شماره 1009 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 3 چهارشنبه 13
حق هم مطبوعات آخر قسمت - مطبوعات و مردم
!دارند
از دولتي سازمانهاي:ايران روزنامه شهري سرويس دبير زاده امين
كليشهاي و خشك اغلب اخبارشان ميكنند ، امتناع خبرنگاران با رويارويي
روزنامه سردبير قندي حسين نيست خبرنگاران ميل باب نيز آن و است
ميكنند ، محدود را خود مطالب كاغذ ، كمبود تاثير تحت روزنامهها:اخبار
صفحهاي اكنون 4 و شد منتشر صفحهاي دو روزنامه كه روزي چند اين در
فشرده و راكوتاه خود گزارشهاي و خبرها شدهايم مجبور ميشود منتشر
عبدي ميكند وارد نشريه مخاطبان به زيادي لطمه موضوع اين و كنيم
يك هفتهاي خبرنگارش كه است موفق نشريهاي:سلام روزنامه سردبير
و تحقيق براي كافي فرصت گزارشگرش همچنين تا ، دو روزي نه خبربنويسد ،
مردم با ارتباط برقراري در مطبوعات موفقيت اشاره باشد داشته مطالعه
بر مردم مشكلات و مسائل و نيازها علائق ، از آنها شناخت به يكسو از
بروني و دروني عوامل از كه مطبوعات سازمان به ديگر سوي از و ميگردد
توقعات گزارش اين بخش نخستين در ديروز.ميشود مربوط ميپذيرد ، تاثير
مطبوعات كار بر موثر سازمان برون عوامل و مطبوعات از مردم تصور و
مطبوعات سازماني دروني مشكلات گزارش بخش آخرين در امروز شد ، بررسي
سازماني درون عوامل.ميخوانيم هم با است شده بررسي
واقعي حرفهاي روزنامهنگار ميتوان را گروه آن ماليفقط تامين-الف
عمده يا ميكنند معاش امرار نويسندگي راه از كهصرفا دانست
دو گونهروزنامهنگاران اين.ميشود تامين راه اين از درآمدهايشان
.نوعند
درنشريات كه ديگري گروه و ميكنند كار نشريه يك براي فقط كه گروهي
.ميگيرند مقالهايدستمزد و سطري يا ستوني صورت به و مينويسند متعدد
ديگر گوناگونمثل سختيهاي و مرارتها وجود با ما روزنامهنگاران اما
اكثريت كه طوري به برخوردارند ناچيزي درامد از فرهنگي مشاغل
.نكردهاند اكتفا شغل يك به تنها روزنامهنگاران
را روزنامهنگاري من ابرار ، روزنامه تحريريه عضو تقيپور ناصر
يك ورزش ، دبيري دارد ، شغل سه مادي نيازهاي تامين براي كه ميشناسم
.روزنامهنگاري و ديگر شغل
مشقات وبا ندارد تعطيلي كه است ساعتهاي چهار و بيست شغل خبرنگاري
روزنامه تحريريه عليعضو آل فتانه.است روبهرو فراوان پيچيدگيهاي و
.باشد مالي تامين بايد چيز هر از قبل خبرنگار يك:ايران
براي رسالتشرا ميتواند كمتر باشد روزمره مخارج محتاج كه خبرنگاري
.دهد انجام عمومي افكار كردن روشن
و درامدروزنامهنگاران بودن پايين درباره سلام روزنامه سردبير عبدي
:ميگويد مطبوعات كار فرايند در آن تاثير
دو نهروزي بنويسد خبر يك هفتهاي خبرنگارش كه است موفق نشريهاي -
.باشد داشته ومطالعه تحقيق براي كافي فرصت گزارشگرش همچنين تا ،
روزنامه در سطحي ، افراد ميشود موجب باشد پايين كه روزنامهنگار درامد
تعلق زيادي پول هم سطحي مطالب براي.بنويسند سطحي مطالب كنند ، كار
زيادي بهاء نيست حاضر سطحي مطالب قبال در مخاطب يعني نميگيرد ،
نيست پولي ميشود ، خرج روزنامه كهبراي پولي ;ديگر جهتي از.بپردازد
را آن نياز كه كند توليد را خبري.كند كار روزنامه در خبرنگار يك كه
وضع اين با نيست حاضر است ، روزنامه مخاطب كه كسي همان.كند براورده
.بزند قلم نشريهاي در
در مفسران و متخصصان به مبرم ونياز خبرگزاريها به بودن متكي- ب
روزنامه
بيشتر خبر ، تهيه و تنظيم راه در مرارتهايبسيار و مشكلات وجود با
و اطلاعات دريافت براي ازخبرگزاريها استفاده به متكي روزنامهها
مشكلات خريدن جان به جاي ، ميدهندبه ترجيح خبرنگاران.هستند اخبار
.باشند خبرگزاري از دريافتي تلكس اخبار انتظار چشم خبري ،
:روزنامههمشهري تحريريه عضو جوادي حكيم منصور
روي از را خبر ميكنند ، خبرياستفاده واحد منبع يك از روزنامهها
منجر كه ميرسانند چاپ به تفسير و تحليل بدون و ميكنند تلكسدريافت
. است شده روزنامهها يكنواختي به
و تنوع عدم باعث و ميدهد ازدست را خود مفهوم خبرسازي كه اينجاست
نتيجه در ميشود ، رويدادهايمختلف و مسائل به يكسان داشتننگاه
.ميآيند چشم به هم عين و يكجور ، مطبوعاتيكدست ،
رسانه فصلنامه در خود درمقاله اخبار روزنامه سردبير قندي حسين
:چنينميگويد
را واقعه محل به خود اعزامخبرنگاران هزينه كه مجلات و روزنامهها
راديو كه زيرا خبرنيستند ، دريافت انتظار در صرفا متقبلميشوند ،
بلكه رساندهاند ، عموم آگاهي به را خبر آنها از سريعتر تلويزيون
خبرنگار.كنند ارسال را تفسير و تحليل و تجزيه خبرنگاران ميخواهند
بالا را خود معلومات زمينه آن در و بيابد را خود علاقه مورد رشته بايد
.ببرد
و روزنامهنگاري حرفه بودن سليقهاي تخصصي غير ديدگاه اعمال-ج
و تجربگي كم به منجر مطبوعات محيط در تخصصي غير ديدگاههاي اعمال
.است روزنامهنگاري جامعه در حرفهاي تواناييهاي كمبود
كلامشان و نفس با بتوانند كه روزنامهنگارانحرفهاي تعداد:زاده امين
كه كنند احساس مخاطبين و كنند برقرار صميمي ارتباط خواننده با
در مطالب.است كم بسيار دارد ، آنها مسايل با نزديكي ارتباط روزنامه
علم از خارج و رسمي ، و خشك كاملا بياني و نثر با روزنامه
مخاطبين با مطلوب طور به نيست قادر و ميشود نوشته روزنامهنگاري
.نمايد برقرار ارتباط
خواننده سوادترين با و كهكمسوادترين آيد در زباني به بايد روزنامه
اين از اغلب ما روزنامهنگاران.ببرند را كافي بهره و لازم برداشت
.مهارتبيبهرهاند
متوسط كه ميدهد نشان ايراني روزنامهنگار از 315 علمي سنجي نظر يك
ميان از و است سال ايراني 1/8 روزنامهنگاران مطبوعاتي فعاليت سابقه
خبري 3/7 و روزنامهنگاري دانشگاهي مدارك دارندگان نفر ، اين 315
درصد ، فارسي 7/5 ادبيات و زبان درصد ، ارتباطات 7/6 علوم درصد ،
و فني رشتههاي درصد ، اجتماعي 8/4 علوم و مردمشناسي جامعهشناسي ،
و شناسي روان درصد ، زبانشناسي 2/3 و فارسي ادبيات درصد ، مهندسي 8/4
.است بوده مرتبط 5/2درصد رشتههاي و پزشكي درصد ، تربيتي 9/2 علوم
دورههاي نيز حرفه با مرتبط فاقدتحصيلات روزنامهنگاران از درصد 1/34
.راگذراندهاند روزنامهنگاري آموزش مدت كوتاه
نتيجه
تاريخي نارسايي اين بر ميتوان چگونه كه است مطرح سوال اين حال
در را جامعه نهفته توان و آمد فايق واقعبينانهاي نحو اجتماعيبه
در اطلاعات شايسته و مناسب توزيع و توليد و اطلاعرساني بالندگي جهت
گرفت؟ خدمت به مطبوعات چارچوب
مناسبي اقبال مردم و كنند بتوانندرشد مطبوعات اينكه براي:فرقاني
مسئوليتهاي حيطه به مطبوعات كه است لازم دهند نشان مطبوعات نسبتبه
با را اجتماعي توسعه و رشد زمينههايشوند نزديكتر خودشان اجتماعي
كسب در مردم طبيعي حق تامين و انديشهها و آراء برخورد كردن فراهم
.كنند فراهم اطلاع
امروز نياز مقتضيات پاسخگوي كه نحوي به مطبوعات قانون است لازم -
و حقوقي ضمانتهاي و گردد متحول باشد ، ما اسلامي و انقلابي جامعه
قرار ملاحظه مورد روزنامهنگاران حرفهاي و شغلي امنيت براي لازم قانوني
براي آزاد شرايط و شود فعال روزنامهنگاران حرفهاي و صنفي شكل.بگيرد
باز و خودشان از را مطبوعات مردم تا باشد فراهم مطبوعاتي فعاليت
به وابسته نهادي اينكه نه بدانند ، خود نيازهاي و خواستها تابنده
حاضر حال در.ندارند مردم حرفهاي براي شنوايي گوش كه دولت و حكومت
آن از قسمتي ندارند ، مطبوعات به را لازم اعتماد و اطمينان آن مردم
ناشي ديگر بخشي و است كشور مطبوعات شكلگيري تاريخي پيشينه از ناشي
.است فعلي مقطع در مطبوعات خود عملكرد از
سياستهاي و اهداف بلندگوي و دولت سخنگويان به صرفا نبايد مطبوعات -
جبهه در مطبوعات كه داشت توجه بايد هم حال عين در و شوند تبديل او
و هوشيار ناظران عنوان به بلكه.نگرفتهاند قرار دولت با مبارزه
و اساسي حقوق شدن پايمال جلوي كه است اين مسئوليتشان جامعه بيدار
.بگيرند جامعه در را ثروت و قدرت از استفاده سوء
توسعه حال در كشور يك عنوان كشوربه خاص شرايط به توجه با مطبوعات
مردم ، تودههاي بسيج است ، نقش آورده سربيرون انقلابي ازشرايط كه
كشور توسعه فرآيند در آنها مشاركت وجلب آنها سازي ، هوشياري آگاه
.دارند برعهده
و باشيم داشته مردمي و مطبوعاتآزاد بتوانيم اينكه براي بنابراين
بايد كنيم علاقهمند بهمطبوعات نسبت را مردم باشيم قادر براياينكه
و باور واقع در و برد بين از را شد اشاره كه ضعفهايي و كمبودها آن
.ببريم بالا مطبوعات عملكرد به نسبت را عمومي اعتماد
خود جايگاه ميتوانند كهمطبوعات است قانون و آزادي تامين با:عبدي
.رابيابند
ما از غير كه افرادي ويژه به افراد همه حضور به آزادي فرهنگ ايجاد
و فكر شيوه يك و جور يك همه كه امكانپذيرنيست.دارد بستگي ميانديشند
.است پيشرفت درحال كار تقسيم كه جامعهاي در خصوصا كنند ، زندگي
.ميكند فراهم را مطبوعاتي مطلوب شرايط نيز قانون به احترام
كردن باز سپس حرفهاي آموزشروزنامهنگاران اول ، درجه در:زاده امين
اعتماد و قدرت با قادرباشند تا خبرنگاران براي خبري كانالهاي
و رسمي غير وموانع سدها برداشتن ميان از.است بنويسندضروري كامل
برخوردار شاياني اهميت از نيز شده نهادينه قانون صورت به كه رسمي
.است
خبرنگاران ، شود ، اجتناب موردخبرنگاران در عجولانه تصميمگيريهاي از
خبرنگاران صنفي تشكل.داشتهباشند سياسي اقتصادي شغلي ، امنيت
دستاوردهاي آخرين با مطابق كار حين آموزش كننده ميتواندتامين
روزنامهها ، در علمي دستاوردهاي از استفاده.باشد روزنامهنگاري آموزش
زمينه اين در جهان و ايران روزنامهنگاران بين مرتب و دائم ارتباط
كه ميخوانند روزنامه وقتي مردم كه نكنيم فراموش است ، اهميت حائز
دانشگاهي ، تحصيلات:سليماني رامين.ببينند روزنامه در را خودشان
تا باشند هم كنار در بايد عامل چهار اين تعهد ، و علاقه كار ، تجربه
اين بر علاوه.نمايند طي تدريج به را پيشرفت مراحل روزنامهنگاران
بازنشستگي و كار قانون در خبرنگاري كار سختي قانون گنجاندن به توجه
قانون در آن مرزهاي و انتقاد حدود شدن روشن همچنين آنان زودرس
ارتقاي بيترديد.بدهد صنعت اين به بيشتري رونق ميتواند مطبوعات
برابر در اجتماعي مصونيت بردن بالا و مطبوعاتي و فرهنگي توانمندي
پرنشاطي و فعال فضاي ايجاد گرو در استعماري ، فرهنگي و خبري تهاجمات
فرهنگ نشر در را جامعه فكري خلاقيتهاي و استعدادها بتواند كه است
.بيافريند روزنامهنگاري از پرتكاپويي صحنه و گيرد كار به رساني اطلاع
مطبوعاتي فعاليتهاي اجتماعي منزلت از حمايت فضايي چنين پشتوانه
.است
خليلي افسانه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام