شماره 1014 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 10 چهارشنبه 20
ريشهها در درنگي:بزهكاري
به دست فرزندم سه براي نان لقمه يك دنبال به نداشتم ، كاري چون
.شدم زندان راهي محكوميت روز به 45 و زدم دزدي
ساختار فرهنگ ، حكومت ، شكل ساختارجامعه ، به توجه با جنايت و جرم
.است متفاوت....و اجتماعي نهادهاي
خشونتآميز ، تماشايفيلمهاي واضطراب ، هيجان خانوادگي ، پيشينه
.است جرم انجام براي آمادهشدن زمينهساز
صدها كشف با روز هر و مييازد جديديدست يافتههاي به انسانروزبهروز
گشوده انسان ديدگان روي به نويي افقهاي فرضيه ، اثبات و علمي پديده
.ميشود
و كرد ريشهكن را فقر بتوان بايد قاعدتا پيشرفت ، همه اين با
صنعتو همين گويي برعكس ولي ،...و برداشت پا پيش از را مشكلات
گريبان اجتماعي محروميتهاي ساخته ، خود اسير را انسان تكنولوژي
آمار افزايش شاهد امروز دنياي در.است گرفته را بيشماري انسانهاي
كه نيست روزي هيچ.هستيم..و كلاهبرداري دزدي ، سركشي ، خشونت ، و قتل
قتل ، درباره هيجانانگيز خبرهاي و نشود گفته جنايت و جرم از خبرها در
بزرگ شهرهاي در جرم افزايش !نباشد خبرها راس در...و دزدي خودكشي ،
واژه بهتدريج و سپرده بحران به را خود جاي آرامش كه است رسيده بهحدي
بزهكار.ميدهد ازدست را خود اعتبار موارد بسياري آسايشدر و امنيت
مجازاتي برآن قانون برطبق و ميشود غيرقانوني عملي مرتكب كه است كسي
.است گرديده تعيين
يا افراد:مينويسد چنين بزهكاري شيخاونديپيرامون.د دكتر.
بستگي بدان كه جامعهاي موجود ارزشهاي با كاملا كه هستند گروههايي
مييابند ناسازگاري ارزشها آن از برخي با گاهي و نيستند منطبق دارند ،
.دارند اختلاف ديگران با ميروندكه راهي از و
ديگر زماني به زماني از ديگرو جامعه به جامعهاي از جرم تعريف
با بلكه ;نميكند نفي را جامعه ارزشهاي تمامي منحرف شخص.تفاوتدارد
مطرح ضدارزش يك بهعنوان رفتارش و برميخيزد مخالفت به آن از قسمتي
.ميگردد
شدند موفق آنها.دارند گوناگوني نظرات پيرامونانحراف جامعهشناسان
تصور بعضا كه است آن از پيچيدهتر بسيار جرم مساله كه دهند نشان
انكار را جرم وجود حتي افراط ، حد در جامعهشناسان از برخي.ميشود
همه و كردند تلقي سايرين حد به فرد ارتقاء عدم فقط را آن كرده ،
توانايي كه دانستند دولت آن نماينده و جامعه متوجه را مسئوليتها
.ندارند را خود آحاد از برخي اشتغال و سرپرستي ارشاد ، كنترل ،
جوانان و ميشوند دچار انحراف و بهجرم زنان از بيشتر مردان عمل ، در
.هستند انحراف درمعرض بيشتر سال تا 25 بين 18
:ميگويد بهسرقت متهم ساله 230-ن احمد ، .بزهكارند؟ چرا
بسيار تحمل مادرم اما.عصباني حال عين در بود خيليزحمتكش پدرم
در.رفتم سركار پدرم با آن بعداز و خواندم درس ابتدائي دوم تا.داشت
.شدم بهكار مشغول مكانيكي يك در سالگي 13
آن درداشبورد كه آوردند تعمير براي ماشينيرا روزها از روزي
از را خودم كار عمل ، اين با و برداشتم را آن.پولبود تومان 14000
هم باز ولي ;كردم كار به شروع نانوايي يك در مدتي ، بعداز.دادم دست
و كردم خالي را صندوق همه روزي كه اين تا برميداشتم پول مقداري
.دستگيرشدم آزادي خيابان در و گريختم
بعدازفوت سالگي سن 7 در:كارگرميگويد ساله م350.فريدون.
كار ازمن كه درآمدم ثروتمند يكخانواده استخدام به مادر و پدر
.ميكشيدند زيادي
دستفروشي به و كردم فرار آنجا از من ، شدن بزرگتر و سال گذشتچند با
خيابانها كنار و پلها زير شبها و ميكردم كار روزها.پرداختم
مرا انحراف زمينه كه شدم آشنا نادرستي افراد با كمكم.ميخوابيدم
و كشتم را فردي چاقو ضربه چند با نزاع يك در روزي.كردند فراهم
كه است سال و 3 بودم زندان ميلههاي پشت در كه آمدم بهخود زماني
.هستم مقتول خانواده رضايت منتظر
.است جامعه در بزهكاري ، تبعيض در موثر عوامل از ريشههايكي
معنوي ، و مادي از اعم را خود امكاناتموجود نتواند وقتي جامعه
فاصله كند ، تقسيم خود اعضاي بين در متناسب بهطور اخلاقي و فرهنگي
و ميكند انسانها بين تناقضاتي و تضاد ايجاد جامعه در موجود طبقاتي
تبلور اجتماعي بيماري بهصورتيك انسانها بين تناقضات ادامه
.مييابد
در تربيتي مشكلات به مربوط بزهكاري ، مسائل پيدايش در ديگر مهم علت
.خانوادههاست
نوجوانانزائيده ناراحتيهاي اكثر:ميگويد اجتماعي مددكار يك
نداشتن محروميت ، والدين ، بيتوجهي و غيرمتعارف ، بيمهري سختگيريهاي
حمايت خانواده ، پايههاي و اصول سستي امنيت ، و متناسب و معقول رفاه
و جاهطلبانه آرزوهاي والدين ، عصبانيت نوجوانان ، از خانواده حد بيشاز
.ميشود ناشي بحثها و مشاجرات والدين ، بين منازغات
سلسلهمراتب در نيز را انحرافاتاجتماعي ريشه:ميافزايد وي
.كرد جستجو ميتوان افراد قرارگاهاجتماعي چگونگي و اجتماعي
و شهري پايين شهري ، بالاي طبقهپايين ، بالا ، طبقه چون عنوانهايي
بهسوي ضعيفالنفس افراد تشويق در جامعهها ، افراد بين كاذب تقسيمات
.دارد نقش بزهكاري
افرادبزهكار ، كه دارد تاكيد وظريف مهم نكته اين به مددكار ، اين
.آيند پديد ميتوانند طبقهاجتماعي و قشر هر از
ساختار به باتوجه وجنايت جرم:ميگويد مردمشناس كنترليك
متفاوت...و نهادهاياجتماعي ساختار فرهنگ ، حكومت ، جامعه ، شكل
روابط و ميشناسند را همههمديگر كه روستايي بسته درجامعه.است
يا بزرگترها كنترل تحت و بهوسيله كوچكترها و است براساساحترام
از و انگشتنما آنكه براي جامعه اعضاي هستند ، ريشسفيدان بهعبارتي
.ميآيند دچار اشتباه و خطا به كمتر نشوند ، طرد خود جامعه
زندگي خود جامعه فرهنگ و سنت چهارچوب در دارند سعي افراد كه آنجا از
سال چند سنگينتراز خاطي فرد به ريشسفيد نگاه جوامع اين در كنند ،
.است زندان
در.است متفاوت شهرها مثل باز درجوامع كنترل شكل:ميافزايد وي
و اقتصادي مشكلات بهخاطر خانواده اعضاي و شده كوچكتر شهر ، خانواده
اينجا درميبينند را همديگر كمتر ماشيني زندگي با درگيرشدن و شغلي
.است اجتماعي رفتار كنترلكننده مقررات و قانون
آن با امروز جوانان كه است مشكلي نيز بيكاريبيكاري
بهشمار بزهكاري در موثر و مهم عوامل از و هستند دستبهگريبان
.ميآيد
سرشاري توان و نيرو از جوان يك:ميگويد.سعادتمندي رضا.
ابرازوجود ميخواهد هم كه قراردارد مرحلهاي در و است برخوردار
و ورزش كار ، .بگيرد بهكار خودرا سرشار نيروي بهصورتي هم و كند
اوقات كردن پر براي مدوني سالمو برنامه ميتواند...و تفريح
تشكيل را جوانان فكري و استقلالمالي پايه كار.باشد جوانان
.ميدهد
بههمه ايراني جامعه خصوصا جامعهامروز ، :ميافزايد ادامه در وي
مدون اصوليو بايد دادن اهميت اين ولي.ميدهد اهميت زندگي امور
سال پايان بعداز.ندارد وجود محله هر در باشگاهورزشي يكباشد
اوقات براي زيرا ;مييابد افزايش خلافكاري و انحراف ميزان تحصيلي ،
ظرفيت به روز هراست نشده برنامهريزي دانشجويان و دانشآموزان فراغت
شغل كار ، بازار ودر جامعه در اينكه بدون ميشود افزوده دانشگاهها
.شود استفاده جوان كارشناسان اين توان از و آيد پديد
سربازي ، پايانخدمت بعداز:ميگويد سالهديپلمه د270 -ح.
پول باكمي.كنم پيدا مناسب كاري ولينتوانستم.كردم ازدواج
شلوغ خيابانهاي و ميدانها در و بخرم مختلف اجناس مقداري شدم مجبور
نداشتم ، كاري چون.دهم ادامه نتوانستم ولي.بپردازم فروش و خريد به
روز به 45 و زدم دزدي به دست فرزندم سه براي نان لقمه يك بهدنبال
.شدم زندان راهي محكوميت ،
:بزهكارانميگويد بازسازي و زنداندراصلاح نقش و زندان درباره وي
شدم بعدمتوجه ولي است شدن محلبرايساخته اين ميكردم فكر قبلا
راههاي بلكه اصلاحنميشود ، مجرم نهتنها درزندان ، .نيست اينطور كه
زندان فرهنگ.ميگيرد ياد منحرف و خلاف كارهاي براي را جديدي حرفهاي
مكان همين به دوباره آزادي از پس زندانيان بيشتر كه است بهگونهاي
.برميگردند
دزدي به دست زندگي بهخاطرتامينضروريات كسي صرفا اينكه البته
وگرنه ;است مسئوليت از انحراف و علتتراشي گونهاي درواقع بزند ،
زندگي سربلندي و افتخار با اما تنگدستي ، با كه خانوادههايي بسيارند
.ميكنند
راههاي در چاقوكشي جرم به كه ساله د 21.م.خشونت و هيجان
از يكي:ميگويد است ، سرگردان بيمارستان و دادگستري و كلانتري بين
نبودم ، طبيعي درحالت چون و شديم درگير گروهي با دوستانم باتفاق شبها
چون وليكردم مجروح را نفر دو چاقو با و شد خارج دستم از اختيار
تكليف و است نگرفته خاصي تصميم دادگاه بود ، سطحي خراش چند فقط ضربه
.است نكرده مشخص مرا
و خشونت نوجواني ، و جواني سنينمختلف براي مناسب تفريح نبودن
و عوامل ديگر از است ، روحي هيجان و بلوغ از ناشي كه تندرويها
.است جرمخيزي زمينههاي
و خانوادگي ، هيجان پيشينه:دانشگاهميگويد استاد و روانشناس يك
بدآموزيهايبسياري كه هيجاني و فيلمهايخشونتآميز تماشاي اضطراب ،
نسل آنكه بهويژه ;است جرم ارتكاب براي آمادگي زمينهساز دارد ، پي در
.است خويش وجود ابراز جهت در جوان
طرح بهگونهايدرصدد هركس:ميگويد نظررواني از بزهكاري بحث در وي
و موسيقي در ديگري ميكند ، مطرح نقاشي ازطريق را فرديخود.است خويش
و بازو زور فكر ، برتري كه است جايگاهي كه مختلف رشتههاي در يا ورزش
.ميشود نمايان معنوي و مادي قدرتهاي
...و تحصيلي ، شغلي ورزشي ، ازامكانات استفاده كه جامعهاي در ولي
افزايش دانشگاهها ، ظرفيت پرشدن چون مسائلي نيست ، ممكن بهسادگي چندان
تنش ، ايجاد در غيره و ورزشي امكانات فقدان بيكار ، فارغالتحصيلان
.دارد اساسي نقش رواني عقدههاي و سرخوردگيها اضطراب ،
بين ناهمسويي بزهكاري ، عوامل از ديگر يكي نيست بهنگام اطلاعات
.است برنامهها
كتابها در:ميگويد مدرسهراهنمايي يك مدير ك ، .بانوفرزانه
ميافتد اتفاق جامعه آنچهدر با كه است شده نوشته چيزهايي گاهي
با مطابق تاحدودي كه مينويسيم چيزهايي كتابها در ما.دارد تفاوت
با فراگيري و درك ازنظر امروز نسل.نيست ما امروز فرزندان نيازهاي
آنها محتواي و درسي كتابهاي در بايد.دارد تفاوت پيش سال نسل 30
.كنيم نظر تجديد
لحظه هر در امروز دنياي در:ميگويد اجتماعي ارتباطات كارشناس يك
مخابره ارتباطي وسايل و مردم ازطريق اخبار و اطلاعات گونه هزاران
درك بهتر واقعيات.است ديروز انسان از داناتر امروز انسان.ميشود
اكنون نوجوان يا جوان يك.است شده آسانتر گرفتن تصميم و ميشود
متحول خواستههايش و نيازها.ميكند برقرار ارتباط دنيا با بهراحتي
.مييابد جديدي انتظار و ميشود
واقعياتموجود و دريافتي فيلمها ، اطلاعات بين:ميافزايد وي
و تنش ايجاد در تاحدودي عوامل همين.نيست برقرار مستقيم رابطهاي
برروي سريالسازي و فيلم شركتهاي بيشتر آنكه حال ;است دخيل تضاد
بتوانند تا ميكنند سرمايهگذاري هيجاني برنامههاي و فيلمها
.دهند اختصاص بهخود را برنامهها پربينندهترين
وقت معلول بزهكاريازجمله:جامعهشناسميگويد.وثوق منصور دكتر.
.دارد سرگرمي به جواننيازاست مناسب فراغت نبودناوقات و اضافي
احداث تفريحي علمي ، ورزشي ، فرهنگي ، مجتمع يك محله هر استدر بهتر
از و داشته عضويت آن در محدوديت كمترين با بتوانند جوانان تا شود
گام خود استعداد بالندگي و پويايي درجهت هنري علمي ، ورزشي ، امكانات
.بردارند
كاهش براي امر كارشناسان اقداماتكه سودمندبرخي اقدامات برخي
سودمند و ضروري ميانمدت و كوتاهمدت در جرمخيزي و بزهكاري زمينه
:عبارتنداز ميشمارند ،
گسترش و انحراف بروز از انحرافاتميتوان ريشهيابي و بررسي با -1
كرد جلوگيري آن
كنترل و جمعآوري حتيالامكان انحراف و بهفساد محيطهايآلوده -2
.شود
كه انتشارجزوات و چاپ گروهي ، ازطريقرسانههاي تبليغ و توسعه -3
.شوند آگاه اجتماعي ازآسيبهاي مردم آن در
فراغت برايگذراناوقات مناسب فضاي ايجاد -4
آموزشي رفاهي ، تفريحي ، امكانات افزايش -5
درامدي شكاف از كاستن -6
جامعه وكمدرامد ضربهپذير قشر از حمايت -7
در موجود امكانات و وسايلارتباطجمعي برنامههاي بين تناسب -8
جامعه
آموزشي فضاي گسترش -9
نوجوانو فرزندان با رفتار وچگونگي والدين به دادن آگاهي -10
خود جوان
جعفري زهرا:گردآوري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام