چهارم ، شماره 1039 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 11 يكشنبه 21
كوير حاشيه در سفيد طلاي ذرت ، دانه
كوير ، خطه مردم بگذرد ، هم سال هزاران از شايد كه گذشته قرنهاي در
توليد به قادر جغرافيايي ، و طبيعي عوارض ساير و قنوات كمآبي بهعلت
شلغم و چغندر با همراه كه خوارباري مقدار نبودندو خود ساليانه قوت
ميآمد ، بهدست كه محصولاتي و ميشد كشت كاريزها كم آب با خرما ، و
.نبود سامان اين مردم ماه شش از بيش خوراك جوابگوي
بايد ميخورند؟ چه سال ديگر ماه شش در منطقه اين مردم پس گفت خواهيد
و آب صاحب كه مردم از دستهاي و.ميخوردند گرسنگي مردم عامه بگويم
سير را خود خانواده افراد شكم بود بههرنحوي بودند ، كافي ملك
قرون در شترداري و بودند شتر صاحب مردم اين از گروهي.ميكردند
رئيس منزله شترداربه شخص يك.بود فوقالعاده داراياهميتي گذشته
كه معني بهاين.ميآمد امروزيبهحساب نقل و حمل و ترابري شركت يك
بهوسيله غيره و مسافران انتقال و كالاهايتجاري نقل و حمل امور كليه
زمره در هم شترداران بنابراين.ميگرفت شترانجام كاروانهاي
شترمالي اينكه بهاضافه.بودند تاجران و عمده مالكان و سرمايهداران
دولت هم امروز خوشبختانه.سودآور ازطرفي و كمخرج و بيهزينه بود
جهت از و برآمده تكثيرآن درصدد سودمند حيوان اين مزاياي به باتوجه
دارد ، توجه شتر دارندگان به نسبت آن چربي و گوشت مزاياي از استفاده
.دادهاند جايزه برتر لوك دارنده به سمنان در حتي
بود ، اين اردستان سفلاي و وتودشك زواره و نائين شترهاي خصوصيات از
را خود اشتران آنها صاحبان ميشدند ، لاغر و نداشتند كافي خوراك چون كه
اردستان دامنههاي كه مرداد و تير و خرداد ماههاي در ساربانان همراه
فريدن پرعلف دامنههاي به چرا رابراي آنها ميشد ، علف از خالي نائين و
سه و ييلاقات در چرا دراثر حيوانات اين و ميكردند ، روانه چارمحال و
تابستان پايان در جلوداران البته.ميشدند چله و چاق كافي تغذيه ماه
و.ميپرداختند آن مالكان به چر ، علف بهرسم مبلغي شتر نفر هر براي
شتر هر بر و كرده خريداري فريدن از گندم مقداري مراجعت هنگام در سپس
مراجعت سفلا و زواره و اردستان و نائين بهطرف و ميكردند بار كيلو 120
هم اينراه از و ميفروختند مردم عامه به را گندمها اين و ميكردند
.ميشد تامين كوير حاشيه ساكن مردم ديگر ماه سه خوراك
اين موضوعاصلي ميخوردند؟ چه بود هم زمستان كه ديگر ماه سه اما
اردستان ريگستان خوراكمردم زمستان در.است مسئله همين سر بر گفتار
دانه اندازه به بود دانههايي آن و.بود سفيد كاچيذرت آن حومه و
كه آن بوتههاي از و ميشد كشت خاصي سبك به خردادماه اوايل در كه ماش
بيرون خوشه يك فقط داشت مانند شمشير برگهاي و كلفت ساقهاي داراي
عصا دسته همچون حلقهاي نيم به خوشه آن كه يكانار بهاندازه ميآمد ،
ذرت دانهافشان و ميكوبيدند را خوشهها پاييز اواسط در.بود آويزان
آشي آن از و ميكردند (آرچي) آسياب را دانهها.ميآمد دست به سفيد
مردم ماه سه خوراك و ميگفتند كاچيذرت آن به كه حليم چون ميپختند
.بود آش اين از وعده يك شبانهروز ، هر در ريگستان
ميكرد ، تامين درزمستان را مردم ماه سه خوراك آنكه علاوهبر ذرت اين
دارايمقدار زيرا نبود فايده از همخالي آنها جسم سلامت حفظ جهت از
.ميشد موثر اطفال استخوانبندي و استحكام در و بود كلسيم زيادي
دولتي ، وسيلوهاي شده متروك دانه اين كار و كشت امروز متاسفانه
.ميكنند راتامين مردم سال ماه دوازده مصرف گندم
ريگستان روستاهاي و شهراب و كچومثقال قراي در فقط دانه اين امروزه
بهصورت نائين شهرستان قراي از ايراج و بيابانك و اردستان شهرستان
مقداري آوردن بهدست با ولايات اين شهرنشينان و.ميشود كشت گاهي تفنن
روز يك غريزه ارضاي و تفنن روي از بار يك زمستان در ذرتفقط آرد از
.ميخورند كاچي جمعه
دانه اين سفيدمينامند طلاي را برنج كه شمال مردم چون هم ما اگر
اين با.نكردهايم خطا چندان كويربناميم منطقه سفيد طلاي را گياهي
يك در نميتوان اشتغال صورت در برنج وعده يك خوردن با كه تفاوت
يك در سفيد ذرت كاچي وعده يك خوردن با درحاليكه !بهسربرد شبانهروز
خطه اين مردم سال هزاران چنانكه.كرد كار و زيست ميتوان شبانهروز
و كنده قنات.زيستهاند زمستاني مقوي غذاي اين خوردن كويريبا
ما به پيرمردان.زيستهاند سالم و ساختهاند بنا و كرده كشاورزي
كلسيم من يك سفيد ذرت من صد و دارد روغن من يك گندم من صد ميگفتند
بهعنوان آنرا قرص چند و ميپختند هم لواش نان ذرت آرداين از (آهك)
براي پرواري بره كشتن موقع در همچنين و ميبردند ارباب براي تعارف
ذرت آش آن به كه ميپختند خوشمزهاي ذرت آش بره كله با قرمه ، ساختن
.ميگفتند تنوري
استفاده دانه اين از امريكا كشور در كه كنيم اضافه هم را مطلب اين
پاي كه دوم بينالملل جنگ بعداز كه دليل اين به ميبرند شايان
ازطريق دولت و آوردند سفيدي ذرت دانه شد باز ما كشور به امريكائيان
كيلو صد مالكي هر به اجبار روي از دارايياردستان و كشاورزي اداره
كشت به ملزم را منطقه كشاورزان و دادند تحويل امريكايي ذرت بذر از
.نشد واقع آنها پسند مورد كشت دوره يك از پس ولي.نمودند بذر آن
.بومي ذرت از ريزتر آن دانه و بود ، جارو خوشه همچون ذرت اين خوشه
بودند گرفته كه بذري كيلو صد بعد سال و نشد معمول آن كشت لذا
را ريگستان مردم.دادند تحويل اردستان كشاورزي اداره به الزاما
امريكايي ذرت كاچي از خوشمزهتر بومي ذرت كاچي كه بود برآن عقيده
.است
تهيه جهت آن ميبردندكشت دانه اين كشت از كه استفادههايي از ديگر
را ذرت دانه اين از تن چندين اصفهانيهمهساله دامداران بود ، علوفه
از پرحجمتر آن علف زيراميكردند خريداري زواره از كشتعلوفه جهت
خوراك زمستان ماه سه در و ميكردند خشك را آن بهعلاوه.بود يونجه علف
را ذرت علف اگر اينكه توجه قابل نكته) بود علف اين از هم دامها
ماه سه بايد اينرو از ميشد مسموم ميخورد كشت ابتداي در گوسفندي
از پس را ذرت بزرگ بوتههاي (گيرد قرار دامها مصرف مورد كشت بعداز
به و ميكردند نگهداري دشت همان در بزرگ تودههاي بهصورت خوشه بريدن
گوسفند و گاو تغذيه جهت عيد بعداز ماه يك تا و ميگفتند ذرت پرواي آن
كه آنرا كلفت ساقههاي و ميرفت بهكار غيره و الاغ و قاطر و اسب حتي و
تنور در سوخت مصرف به نانوايي هنگام در نميخوردند ، گوسفندان
كافي مقدار به ليكن بود دامها تغذيه قابل هم ذرت دانه.ميريختند
خانواده به را كاچي تهديگ از لقمهاي اگر و نبود هم كاچي پختن براي
.ميشد خوشحال ميدادند فقيري
عده و محلينميشود سفيد ذرت كاچي خوردن به موفق هركسي امروزه
نايل سنتي غذاي اين بهتناول آن آرد از كمي آوردن بهدست با معدودي
كنار روستانشينان و فقرا خوراك كه قديم زمان برخلاف درواقع و.ميشوند
.ميباشد يكبار سالي آنهم شهرنشين اعيان خوراك امروز بوده كوير
عظيمي محمد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام