شماره 1012 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 8 دوشنبه 18
بشري استثمار و جهاني تجارت
اطلاعات شبكه طريق از لودينسكي آندژي با چامسكي نوآم گفتوگوي
(آخر بخش) الكترونيكي
:اشاره
آندژي جدل و بحث گرفته ، صورت كامپيوتر طريق از كه ذيل گفتگوي
در.است معاصر شهير چامسكيروشنفكر نوآم با لهستاني متفكر لودينسكي
- معاصر جهان فرهنگي و سياسي اقتصادي ، مناسبات برخي گفتگو اين
برخي برشمردن ضمن چامسكي.گرفت قرار داوري و نقد مورد - سرمايهداري
طرح را آنها وجوهغيرانساني آزاد ، جهان زيرساختهاي در موجود حقايق
دولت ، تجارت با ارتباط در مسائلديگر گفتگو ، اين ادامه در.نمود
كه است بهذكر لازم.است گرفته قرار موردبررسي غرب در جوامع و
نظر به تيرماهجاري و 14 تاريخ 13 در اينگفتگو پيشين بخشهاي
رسيد گرامي خوانندگان
مقالات سرويس
هر از بيش كمونيسم من عقيده به:وزيريچامسكي روشن دكتر:ترجمه
رفع توان دستوري اقتصاد.فروپاشيد هم از خودش دروني علل به چيز
فشار آن ، بر علاوهرانداشت تكنولوژي رشد جديد مرحله نيازهاي
رژيم و مييافت افزايش كه بود كردن دموكراتيزه براي پايين از اجتماعي
امكانات صرف سرانجام و شود روبهرو آن با چگونه نميدانست استبدادي
دوش بر سنگيني حد از بيش بار بيترديد تسليحات بخش در مالي عظيم
رشد از همواره غرب اقتصاد با قياس در كه اقتصادي نهاد ، شوروي اقتصاد
كه تسليحاتي مسابقه ديدگاه اين از.بود ضعيفتر و برخوردار كمتري
حدودي تا شوروي فروپاشي در احتمالا كرد آغاز كوبا بحران از پس كندي
اين وارد زمان همان از نيز كرملين ميدانيم كه چنان زيرا بود ، موثر
.شد جنونآميز رقابت
مسكو با غرب مخالفت كه است نكتهمهمتر اين من عقيده به همه ، اين با
دوست را استالين صميمانه ترومن.نبود زمامدارانش جنايت علت به
نوشت و است كهاستالينروراست ميگفت.ميكرد تحسين را او داشتو
با توانست خواهد كه بود مطمئن.بود خواهد فاجعه اوبراستي مرگ كه
در 85 بتواند متحد ايالات كه بود اين شرطش البته بيايد ، كنار استالين
.بنشاند كرسي به را حرفش اختلاف موارد درصد
.نيست مربوط ما به ميدهد رخ شوروي امپراتوري در آنچه ميگفت اغلب
ضمن يالتا كنفرانس از بازگشت در كه بود او هم.همينطور هم چرچيل
سران.دارد اعتماد استالين به كاملا كه گفت كابينهاش وزيران نشست
با را چائوشسكو تاچر مارگارت.كردند رفتار نحو همين به نيز غرب بعدي
خدماتش از قدرشناسي عنوان به بوش و پذيرفت لندن در فراوان تشريفات
برايش را (كاملهالوداد) خارجي تجارت در امتياز از برخورداري بند
.كرد تمديد
استقلال با ندارد ، مخالفتي باجنايت غرب.است يكسان همواره كلي طرح
بوده اين از همواره غربي سران ترس بلشويكي انقلاب آغاز از.است مخالف
اثر غرب نفوذ زير كشورهاي بر روسيه اجتماعي و اقتصادي دگرگونيهاي كه
اقتصادي رشد مسير در خودي راههاي جوي و جست به را آنان و ميگذارد
بازارها و امتيازها دادن دست از بيشك پيامدش كه رويدادي ;كند ترغيب
در.كنيم رجوع دولتها داخلي صورتجلسههاي مفاد به است كافي.ميبود
جهان ملل افراطي و اجتماعي و ملي خواستهاي بيداري از بهصراحت آنها
كوچكي نقطه حتي و شيلي نيكاراگوئه ، گوآتمالا ، كوبا ، چين ، مانند سوم
در شرق -غرب روياروييابرازوحشتميشود گرنادا ، يعني دنيا نقشه در
برپايه كه است جنوب -شمال درگيري صدساله چند تاريخ از بخشي واقع
نايافته توسعه كشورهاي بر ثروتمند و قوي شمال اقتصادي بيرحمانه غلبه
نسلكشي فجيعترين و چيرگي اين پيامدهاي از يكي.است بوده استوار جنوب
.بود آمريكا دو هر در سرخپوستان كشتار يعني تاريخ ،
و كاستيها شرقي ، اروپاي در مردم ، همچنين از زيادي جمع:لودينسكي.
استدلال اينگونه به شما اما راميبينند ، غربي دموكراسي نارساييهاي
تاكنون هيچكس ولي دارد نقص و عيب كلي دموكراسي گرچه ميگويد كه قديمي
ميدهيد؟ جوابي چه است ، نكرده پيدا بهتري سيستم
و فئودالي استثمار توجيه قديميبراي ايناستدلال از:چامسكي.
پيش چندي همين تا.ميشد استفاده زور حكومت اشكال ديگر و بردهفروشي
مينمود ، دستنايافتني آرزويي عمومي راي حق و پالمانتاري دموكراسي
انسانهاي و كارگران و زنان براي برابر حقوق چون اهدافي از بگذريم
اكنون سرانجام كه آينده نسلهاي حق يا مذاهبناجور ، يا پوست داراي
گونهاستدلالهاي بهايناست كرده مطرح را آن محيطزيست از حفاظت جنبش
كه همانطور بشماريم ، حقير را آنها:داد ميتوان پاسخ يك فقط قديمي
.بودند لايقش هميشه
است رفته پيش آنجا تا غربي ازدموكراسي شما انتقادهاي:لودينسكي.
و آزاد بازار سيستم -آن اساس اصولا شما آيا نيست معلوم ديگر كه
حمام طشت شما آيا داريد؟ قبول را -نماينده گزينش برمبناي دموكراسي
نميكنيد؟ خالي چاهك در بچه خود با را
درخصوص پرسيدند گاندي مهاتما از وقتي كه ميكنم يادآوري:چامسكي.
ايده ميتوانست كه...ميكنم فكر:داد جواب ميكند ، فكر چه غرب تمدن
كه سنتهايي وابستهام ، عميقا روشنگري سنتهاي به من.باشد خوبي كاملا
.آنهاست از برخاسته پارلمانتاري دموكراسي و آزاد بازار آرمانهاي
امروز آنچه برخلاف اسميت ، آدام.است پيچيده موضوعي آزاد بازار مساله
بيشتر بلكه نبود آزاد بازار نظريه از دفاع مقام در ميپندارند ،
نشان را آن نارساييهاي و برتريها همهجانبه و ظريف بهنحوي ميكوشيد
كامل آزادي آن در كه شرايطي پيامد ميگفت ازجمله مثال براي.دهد
از.نيست معلوم بود؟ او با حق آيا.است كامل برابري يابد تحقق بازار
حتي تجربهمان.نميشود دستگيرمان زيادي مطلب زمينه اين در نظريه خود
بخصوص) داشت نظر آن به اسميت كه شرايطي زيرا است ، كمتر هم آن از
تحسين فقط معمولانيافت تحقق هيچگاه درواقع (كار نيروي بلامانع تحرك
اسميت ليكن.داريم خاطر به كار تقسيم و بازار اقتصاد از را او
بهصورت را انسان اقتصادي شرايط آنگونه در زندگي كه است نوشته همچنين
داشت عقيده اينرو از.درميآورد نادان و ابله امكان سرحد تا موجودي
چنان از پيشگيري منظور به دارد وظيفه دولت متمدني جامعه هر در كه
آزاد بازار اسميت بهنظر اينكه مختصر.بردارد ضروري تحوليگامهاي
مورد خود كه كند تامين را جامعه رفاه نهايت است ممكن زماني تنها
حقيقي مولف منظورم البته اينجا در.گيرد قرار متناسب و خاص كنترل
اين تلقين در راست نو القاءگران كه ابلهي فرد نه ملتهاست كتابثروت
استناد او به است ، محتوم سرنوشتشان گويا كه تهيدستان به فكر
.ميكنند
را شيلي.بيازمايند را آزاد تجربهبازار كوشيدند سوم جهان كشور چند
رژيم كه كشوري.ميكنند معرفي بازارآزاد معجزه صداي و پرسر نمونه
.داد انجام اقتصادي اصلاحات يكرشته سالهاي 1970 در پينوشه فاشيستي
و شد روبرو شكست با اصلاحات برنامه در 1982.بود كوتاهمدت سرخوشي اما
بخش درنتيجه.شود عمل وارد كشور اقتصاد نجات براي شد ناچار دولت
دولت بهدست (!آلنده زمامداري دوران از بيش تعدادي) شركتها از بزرگي
دچار مشابهي سرنوشت به مكزيك و برزيل در اقتصادي اصلاحات.افتاد
.شدند
شركتهاي منافع اگر ميبود نسبتامنطقي سيستم پارلماني دموكراسي
هيولاهايي درواقع كارشان وروش ساختار لحاظ به كه خصوصي بزرگ
هورووتيس ، مورتون نظر به.نميكرد حدمحدود اين تا را آن يكهتازند ،
در ريشه شركتها اين گسترش و ايجاد هاروارد ، دانشگاه استاد و مورخ
و فاشيسم -بيستم قرن ديگر كابوس دو كه دارد هگلي فلسفه همان خاك
سيستمي ندارد لزومي همه ، اين با.يافتند نمو و رشد آن در -كمونيسم
ناعادلانه اصل آمريكااز مردم درصد هشتاد نظرسنجيها آخرين طبق كه
و فئوداليسم و بردهداري سيستم كه همانطور.باشد ابدي ميخوانند ،
.نماندند پايدار نيز كمونيسم و فاشيسم
چون ندارم ، شما سئوال آخرين بهجواب افزودن براي چيزي بنابراين پس
عدالت و آزادي مرزهاي گسترش سود به كوشش.بيمعناييست حرف واقعا كه
آزادي يعني -هدف اصل كه ميبود بچه با حمام طشت كردن آنگاهخالي فقط
دليل يك تنها ميكنم خواهش.بدانيم دستنايافتني غايتي را -عدالت و
به را خود تعهد و علاقه ميبايست آن استناد به كه بياوريد من براي
شما انتقادهاي آمادهام صورت آن در.كنم رها روشنگري سنتهاي بهترين
را بحث اين متاسفانه ، صورت ، آن غير در.دهم قرار بررسي مورد را
.ميبينم بيفايده
به كه كرد مطرح را تزي فوكوياما فرانسيس سال 1989 در:لودينسكي.
و آزاد بازار اقتصاد پس اين از و است يافته پايان تاريخ آن موجب
.شد خواهد فراگير نماينده گزينش برمبناي دموكراسي
ربط فوكوياما هگلي -مهآلوداسطورهاي خيالپردازيهاي:چامسكي.
كه است اين از ناشي مساله.ندارند معاصر جهان واقعيت به چنداني
با درواقع كه هستند نيروهايي فشار زير جا همه دموكراسي و آزاد بازار
.دارند ضديت آنها
سواي البته نپذيرفت ، كامل رابهطور آزاد بازار اصول هرگز غرب
ابدا اين.كند تحميل ديگران بر خودش سود به را آن كوشيد كه مواردي
بنابه.است محض حقيقت كه ميگويم جرات به بلكه ندارد كفرگويي جنبه
جهان ، تاريخ و اقتصاد كتاب در بيراچ پال چون بنامي اقتصادي مورخ راي
نشان او.است تجارتي حمايتگرانه سياستهاي دژ و متحدگهواره ايالات
كشورهاي اقتصادي رشد سبب داخلي محصولات از حمايتگرايي چگونه كه ميدهد
سياستهاي ديگران كه شرايطي در -آزاد تجارت كه آن حال ميشد ، صنعتي
كه ميانجاميد اقتصادي شديد بحرانهاي به -ميبردند بهكار را حمايتي
را سوم و اول جهان ميان فزاينده فاصله علل او ، نظر به خود ، همين
.ميكند روشن
تجارتخارجي از درصد پنجاه و) تجارتجهاني ستد و داد از درصد چهل
سيستم درون كه است معاملاتي نيستبلكه تجارت درواقع (آمريكا
يدكي قطعات فورد شركت مثال براي.ميگيرد انجام چندمليتي شركتهاي
كه ميكند مونتاژ را توليداتش درآنجا و ميفرستد برزيل يا مكزيك به
-گمركي پرداختهاي از شگرد بهاين و كند وارد آمريكا به دوباره
احيانا يا است آزاد بازار نامريي دست اين آيا.شود معاف مالياتي
باصطلاح قراردادهاي مليتي؟ چند بزرگ شركتهاي ديدني بوضوح چنگهاي
آزاد تجارت و حمايتي سياستهاي تردستانه تلفيق جز چيزي آزاد تجارت
هم چندان كه ميشود تمام تنظيمكنندگان سود به كس هر از قبل و نيست
براي آزاد بازار دارا ، قدرتمندان براي حمايتي سياستهاي.ندارد تعجبي
بوده ، همين بوده تا و غرب ، تجويز و توصيه است اين -فقرا و ضعفا
.داخلي كاربرد در همچنين
پيشرفته ، تكنولوژي بخش در را ، بخصوص صنعتي كشورهاي داخلي بازارهاي
جايي يا ميگويد كسي كمتر اما.ميكند مشخص وسيع سطح در دولتي دخالت
از.ميبرند سود همه از بيش مداخلهگري اين از كساني چه كه مينويسد
سطح (ريگاني كردن ليبراليزه سياست آغاز از يعني) طرف اين به 1980
درصد يك كه آن حال است ، آمده پائين آمريكاييان از درصد زندگي 80
ثروتمندتر هم باز داشتهاند ، را امتيازها بيشترين نيز قبلا كه آنان ،
و سخت اوضاع پيرامون غريبيها من ننه و صداها و سر اين همه و.شدهاند
غولآسا شركت پانصد.نيست ساده كلاهگذاري و حقه جز چيزي اقتصاد كسادي
دورقمي سودهاي كه است متوالي سال چهارمين فهرستفورچون500 در
چنيناند.ميرسد ملي خالص درامد كل دوسوم به درامدهايشان كل و ميبرند
آن به را ياوههايش فوكوياما فرانسيس كه تاريخ واقعيتهايپايان
.است داده اختصاص
از بعد دوران در را شرقي كشورهاياروپاي آينده شما:لودينسكي
ميبينيد؟ چگونه كمونيسم
غرب از بخشي درگذشته كه كهكشورهايي بود انتظار قابل:چامسكي.
ليكن.بگيرند جاي ميان آن دوبارهدر (چكها مانند) بودند صنعتي
بهطور فقير جبهه پشت بهعنوان هم سابقا كه منطقه اين كشورهاي ديگر
ادامه را نقش همان ايفاي ميگرفتند ، قرار غرب استثمار مورد سنتي
طبقه به كشورها اين كمونيستي نومنكلاتور كه حال عين در داد ، خواهند
.داد خواهد شكل تغيير سوم ، كشورهايجهان الگوي طبق ممتاز ، نخبگان
گفتگو عموما غربي معاملهگران سياستمدارانو كه كساني هستند اينها
جديد سلاحي به بزرگ شركتهاي علاوهبراين ، .ميدهند ترجيح را باآنان
آنان بر مالي مطبوعات كه نامي) غربي ننر و لوس عليهكارگران
به صنايع انتقال به تهديد راه از و مييابند دست (گذاشتهاند
.كنند وادار پرتجملشان تركزندگي به را آنان شرقميتوانند
دست در زيادي حد تا شرقي آيندهاروپاي كه دارم عقيده همه ، اين با
.كنند انتخاب بايد كشورها اين روشنفكران.است آن ساكنان
محدودسازند ، غرب از سرازير خطتبليغاتي تكرار به را خود ميتوانند
دموكراسيسهمي و عدالت و آزادي مبارزهبراي در صورت آن در اما
و اختناق جديد شكلهاي رشد ياريگر بساكه اي و.داشت خواهند ناچيز
.است خودشان با انتخاب حال هر به.شوند سركوب
[مبارزه به] را شما چيز چه:است اين پرسشم آخرين:لودينسكي.
برميآيد؟ كجا از شوقگوييمومنانه ، و شور اين برميانگيزد؟
نامتعارف انگيزهاي يا خارقالعاده چيزي برميانگيزد؟ چه مرا:چامسكي.
در.كنم نگاه آينه به انزجار بدون بتوانم ميخواهم فقط.ندارد وجود
گرفته خودم كشور از دارد ، وجود محنت و مصيبت حد از بيش دنيا سرتاسر
از برتر ، موقعيت داشتن با كه است من يار بخت.سوم جهان زاغههاي تا
.نميكنم تلاش بيشتر چرا كه است اين درست پرسش.است ساخته كاري دستم
من بر يافت راه نوشتهها بهاين كه را خشمگيني لحن ته اميدوارم
ناشكيبايي دليلش.نبوديد منظورمشما و نداشت شخصي جنبه.ببخشيد
را بنيادي حقايق درك كه فرهنگي ازلي انگارههاي با برخورد در استكه
برخورد در كه است برآشفتگي همان ين ا.ميكنم احساس ميسازد ، ناممكن
به است ، آن از پر بريتانيايي و آمريكايي رسانههاي كه بلاهت ، صدها با
اين قدرتمندان و قدرت به داوطلبانه سرسپردگي اينگونه.ميدهد دست من
كمتر روشنفكرانه ديد از گرچه -كريهتر بسيار اخلاقي لحاظ از جهان
ميتوانند دستكم كه است خادماني زبوني و حقارت از -نيست پيشپاافتاده
.كنند توجيه سركوب از ترس با را خود موضع
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام