شماره 1021 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 20 شنبه 30
اينجاست پابلو
آثارپيكاسو نمايشگاه برپايي بهانه به
بيش شخصيت ، پيكاسو است معتقد مشهورسينما كارگردان آيوري جيمزo
.كرد نظري‌ابراز درباره‌اش بتوان كه اسرارآميزاست حد از
مدرن هنرهاي موزه در پيكاسو آثار از جديدي نمايشگاه اخيرا:اشاره
و شده منتشر هنرمند اين درباره كتابي همچنين.است شده برپا نيويورك
ترتيب اين به.شده‌اند ساخته تئاتر و سينما در او زندگي براساس آثاري
باره اين در.است جهان هنرمندان بحث‌انگيزترين از يكي هنوز پيكاسو
ترجمه با كه است نوشته مقاله‌اي تايم مجله هنري منتقد پالاگنز پيتر
:مي‌آيد پي در خارجي رسانه‌هاي واحد
پيكاسوبرگزار آثار از كاملي نيويورك‌نمايشگاه مدرن هنرهاي موزه
ادامه (شهريور هفتم و بيست) سپتامبر هفدهم تا او آثار نمايش و كرده
مي‌كند ترسيم چهره‌اي نام‌پيكاسو به جديدي كتاب همچنين.داشت خواهد
توسطديويد كه پيكاسو از عكسهايي آن در كه شده منتشر تازگي به
تئاتري نيز مارتين استيو.رسيده‌اند چاپ به شده گرفته دونكس داگلاس
طنز نمايشنامه اين.است برده صحنه روي آگيل لاپين در نام‌پيكاسو به
همچنان آن نمايش كه است اينشتين و پيكاسو ميان جالبي ملاقات درباره
پيكاسو نقاشيهاي براساس كامپيوتري برنامه يك همچنين.دارد ادامه
تبديل با برنامه اين در.دارد نام سيام كه‌خيابان شده ساخته
به را تعاون و همكاري تا شده تلاش انيميشن شكل به پيكاسو نقاشيهاي
جاري سال پائيز در اينها تمام بر علاوهبياموزند ساله سه كودكان
به پرده روي هاپكينز بازي‌آنتوني با زنده نام‌پيكاسو به فيلمي
.است آيوري - گروه‌مرچنت ساخته آخرين فيلم اينآمد خواهد در نمايش
:پيكاسو:عنوان تحت برنامه‌اي هنر ملي گالري نيز آينده سال بهار
به هنري متفكران و منتقدان آن در كه است داده ترتيب اوليه سالهاي
.مي‌پردازند كارش ابتداي سالهاي در هنرمند اين آثار پيرامون بحث
هنرمندان آثار در هنوز اما.درگذشت سالگي سن 91 در پيش پيكاسو 23
براي.مي‌شود برپا او آثار از نمايشگاههايي و مي‌شود ياد او از دائما
مي‌كند؟ را كار اين چگونه او.دارد وجود دليلي حتما اينكار
او نيز زندگي‌شخصي جنبه از.كنيم رافراموش هنر لحظه يك مي‌توانيم
و نظرات كردو اختيار همسر دو پيكاسو.متفاوت‌بود انساني
كاملا او آثار در نظرات اين و داشت زنان به نسبت خاصي ديدگاههاي
گفته من به مادرم:گفت بار يك پيكاسو ديگر جنبه از.هستند نمايان
پاپ نهايت در شوم راهب اگر.شد خواهم ژنرال بشوم ، سرباز من اگر است
يك پيكاسو.شدم تبديل پيكاسو به و نقاش يك من عوض در.شد خواهم
داشت دانشگاهي تحصيلات كه بود رئاليستي شد ، فرانسوي كه بود اسپانيايي
و شد ، پيشقدم آن خلاف سبكي ايجاد و شيوه اين به دادن پايان در اما
.گذاشت بجا خود از ثروت دلار ميليون كه 260 بود كمونيستي
به.مشكل‌داشت يك تنها او:درباره‌اش‌مي‌گويد پيكاسو نوه اليور
بازي مرگ با است‌كه اسپانيايي فرهنگ از اين‌بخشي.مي‌كرد فكر مرگ
كه دونكن.مي‌دهند انجام اينكاررا كوريدا در كه مي‌كنند ، همانطور
روزي كه مي‌آورد ياد به است گرفته عكس پيكاسو از بارها دهه 1950 در
خيره قديمي نقاشي يك به كه حالي در برخورد او به پيكاسو كارگاه در
حركت سرش دور عجيب مخلوقاتي كه بود زني تصوير نقاشي بود شده
تاكنون كه است نقاشي غمگين‌ترين اين:گفت او به دونكن.مي‌كردند
.اولگاست تصوير اين نمي‌داني ، تو مگر:داد جواب پيكاسو.ديده‌ام
در و بود رفته سوئيس به آن‌زمان كه‌در است پيكاسو اول همسر اولگا
از روح نيز بودند شناور هوا در كه موجوداتي.مي‌كرد زندگي آسايشگاهي
بزودي كه زني به مي‌كردند ، نگاه پائين به كه بودند اولگا گسيخته هم
با اما نكشت ، را اولگا پيكاسو.مي‌گذشت در سرطان به ابتلاء اثر در
پيكاسو زندگي وارد كه زناني تمامشد او بدبختي باعث او گذاشتن كنار
سال در پيكاسو.بودند مشكل همين دچار گيلوت ازفرانسيس غير به شدند
بيوه.كرد خودكشي سال همان او و گذاشت كنار را نوه‌اش‌پابليتو 1972
.كرد خودكشي سال 1986 در نيز پيكاسوژاكلين
درباره ساخت‌فيلمي از ابتدا نيز سينماجيمزآيوري مشهور كارگردان
انسان هر درباره فيلم‌ساختن كه بود معتقد او.استقبال‌نكرد پيكاسو
بسيار كه مجسمه‌سازان نقاشان‌و ويژه به است مشكلي متفكري‌كار
و شاداب بسيار را او شخصيت كه پيكاسو مرگ و زندگي درام اما.متغيرند
شخصيت:مي‌گويد وي.كرد جلب خود به را او توجه مي‌دهد جلوه جادويي
.كرد ابراز نظري درباره‌اش بتوان كه است اسرارآميز حد از بيش پيكاسو
بازيگري او.گرفت بهره استعدادهاپكينز و هوش از مي‌بايست بنابراين
ظاهري لحاظ از.كرد تصوير خوبي به را بي‌ثبات شخصيت اين كه است بزرگ
سينه‌اش قفسه و گردنش سرش ، دارد ، پيكاسو به زيادي شباهت نيزهاپكينز
زيادي استفاده گريم از فيلم در ما دليل همين به اوست مثل درست
.نكرديم
مهم‌ترين‌هنرمندان و موثرترين از سه‌تن.مي‌گرديم بر مدرن هنرهاي به
كار يك به را دوشامپ‌هنر.هستند پيكاسو ، دوشامپ‌ووارهول قرن
گانگي دو ووارهول كرد تبديل روشنفكرانه باارزش و معمولي
با اماپيكاسو.كرد تبديل متداول هنري موضوع يك به را دوشامپ
اغلب و دشوار مدرنيسم توانست خود كوبيسم سبك نقاشيهاي از استفاده
پيكاسومجسمه‌سازي كه مي‌كنند اعتراض افراد بعضي.كند ابداع را زشتي
ازجورج را خود كوبيسم نظرات نقطه و است گرفته كار به را آفريقايي
چيزي وقتي:مي‌گويد پيكاسو افراد اين به پاسخ در.است دزديده باروك
نگهداشته زنده را او هنر آنچه.مي‌دزدم من دارد ، وجود دزديدن براي
مرموز هنرمند براي كه چيزي است ، شيطان كودكي بي‌رياي و خالص روح است
.مي‌رسد نظر به غريب ما ، تكنولوژيك پيشرفتهاي از پر قرن
و نگاه كه است شده پنهان نقاش‌چيزي هر وجود اعماق در تقريبا
.مي‌كند نمايان پارچه روي بر متفاوت به‌شيوه‌اي را خاص شخص آن احساس
حدود 230 دراست شخص هر توانايي براي امتحان نوعي متفاوت شيوه اين
شكل است ، آمده در نمايش به نيويورك معاصر هنرهاي موزه در كه اثري
خوبي به و مي‌كنند ارائه ازپيكاسو واضح تصويري خوبي به نقاشيها
موزه متصدي روبين ويليام.مي‌گذارند نمايش به را او معيارهاي
كشيده نقاشي مدل روي از تابلوها درصد ده از كمتر شايد:مي‌گويد
استفاده با كه هستند آنهايي تابلوها واقعي‌ترين اوقات بيشتر.شده‌اند
.شده‌اند ترسيم ذهن از
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام