شماره 1026 ، چهارم سال ، جولاي 1996 مرداد 1375 ، 25 پنجشنبه 4
خبرها دنياي در گشتي
كرد سقوط ششم طبقه از فراري خدمتكار
كه نام‌اليزابت‌مكاشا به اتيوپيايي ساله دختر 23 يك - بيروت
كه اربابش خانه فراراز هنگام ديشب بود ، دربيروت خانه‌اي خدمتكار
به ارتفاع 22متري از دارد قرار محله‌روشه در آپارتماني ششم طبقه در
درهاي بودن قفل دليل به وي.شد كشته و كرد سقوط خيابان پياده‌رو
بود دسترسش در كه هرچه و تسمه ملحفه ، پيوستن هم به با آپارتمان
جور از و كند فرار و برود پايين پنجره از تا بود ، كرده درست طنابي
نرفته پايين متري سه-دو هنوز و نياورد تاب طناب شود ، آسوده ارباب
.شد پاره كه بود
مورد وعموما مناسبنيست ديگر دركشورهاي خارجي خدمتكاران وضع
طريق از اربابها.مي‌گيرند قرار اربابها ستم و جور اذيت‌و و ايذاء
زنان و دختران دارند واسطه و دلال فقير كشورهاي در كه خاص بنگاههاي
ديگر خانه‌اي به يا و نكنند فرار اينكه برايميكنند استخدام را
و مي‌دهند بنگاه به را دستمزدشان و مي‌گيرند را آنها گذرنامه‌هاي نروند
اين به.مي‌كنند قفل را آنها اطاقهاي حتي و آپارتمان و خانه نيز شب
.است پيش‌بيني قابل رويدادهايي چنين ترتيب
!درصف نوبت گرفتن ناديده مجازات
يك در صف در خود نوبت نكردن رعايت جرم به ديروز برادر سه - هنگ‌كنگ.
اما شدند ، محكوم نقدي جريمه دلار هزار دو به كدام هر هنگ‌كنگ دادگاه
صف ، در ايستادن كه گفت قاضي.گذارد معلق را بزرگتر برادر جريمه قاضي
نبايد كس هيچ.كرده‌اند اقدام زودتر كه ديگران ، حق به احترام يعني
يك خود كه شود عادت بايد صف در ايستادن.بگذارد پا زير را حق اين
.مي‌كند حكايت اخلاقيات و فرهنگ رشد واز است بزرگ هنر
صف يك انگليس‌در گذرنامه دريافت مهلت ، براي آخرين در برادر سه اين
يك فيلمبردار كه لحظه‌اي همان در درستبودند ايستاده نفري هزار چند
مرد زدن عقب با برادر سه بود ، صف از فيلمبرداري سرگرم محلي تلويزيون
مختصري مشاجره و زدند جلو او از كام - يان به‌نام‌لونگ ساله‌اي 60
به منجر و كرد ثابت را برادر خلاف 3 تلويزيون فيلم ولي داد ، روي
انگليسي گذرنامه روز چند ظرف هنگ‌كنگي ميليون دو.شد آنها محكوميت
.باشند نداشته ويزا مشكل ديگر كشورهاي به سفر براي بعدا تا گرفتند
كه داشتند بيم آن از آنها.نمي‌شود انگليس تابعيت دليل گذرنامه‌ها اين
نتوانند شد خواهد داده آنها به چيني گذرنامه كه بعد به آينده سال از
.دارند دريافت خارجي ويزاي سادگي به مسافرت ، براي
پدرم خاطر به فقط
مترپريروز هزار ده دو مراكشي دونده 29ساله سكه خالد- آتلانتا
را او و سوغاتي‌ببرم و هديه پدرم براي آمده‌ام‌تا آتلانتا به:گفت
مبتلا سرطان‌لوزالمعده به پدرمكنم شاد روزهاي‌زندگي واپسين در
برد خواهم من كه امامدالي ماند ، نخواهد زنده روزي‌بيش چند و است
را بيماري درد و رنج بود خواهد قادر كه سان آن كرد ، خواهد شاد را او
حمايت من از هميشه و بود من براي بزرگي معلم پدرم.كند تحمل آسانتر
اين من.است ارزشمند بسيار برايم او اندرزهاي گفت قهرمان اين.مي‌كرد
خواهم كار به را خود تلاش و نيرو تمامي و دويد خواهم او خاطر به بار
.شوم پيروز تا گرفت
زد هم رابر انگليس ملكه ميهماني آذرخش
يك ملكه‌انگليس دعوت به كاخ‌باكينگهام ، در پريروز - لندن
رعدوبرق ناگهان آن جريان در كه بود شده برپا فضاي‌باز در ميهماني
از تن دو ميهماني محل به صاعقه برخورد اثر بر و شد آغاز تندي
ساله و 50 كه 40 زن دو هرشدند مجروح بودند زن كه شركت‌كنندگان
يك به صاعقه.يافتند بيمارستان‌انتقال به و شدند بيهوش هستند ،
چاي‌خوران چادر تا كه بود برخوردكرده سايه‌بانهايي نيز و درخت
درنزديكي سايه‌بان يك زير زن دو اين.داشت فاصله متر پنجاه ملكه
نظم خوردن باعث‌برهم آذرخش و برق و رعد.بودند ايستاده درخت
و سيل‌آسا باران زير در آن ميهمان هشت‌هزار كه به‌گونه‌اي شد ميهماني
به يك هر داشتند تن بر رسمي لباس كه حالي در رعد كركننده صداي
منظره‌اي كه بود آورده بوجود ازدحامي آنها فرار و گريختند گوشه‌اي
ده دسته يك به (لندن) تيمز ساحل‌رود در صاعقه همزمان ، .داشت ديدني
يكي حال كه ساخت مجروح را آنها و كرد برخورد مدرسه دختران از نفري
.نيست رضايتبخش پاها سوختگي اثر بر دختران از
دولت‌چين توصيه به چيني ازدواج
كشور اين شرقي مناطق در مخصوصا ازبنگاههاي‌ازدواج چين - پكن.
زمينه اين در و نشوند خارجيان با چيني دختران ازدواج واسطه خواست
بنگاهها اين از حال عين در چيننسازند فراهم تسهيلاتي هيچگونه
و كنند تشويق يكديگر ازدواج‌با به را چيني زنان و مردان است خواسته
بزرگ شهرهاي در.سازند آنهاخارج سر از را خارجي با تصورازدواج
ادن سامان‌د منظور به نيز بخشي سازمان‌هاي‌محلي ، چارچوب در چين ،
ازدواج‌پروانه بنگاههاي براي بخش وهمين دارد وجود ازدواجها به
بزرگ شهرهاي در چين ، جمله از كشورها از بسياري در.مي‌كند صادر كار
طريق از مي‌دهند ترجيح مردم بيشتر مي‌شناسند ، را يكديگر كمتر مردم كه
اين براي و كنند اقدام خود براي همسر يافتن به ازدواج بنگاههاي
بنگاهها اين به را خود مشخصات ازدواج ، داوطلب مردان و زنان منظور
داشته خصوصياتي چه بايد ديگر طرف كه مي‌گويند حال عين در و مي‌دهند
به ازدواج جويندگان موسساتي ، چنين فعاليت بر علاوه غرب ، در.باشد
هم كامپيوتري ازدواج بانكهاي اخيرا و مي‌دهند آگهي هم روزنامه‌ها
از يكديگر هماهنگ و مناسب را مردي و زن كامپيوتر كه است شده ايجاد
.مي‌كند انتخاب داوطلبان ميان
ويتنام در كانادائي كلاهبردار يك
يك ويتنام‌را دولت سر كه يك‌كانادائي ويتنام در دادگاهي:هانوي.
و زندان سال به 20 تخفيف رعايت با است گذارده كلاه دلار ميليون
جرايم مجازات ويتنام ، در.كرد محكوم ميزان ، همان به پول بازپرداخت
بر علاوه و است ابد حبس غير مال تصرف و غصب تزوير ، كلاهبرداري ، جعل ،
(مردم عموم وكيل) عمومي مدعي به‌عنوان نيز شهر دادستان خصوصي ، مدعي
شكايت ، تعقيب از خصوصي مدعي انصراف و.مي‌كند دنبال پايان تا را قضيه
مي‌كرد تصور كه كانادايي اين.نمي‌شود مجرم تعقيب ادامه مانع
يك با قراردادي ندارند مهارت بين‌المللي تجارت كار در هنوز ويتناميها
كارخانه ، توليدات دريافت برابر در كه بود كرده امضاء ويتنام كارخانه
از آن صدور و محصول دريافت از پس اما دهد ، تحويل آن به پنبه
....و نداد تحويل پنبه‌اي ويتنام ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام