چهارم ، شماره 1037 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 8 پنجشنبه 18
عليه مادر دعواي حقوقي پاسخهاي و پرسش
پسرش
نظرتان از پنجشنبه هر كه دادگاهخانواده راهروهاي صفحهدر:اشاره
را خوانندگان و ما ميان مباحثه و گفتوگو از تازهاي باب ميگذرد ،
هفته هر ميكنند پيگيري را صفحه اين مطالب كه خوانندگانياست گشوده
خود اجتماعي - حقوقي مشكلات و مسائل طرح به نامه و تلفن دهها با
اجتماعي سرويس حقوقي مشاوران راهنماييهاي از كه مايلند و ميپردازند
اين در شده مطرح مسائل كه آنجا از.شوند بهرهمند زمينهها اين در
آن از مردم از بسياري كه است اجتماعي مشكلات عمدهترين جمله از نامهها
براي دسترسي قابل و مشخص مرجع آنكه دليل به نيز و ميبرند رنج
وجود مردم قانوني و حقوقي آگاهيهاي افزايش و سئوالات اين به پاسخگويي
و عنوانپرسش با ستوني گشودن با گرفت تصميم اجتماعي سرويس ندارد ،
طرح با است اميد.گويد پاسخ خوانندگان نياز اين به حقوقي پاسخهاي
كار اين ادامه در را ما خود ، پيشنهادات و انتقادات مشكلات ، سئوالات ،
.كنيد ياري
امرار براي و دادم دست از را پدرم كودكي در.دارم سن سال پرسشسي
دوم سال تا.شدم كار به مشغول خواهرم تنها و مادر يعني خانواده معاش
جلوگيري من تحصيل ادامه از مادرم زمان آن از كه خواندم درس راهنمايي
به توجه با.كنم كار شوهرخالهام تعميرگاه در تا كرد مجبورم و كرد
خودمان براي سرپناهي و ميكرديم زندگي موقوفه خانه يك در اينكه
واگذار زمين رايگان صورت به كه نهادها از يكي انقلاب از پس نداشتيم ،
با.زمينگرفتيم مادرم نام به و شديم آن مشمول هم ما كه ميكرد ،
عليرغم مدتي از پس و كرديم بنا آن خانهايدر داشتم كه پساندازي
با خانه اتاقهاي از يكي ودر كردم ازدواج تنگدستي ، و مالي مشكلات
به كه را فراوانخواهرم مشقت با.كرديم آغاز را زندگيمشترك همسرم
امااز فرستاديم ، بخت خانه به بود ، ازدواجرسيده براي مناسب سن
همراهي با جهت همين به.خوبينداشت مالي وضع نيز داماد بدمان بخت
با فرزند ودو زن با مرا تا كردند تحريك را خواهرم ، مادرم
با.كردند بيرون خانهام از منزل آب جملهبستن از مختلف ترفندهاي
و خواهرم و مادر اما ندادم ، نشان تندي واكنش من احوال اين تمام
را اتاق يك آن تخليه حكم دادگاه ، به مراجعه با نهايت در شوهرش
اجارهبهاي آنجا در سكونت سال چهار براي اينكه علاوه به گرفتند ،
.كردهاند مطالبه سنگيني
لاهيجان -قرباني حجت
در گوناگون دلايل فرزندانبه از برخي كه ميشود ديده پاسخمعمولا
ممكناست كمتر اما ميكنند ، بيتوجهي و خويشبيمهري مادر و پدر حق
در كه بويژه باشند ، داشته را چنينرفتاري فرزندانشان با والدين كه
تمام عمل در خانواده سرپرست عنوان به پدر نبودن با گفته پيش مورد
عادي شرايط به شدن نزديك و مادي وضع نسبي يافتن سامان تا ايشان امور
.است گرفته انجام خانواده پسر فرزند تنها تلاش با
نميتوان حكم ، كننده صادر اجرائيهدادگاه به توجه با قانوني نظر از
استيجاري رابطه را فرزند و مادر رابطه دادگاه قطعا كه داد تشخيص
معلوم حقوقي ازبعد آن نادرستي يا درستي تا غيرقانوني تصرف يا دانسته
از منزل اتاقهاي از يكي در خانوادهاش و فرزند سكونت كه آنجا ازشود
ايشان ميان رابطه و بوده همراه مادر تلويحي يا صريح توافق با آغاز
قانون مطابق است فرزندي و مادر يعني نسبي قرابت نزديكترين نوع از
اشياء ، اجاره بخش مدني ، قانون و سال 1362 مصوب مستاجر و موجر روابط
عين تخليه حكم نميتوان حيث اين از و نبوده استيجاري مزبور رابطه
خوانده تصرفات بودن غيرقانوني نظر از موضوع پس.نمود صادر را مستاجر
در خانوادهاش و پسر سكونت اينكه به نظر.ميشود مطرح فرزند يعني
تحقق ميباشد ، خانه و زمين رسمي مالك قانونا كه مادر اطلاع با ابتدا
عنوان نميتواند پس است ، نبوده بين در اكراهي و اجبار هيچ و يافته
مورد در حكم صدور بنابراين.باشد داشته نيز را عدواني تصرف يا غصب
اگر اينكه نتيجهنميرسد نظر به موجه پسر سكونت ساله چهار اجرتالمثل
پرداخت براي بتواند خواهان ، فرزند يعني پرونده اين عليه محكوم
كه چيز هر يا مدركي است ، كرده هزينه خانه ساختن براي كه مبالغي
ميتواند دهد ارائه باشد محكمهپسند و گيرد قرار استناد مورد بتواند
اجرائيه صدور و حكم شدن قطعي با متاسفانه.كند مطالبه خانه مالك از
روش از استفاده يا و نظر تجديد امكان قانوني قبول قابل دلايل فقدان و
زمان از و ندارد وجود مذكور پرونده مجدد بررسي يعني دادرسي اعاده
و پسر سكونت محل تخليه ميتواند مادر يعني خواهان دادخواست ، تقديم
.بخواهد را خانوادهاش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام