چهارم ، شماره 1040 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 12 دوشنبه 22
خردهفرهنگها گوناگوني
(دوم بخش) خردهفرهنگها عرصه شهر ،
مربوط تساهلي و تسامح به همه بيشاز شهر در خردهفرهنگها تنوع
.دارد وجود شهر اجتماعي وروابط زندگي متن در ماهيتا كه ميشود
كرده طي را ساله هزار چهار زمان ، مسيري بستر در شهرنشيني پديده
پيش سال دويست تا خود تكاملتاريخي فرايند در شهرنشيني.است
نديده بخود را جانبه همه و تحولسريع و تغيير و داشت بطئي حركتي
زندگي اخير قرن دو اختراعات و اكتشافات و علمي تحولات با اما.بود
.گرديد شگرف تحولي دچار است ، اجتماعي و تاريخ شرايط تابع كه شهري
جهاني و ملي سطح در را انساني مختلف گروههاي و جامعهها تحولات ، اين
گو.شد منجر انسانها جمعي هويت تقويت به و كرد نزديك يكديگر به
را نويني تاثيرات و شدند كاركردي تحول دچار نيز خردهفرهنگها اينكه
شبكه آميختگي و ارتباطات توسعه كه اينجاست نكته ولي آوردند پديد
خرده امحاي به هرگز شهرها ، در جمله از انساني مناسبات و روابط
از.ميشود تلقي اهميت با همچنان مقوله اين و است نشده منجر فرهنگها
اقتصادي مناسبات و فرهنگها خرده مقوله شناخت ميرسد نظر به ديگر ، سوي
از ناشي مسايل و شهري زندگي در بويژه آن از متاثر اجتماعي و
از مخصوصا امر اين.دارد بسزايي اهميت ايران ، در فزاينده شهرنشيني
.دارد ضرورت است ، گذشته به معطوف شهرها درباره ما اطلاعات كه آنجا
آنكه حالنگرند گذشته ايران ، در شهري پژوهشهاي و مطالعات اغلب
شهرنشيني مسايل و شهري زندگي فعلي وضعيت درباره ما دانش و اطلاعات
(9).است اندك
تنوع و تعدد كه پيداست شهرناگفته در خردهفرهنگها انواع
انواع طبقهبندي و شناسايي و زياداست بسيار شهر در خردهفرهنگها
رفتارهاياجتماعي بر حاكم ومناسبات ويژگيها درك در را آنها
تسامح به همه از بيش شهر در خردهفرهنگها تنوع.ميكند ياري شهرنشينان
شهر اجتماعي روابط و زندگي متن در ماهيتا كه ميشود مربوط تساهلي و
اشكال با اجتماعي طبقات و اقشار زندگي محل اصولا شهر.دارد وجود
و بينشها وجود امر همين و است رفتاري و فكري الگوهاي از مختلفي
قابل شهرنشينان براي را -خردهفرهنگها -مختلف رفتارهاي و گرايشها
و انديشهها متناقض حتي و متفاوت جلوههاي با آنها و ميكند تحمل
ايران ، جملهشهرهاي از و شهرها در ما اينرو از.گرفتهاند خو ارزشها
از متفاوتي درجات با كه ميدهيم تشخيص را فرهنگها خرده از چند شماري
فرهنگ خرده چند اينجابه در ما.هستند طبقهبندي قابل وسعت و اهميت
اشاره -ايران در شهر اجتماعي تاريخ از مثالهايي ارائه با و -شهري
.ميكنيم
در خردهفرهنگها كاركردهاي گذشته در شهري فرهنگمحلههاي خرده -1
قابل شهري محلههاي بر حاكم مناسبات قالب در عمدتا شهري نظامهاي
طبيعي ، عوامل ساير كنار در خردهفرهنگها قديم شهرهاي در.بود جستجو
انساني گروههاي تجمع پيدايش موجب امنيتي و دفاعي و اجتماعي اقتصادي ،
.شد اجتماعي و كالبدي معين حدود و مرزها داراي و متشكل فضايي در
حتي و صنفي و خويشاوندي گروههاي و خانوادهها از يك هر به تجملي چنين
متشكل مجموعههاي اين در را خود نيازهاي پاسخ كه ميداد اجازه افراد
طور به محله هر ساكنان پيوند و همبستگي و اجتماعي روابط.بيابند
در روابط اين.ميگرفت شكل مردم ، تجمع و محله پيدايش عوامل توسط عمده
شكل در آنها اشتراك و اهالي مداوم و روزه هر ومعاشرتهاي تماسها اثر
ميشد همجواري روابط تحكيم موجب محله ، حد در مشتركشان سرنوشت به دادن
بيگانه و خارجي عوامل برابر در آنان (10)اجتماعي انسجام و وحدت بر و
(11).ميافزود
از خردهفرهنگها تمايز به شهرهاخودبهخود در محلهاي هويت و همبستگي
شهر اساسا و ميشد منجر شهري عام فرهنگ و جامعه پيكره از و يكديگر
مبتني مذهبي و طايفهاي قومي ، تمايزات و محلهها اين از متشكل كليتي
بروز مثل مواردي در چند هر بود ، محله و گروه هر خردهفرهنگهاي بر
هويت نوعي و شده تضعيف خردهفرهنگها خارجي دشمن هجوم يا طبيعي بلاياي
.ميشد آن جايگزين فراگير و جمعي
كوفه ، مانند شهرهايي در استكه آمده اسلامي شهرهاي تاريخ در
خرده -قبيلهاي و طايفهاي برپايهپيوندهاي مسكوني محلههاي مرزبندي
مهاجرپذير و بزرگ شهرهاي در.تعيينميشد -قوميت بر مبتني فرهنگ
هم با گذر يا محله يك در بودند شهر يك از كه مهاجراني بغداد مثل
ختل مرو ، بلخ ، مهاجران به كويهايي و محلهها بغداد در.ميكردند زندگي
(12).بود يافته اختصاص غيره و
تبريز ، شيراز ، اصفهان ، مانند شهرهايبزرگ در صفوي ، عصر ايران در
بخش دو به شهر محلههاي تقسيم موجب فرقهاي خردهفرهنگهاي..و مشهد
-توليدي شهرهاي از برخي در.شد خانه وحيدري خانه عمدهنعمتي
نيز مسكوني محلههاي از برخي اجتماعي فضاي شكلگيري نيز بازرگاني
اعضاي محلهها اين دربود استوار حرفهاي و صنفي همبستگيهاي برپايه
كنار در غيره و نساجان كفشگران ، سراجان ، مانند حرفه چند يا يك
يك جمعيت طبقهبندي كه است بديهي (13).ميكردند كار و زندگي يكديگر
فرهنگها خرده نوع از طبقهبندي با اغلب مسكوني محلههاي مبناي بر شهر
محله چند برگيرنده در معمولا خردهفرهنگها ديگر عبارت به.نيست منطبق
نواحي در كه فقر فرهنگ خرده مثل است وسيعتري مناطق و نواحي حتي يا و
كوچكتري جمعي هويت شهري محلههاي آنكه حال.دارد پراكندگي شهري متعدد
و ميگردد متمايز ما عنوانمحله با اغلب كه ميشود شامل را
.است معين اجتماعي و اكولوژيك محدوده يك تشابهات و نمايانگرخصوصيات
خردهفرهنگ شهريوجود مختلف نواحي و محلهها فقردر فرهنگ خرده -2
مهاجرت ، بهدنبال.است نمايانتر سايرخردهفرهنگها از فقر
از خاص نوع اين محلاتفقيرنشين توسعه و وآلونكنشيني حاشيهنشيني
و قضا به اعتقاد.ميكند رشدپيدا بزرگ شهرهاي در بويژه خردهفرهنگ
تن ماجراجويي ، عيني ، امور و مسايل به علاقه حال ، زمان به قدر ، توجه
وسيلهاي پرخاشگري ميرود ، بشمار آن مظاهر از اميال و احساسات به دادن
فرهنگ خرده در كه كساني ميشود موجب كه احساسات ريختن بيرون براي است
(14).شوند احساسات سركوفتگي و خودخوري دچار كمتر ميبرند ، بسر فقر
به توجه با نيز شهري شهرياغنياي اغنياي ويژه فرهنگ خرده -3
اقشار.متمايزند سايرخردهفرهنگها از رفتاريشان و ذهني الگوهاي
در;دارند سكونت شهري خاص درمحلههاي اغلب كه ثروتمند و مرفه
ويژهاز به و معاشرت و روابط رفتارها ، منش ، ادبيات ، از خود ميان
منفك طبقات ديگر از را آنها برخوردارندكه خاصي مصرف الگوهاي
تجملگرايي و تنعم نمايش بهصحنه را شهر گروهها ، اين.ميكند
و پرزرق زندگي و مصرف شيوه بهتماشاي را ديگران و كرده خودتبديل
و حرمان احساس نوعي ديگران در ترتيب بدين و فراميخوانند خويش برق
و زمين مغرب جوامع در حداقل شهري اغنياي.ميكنند ايجاد مداوم حسرت
خاصي الگوهاي نقاط ساير در حتي و توسعه حال در جوامع در متعاقبا
.ميكنند ايجاد فراغت و مسكن و مصرف براي
گروههاي ساير فرهنگي باويژگيهاي طبعا الگوها اين انتشار
پيدا تصادم و برخورد -خردهفرهنگهايديگر با يعني -اجتماعي
قبلاز كه شود منجر ناخرسندي بهنوعي چهبسا پديده اين (15).ميكند
خرده.داشتهباشد پي در را اجتماعي فقدانمشاركت و انگيزه عدم همه
آنچه محكمياز دروني همبستگي و انسجام از ظاهرا اغنيا ، ويژه فرهنگ
ممتاز ولياين نيست ، برخوردار شد ، فقرتوصيف فرهنگ خرده درخصوص
مديريت و تصميمگيري و برنامهريزي درارگانهاي صنعتي كشورهاي در بويژه
ويژه فرهنگ خرده حال هر دربرخوردارند فراگير نفوذي از شهري امور
اجتماع اقشار و گروهها ديگر با آنها آميختگي از مانع برگزيده طبقات
و هدايت در عمومي مساعي تشريك از گروهها جداافتادگي اين و است
.ميكنند ممانعت شهر در زندگي ساماندهي
خردهفرهنگهاي مهم انواع از ديگر جوانانيكي ويژه فرهنگ خرده -4
تمامي در جوانانتقريبا مسئله.است جوانان ويژه فرهنگ خرده شهري ،
اجتماعي اهميت.است غامض حدودي تا و جدي مسئلهاي بزرگجهان شهرهاي
ضرورت دلايل جمله از جواني دوران خاص حساسيت و جوانان جمعيت سياسي و
ميافزايد ، مسئله اين پيچيدگي و اهميت بر آنچه.است مهم اين به توجه
از بسياري در.است توسعه حال در ممالك در بويژه جوان ، جمعيت شمار
هستند سال زير 20 سنين داراي جمعيت درصد از 50 بيش كشورها اين
(ساله الي 24 سنين 11) ايران جوانان و نوجوانان جمعيت مثال بهعنوان
اين افراد كه ميدهد تشكيل را جمعيت كل سال 1370 ، 5/19درصد در
.بود خواهند نفر ميليون از 21 بيش نزديك آينده در سني گروههاي
به چه كه هستيم جوان جمعيت عظيم خيل انتظار در كمي لحاظ به بنابراين
مسائل لحاظ به چه و دارد ضرورت آنها براي كه خدماتي و نيازها لحاظ
همسانجوانان نسبتا اجتماعي موقعيت.است خاص توجه مستلزم آسيبشناسي
برخوردار خاص جلوهاي از جامعه قشر اين فرهنگ خرده كه است شده موجب
از كوچكي صورت ميشود ، تشكيل جوانان از كه دستهاي و گروه هر.باشد
و رئيس سركرده ، )ابتدايي سازمان و مراتب سلسله داراي كه است اجتماع
اسامي كلمات ، .است خاص آداب و مناسك حتي و مقررات و قواعد و (غيره
كافهها ، مانند ميعادگاههايي حتي و... و سمبلها و فريادها مستعار ،
الگوهاي اين از حكايت جملگي.... و ميدانها كنار و كوچهها كنار
نوعي اين ، بر علاوه دارد ، فراگير كاملا -خردهفرهنگهاي -مشابه رفتاري
است ، جستجو قابل شهرها همه جوانان ميان در نيز همبستگي و همدردي
به آنها اقوام و خانواده به نسبت را مضاعفي همدلي و اتحاد چندانكه
محروميتهاي با كه زماني بهويژه همبستگي و اتحاد اين ميگذارد ، نمايش
شد خواهد هيجانانگيزي نيروي به تبديل باشد ، توام واجتماعي خانوادگي
آسيبشناختي جنبه و ميكند ظهور پرخاشگرانه رفتارهاي حالت اين در كه
(16).ميگيرد خود به
دارد ادامه
منابع و يادداشتها
دوم ، چاپ نور ، پيام انتشارات شهري ، شناسي جامعه غلامعباس ، توسلي ، -9
-SocialSolidarityص 225 1374
ايران ، در شهرنشيني و شهر تاريخ بر مقدمهاي حسين ، سلطانزاده ، -11
اول چاپ آب ، نشر
ص 236 1365 ،
حسين ، سلطانزاده ، از نقل به ص 20 ، البلدان ، يعقوب ، ابي احمدبن -12
ص.منبع همان.حسين سلطانزاده ، -ص 13237... تاريخ بر مقدمهاي
علوم نامه.ثريا مهدي ترجمه... و فقر فرهنگ اسكارلوئيس ، لاك -238 14
.توسلي نقل صص 137124به شماره 4 ، دوره 1 اجتماعي 1353
ص 189 همان ، غلامعباس
ص 200 همان غلامعباس ، توسلي ، -15
ص 151 همان -16
كلاردشتي ملكپور علي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام