شماره 1026 ، چهارم سال ، جولاي 1996 مرداد 1375 ، 25 پنجشنبه 4
كرد؟ بايد چه
قسمت - دژكام محمود دكتر با گفتوگو در شهري جامعه رواني بهداشت
آخر
اشاره
-فشارهاياجتماعي با وچگونگيمقابله شهري جامعه رواني بهداشت
محمود دكتر با ما گو و گفت موضوع امروزي ، درشهرهاي زندگي رواني
آن قسمت دو تاكنون كه است بهشتي شهيد دانشگاه روانشناسي استاد دژكام
راهحلهاي و روشها بحث اين بخش آخرين در امروز.است گذشته نظرتان از
.است گرفته قرار موردبحث رواني فشارهاي با مواجهه
فرمولي امتحان استرس با برايمقابله ميتوان آيا دكتر ، آقاي
كرد؟ ارائه
تفكر ، طرز طرز انديشه ، زادگاهچيزماست همه زادگاه خانواده
اينكه كه درخانوادههايي.ارزشگذاري جهان ، طرز ديدن طرز ارزيابي ،
اضطراب اين ميگوييم يقين به ميشوند مضطرب امتحان زمان در كودكان
امتحان براي كه كودكي.ميآورد بوجود كودك در خانواده كه است اضطرابي
نرفته ، بيرون علوم امتحان براي واقع در ميشود خارج خانه از علوم
امتحان اين گرو در چيز همه.داده قرار آزمايش مورد را خود شخصيت
سوالات با فقط شخص كه است اين است مطرح جلسه آن در كه ذهنيتي.است
طريق از كه است خانواده فرهنگي ميراث سوالات اين.نيست روبرو علوم
شده منتقل كودك به زيركانه بهشكل اوقات برخي و رسيده ارث به خانواده
.است امتحان آن گذراندن گرو در بچه مقبوليت و شرافت و عزت.است
تفهيم بايد خانوادهها اين به.نميشود انجام كار توصيه با من بهنظر
.نشود دادنكودكاستفاده جلوه بيارزش يا باارزش براي درس از شودكه
كه شود وارد كودك مغز در سريحفظكردنيها يك شده باعث دروس بودن سنگين
تبديل حافظه ماشين يك به تنها كودك و نخورد بهدردش زياد هم بعدها
.نميداند چيزي رويدادها با برخورد نحوه و زندگي شيوه نظر از و شود
.ميكند غامضتر را مسئله خانوادهها در اضطراب مسئله من اعتقاد به
برود دارند انتظار فقط ندارند ، را بودن آدم انتظار كودك از آنها
را جايي هميشه بايد خانوادهها.برگردد خوب نمره با و بدهد امتحان
.بگذارند باز شدن آدم فرايند براي
ميكنيمكهاسترس مشاهده عينه به هنگامرانندگي در دكتر ، آقاي
چه تخلفات اين از برايجلوگيري ميكند ، بروز تخلفاترانندگي بصورت
كرد؟ ميتوان
سر كه فردي مثلا.ميگيريم قرار فضايي در دررانندگي اينكه براي
و دارد فضا با رابطهاي چه كه نميداند ميكند پياده را كسي راه چهار
كه ميشود راهبنداني باعث نميداند كه دارد ضعيفي اجتماعي قضاوت آنقدر
قضاوت.است بعدي راه چهار آن ديگر سر و چهارراه اين سر آن سر يك
.ميشود كارهايمانسريعتر.ميشويم مضطرب ما وقتي اصولا.دارد ضعيفي
قلمرو به ميتوانيم.ميشود ناشيانه رفتارهايمان ميشويم مضطرب وقتي
دروني امنيت عدم احساس شكلي هر به وقتي.شويم وارد ديگرانفضولانه
اين من نظر.ميزنيم تجاوزگري به دست ناخواسته طور به گاهي ميكنيم
رفتارها به بخواهيم اگر.است لازم جامعهاي هر در دقيق ناظر يك كه است
هر دردهيم نشان (Feed black).خورد باز مردم به بايد بدهيم شكل
نبايد بازخورد اين.كند تصحيح را ديگري اشتباه بايد كس هر جامعهاي
صورت به روز هر كه دارند لازم افراد.باشد خشونت.باشد جريمه حتما
اگر جوامع از برخي در كه ميشود چطور.بشوند خود اشتباه متوجه تكراري
ميدهند گزارش مردم اينكه براي ميرسد پليس فوري پارككني پيادهرو در
دولت بايد.كردهايم دولتي را چيز همه مانداريم را خاصيت اين ما ولي
بكنيم كنترل را يكديگر رفتارهاي كه برسد روزي اگر.بكند را كار اين
.است ايدهآل روز آن
باشند؟ استرس عامل نوجوانان و كودكان براي ميتوانند خانوادهها آيا
در.است مرموز بسيار استرس منابع خانوادهها از بعضي در
خانوادهها اين در.است حادتر است رفته بين از خانوادههائيكهتربيت
سنتي خانوادههاي در.است فردي استقلال كردن دنبالپيدا به كسي هر
غيره و تكروي گمراهي ، را آن اسم.ميشود ديده زياد بسيار رفتار اين
بتوانند افراد كه باشد منبعي يك بتواند خانواده اگر.ميگذاريم
منبع به خانواده اينكه جاي به بياورند درآن را مشكلاتشان واقعا
ما اجتماعي شبكه اولين.ميشود استرسها رفع محل شود تبديل استرس
تكتك مشكلات مجموعه يك عنوان به نتواند خانواده اگر.است خانواده
منابع به مشكلات رفع براي خانواده آن اعضاء دهد قرار نظر مد را افراد
.است خطرناك بسيار نوجوانان مورد در مسئله اين.ميكنند مراجعه خارجي
گرفتن ناديده و افراطي خيلي كنترلهاي طريق از خانوادهها خود اما
به كردن كمك در تنها نه هست سنش با متناسب كه نوجوان يك تقاضاهاي
تبديل شخص آن براي استرس منبع به بلكه نميكند كمك نوجوان رشد مشكلات
اين ولي هست هم جسماني بكله نيست رواني هميشه استرس واكنشهاي ميشود
است ، لجباز است ، اخلاق بد فلاني ميگويند نميشناسد راجامعه واكنشها
به.است بيملاحظه ميكند دزدي ميآيد ، خانه به دير يا است عصباني
ملاحظههر با.است افراد رواني اختلالات از عناصري اينها ما اعتقاد
اعضاي اوقات بعضي بنابراين.شد فرد آن نگران بايد آثار اين از كدام
ميكنند ايجاد استرس خانواده خود براي چقدر كه نيستند متوجه خانواده
والدين كه ميكنم توصيه قويا من.خود بچههاي براي والدين مخصوصا
.بدهند قرار بازآزمايي مورد ميكنند ايفا بچهها براي كه را نقشي بايد
كه نگفت ما مادر به كسي كه است معروف خيلي اين.نكنند رفتار غريضي
نه تحقيقي ، نه.هستيم ديمي تربيت محصول ما.كن تربيت را بچهات چگونه
.داريم مشكل ما از خيلي خاطر همين به كتابي ،
سپرده فراموشي دست به سنتها ميشود شهريتر يا صنعتيتر زندگي چه هر
رويدادهاي برابر در ميتواند را انسان كه عواملي از يكي ميگردد
برنامههاي تمام روستايي يك.است حالات تثبيت دارد نگاه مصون استرسزا
مراسم فلان در مثلا كه ميداند اواست معين و معلوم قبل از زندگيش
بادوام سنتهاي شدن جانشين و قديمي سنتهاي شدن سست با بشر.بكند چكار
مرج و هرج با آزادي گاهيدارد بلاتكليفي يك ريشهدار و پايدار و
با احترام گاهي.ميشود مخلوط بيتوجهي با توجه گاهي.ميشود مخلوط
كه هستند گمشدگاني مشكلدار افراد بيشترميشود مخلوط بياحترامي
.دهند پيوند را خود رشتههايي چه با نميدانند
كرد؟ بايد چه استرسها اين برخوردبا براي
مسئله روي غربي كشورهاي در مثلا كرد تقويت را فرهنگي رشتههاي بايد
وجود همسايگي درباره پروژههايي و تحقيقات.ميكنند كار خيلي همسايگي
امروزي انسان.كنند محكم دوباره را رشتهها اين بتوانند كه دارد
پيدا هم هنوز.است خود هويت كشف بدنبال هميشه.است بيهويت انسان
به توجه بدون ندارد خود از شخصي تجسم ندارد ، هويت كه انسانينكرده
به خود درون در حتي ما.است خودش بدنبال هميشه ولي گمشده اينكه
نميرسيم مشخصي چيز به چون و نميكنيم هم پيدا و ميگرديم خودمان دنبال
عوامل اينمياندازيم بيروني عوامل گردن به راحتي به را آن بنابراين
و جامعه بعدي درجههاي در باشند ، والدين اول درجه در ميتواند بيروني
از هم آن شروع.شود تقويت بايد رشتهها اين ما اعتقاد به.دولت
به كه هستند قوي بهقدري خانواده از بيرون قدرتهاي ولي است خانواده
.بگيريد نظر در را تلويزيون مثلانقش شما.ميچربند درون قدرتهاي
اين در ميبرد ديگر جاهاي به را او و برميدارد خانواده از را بچه
به خيال در و است فرهنگ يك به متعلق كه نشسته خانهاي در هنگام
جاي به برميگردد دوباره.ندارند خارجي وجود كه ميگيرد تعلق جاهايي
مادر رفتار آيا دهي الگو در شخصيت ساختن در كنيد تصور شما.خودش
خيلي سال و سن هم گروه فشار مدرسه تلويزيون؟در يا بود خواهد قويتر
جوامعي در مخصوصا مهمتر همه واز است خانواده گروه فشار از بيشتر
داخل در كودك داشت ، ارزشهاوجود تضاد وقتي هستند تحول حال در كه
چيزي كتاب در.فرقدارد ميبيند آنچه با كه راميشنود چيزي خانواده
در كه آنچه.دارد تفاوت ميبيند خيابان در كه آنچه با ميخواند كه
كودككدام.درتضاداند بيند مي مجموع در كه آنچه و ميبيند تلويزيون
كند؟ انتخاب را كدام يكدست هويت تشخيص كند؟براي انتخاب بايد را
مواجه آن با ملموس كه آنچه و بخواند معنويت از كتاب در ميشود چگونه
بودن طفل بودن ، كوچك به نسبت جامعه نگرش بنابراين.است اهانت ميشود
انسان زندگي پستي دوره را نوجواني و كودكي نبايد ما.شود عوض بايد
در انسان كه نميدانيم هم ما نميدانستند ما والدين.آوريم حساب به
به ديگر را اين تحقيق هزارها:دارد نيازهايي چه رشد مختلف مراحل
مرحله آن به مربوط نيازهاي با مرحلهاي هر اگر كه رسانده اثبات
هسته ميتوانند نيازها اين از كدام هر نشود ، ارضاء خانواده بهوسيله
كه مادري.ميشود تبديل گلولهاي به نشد طرف بر كه نيازي شوند استرس
انجام خود بچه با را رفتار همان شد مادر وقتي شده بدرفتاري او با
انتظار خود بچههاي از مادرها از خيلي.كاست و كم بدون.داد خواهد
نميتواند بچه وقتي.كنند محبت آنها به اينكه جاي به دارند محبت
اين.ميگيرد قرار مادر خشم مورد برساند مادر به را محبت اين ذاتا
و ندارد آنرا كودك كه ميخواهد چيزي مادر زيرا.است استرس خود تجربه
.نداريم كم اشخاص قبيل اين از ما
بهوجود افرادش براي جامعه كه است عواملي از يكي هم بلاتكليفيها
به كه دانشآموز كه وقتي است استرس منابع بزرگترين واز ميآورد
از ميداند يقين طور به ميرود كار سر به كه يافردي ميرود مدرسه
تكليف ميكشد طول چقدر دقيقا نقليه وسيله فلان با كار محل تا خانه
.است معلوم
از كامل تصوير ما كرده تحصيل و رفته دانشگاه مخصوصا و جوان نسل
مشخص آينده جوان دانشگاهها همه اين وجود با.ندارد مشخص آينده
آدم يك.نميدانم ميگويد ميشوي كاره چه بپرسيد جوان از اگر.ندارد
خط يك نداشتن اثر در كه استرسي.باشد معين آيندهاش بايد ساله 2425
مسئولين وظيفه.استرسزاست عامل خود كه بيكاري و ميآيد بوجود معين
.كنند كم را استرس كانونهاي كه است
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام