شماره 1021 چهارم ، سال ژوئيه 1996 ، تير 1375 ، 20 شنبه 30
!شوم تجديد كه نميشد باورم اصلا
:دانش كار دبيرستان اول سال دانشآموز م-ثريا
خودشان قبلا آنها ميكنند ، پيدا را سخت سوالهاي ميگردند معلمها
.نيستند بلد بچهها بيشتر را قسمت كدام ميدانند بودهاند ، دانشآموز
چنين.ميرفتند رژه چشمانش جلوي در ديگري از پس يكي و 9 نمرههاي 8
چشمانش به گستاخي با نمرهها اما ، برگرداند روي.نداشت امكان چيزي
خفه گلويش در صدا كرد احساس.بزند فرياد ميخواست.بودند زلزده
خارج دهانش از را صدايي بود قادر كمتر ميكرد تقلا بيشتر هرچه شده ،
.كند
و علي قيافه بدتر همه از.بود سردي از حاكي كه ديد را معلمش چهره
يه:ميگفتند او به پوزخند با كه بود كلاس تنبل دودانشآموز مسعود
.ميشد سختتر برايش ماجرا اين تحمل لحظه به لحظه.توكوزه ميري وري
مسعود و علي برصورت تا كرد مشت را دستهايش تمامتر چه هر قدرت با
دماغش.پريد خواب از زد ، مسعود چانه توي را مشتاش محكم وقتي.بزند
جنگ مگر:گفت او به و آمده سراغش به سراسيمه مادرش.ميآمد خون
كه هم حالا ميپيچي ، خودت به هيميكنم نگاه بهت ساعته نيم ميكني؟
بريم هم با كه بشور را صورتت و دست بروخوني بادماغ شدي ، بيدار
.روبگيريم كارنامهات و مدرسه
دانشآموز يك روياي
از برخي.است شده داده دانشآموزان تحصيلي كارنامه است هفتهاي چند
جبراني كلاسهاي به برخيشدهاند تجديد برخي و شده قبول دانشآموزان
در كه است كساني با ما سخن روي.تقويتي كلاسهاي به برخي و رفت خواهند
دانسته مقصر را خود گاه دانشآموزان اين.ميكنند شركت جبراني كلاسهاي
دانشآموزان اين سراغ بهميدانند وضعيت اين علت را ديگري دلايل گاه و
.ميكنيم سوال باره اين در آنها از و رفته
ميكند ، معرفي دبيرستان دوم سال دانشآموز م-حسين را خود كه نوجواني
:ميگويد ما سوال به درپاسخ
احساس.بودم نشده تجديد حالا تا.شوم تجديد كه نميشد باورم اصلا o
.دارم خودم نسبت بدي
سعي كه حالي در ميشد ، خارج كلاس در از شتابان كه ديگري دانشآموز
داديم اطمينان او به كه زماني ندهد ، در تن ما با مصاحبه به داشت
به پاسخ در داريم ، او از كوتاه سوال يك فقط و نمينويسيم نامشرا
:گفت ما سوال
آنكه با.كند درك را ما وضع نميتواند باشد ، نشده تجديد كسي تا o
به دلسوزيها و دلداري همين اما ميدهند دلداريام ظاهر به خانوادهام
و ارزش شده ، خالي پايم زير يكهو كردم احساس ميكند ، ناراحت شدتمرا
.است رفته بين از اعتبارم
كرد ، معرفي راهنمايي سوم سال دانشآموز ش ليلا را خود كه نوجواني دختر
چاپ روزنامه در او از عكسي و نشود فاش نامش داشت اصرار كه حالي در
:گفت بغضآلود و لرزان صدايي با نشود ،
در.نخواندهام درس من ميكنند فكر آنها.ميكشم خجالت خانوادهام از o
.نگرفتم خوبي چرانتيجه ميكنم تعجب ولي كردم تلاش من كه حالي
:داد ادامه شديم ، جويا را علت او از وقتي
بدهند مرا زندگي هزينههاي كنم درخواست والدينم از ميتوانم چطور من o
كه زماني بگويم آنها به نميشود رويم.دهند گوش من حرفهاي به وهم
جزيي مسائل سر بر و ندارند را همديگر احترام مادرم و پدر
به كاشبخوانم درس خوب نميتوانم من دارند مگو و بگو خانوادههايشان
وجنجال جار وقتي.نبودم جنجال و جار اين شاهد و (بودم) نيامده دنيا
ميان در بچهها مسئله اگر:ميگويند آنها از كدام هر مييابد خاتمه
.كنند زندگي هم با هم روز يك حتي نبودند حاضر نبود
وسط به ميكرد ، گوش او صحبتهاي به كه حالي در دانشآموز ، همين دوست
:گفت و پريد او صحبت
ماه يك اين حداقل بگوييد ليلا خانواده به شما ميگوييد راست اگر o
من.بياورد خوبي نمره ليلا ميدهم قول من.بگذارند جگر روي دندان
نزاع هم با آنها كه بار هر.هستم ليلا صبور وسنگ او دوست نزديكترين
كند تحصيل ترك خواسته بارها و است خودش آينده نگران ليلا ميكنند ،
.شود بدتر اين از وضع ميترسد اما
سعادتيان زهره را خود شديم ، جويا خودش به راجع ليلا دوست از وقتي
:داد ادامه خودش بمانيم منتظر بيآنكه.كرد معرفي
.آوردم كم وقت امتحان سرجلسه ميكنم فكر.آوردهام تجديد يكي من o
قبلا مسئلهها نوع اين از.گذاشتم مسئله دو يكي حل سر بر زيادي وقت
چندين اما كردم هم حل.كنم حل سريع ميتوانم كردم تصور بودم ، كرده حل
وقت گفتند دفعه يك.كنم اصلاح و زده خط حلهارا راه شدم مجبور بار
.ميآورم خوبي خيلي نمره بعدي امتحان در هستم مطمئن.است تمام
معرفي م ثريا را خود كه دانشآموزي دانش ، كار دبيرستانهاي از يكي در
:گفت چنين كرد ،
سخت سوالهاي فقط ميگردند معلمها من نظر به.هستم اول سال دانشآموز o
كدام ميدانند بودهاند ، دانشآموز خودشان قبلا آنها.ميكنند پيدا را
.ميدهند سوال قسمتها همان از درست نيستند ، بلد بچهها بيشتر را قسمت
كتابهاي كه حالي در دبيرستان ، همين دوم سال دانشآموز اسكندري شميم
:گفت ميكرد ، جابجا را كلاسورش داخل
و باخواهش.ديررسيدم دقيقه حدود 20.شدم امتحان جلسه وارد دير من o
وارد بهانهاي و عذر هر به امتحان جلسه مسئول و ناظم و مدير از تمنا
سر.رانميديد سوالها خوبي به چشمهايم.بودم نگران و مشوش خيلي.شدم
از پسكنم حل نتوانستم مسئلهرا سه دوبودم كرده پيدا عجيبي درد
را توضيحاتي جلسه مسئول امتحان ، ابتداي در شدم متوجه امتحان پايان
همين نبودم جلسه ابتداي در چون متاسفانه.است داده دانشآموزان به
.نميدانستم نيز را توضيحات
بيميلي با خودش گفته به هنرستان سوم سال دانشآموز احساني مجيد آقاي
:ميگويد ما سوال به پاسخ در وي.ميكند شركت جبراني كلاسهاي در
بس از امتحان سرجلسه.ميشدم تجديد نبايد.آوردهام تجديدي يك من o
تا آيند مي مدير و ناظم انگار.ميشود گيج آدم زنند مي مختلف حرفهاي
محرومش امتحان از كند تقلب كه هر:كنند اعلام ترسآور باصداي
ا روز من براي.ميدهيم صفر را نمرهاش بخورد ، تكان كسي اگر.ميكنيم
بار يكميكنند فرمايش خرده هم سر پشت.است بدي خيلي روز متحان ،
سياه خودكار با ميگويند ديگر بار ننويسيد ، قرمز خودكار با ميگويند
ننوشته ، را اسمش دانشآموزي هر ميگويند نگذشته دقايقي هنوز ننويسيد ،
سربرگ زير و كادر داخل كه ميگويندهر بعدي امتحان در ميدهيم ، صفر
يالا نمانده ، وقت به چيزي ميكنند اعلام.ميدهيم صفر بنويسد ، چيزي
از ميگيريد ، را ما وقت چرا نيستيد ، بلد كه شماها كنيد ، عجله تنبلها
.ميدهند ديگري توضيحات پارازيتدار و خراب بلندگوي صداي با طرف آن
پنج چهار ، و ميشد معرفي كلاس همكلاسيهادانشمند سوي از كه دانشآموزي
سرگرم بودند ، زده حلقه دورش به اشكال رفع براي دانشآموزان از نفر
پاسخ در او.كرد معرفي مهر شايان فريبا را خودش.بود شيمي مسئله حل
:گفت ما سوال به
تا سرشب از اجبار به.داشتم شده تلف وقت مقداري.آوردم بدشانسي من
كردن ، تركيب ميكردم ، حل سوال ميكردم ، مرور را درسها امتحان شروع
زماني.كردم دوره چندبار را تشريحي توضيحات و نويسي فرمول نامگذاري ،
احساس سوالها باديدن كردند ، پخش را امتحاني سوالهاي جلسه ، سر كه
تعريفها ازكنم حل نميتوانم اما آشناست سوالهابرايم آنكه با كردم
احساس كه بودم نرسانده پايان به را كار اين هنوز ولي كردم شروع
نيمه را كار.بودم مسئلهها نگران ديگر سوي از.داد دست من به خستگي
خوبي به را اول مسئله هنوز.رفتم مسئلهها سراغ به و كرده رها تمام
به.بود كرده اشغال را ذهنم نويسي فورمول مطالب كه بودم نكرده حل
بگويم چه.افتادم مسئلهها ياد به.رفتم نويسي فورمول سوالات سراغ
آن براي مناسبي حل راه نتوانستم جلسه از قبل كه مسئلههايي برايتان ،
چه وليميكردم پيدا را آنها حل راه امتحان جلسه در حالا كنم ، پيدا
از هنوز.بودم شده درگير بدجوري.بود ديگري چيز امتحان سوال فايده ،
باقي وقت ديگر ساعت نيم:كردند اعلام كه بودم نشده خلاص درگيري اين
به.كنم شروع كجا از نميدانستمرفتم تعريفها سراغ به عجله با.است
همه كه بودم شده آنقدردستپاچه خلاصه.رفتم تشريحي توضيحات سراغ
مسئلههاي حل فرمولنويسيناتمام ، ناتمام ، تعريفهاي از بود پر برگه
اينبرگه به حتما بودم معلم جاي به اگر هم بد دردسرتان چهناتمام
.بود داده كه 9 نكند درد دستش هم باز.ميدادم صفر
دوستش صحبت كه حالي در بود ، مهر شايان كنار در كه ديگري دانشآموز
در اوكرد معرفي پرهيزكار سهيلا را خود ميداد ، گوش خوبي به را
:داد توضيح چنين دوستش ادامهصحبتهاي
.ميخواندم دستور و فارسي نظير شفاهي درسهاي مثل را شيمي هميشه من o
متوسط نمره اما نميگرفتم عالي نمره.بود سادهاي درس برايم شيمي
كه شدم متوجه امتحان جلسه سر بار اين.نداشت چنداني كار گرفتن
خط دو يا يك بودم بلد فقط را مسئله هر.كنم حل را مسئلهها نميتوانم
بار اولين براي متاسفانهبرسم جواب به نميتوانستم و بنويسم حل راه
.ندارد فايدهاي زياد مرور و پرخواني درسها از برخي در فهميدم كه بود
حلها راه ميكردم سعي فقط.كنم حل را مسئلهها بايد نميگفت من به كسي
كه بار اين اميدوارمكنم حفظ و بخوانم رو از فارسي كتاب مثل را
.بياورم امتحان در خوبي نسبتا نمره فهميدم ،
:ميگويد راهنمايي سوم سال دانشآموز م صولت شهرام
بازيگوشي ميگويند من به مدام خانوادهام.آوردهام تجديد تا دو من o
به وگرنه.ميگوييم خودت عاقبت و آخر براي ما بخوان ، درس.نكن
خودت سر به بزني گلي هر.نخواني يا بخواني درس كه مامربوطنيست
.شدم تجديد هم پارسال.نميگيرم نتيجه اما ميكنم منتلاش.ميزني
اما.ميخوانم باشد ، خواندن به بنا اگر.دارد كارمعيب كجاي نميدانم
.نميآورم تجديد سالها بعضي و ميآورم تجديد سالها بعضي چرا نميدانم
دست در خودكار يك و دفتر يك فقط كه ديگري دانشآموز محمدي حسين
:ميگويد نيست ، لازم درسي كتاب آوردن آيا ميپرسيم او از وقتي دارد ،
را حرفها اين من.ميگويد را كتاب حرفهاي معلمدارد فايده چه كتاب o
.ميخوانم خودم جزوه همين از و مينويسم
كتاب از بينياز را خود كه شده باعث چيزي چه ميكنيم سوال او از وقتي
:ميگويد ما جواب در بداني ،
اول از هميشهدرنميآوريم سر ما كه نوشتهاند جوري يك را كتابها o
.مينويسيم هم ما ميگويند هم حالا مينوشتيم ما و ميگفتند ما به معلمها
.است كتاب از راحتتر جزوه
:ميگويد چوب صنايع رشته هنرستان ، دوم سال دانشآموز نسب زارعي علي
را كه هر باشند داشته دوست.ميكنند بخواهد دلشان كاري هر معلها o
در سرما را دليشان دق اونها.كنند تجديد را كه هر و كنند قبول
.بيخيالم من هم خاطر همين به.ميآورند
علت و تجديدشدن مورد در را دانشآموزان صحبتهاي و حرفها
دانشآموزان ميشود باعث كه شديد آشنا موقعيتهايي با و خوانديد تجديدي
راهنماييها از برخي كرد خواهيم سعي اينجا دركنند كسب بهتري نمره
.دهيم ارائه (معلمان و والدينشان) دانشآموزان نظر از استفاده با را
و شدن تجديدباشد مفيد دانشآموزان از دسته اين براي بتواند شايد
بپذيرد دانشآموز بايد را واقعيت اين.است واقعيت يك آوردن كم نمره
كسب را تواناييها و قابليتها برخي بهانهاي ، و توجيه هر جاي به كه
استفاده آن از و انداخته كار به را موجود تواناييهاي برخي و كند
.نمايد
به اگربداند و نميداند را چيزها دانشآموزبسياري هنوز متاسفانه
خارج وي حدودامكانات از كند ، عمل اگربخواهد و نميكند عمل آن
قائل چنداني ارزش تغذيهمناسب براي بسياريازدانشآموزان.است
اينتغذيه تامين و تهيه شوند آنقائل براي ارزشي اگر و نيستند ،
چگونه دانشآموزاننميدانند از بسياري هنوز.است خارج آنها عهده از
و دلهرهها نگرانيها ، با چگونه يابند ، حضور جلسهامتحان سر بايد
سرجلسه در را خود وقت چگونه بيايند ، كنار امتحان سرجلسه ناراحتيهاي
.كنند تنظيم امتحان
برايامتحانچگونه ، كي نميدانند مواقعدانشآموزان از بسياري در
درسي مطالب تا ميكنند زيادي گرچهتلاش.كنند مطالعه را چهمطالبي و
است ضروري يادگيري ، از پس كه ندارند چنداني توجه اما ، گيرند فرا را
.دهند پاسخ آن به و درآورده سوالي شكل به را آموختهها اين
برنامه داراي بايد درسي برايآمادگي نميداند دانشآموز هنوز
استراحت ، درس ، شامل كه روزانه برنامه تنظيم ميكنند فكر بعضيها باشد ،
هر ميدهند ترجيح !ميآيد شمار به لوكس حرفهاي جزء است سرگرمي و بازي
!آيد خوش آيد پيش هرچه...بخوانند درس آمد پيش فرصتي موقع
اين ميآيدو سوال چند كتاب بخش فصليا هر از نميداند دانشآموز
ارزيابي خودرا امتحان از قبل نيست دارد ، قادر نمره چند سوالات
شده اونوشته براي درسي كتابهاي اين كه كند درك بايد دانشآموزكند
بهتر پسميگيرند سرچشمه كتابها همين از جزوهها و معلم ، براي نه و
با متناسب و خودش سليقه براساس جزوه تهيه به اقدام او خود كه است
قدم به قدم حوصله و صبر با است كافي.نمايد اقدام خودش نيازهاي
.بپردازد اشكال رفع به مشكل ، بروز پي در و نمايد تعقيب را مطالب
دارد ادامه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام