چهارم ، شماره 1040 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 12 دوشنبه 22
است رنگ خاكستري واقعيت
جديدش رمان درباره پرويي نويسنده يوسا باماريووارگاس گفتگو
است جدي هم كشتار و قتل است ، جدي عشق كه همانقدر
قديمو يونان در ديونيوس طرفداران كه بردهام پي نكته اين به حالا
قرارداشتند تعقيب تحت انسانها كردن قرباني خاطر به روميان حكومت
سال در.شد زاده پرو ، آركيپا ، در در 1936 يوسا وارگاس ماريو:اشاره
نامعصر با او رمان اولين در آن تاثير كه رفت ، نظامي مدرسه به 1950
و كرد آغاز را نشريات با همكاري سالها همين در.يافت بازتاب قهرمان
به اشتغال حين دررساند چاپ به محلي نشريات در را شعرهايش نخستين
ادامه حقوق و ادبيات آموختن به زندگي ، گذران براي گوناگون كارهاي
در عنوانرهبران با كوتاهش داستانهاي مجموعه سال 1959 در.داد
با همكاري براي مادريد ، دانشگاه در تحصيل از پس.شد منتشر بارسلون
نويسندگان با آنجا در و رفت پاريس به فرانسه تلويزيون و راديو
بورخس آستورياس ، كارپانتيه ، كورتازار ، جمله از لاتين ، امريكاي برجسته
شد منتشر سال 1963 در (قهرمان عصر) او رمان اولين.شد آشنا فوئنتس و
ديگري رمانهاي آن از پس.كرد او نصيب را اسپانيايي منتقدان جايزه و
جايزه گوس ، رومولوگاله جايزه سه برنده كه) سبز جملهخانه از
سگها ، ، توله(ميشود پرو ، در رمان ملي جايزه و اسپانيايي منتقدان
و خوليا ويژه ، خاله خدمات و پانتوخا كاتدرال ، سروان در گفتگو
بالاخره و...ماتيا ، آلخاندرو واقعي آخرالزمان ، زندگي نويسنده ، جنگ
با يوسا كتابهاي اغلب.كرد منتشر را آند در ومرگ آب در ماهي
به او براي را زيادي جوايز و شده روبرو خوانندگان و منتقدان استقبال
انتخابات در او شركت حاصل كه نيز آب در رمانماهي.همراهآوردهاند
از او تبعيد باعث بود ، مقام اين نامزد عنوان به پرو جمهوري رياست
هم نوبل ادبي جايزه نامزد ماركز همراه به سال 1982 در او.شد پرو
كه نيز گذشته سال.گرفت تعلق ماركز به جايزه اين سال درآن كه بود ،
استحقاق به ماركز شد ، داده او به زبان اسپانيايي ادبي جوايز از يكي
لياقت به تلويحي اشارهاي كه كرد ، اشاره بزرگتر جوايز دريافت براي او
در درخشان سابقهاي با او حال هر به.بود نوبل دريافت براي او
است چهرههايي معدود از يكي گزارشنويسي ، و نقد همينطور و داستاننويسي
يوسا ازاست بوده مطرح ادبي ، نوبل دريافت براي او نام همواره كه
داستانكوتاه چند و كاتدرال در قهرمان ، گفتگو كتابهايعصر تاكنون
در زيادي مطالب وي اثر آخرين دربارهاست شده منتشر فارسي زبان به
بر كوتاهي نقد ميان ، آن از كه رسيده ، چاپ به زبان خارجي نشريات
او سبك و ديدگاهها كه شده ، برگزيده وي ، خود با گفتگويي نيز و كتاب ،
.ميدهند نشان كتاب اين نگارش در را
آند ، ناممرگدر با شما جديد رمان براي آيا يوسا ، آقايوارگاس
دارد؟ وجود كردن قرباني از واقعي نمونهاي
رابرايم داستاني دوستانم ، از زوجي هشتاد ، دهه اوايل در.مسلما
كه زوج اين.است كرده خود مسحور مرا زمان آن از كه كردند حكايت
بودند ، شده متوجه بود ، انسانشناس ديگري و تاريخشناس يكنفرشان
نواحي در و است بههندوها متعلق كه افتادهاي دور دهكده كشاورزان
هم خياباني منظور بدين.ميكنند قرباني را انسانها.دارد قرار ،Cuzco
قوم همانند را كردن قرباني سنتي مراسم وهندوها ، شده ساخته آنجا در
خشنود كار اين براي آنها دليل و مينمايند برگزار آنجا در اينكاها ،
براي آغازي نقطه ما ، دوران در مراسم اينگونه وجوداست خدايان ساختن
.شد من داستان نوشتن و پيدايش
ونيروهاي تروريستها ظلم منعكسكننده طبيعت ، قدرت شما ، كتاب در
را اينكاها مذهبيخونين مراسم وحشت ، اين مركز در شما و است امنيتي
قدرت ، بهمعنايجاودانگي را موضوع اين ميتوان آيا.دادهايد قرار
دانست؟
وپرستش تقديس قديمي روشهاي شاهد دنيا نقاط از بعضي در امروزه حتي
بربريت ، دوران به بازگشت خطر شما ، نظر به آيا.هستيم خدايان
ميكند؟ راتهديد بشريت
به نسبت بهتري وضعيت در كمونيستي حكومت فروپاشي از پس معتقدم ، من
جمعي ، خيالات و توهمات هميشه كه چرا گرفتهايم ، قرار گذشته دوران
و آمال خاطر به انسانها كه جايي در.ميكند تهديد را بشريت
حكومت حكومت ، .گفت ميتوان نوعي به شوند ، كشته بايد آرزوهايشان
.كرد دفاع كسي حق از نميتوان دليل همين به و است بربريت
نيست؟ شما ذهني تخيلات ظلم ، و وحشيگري اين آيا
ميخواست ، ناپلئون كه كسي.كنيد فكر بهبوكاسا ، وجه ، هيچ به
برگزار ضيافت انسانهايك گوشت از غذا تهيه با گفتهاند و شود آفريقا
.است كرده
از الهامي بلكه دربارهاينكاهاست ، تنها نه شما جديد رمان
رااز رمانديونيزوس اين در شما چرا.هست نيز يوناني افسانههاي
كردهايد؟ منتقل بهآند المپ
دانشگاه كتابخانه مهمان پرفسور بهعنوان جديدم ، رمان نوشتن هنگام
پانوشتي متوجه كتابها از يكي در روزي تصادفا.ميكردم كار پرينستون
افسانه اين از من برداشت.شدم مكتبديونيزوس طرفداران تعقيب درباره
خدايان پرستش هنگام انسانها كه هستي بود ، هستي از ستايش نوعي قديمي ،
كه بردهام پي نكته اين به حالا اما.ميآوردند وجود به خود در را آن
قرباني علت به روميان حكومت و قديم يونان در طرفدارانديونيزوس ،
مادران مثال ، بهعنوان.داشتند قرار تعقيب تحت انسانها ، كردن
.ميكردند خدايان قرباني را نوزادانشان
ميدهد؟ معنايي چه كار ، اين و
:ميگويد طور تراژدي ، اين كتابتولد در بزرگ فيلسوف و متفكر نيچه ،
انسانها وقتي داشتهكه بستگي موضوع اين به ديونيزوس ، افسانه
را عملشان و منطق غريزههستند ، راه از تجربياتي آوردن بدست خواهان
خود نفسانيات از پيروي در سعي بنابراين و ميگيرند ناديده كاملا
در اما.هستند نفسانياتشان ارضاي از نوعي شاهد طبيعتا و دارند
بدين.ميكند خراب را چيز همه و ميايستد آنها مقابل در قدرت پايان ،
مسئلهاي چنين دقيقا.بود كرده مشغول خود به مرا عمل طرز اين دليل ،
.بود افتاده اتفاق پرو در قبل سالها
هستيد؟ راضي شخصيتآدريانه ، از شما آيا
نشان منميخواستم.ميدانم دنيايآند شرايط مطابق را او اما نه ،
.دارند كليت اسطورهها اصل ، در كه دهم
شما بهنظر آيا.نبود تروريستها عليه بر جنگ در پرو حكومت ظاهرا
جنبشي چنين بر قادربود ، قانوني تجهيزات و وسايل با دمكرات دولت يك
كند؟ غلبه
اعمالتروريستي به نبايد هرگز اول درجه در انسان يك ميكنم ، فكر من
كه اينجاست و شد خواهد پيروز تروريسم عمل در كه چرا.بياورد روي
راه به من ترتيب اين به.شد خواهد تروريسم از پيروي به مجبور قانون
همين به.باشد آن پايهگذار وعدالت حق كه جايي به ميكنم ، فكر ديگري
.ميكنم انتقاد موري فوجي دولتآلبرتو از هميشه خاطر
راهحلپارلمان و نظاميان با قراردادموري ، درباره شما واقع در
ميكنيد؟ صحبت 1992
.شدهاست گذاشته پا زير وضعي بدترين با بشر حقوق پرو ، در.دقيقا
ترديد و شك افراد ، دستگيري تقريبا و شده اشباع زندانيان از زندانها
نه؟ يا شده مرتكب را جرمي مظنون ، شخص واقعا آيا كه شده برانگيز
.است شده گرفته شوخي به عدالت
دربارهقتل ، داستاني ميگويد ، آدريانا كهدونا همانطور شما ، رمان
آيا.هست هم عشق بازگوكننده نوعي به اما.است كشتار و خونريزي
گرفت؟ جدي را رمان اين ميتوان
اين.است جدي هم كشتار و قتل است جدي عشق كه همانقدر.صد در صد
احساساتسرچشمه از شجاعانه ، و رمانتيكي خودگذشتگي از و فداكاري
تعادل و است جالب رمانها اينگونه در ملودرامي قصههاي چنين.ميگيرد
.ميكند برقرار را
و وخونريزي قتل از داستاني خاكستري پايان:دارد كليد دو شما رمان
شدن باز باعث دوكليد اين از يكي آيا.عاشق دو مسرتبخش پايان ديگري
ميشود؟ ديگري
سفيد ، نه است ، سياه نه واقعيت.نميشود شناخته تقسيمبندي با واقعيت
رمان ، اين در دقيقا خاطر ، همين به.است رنگ خاكستري مخلوطي بلكه
مخالف چيز هر با وليتوما ، ايستادهاند كار آغاز در توماس و مرسده
خواننده به را حال زمان بدبينانه ديدگاه دارم ، قصد نه من.است
هر از اختلاطي چنين با اما.كنم بازگو را ماجرايي نه و دهم انتقال
.يافت دست واقعيات تاثيرات به ميتوان دو ،
چنينشخصيتهايي آوردن وجود به در شما محرك عاملي ، چه يوسا ، آقاي
است؟ پليس و داستان قهرمان كه ليتوما مثلا است شده
قهرمان ضد يك ليتوما ، .معماست يك هم من براي بخواهيد ، را راستش
وقتي.نيست برخوردار هم چنداني هوش از كه ساده كاملا انساني و است
اينكه بهمحض اما.ندارد آن به توجهي ميكند ، برخورد ماجرايي با
.دهد انجام كاري ميخواهد و است حاضر آنجا در او ميشود ، شروع ماجرايي
بوديد ، داستان شده برنده پرو ، سال 1990 انتخابات در شما اگر شايد
دوره آن ازرقيب بايد نوعي به شايد.بود نشده نوشته امروز جديدتان
!بود سپاسگزار موري يعنيفوجي شما
شروع مجددا اينكه بهمحض اما.نبودم راضي چندان شكستم از اولش خوب ،
شكست جز چيزي سياسيام موفقيتهاي كردم ، احساس كردم ، نويسندگي به
.است نبوده
سالگيتان ، در پنجاه از بعد دوران براي طرح پنج گفتيد ، يكبار شما
ناممرگ به جديدتان رمان انتشار با شما ، طرح اولين.گرفتهايد نظر
قرار سالگي شصت مرز در شما حاضر حال در.كرد پيدا تحقق آند ، در
داريد؟ ديگرتان پروژه چهار براي فكري چه.داريد
سر رادر فراواني پروژههاي من.هستم آنها روي بر كار مشغول فعلا
.كنم متمركز را آنها ساله پنج برنامه يك طول در ميكنم سعي و دارم
معاوني.ميراندا
اشپيگل از ترجمه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام