شماره 1010 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 4 پنجشنبه 14
بگيرم طلاق نيستم حاضر
خانواده دادگاه راهروهاي در
اجرت‌المثل‌پولي و بچه‌ها نفقه امابراي بدهم ، طلاق مي‌خواهم:مرد
!نگهدارم نمي‌توانم راهم بچه‌ها.بدهم كه ندارم
بگيرم ، نيستم‌طلاق حاضر من رفته ، و است‌گذاشته نيم و سال دو:زن
بزرگ‌كنم را بچه‌ها تا بدهد كنيدخرجي مجبورش فقط
...عمومي دادگاههاي... شعبه... قضايي مجتمع
كارمند -مرد:خواهان
خانه‌دار -زن:خوانده
طلاق:خواسته
نشديد؟ هم‌منصرف هنوز ،(مرد به خطاب)
نه
داريد طلاق بر اصرار
.بله
.پرداخته‌ايد را خانم نفقه
پرداخت‌حقوقم در مانعي چون.بدهم نداشتم‌كه را فروردين فقط.بله
.است شده ايجاد
اسفندپرداخته‌ايد؟ آخر تا يعني
.بله
چقدر؟ ماهي
.تومان 7000
چه‌قدر؟ بچه‌ها براي
(بي‌تفاوتي با).هيچ
.دليل چه به
حكم از رونوشتي)-است زنم نفقه مورد فقطدر گرفته‌ام قبلا كه حكمي
(.مي‌دهد دادگاه رئيس به
مادرشان‌مي‌دهيد؟ به را بچه‌ها
.كرده‌ايم توافق قبلا بله
خرجشان‌مي‌دهيد؟ براي قدر چه ماهي
وهزينه‌هاي بدهم اجرت‌المثل بايد.تومان‌است من 17000 حقوق والله ،
.هست هم ديگر
نگهدارد؟ هم را شما بچه‌هاي كه مي‌دهيد قدر چه بالاخره
در 19000تومان(جانب به حق حالتي با).مي‌خواهند هم مهريه ايشان
وام هم 200000تومان خانم نفقه براي مي‌نويسند ، من حقوقم فيش
.بدهم چقدر حقوقم‌نمي‌دانم ميزان به توجه اين‌با بنابرگرفتهام
را ومسكن پوشاك و خوراك خرج شماست ، حداقل مال بچه‌ها حال هر به
.بدهيد بايد
.مي‌توانم‌بدهم تومان هزار 65
!زندگي؟ هزينه‌هاي‌سنگين اين با بچه دو براي
.ندارم كنم ، كار چه خوب
است؟ چقدر مهريه‌اش.مي‌دهي طلاق چرا نده ، طلاق نداري اگر
.بوده‌است مكه سفر يك هزينه
چقدرمي‌دهيد؟ بچه‌ها گذشته نفقه براي
.ندارم چيزي الان
بپردازي بايد حال هر به
.بگويم چه نمي‌توانم ،
.است درست نداده‌اي ، خرجي پيش ونيم سال دو از مي‌گويند خانم
(بابي‌تفاوتي) است درست بله ،
.ورفته‌ايد گذاشته‌ايد هم را بچه‌ها
.ورفت برداشت را بچه‌ها خودش
باشيد؟ بچه‌هاداشته با ملاقات مي‌خواهيد
(بي‌ميلي با) مي‌خواهم كه است مسلم
بار؟ يك وقت چند
تا من پيش بفرستند را بچه‌ها (خانم) ايشان منتهي يكبار ، هفته‌اي
.نشود ايجاد مزاحمتي
است ، نشسته واندوهگين آرام و ساكت كه‌تاكنون زن از دادگاه رئيس
طلاق‌بگيري؟ نيستي حاضر هم هنوز مي‌پرسد؟شما
.نه‌خير
اين مشمول بچه‌ها مورد در اما است ، شده داده حكم كه شما نفقه به نسبت
.شود داده ديگري درخواست بايد نيستند حكم
(ناراحتي و ناله با).كاري‌كنيد يك خودتان شما
و صورت به‌همين نگهداريد را بچه‌ها يابايد حالا.است طور اين قانون
.بسپاريد پدرشان به يا
.مي‌فهمند شده‌اند ، نمي‌روند ، بزرگ پدر پيش خودشان
بچه‌هامي‌خواهيد؟ خرجي براي چقدر
.برمي‌دارد هزينه درماه حداقل 10000تومان مدرسه‌اي بچه يك
.ندارد مي‌گويد و رانمي‌پردازد مبلغي چنين شوهرتان
كرده پنهان و آورده زيادي پول.مي‌كرد كار كشور از خارج.مي‌گويد دورغ
.است
.موافقيد باررا يك هفته‌اي بافرزندانتان ، ايشان ملاقات مورد در
و باتندي).ببينند را پدرشان و روزبروند هر اصلا نيست ، مسئله‌اي
(ناراحتي
مي‌پردازيد؟ گفتند خانم راكه مبلغي شما (مرد به خطاب)
.پرداخت‌مي‌كنم هم من بدهد ، دولت
.تقبل‌كنيد را فرزندانتان هزينه‌هاي‌زندگي بايد شما حال هر به
اجرت‌المثل‌خوانده‌ايد؟ ميزان درمورد را كارشناس نظريه
(بي‌تفاوت و راحت).خير
.است تومان 0004001
(تعجب باكمي و خورده جا).ندارد عيبي
(مي‌شوند حكم‌دادگاه منتظر و مي‌روند مرد و زن)
به دادن پايان براي مردان قانون‌به كه اختياري به توجه با
نظارت تحت بايد اختيار اين از استفاده نحوه است ، داده مشترك ، زندگي
.گيرند قرار حمايت مورد گونه‌اي به نيز جامعه زنان و باشد قانون
مرد سوي از علت بدون طلاق درمورد سال 72 مصوب واحده ماده
.است گرفته نظر در مطلقه زنان براي را امتيازاتي
زن مهريه‌عندالمطالبه بايستي مرد است‌كه اين طلاق تبعات و آثار از
نيز را طلاق زمان از نفقه‌پيش و بپردازد صورت‌درخواست در را
را آن زمان هر مي‌تواند عقد از پس زن مهريه ، درباره.پرداخت‌نمايد
طريق از مي‌تواند آن پرداخت از مرد امتناع صورت در و نمايد مطالبه
نيز نفقه.نمايد اقدام ازدواج نامه قباله ارائه با ثبت اجرايي دايره
عرفي طور به كه چيزي هر و خانه اثاث و غذا پوشاك ، مسكن ، از عبارت
را آن مصاديق اين بنابر.نمايد تهيه خانواده‌اش و زن براي بايستي مرد
به توجه با بايستي شوهر قانون مطابق البته.مي‌كند تعيين جامعه عرف
است ، امكانات داشته والدين منزل در كه شرايطي و زن اجتماعي موقعيت
خدمتكاري اگرقبلا كه گونه‌اي به نمايد ، برايش‌فراهم را زندگي
براي را شخصي زن صورت‌تقاضاي در است ، مي‌داده راانجام وي كارهاي
اغلب در حاضر حال گرچه‌در.نمايد استخدام وي انجام‌امور
.نمي‌شود رعايت عمل در و نيست توجه مورد موضوع اين خانواده‌ها
روزهاي‌گذشته نفقه مهريه ، مستحق شرايطي‌زن تحت و طلاق هنگام پس
متاسفانه.مي‌باشد (هزينه‌ها نكردن صورت‌تامين در) مرد با زندگي
تقبل از اغلب مي‌شود ، مردان ملاحظه شده ياد درپرونده كه گونه همان
صورت در يا و مي‌روند طفره فرزندان و همسر حقوق به احترام و وجوه اين
.مي‌گيرند ناديده را ايشان حق واقع در و مي‌دهند خرج به خست بودن دارا
خود زن اگر مرد (72) اخيرالتصويب واحد ماده به توجه با ديگر سوي از
كه را كارهايي دستمزد يعني اجرت‌المثل ، بايستي دهد ، طلاق دليل بدون را
مبلغ بودن بالا صورت در كه كند پرداخت است ، داده انجام او خانه در زن
از را طلاق به اقدام عمل ، در مي‌تواند زندگي سالهاي شمار و شده تعيين
چرا بود ، خشنود چندان نمي‌توان حيث اين از گرچهسازد منتفي مرد سوي
با را زندگي است ممكن چگونه رودرروئي‌ها ، و كشمكش‌ها همه آن از بعد كه
از پس طرفين كه هنگامي خصوص به.گرفت سر از مشكل بدون و شيريني
كوشش‌هاي وجود با و آشنايان يا خويشان ميان از خود داوران معرفي
.نرسند توافق به زندگي ، رضايت‌بخش ادامه و آشتي براي ايشان
اين دردعاوي همواره و است شده موصوف‌مطرح دعوي در كه ديگري مسئله
مدني قانون.فرزندان‌است نگهداري يا مي‌شود ، حضانت طرح چنيني
به سالگي تا 7 را دختر فرزند و سالگي سن 2 تا را پسر نگهداري‌فرزند
توافقي اگر باره اين در.مي‌داند پدر عهده به آن از پس و مادر عهده
كرده تعيين را آن تكليف قانون باشد اختلافي هم اگر و نيست مشكلي بشود
كسي معمولا.است بررسي فرزندان‌قابل ديدار و ملاقات موضوع فقط.است
به حكم‌دادگاه به مي‌تواند ، نگهداري‌نمي‌شوند ، او پيش فرزندان كه
از يك هيچ است‌اگر بديهي.كند ملاقات را فرزندان‌خود معيني فواصل
اما.نمي‌آيد پيش جهت‌مشكلي اين از نكنند ازدواج ازطلاق پس زوجين
تاثير است ممكن زوجين از يك هر مجدد ازدواج يعني صورت ، اين غير در
هنوز فرزندان كه زماني به‌ويژه باشد ، داشته برروي‌فرزندان بدي رواني
والدين موقعيت كه نرسيده‌اند فكري بلوغ از حد آن به و نشده چندان‌بزرگ
.كنند درك شرايط آن در را خود
و داراست را حيات ازنعمت بردن بهره و كردن زندگي انساني‌حق هر
از استفاده‌بهتر براي مي‌كند ديگري‌برقرار با پيوندي كه زماني
و روابط اين.سايرين‌است احتمالا و خود شرايطزيستي بهبود و زندگي
زندگي حق نهادن ارج با مگر نمي‌ماند ، پايدار اجتماعي ارادي تعامل اين
در و ايشان ميان تناسب و تعادل ايجاد و مجموعه اين اعضاء همه براي
حذف نهايت در و روابطشان نوع و افراد بر بازنگري و اصلاح لزوم صورت
موارد اين تمام اين بنابر.مطلق نه مجموعه آن از نامطلوب جزء و عامل
است خوبميشود شامل را مجموعه‌اي هر و را جامعه‌اي هر و را شخصي هر
آغاز خود از را بازپروري و بازنگري و كنيم نظر خود به هم اندكي
.است بهتر آن شكستن از آئينه كردن پاك.كنيم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام