شماره 1017 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 14 يكشنبه 24
ميشوند؟ ناهنجار والدين كدام فرزندان
دختر فرزند كه مادراني فرزندان بر آن تاثير و والدين رواني مشكلات
جنسيت دختر ميشوند موجب ميكنند توجه بيشتر پسران به و ميكنند طرد را
مطلوب طريق اين از تا انگارد پسر را خويشتن و كند انكار را خود
شود والدينش
توان از خارج حدكه از بيش انتظارات دليل به وسواسي مادر و پدر
مينمايند دلهره و دچاراضطراب را كودك است ، بچه سن و هوشي
بچه ، به پولدادن توسط ميكنند سعي بار هر كه پرمشغلهاي والدين
محبت جاي پول ميشوند كنندموجب جبران كودك براي را خود نبودنهاي
پول برداشتن به اقدام بيشتر محبت كسب كودكبراي و بگيرد را والدين
.آورد بدست محبت تا ميكند
اشاره
كودك شدن فراينداجتماعي.است اجتماعي نهاد اساسيترين خانواده
و خصوصيات از بسياري كودكان.شروعميشود خانواده از بار نخستين
از تاثيرپذيري.ميگيرند والدين از را خود وارزشهاي افكار همچنين
و كمبودها و ضعف و نشده محدود مثبت ويژگيهاي كسب به تنها والدين
اين.ميشود منتقل كودكان به نيز والدين ناهنجاريهاي و بدخلقيها
بحث مورد رواني بهداشت كارشناس مقدادپور خانم سوي از مطلبي در مسئله
.است گرفته قرار
اين در كه وخصوصياتي است كودك شخصيتي و ذهني رشد دوره كودكي دوران
خواهد او آينده رفتار در موثري نقش.ميدهد شكل را كودك شخصيت سن
شخصيت با كودك همانندسازي درنتيجه خصوصيات غالبااين.گذارد
احترام كودكان به كه محبت با مادر و پدر وجود.ميگيرد صورت والدين
شخصيت يك پرورش و رواني آسايش اعتمادبهنفس ، ايجاد موجب بگذارند
روند در رفتاري ضايعه هرگونه چنانچه اما.ميگردد كودكشان در مستقل
سركش ، روحي جز شود وارد او بر محيط و والدين طرف از كودك شخصيت رشد
در آن اثرات كه گذاشت نخواهد بجا كودك در بيمار و ناآرام رواني
.ساخت خواهد متاثر نيز را اجتماع آينده ،
خود فرزندان به اشكالگوناگون به را خويش اضطراب كه مضطربي مادران
كودك در را وسواس و بيقراري رواني ، زمينههايفشار ميدهند ، انتقال
ودرنتيجه فرزند جدايي ترس از ناشي كه مادر اضطراب.فراهمميكنند
مادر به فرزند عاملوابستگي ميتواند ميگردد خود به كودك چسباندن
مدرسه به رفتن درمقابل كودك مدارس ، هنگامشروع دليل همين به و شود
ناچار به و ميشود مواجه مادر تنبيه با نيز طرفي از ولي ميكند مقاومت
مقابله قدرت و شده ، ضعيف كودك در اعتمادبهنفس درنتيجه ميكند اطاعت
زندگي نيز آينده در و ميدهد دست از را زندگي حقيقي مسائل با
ديده موارد بسياري در مثال بعنوان ;داشت خواهد پيشرو را انگلواري
درنظر او بالاي سن را خويش آينده همسر انتخاب ملاك آقا فلان كه است شده
در مادر همچون وسيله اين به همسرش كه مينمايد تصور زيرا ميگيرد ،
.كرد خواهد حمايت او از مشترك زندگي
خانه در را خود و باشد تندخو و خشن فردي اخلاق ، نظر از مادر اگر
از الگوپذيري در را فرزندانش رفتار اين دهد ، جلوه شوهرش از بالاتر
رفتار همانندسازي دليل به كه دختران خصوصا ميكند ، مشكل دچار مادر
زندگي براي مناسبي زن آينده در مسلما شرايطي چنين تحت مادر با خويش
.بود نخواهند زناشويي
توجه و لطف رامورد پسران نموده ، طرد را دختر فرزند كه مادراني
خود گمشده جستجوي به مادر بهمحبت نياز دليل به دختر ميدهند ، قرار
خويش از بهتر مراتب به را برادرانش وضع آنجاكه از و ميپردازد
.ميانگارد پسر را خويشتن و كرده انكار را خود جنسيت ناخواسته ميبيند
هنگام وقتي ولي است والدين مطلوب نيز او كند احساس طريق اين از تا
پي ظاهري تغييرات و هورمونها ترشح درپي جا همين در درست ميرسد ، بلوغ
.ميگردد هيستريك شخصيت يك دچار و ميبرد خويش واقعي جنسيت به
تا ميگردند ميكنند ، باعث طرد را خود فرزند جنس دو هر كه مادراني
و كنند انتخاب را ديگري الگوهاي كمبودهايخويش جبران براي فرزندان
دزدي ، ازقبيل ضداجتماعي رفتارهاي دچار غلط الگوپذيري بهدليل چهبسا
و گوشهگيري اضطراب ، دچار حتي يا و شوند ، غيره و بزهكاري دروغگويي ،
.بشوند ديگران از گزيدن دوري
مسائل و حاملگي ندارند ، از قبول را خويش بودن زن صفات كه مادراني
در را زن نقش يا و هستند خويشدلخور زنانه دورههاي فيزيولوژيكي
خود دختران به را نگرش و فكر طرز همين.نميپذيرند همسرداري و اجتماع
دچار مادر افكار تاثير تحت ناخودآگاه نيز دختران ميكنند ، القاء
وظايف انجام در ناكافي مسئوليت احساس شدن ، مادر از ترس نارس ، شخصيتي
طريق از حالات همين بعدها و.ميشوند رواني كشمكشهاي چنين و مادري
و گذاشته اثر آنان باروري حتي و هورموني غدد و جسم روي خودكار اعصاب
.ميكند تني -رواني مسائل دچار را آنها
توان از خارج حدكه از بيش انتظارات دليل به وسواسي مادر و پدر
زيرا) مينمايند دلهره و اضطراب دچار را كودك است ، بچه سن و هوشي
امر همين (باشد دارند انتظار او از والدين كه آنطور ميخواهد كودك
.ميآورد بوجود كودك در را پرخاشگري اضطرابي ، حالتهاي زمينه
و ندارد برايشان مفهومي چندان انضباط و نظافت و نظم كه والديني
و قوانين نيز كودك مسلما هستند بيتوجه قبيل اين از مسائلي نسبتبه
مشكل با آينده در خويش اجتماعي رفتارهاي در و نياموخته را مقررات
.شد خواهد روبرو
به جديد نوزاد تولد مواقع در خصوصا كه داريم را بيتجربهاي مادران
دوران تحريكپذيري و خستگي وقت ، كمي نوزاد ، به حد از بيش توجه دليل
محبت كمبود شرايط اين در كودك.ميكنند توجه ديگر كودك به كمتر نقاهت
او به توجهي ديگر والدينش ميبيند او زيرا ميكند احساس را شديد
سن هرچه البته.برميانگيزد را او حسادت احساس امر همين و ندارند
و انگشت مكيدن ادراري ، شب لجبازي ، خشم ، حسادت ، باشد ، كمتر كودك
.ميشود مشاهده بيشتر او در قبلي لذتبخش دوران به برگشت
و مثبت عواطف دادن نشان در چه كه احساساتي و هيجاني والدين
باعث ميدهند ، خرج به عمل شدت فرزندان شتم و ضرب در چه و علاقهمنديها
كه بچههايي مثال بعنوان.ميشوند فرزندانشان در رفتاري مشكلات بروز
همه دارند ، ناسازگاري و ميزنند ميگيرند ، گاز را خود همبازيهاي
.كردهاند كسب خود والدين از را بودن بد خصيصههاي
فرزند از مادردائما و پدر خانوادهها ، قبيل اين در:متوقع والدين
چيزي دارند ، فرزندانشان از كه درقبالانتظاراتي حاليكه در طلبكارند
ميگردند موجب بلكه.نميكنند ارائه كودك به شخصيت و محبت ، احترام از
قبيل اين در.باشد داشته ديگران به متكي و ضعيف شخصيتي كودك
فرار خانواده از محبت بدنبال فرزندان است شده ديده حتي خانوادهها
كنند ، جبران وسيله اين به را نداشته محبت تا ميكنند ازدواج و كرده
زمينه در كه مشكلاتي يا و همسر به آنها حد از بيش وابستگي حاليكه در
و ميكند زيادي اختلافات دچار را آنها ميآيد پيش ايشان براي ازدواج
.ميآورد فراهم را اجتماع نسبتبه انتقامجويي و خشم زمينه چهبسا
درمقابل و ميشمارند ناتوان حد از بيش را خود فرزندان كه والديني
والدين طرف از دستي حركتي هر در و ميكنند مقاومت آنها رشد و استقلال
كسب جهت فرصتي كودك براي ديگر ميشود ، دراز فرزندان به كمك جهت
مدرسه وارد كودك وقتي دليل همين به و نميگذارد باقي شخصي تجربههاي
در دردناكي تجربههاي با نياموخته چيزي زندگي واقعيات از چون ميشود ،
.ميشود روبرو خانه از خارج
خود نبودنهاي پول دادن بوسيله ميكنند سعي بار هر كه پرمشغله ، والدين
كودك.ميگيرد را والدين محبت جاي پول كمكم كنند ، جبران كودك براي را
پول برداشتن به اقدام بيشتر محبت كسب براي خانوادههايي چنين در
محيطي و فرهنگي فقر دچار كه والديني.آورد بدست محبت تا ميكند
قرار فراوان آموزش تحت مدرسه محيط در اگر حتي كودكانشان هستند ،
تطابق عدم مشكلات دچار ميشوند ، خانواده محيط وارد مجددا چون گيرند ،
.ميگردند خانواده يا اجتماع و مدرسه محيط بين
كه 70 ميدهد مراجعيننشان از رواني بهداشت واحد اخير ساله چند آثار
و والدين رفتار خانوادگي ، زمينهمشكلات در دانشآموزان مشكلات درصد
وسواسي ، والدين منفي رفتارهاي پذيرش عدم خصوصا.پرخاشگريهاست
ميباشد300 والدين مجدد ازدواج و اعتياد طلاق ، خانوادگي ، اختلافات
.است كودكان خود مشكلات و مدرسه با رابطه در نيز مانده باقي درصد
بنظر پيشنهادضروري دانشآموزان 2 ميليوني جمعيت 17 به توجه با
:ميرسد
نيروهاي آوردن فراهم و جامعه سطح روانيدر بهداشت واحدهاي گسترش -1
.كنند استفاده غيردارويي درمان شيوههاي از كه كارامد انساني
تشكيل مرزي راكودكان كشور دانشآموزان درصد اينكه 4 به توجه با -2
ميشوند مشكل دچار تحصيل لحاظ از مدارسعادي در مسلم بطور كه ميدهند
مدارس اين از مقداري مدارس ، تاسيس روند گسترش به توجه با است بهتر
اين تا.دهيم اختصاص مرزي دانشآموزان دادن قرار پوشش تحت براي را
نيز آينده در و نشوند سرخورده درس از مدرسهاي پائين سنين در كودكان
ميتوان گروه اين تواناييهاي تقويت با.نباشند سرگردان اجتماع در
.ببرد بالا را آنها بازدهي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام