چهارم ، شماره 1035 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 6 شنبه 16 سه
جنگلها و ما !كنيد دقت
دريا ، و جنگل و آب و ميكند بيشتر را سفر وسوسه تابستان ، گرم هواي
و بزنيم كشور سبز دامنههاي در گشتي تا ميخواند خود به را ماآدميان
:گفتهاند كه شويم پخته و بهدركنيم تن از را تلاش و كار خستگي
...شودخامي پخته تا بايد سفر بسيار
شوق به خستهرا جان و است نشاطآور ترنمدريا و جنگل سبز آغوش شكوه
.زندهميكند بيدار ، طبيعت
رادوست طبيعت نخست كه است تاملضروري و دقت اين اما سفر ، در
و متن در كردن بيتوته پس.انسانهاست دوست بهترين كه باشيم داشته
تمام سبزهها و درختها رفتن بين از بهاي به نبايد هرگز جنگل حاشيه
تا باشد دقيق و محتاطانه آنسان بايد جنگل در افروختن آتش بويژه شود ،
.نسوزد ما بيتوجهي آتش به درختان زيباي تن
شويد كاملمطمئن وسواس با كنيد ، راترك جنگل كه آن از پيش همواره
.است خاموششده كاملا آتش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.رايانه ندا فرهنگي ارتباطات و اطلاعات گسترش موسسه :فني مجري