شماره 1027 ، چهارم سال ، جولاي 1996 مرداد 1375 ، 27 شنبه 6
شقايقها فصل در طبيعت تصوير
آزادي فرهنگي مجموعه در نقاشي نمايشگاه برپايي از گزارشي
از نقشي كردي رقص در زندگي مجموعهزمزمه مشتاق ، خليل آثار در
است ايراني اقوام از يكي سنتهاي و رسوم آدابو
عنوان با مشتاق خليل روغن رنگ نقاشي آثار از نمايشگاهي پيش چندي
.شد برگزار آزادي فرهنگي مجموعه در جشنرنگها
.گرفت قرار عموم بازديد مورد نقاش اين از اثر نمايشگاه ، 63 اين در
در و است هنر دانشگاه از هنر پژوهش و نقاشي رشته در ويفارغالتحصيل
تصويري هنرهاي رشته در تدريس به تهران هنري و فرهنگي مختلف مراكز
تحقيق و نويسي داستان شعر ، گرافيك ، كار در همچنين.است مشغول
به كه است سال پانزده از بيش و دارد فعاليت ايران سنتي هنر درباره
.ميكند نقاشي حرفهاي و مستمر طور
و نقاشي زمينه در فعاليت و مطالعه سال سه يا دو حاصل اخير نمايشگاه
.رنگهاست دنياي در وي آخرينتجربههاي
كشورمان نقاط تمام اگرچه:ميگويد چنين خود آثار درباره مشتاق خليل
هنر كارگاه و معتبر الهام مايه اقليمي تنوع و هوا و آب نوع بهعلت
نتيجه دوره اين در كارهايم اغلب ولي است ، هنرمندان براي مناسبي
بر سعي و است كشور غرب مرتفع و كوهستاني مناطق در مطالعه و تحقيق
مناطق مصفاي و سرسبز طبيعت در موجود انرژيهاي و رنگها كه بوده اين
به ذهن ، صافي از عبور از پس و شود تفسير و شناسايي ايران ، كردنشين
.درآيد تصوير
با كشور غرب شمال و غرب مناطق زيباي و بلند طبيعت:ميدهد ادامه وي
گسترده همهجا بر كه روشني آبي مايههاي تون و شفاف و درخشان رنگهاي
انرژيهاي ظهور و بروز و است قرارداده تاثير تحت را چيز همه و
صورت منطقه اين جوي اوضاع مداوم و سريع دگرگوني اثر در كه پيوستهاي
و سرعت توالي ، تكرار ، انعكاس و معرفي از ناچار را هنرمند ميگيرد ،
كه رنگهايي ميكند ، فعال و درخشنده رنگهاي كارگيري به و اشكال حركت
ناب زلال مسحور و دارند قرار آبي شفاف پوشش سيطره در بياستثناء
نظير مناطقي در نقاش هنرمند كه گفت بتوان شايد شدهاند ، رخسارهاش
رو ، اين از و كرده مشاهده آبي چشم جفت يك با را دنيا شده ، ياد منطقه
.ميكند نظر مورد رنگ خلوص جوهره از سرشار را پردههايش
حال عين در شقايقها فصل:است مجموعه سه داراي اصل در نمايشگاه اين
زيباي و آشنا مانوس ، طبيعت ويژه به و طبيعت زيباييهاي به كهاشاره
بقاي و تداوم حيا ، فلسفه به استعاري و كنايي طور به.كشورماندارد
خروشاني هميشه جويبار مانند زندگي كه مضمون اين با.ميكند توجه آن
تا خود ، مسير در و ندارد سرانجامي و پايان كه است هستي پهنه بر
خنكاي از سخاوتمندانه را وسيع دشت اين ساكنان همواره زمان بينهايت
كردي رقص در زندگي زمزمه مجموعه.ميكند اقناع و سيراب خود گواراي
اين در.است ايراني اقوام از يكي سنتهاي و رسوم و آداب از نقشي نيز
صفا در مراقبت و دقت لزوم و خانواده تشكيل اهميت كه شده سعي مجموعه
جامعه نمونه در و ايراني جامعه در مهم اصل يك عنوان به آن بقاي و
كه است زناني از تصاويري آثار ، اين مجموعه زير.شود مطرح كرد
اين آفرينش.مينگرند آينده به و ميبرند بسر انتظار حالت در اميدوار
كانون ممتاز و اصلي عضو عنوان به ايراني زن معرفي براي چشماندازها ،
در وي بيشائبه پاكي و وفا و اخلاقي تعهد مسئوليت ، اثبات و خانواده
در ديگري تجربه و تلاش رنگها سومجشن مجموعه.است جامعه و خانه
بر تكيه با آزاد ، برداشتي و ذهنيت با طبيعت در رنگها شناخت زمينه
همپايي و هماهنگي و همجوار رنگهاي آسمان ، رنگ تاثير سايه ، نور ،
اشعارش ، كردن تصوير كنار در هماكنون مشتاق خليل.محتواست و موضوع
كردي -ايراني زيباي و قديمي بسيار اسطورههاي از يكي كردن مصور مشغول
تهيه دست در را شقايقها فصل مجموعه از نيز ديگر پرده چند و است
.دارد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام