شماره 1017 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 14 يكشنبه 24
ساختن حداقل با
فيلم عروسك سازنده و طراح بابايي فرزانه با گفتگو
اسكلت اسكلت‌سازي ، كارگاه در بگوييد؟ابتدا خود كاري مراحل از
اسكلتها اين.ساخته‌مي‌شود فلز از اندازه‌هاي‌مختلف در عروسكها بدنه
كه اسفنجي به‌وسيله آنها بدن.مي‌شود ساخته فيلمنامه شخصيتهاي براساس
براي آنها شخصيت به باتوجه سپس و مي‌شود ساخته مي‌پوشاند را اسكلتها
عروسكها سر يا نهايت‌چهره در.مي‌شود دوخته و طراحي لباسي عروسك هر
ساخته و طراحي چهره‌اي دارد كه نقشي و شخصيت به باتوجه كه مي‌ماند
چون كه جواهر فيلم‌كوه در جواهرفروش مثل.مي‌شود كامل عروسك و مي‌شود
ظاهرش در كه طراحي‌مي‌شد چنان بايد مي‌كند ايفا را بدجنس مرد يك نقش
براين را فكهايش گونه‌هاو چشمهايش ، بنابراين.شود مشخص مسئله اين
و مطالعات براساس او بدن لاغري انتخاب حتي.كرديم طراحي مبنا
داراي‌چند اصلي عروسكهاي معمولا و.است بوده داشته‌ايم كه تجربه‌هايي
اغراق...و اخم گريه ، خنده ، مثل هستند متفاوتي حالتهاي در متفاوت سر
شخصيت درون انتقال براي پيشاني و چشمها به‌خصوص عروسك چهره اجزاء در
اهميت حائز نيز موها طراحي حتي كار دراين.است بيننده به عروسكها
براي دارد امكان حتي جواهر دركوه بچه‌ها مثل موارد بعضي در.است
.دارد عروسك حالت به بستگي اين كه.نشود گذاشته گوش عروسكها
نهايي تائيد با عروسكها ساز و ساخت و چهره لباس ، طراحي البته
كار يك عروسكي فيلم يك ساخت گفت بايد اما مي‌شود انجام كارگردان
.است گروهي
چيست؟ شما كار در مشكلات
تقصيرفرد قضيه اين و بسازيم حداقل با كه گرفته‌ايم ياد تجربه به
.نيست ارگاني و نهاد يا بخصوص
آن ، قابليت به‌خاطر ما و مي‌آيد خارج از (مدريت) مجسمه‌سازي خمير هنوز
مواد تامين مسئله همين از مشكلات بقيه.داريم احتياج خمير اين به
.مي‌شود ناشي اوليه
كرديد؟ جواهركار عروسكهاكوه ساخت و طراحي روي مدت چه
و لباسها هم و ساختيم را چهره‌ها هم كه كردم كار ماه هشت حدود
مي‌آمد به‌دست طراحي اولين با چهره‌ها اوقات گاهي فاصله اين در.بدنها
مناسب اندام و چهره تا مي‌كشيد طول مدتها موارد بيشتر در اما
دارد را اول نقش چون اصلي چهره هميشه.مي‌آيد به‌دست نقشش با عروسك
.مي‌برد زمان بقيه از بيشتر
انجام‌داديد؟ چگونه را كردن صحبت هنگام عروسكها چهره تغيير
وضعيتهاي در پنج‌سر تا چهار شخصيت هر براي شد گفته كه همان‌طور
فيلمبرداري هنگام عروسكها سرهاي تغيير با كه مي‌شود ساخته چهره مختلف
سردرويش اماميشود القاء زدن حرف هنگام چهره تغيير احساس تك‌فريم
.شد طراحي ديگري به‌گونه
مدريت خمير جنس از فك اين و سر تمام كه بود متحرك فك يك داراي درويش
در عروسكها دنياي به قمست‌ورود در درويش زدن حرف هنگام.شد ساخته
در تغيير به‌خاطر همچنين.مي‌كرد حركت يك متحرك فك فريم ، يك برداشت هر
روش دو اين تركيب كه شد ساخته نيز درويش براي متفاوت سر چند ابروها
.مي‌آورد به‌وجود را درويش حالت تغيير و كردن اخم تصور
است؟ جنسي چه از عروسكها موهاي
موي‌سر.دارد به‌خصوصي زبري كه دستش كنار قسمت از.است سمور موي از
سر طبيعي موي مثل تا مي‌شود چسبانده به‌جلو سر پشت از تكه‌تكه عروسكها
مراحل در آنها كردن آرايش در موها ، به‌حالت شناخت.آيد به‌نظر انسان
خيلي بايد عروسك سازنده و طراح يك درواقع.دارد زيادي اهميت مختلف
كمي حتي و مجسمه‌سازي آرايشگري ، خياطي ، روانشناسي ، مثل بداند چيزها
.باشد مفيد عروسكي فيلم ساخت گروهي كار يك در تا غيره و كفاشي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام