شماره 1026 ، چهارم سال ، جولاي 1996 مرداد 1375 ، 25 پنجشنبه 4
!شوم جدا زنم از نمي‌خواهم
خانواده دادگاه راهروهاي در
با بعد رستوران خانم‌مي‌روند با شب رفته ، هر گذاشته ديگري زن با:زن
شما كنيم ، هم‌زندگي با مي‌توانيم چگونه وضع اين با.مي‌آيند منزل به هم
مي‌كرديد؟ بوديدچكار من جاي
آن است من ازدواج ايشان بهانه اگر جداشوم ، زنم از نمي‌خواهم:مرد
مي‌زنم هم به را
....عمومي دادگاههاي....شعبه...قضايي مجتمع -
زمين‌شناسي ليسانس -ساله 46-زن:خواهان
بازرگان-ساله 40-مرد:خوانده
طلاق:خواسته
طلاق‌داريد؟ بر اصرار هم هنوز آيا(زن به خطاب) دادگاه رئيس
خواهرزاده‌من با !مي‌كرديد؟ بوديدچكار بنده جاي به شما بله ،
با.منزل مي‌آيند خانم با بعد و رستوران مي‌روند شب هر رفته ، گذاشته
.كنيم زندگي هم با مي‌توانيم چگونه وضع اين
مي‌بخشيد؟ را مهريه از چقدر
.تومان 000/10
نيستيد؟ باردار
.نه
داريد؟ فرزند چند
.ساله پسر 10 ديگري و ساله دختر 11 يكي -فرزند دو
هستند؟ پدرشان پيش دو هر
.هستند من پيش الان نه ،
نه؟ يا پدرشان‌مي‌دهيد به را بچه‌ها آيا
.بفرماييد دستور شما چه هر
نگهداريد؟ را حاضريد ، فرزندان شرايطي چه تحت شما
حاضرم بدهد ، را آنها خرجي و نكند مزاحمت ايجاد كه شرطي به
.نگهدارم
مي‌كنيد؟ گذشت نفقه مورد در
.خودش‌مي‌داند.نداشته‌ام مالي نظر خوبي‌از وضع گذشته سال در 2 من
باعث ديگر ازطرف فرزندم چشم جراحي عمل يك‌طرف ، از زندگي خرج
.گرفته‌ام قرض ديگران از و برادرم از بياورم ، بالا قرض كلي شده
موافق‌هستيد؟ خانم طلاق بادرخواست شما (مرد به خطاب)
.چاقوكشيده‌اند من روي كه فرستادند سراغ‌من به را نفر ايشان 6 نه
بچه‌ها شود ، واقع طلاق اگر صورت هر دركردهاند عوض را منزل درب قفل
ايشان خواهرزاده با من موقت ازدواج ايشان بهانه اگر.مي‌دارم نگه را
كه پرداخته‌ام تومان هم 000/20 مدت اين در.مي‌زنم هم به را آن است
.داده‌اند رسيد
بي‌غيرت من.مي‌كني زندگي ديگري باكس است سال دو (مرد به خطاب)
.دارم را جوغيرت يك همين.نيستم
نداريد؟ حرفي شما دارند ، نگه رامي‌خواهند بچه‌ها (زن به خطاب)
(ناراحتي و باترديد).نه مي‌خواهد ، خودش اگر
راببينيد؟ بچه‌ها مي‌خواهيد آيا
.بله
ببينيد؟ را مي‌خواهيدبچه‌ها يكبار وقت چند
.نمي‌دانم.بفرماييد چه هر
.مي‌خواهيد نفقه قدر چه
بتوانم كه باشد طوري وليكنيد تعيين چه هر نيستم ، مادي آدم من
زندگي مدت اين در كه دارم بازنشستگي حقوق مختصر فقط من.كنم زندگي
.كرده‌ام اداره را
.ايشان‌است نزد آورده‌ايم ، به‌دست آنچه كرديم ، زندگي سال 16
مي‌دهيد؟ نفقه چقدر شما (مرد به خطاب)
.شوم جدا زنم از نمي‌خواهم نيستم‌و موافق طلاق اين با من
.نظركنيد تجديد تقاضاي شد ، صادرخواهد كه حكم مي‌توانيد شما
ماه 000/40تومان ، هر براي بوديد قبلاگفته شما (زن به خطاب)
كنيد؟ كمترش نمي‌خواهيد
.تومان بنويسيد 000/30
.كنيد كمتر است ، زياد
.است زندگي‌مشكل وضع اين با نمي‌شود ،
.نمايد پرداخت كه‌بتواند تومان مي‌نويسم 000/20
.بگيرد طلاق‌صورت اين نگذاريد قاضي آقاي
خلافي كار شما اينكه ضمن.كنيم تخطي آن از نمي‌توانيم و داريم قانون
ازدواج خواهرزاده‌ايشان با خانم اجازه بدون كه داده‌ايد انجام
خود شكايت از خانم مورد اين در كه كنيد شكر را خدا برويد.كرده‌ايد
.كردند گذشت
مرد و مي‌كند امضا را دادرسي اشك‌صورتجلسه از پر چشماني با زن) -
هنوز كه حالي در مي‌دهد ، انجام را كار اين پشيماني و ناراحتي با نيز
(.دهد تغيير را دادگاه راي مي‌تواند تمنا و خواهش با مي‌كند تصور هم
كه است اين مي‌يابيم در بالا در طرفين‌پرونده گفتگوهاي از كه آنچه
ازدواج سالگي سن 30 در بوده جوان‌تر سال خودش 6 از كه مردي با زن
عالي آموزش دوره در را كارشناسي مقطع نيز ، تحصيلات نظر از و مي‌كند
را سن اختلاف نمي‌توان البته.دارد برتري مرد بر جهت اين از و گذرانده
كه است آن امروز متعارف اما.دانست موارد گونه اين در موثري عامل
هم با مرد سن بودن بالاتر معمولا و هم به نزديك سني شرايط در زوجين
وارد باشد اين جز آنچه بر قانوني ايراد اگرچه.مي‌نمايند ازدواج
.گرفت ناديده را آن آثار برخي نمي‌توان ولي نيست ،
افتاده‌و جا امري مرد از زن بودن مسن‌تر ما جامعه فرهنگي شرايط با
با نفر وصف‌دو اين با مي‌افتد اتفاق نيز ندرت به و نيست قبول قابل
اگر كه باشد اين دليل شايد عمدتا و نمايند برقرار زناشويي پيوند هم
اعتماد با و اشكالات و احتمالات و جوانب تمام گرفتن نظر بادر مرد و زن
مناسب با زن بسا چه باشند بنيانگذارده را ازدواجي چنين كامل نفس به
آن از را خود نارضايتي مدتي از پس خود زندگي براي جوان‌تر مرد نيافتن
اينكه ضمن است ، متفاوت باره اين در زنان رفتار معمولا كه دارد اعلام
و همسر ترك با چه امر اين زنان ، بيشتر وفاداري خصوصيت جهت به معمولا
به عنايت با مردان مورد در امااست نادر و نمي‌گيرد صورت آن بدون چه
اهميت مخالف جنس خصوص به افراد ، ظاهر به اينكه و آنان بودن طلب تنوع
تحمل را مسن‌تر همسر با زندگي نتوانند كه نيست بعيد مي‌دهند ، خاصي
ازدواج به تمايل احساس يا عقل روي از اين بنابر.دهند ادامه و نموده
.دارد وجود موارد اغلب در ايشان در جوان‌تر زني با
همسر و خود رفتار مطالعه شايدبدون مرد نيز شده ياد مورد در
با خودبيانديشد عمل پيش‌بيني نتايج‌قابل به بي‌آنكه و اصلي‌اش
اجازه بدون شرع قانون‌و اساس بر كه كرده خودازدواج زن خواهرزاده
قوام و پايداري به تنها مردنه مالي تمكن طرفي از و ممنوع‌است زن
موجب سال از16 پس بلكه است ، نخستين‌نيانجاميده ازدواج به بخشيدن
و خود خانواده شدن‌حيثيت خدشه‌دار و گسستن‌خانواده‌اي هم از
درجه يك زن‌داراي اينكه از صرف‌نظر.شده‌است آشنايان و خويشاوندان
جوامع بيشتر در كه وحساسيتي زنان بودن عاطفي دانشگاهي ، است ، علمي
رفتار كه مي‌شود باعث دارد ، مواردوجود اين در مردان و زنان ازسوي
و ناهنجاري عرف ، از گرداني روي بلكه فردي حقوق به لطمه تنها نه مرد
ازدواج اصلي ، همسر اجازه با كه چند هر شود ، تلقي عمومي نظم در خلل
.باشد قانوني مي‌توانست وي
يا دائم ازدواج در متاسفانه كه‌مردان است اين اهميت حائز موضوع
وجود شده پيش‌بيني حقوق از ايشان تخلف مورد در كه قانوني خلاء از موقت
سني شرايط در كه پسر و دختر جوانان عوض در و مي‌كنند سوءاستفاده دارد
و مالي مشكلات جهت به دارند قرار ازدواج براي فكري و جسمي بلوغ و
مجموع در.هستند محروم ازدواج امكان از خانواده‌ها توقعات و انتظارات
زماني مقتضيات تحول و باورها در تزلزل اضافه به بالا وتنگناهاي شرايط
ارضاء يا و خانواده تشكيل در جوانان از بسياري ناخواسته مكاني ، و
همسرگزيني نيز ديگري عده و درمي‌مانند درست راه از خويش طبيعي غرايز
كيفيتي هر با كه مي‌دانند عالي آموزش مراكز به ورود آزمون همچون را
مي‌توان زمان هر در و پذيرش صورت در و كرد شركت آن در بار چند مي‌توان
توجهي قابل شمار و داد انصراف آن از (اوقات گاهي) خسارتي پرداخت با
آثار از بهره‌مندي و نيازها برخي شدن برآورده براي را آن نيز
.مي‌كنند تلقي مادي مسائل حتي و آن پيراموني
اصلاح‌و بر علاوه ازدواج‌هايي ، تلخ‌چنين پيامدهاي از جلوگيري براي
نمودن مقرر و طلاق و ازدواج به مربوط مقررات و قوانين برخي تغيير
بايد خود طرفين احتمالي ، تخلفات با متناسب جريمه‌هاي و اجراها ضمانت
امكان حد تا و ظاهري خصوصيات و باوي زندگي از هدف همسر ، گزينش در
را سنگ‌ها معروف قول به و بشناسد را وي سليقه‌هاي و علايق و او باطني
كافي ظاهري عشق كردن زندگي عمر يك براي كه بداند و بكند وا آغاز از
دوام عمر يك كه گونه آن به دلخوشي و باشد بايد دوستي بلكه نيست
پايان زودگذر هوس بايك اشاره مورد مرد و زن زندگي همانند تا بياورد
.نيابد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام