شماره 1031 چهارم ، سال جولاي 1996 ، مرداد 1375 ، 31 چهارشنبه 10
فوتبال به كه مردي مدد سوگ‌آقا در
محلات‌عشق‌مي‌ورزيد
هستند ، وقتيدادهايم دست از چه كه مي‌آيد يادمان تازه مي‌روند وقتي
يادبودها را ما شايد.كنيم ياد بودنشان از تا مي‌رود يادمان گويي
كه بگوييم و كنيم تازه نفسي وبودن‌ها بربودها تا مي‌دارد نگه زنده
.داشته‌ايم چه
رونق ، عشق به پيري تا جواني از كه مرداست يك از سخن امروز آري ،
نوعي مدد ازرسول سخن آري ، كرد تلاش محلات ، مردانه فوتبال شكوفايي
جنوب محله‌هاي پس‌كوچه‌هاي و كوچه در گام‌هايش صداي ديگر كه مردي.است
آن با را آقامدد كسي ديگر و نيست ما ميان در ديگر او.نمي‌آيد تهران
.ديد نخواهد خاكي زمين‌هاي در محبت‌ها و مهر همه
ورزش تاريخ صفحه‌هاي بر هنوز شاگردهايش و خاطره‌هاي‌آقامدد و ياد اما
.است ماندني ايران
كه هركجا و شهر جنوب خاكي درزمين‌هاي يافتيم تهران محلات در را او
وكاشانه‌آقامدد خانه آنجا.جادويي توپ فوتبال‌و ميدان و بود خاك
ملي فوتبال و ملي تيم قلب قوت كه باشد نوجواناني درجست‌وجوي تا بود
.باشند
اول‌يافتن مرد بود پررونق محلات ، خودجوش ، فوتبال كه ايامي در او
و ترقي اوپله‌هاي.مي‌شد يافت محلات درخاك كه گنجي - بود گنج
ملي تيم تا شاگردهايش‌مي‌گذاشت ، برابر در بااشتياق را پيشرفت
كه مرداني بزرگترين از يكي شايد.باشد او يافته‌هاي گنج از پر همواره
كه آقامدد - بود آقامدد همين مي‌كشيد زحمت ايران فوتبال پرده پشت در
.كرد سپري ايران فوتبال راه در خالصانه و صادقانه را عمري
بي‌خروش كه نداشت دوست لحظه‌اي و نداشت قرار و آرام هيچگاه آقامدد.
بسياري كه مي‌كرد كاري علاقه ، و عشق از دنيايي و توپ يك با او.باشد
محلات و خاك عاشق او.بدهند انجام نمي‌توانستند امكانات بزرگترين با
تهران ، آزادي ورزشگاه از بازگشت راه در غمگين شب يك در بالاخرهبود
ناگوار حادثه يك در مي‌رفت ، مبهم راهي به پياده پاي با كه حالي در
تهران جنوب محلات و ورزش جامعه و كرد تسليم جان‌آفرين به جان رانندگي
محلات فوتبال پدر نوعي مدد رسول درگذشت از ديگر سالي.كرد سوگوار را
.ماست قلب در آقامدد هنوز ولي گذشت تهران
بود فوتبال واقعاآقامدد كه باد گرامي يادش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام