرويس تلفن زنگ
و صلاحديد با.ازرويداد آگاهي و اطلاع به علاقه‌مند مردم و است وقوع
بدست براي ذهني كشمكشهاي.مي‌شود عازم خبرنگار دبيرسرويس ، توافق
مقابل ، در و مي‌كند مشغول خود به را خبرنگار فكر اطلاعات ، آوردن
گوناگوني دردسرهاي خبرنگار به اطلاعات دادن قبال در مردم و مسئولين
و مي‌دانند ، دولت مامور را او مردم.مي‌كنند تداعي خود براي ذهن در را
كند ، رو را دستشان مي‌خواهد كه مي‌دانند فضولي را خبرنگار مسئولين
ولي ناقص‌اند ، اطلاعاتشان و خبرها يا نمي‌دهند خبرنگار به صحيح اطلاعات
اطلاعات نمي‌خواهند كه جريان اين مقابل در و است سمج و صادق خبرنگار
اما.شود واقع شتم و ضرب مورد گاه و كند خبر كسب تا مي‌ايستد بدهند ،
.كنند رشد همه تا است متعهد اطلاعات آزاد جريان به او
:مي‌گويد چنين باره اين در روزنامه‌نگار سليماني ، رامين آقاي
نشان گوناگوني واكنشهاي و ندارند اطلاعات دادن به علاقه‌اي مردم
حاشيه گاهي مي‌شوند ، بي‌اعتنا گاهي مي‌كنند ، سكوت گاهي مي‌دهند ،
.مي‌دهند نشان خود از بي‌اعتمادي گاهي و مي‌روند ،
خبرنگار.است خبرسازي وظيفه‌اش كه است پيچيده‌اي فرايند خبرنگاري
ومسئولين مردم بين است واسطه‌اي او.مسئول يعني مردم ، يعني
است؟ خبرنگار همراه به زمان چه تا روحي فشار اين -
به‌همراه روحي فشار و استرس:سلام روزنامه خبر سرويس عضو هدايت ،
.شد منتشر و خبر ، حروف‌چيني اينكه از بعد مدتها تا حتي.است خبرنگار
.برداشتها منتظر.است روزنامه در مندرج رويداد انعكاس منتظر او
خويش گزارش يا خبر مورد در مردم و دولتي نهادهاي از گوناگون پاسخهاي
.است
:صنفي نظام قانوني ، پشتوانه فقدان -ب
مي‌شود ، هجوم‌واقع مورد بارها خبري گزارش يك تهيه براي كه خبرنگاري
كرد؟ خواهد حمايت من از كسي آيا مي‌پرسد ، خود از همواره
خبرنگارانشان‌دفاع از بايد كه طور آن روزنامه‌ها:سليماني رامين
يك به‌عنوان تنها خود خبرنگاران به مجلات و روزنامه‌ها.نمي‌كنند
.مي‌نگرند اداري كارمند
:مي‌گويد چنين روزنامه‌نگار و طباطبائي علامه دانشگاه مدرس فرقاني
از حمايت‌مي‌شود؟ چگونه كه نمي‌داند درستي به ما روزنامه‌نگار هنوز
مصونيتهاي چه مي‌گيردو قرار حمايت مورد احتمالا مراجعي چه طريق
.است نشده تضمين قانون توسط مصونيت اين بهرحال.دارد حرفه‌ايي و شغلي
روزنامه‌نگاران براي را اطلاع كسب حق كه مطبوعاتي پيشرفته قوانين وجود
قائل را تضمينهائي آن تامين جهت در و بشناسد رسميت به مطبوعات و
مايملك نوعي اطلاعات اكنون ولي است مطبوعات جامعه امروز ضرورت شود ،
.فراوان اگرهاي گرو در آن ارائه و مي‌شود تلقي دولت
صنفي نظام فقدان -ج
خبرنگار تا مي‌شود باعث نظام‌صنفي فقدان:سلام روزنامه سردبير عبدي
را خود شخصيت خلاقيتها ، بروز طريق نباشداز قادر بوده ، پشتوانه فاقد
محيطش با خبرسازي در خويش نقش ايفاي عدم با خبرنگار لذا.دهد رشد
مشخص جايگاهش كه روزنامه‌اي مي‌كند ارتباط قطع و نداشته واكنش و كنش
شكل قوي روزنامه‌نگاري.ندارد جايگاهي خبرنگار بالتبع باشد نشده
در و نمي‌آيند كار به فرهيخته و محقق بنيه ، با انسانهاي نمي‌گيرد ،
منجر مطبوعات و روزنامه‌ها تضعيف به كه مي‌شود ايجاد باطلي دور نتيجه
.نمي‌گيرد شكل جدي حرفه يك عنوان به روزنامه‌نگاري نهايتا و مي‌شود
سازمان ، ميان رابطي و واسط عمومي عموميهاروابط روابط نقش -د
فعاليتهاي كيف و كم از را جامعه كه رابطي.است خبرنگاران و مردم
.مي‌سازد مطلع آن از حاصل نتايج و سازماني
مسئولين و خبرنگاران با ارتباط ايجاد در را عموميها روابط نقش
.گرفت ناديده نمي‌توان
سازمانهاي‌دولتي:مي‌گويد ايران روزنامه شهري سرويس دبير امين‌زاده
و خشك اخبارشان‌اغلب مي‌كنند ، امتناع خبرنگاران با رويارويي از
خودشان وجهه جهت اين نيست‌از خبرنگاران ميل باب آنهم است كليشه‌اي
.مي‌دهند دست از مردم بين را
مطبوعات اقتصادي نظر برآگهي‌از مطبوعات اقتصادي وابستگي -م
.خودوابسته‌اند آگيهاي درامد به مستقيما
باشدآسيبپذيرتر بيشتر درامد منبع اين به نشريه‌اي وابستگي هرقدر
باشد داشته وفادار خواننده بيشتري تعداد كه روزنامه‌اي برعكس و.است
استقلال و استحكام از باشد متكي خود فروش بر آگهي درامد از بيش و
.است برخوردار بيشتري
آگهي هفتگي‌براي صورت به كه بودند نشرياتي اگر:جوادي حكيم منصور
واقعا مردم از تعدادي چه مي‌شد مشخص مي‌شدند ، چاپ تسليت و ترحيم
...جدول و آگهي براي را روزنامه كساني چه و خواندن براي را روزنامه
.مي‌خرند
كاغذ تهيه مشكل با همواره آن‌روزنامه‌ها ملزومات و كاغذ تهيه -و
مطبوعات كه است كاغذ جهاني بحران از ناشي بحران اينمواجهاند
با را خود مطالب ميزان موظفند روزنامه‌ها.نگذاشته بي‌نصيب را كشورمان
.كنند منطبق مي‌گيرد ، قرار اختيارشان در كه كاغذي ميزان
:مي‌گويد چنين باره اين در اخبار روزنامه سردبير قندي حسين
فقدان.محدودمي‌كنند را خود مطالب كاغذ ، كمبود تاثير تحت روزنامه‌ها
صفحات در اخبار تاروزنامه شد باعث پيش چندي در سهميه دريافت
.شود منتشر صفحه نهايتا 2 و به 8صفحه صفحه از 12 يعني محدودتري
و فشرد ياري دست (همشهري روزنامه) ازروزنامه‌ها يكي اينكه تا
صفحه چهار در روزنامه اكنون.داد قرار اختيارمان در كاغذ مقداري
حجم در و شدند كوتاهتر گزارشها و خبرها فرايند اين در.مي‌شود منتشر
اميدوار روزنامه همواره.رساندند مخاطبان به را خود مطالب فشرده‌ايي
و كند دريافت ارشاد وزارت از را ارزي‌اش سهميه خويش درخواست طبق است
.دهد ادامه را خودش روال دوباره
دارد ادامه
خليلي افسانه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام