چهارم ، شماره 1042 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 14 چهارشنبه 24
ركود دوران يا طلايي روزهاي به بازگشت
تئاتر
لندن در موسيقي با همراه تئاتر اجراي درباره
جديد نسخه.صحنهميرود روي به لندن در بازسازيهايخوبي روزها اين
ميكنند بيان را حماسي موضوعات كه واستنلي وصلح جنگ
داشته شاو و چونشكسپير نويساني زمانينمايشنامه كه انگلستان آيا
نويسندارد؟ نمايشنامه استديگر
بازسازيهايناموفق و پرخرج تئاترهايموزيكال اخيرا:اشاره.
.است گرفته رافرا لندن شهر تئاتر قديميسالنهاي نمايشنامههاي
ميتواند جديد توليدنمايشنامههاي عدم معتقدند منتقدانتئاتر
مجله كورليسمنتقد ريچاردكند دورانركود وارد را انگليس تئاتر
ترجمه خارجي واحدرسانههاي توسط كه دارد بارهنظراتي اين در تايم
.ميآيد پي در آن چكيده و شده
اجرا به لندن شهر سالنهاي در تئاتر كارهايسنگين از زيادي تعداد
اين.ميكشند دوش به آثاررا اين اصلي بار وبازيگران درآمدهاند
و By Jeevesصلح ، و همچونجنگ تئاترهايي در بازيگران
پوشاندن و مبلها و صندلي جابجايي پيانو ، دادن هل حال در استنلي
جابجايي مشغول كه هنگامي آنها.ميشوند ديده عظيم پارچههاي با صحنه
حركتهاي با اصلي صحنه.باشند دور صحنه از تا ميكنند تلاش نيستند چيزي
شبانه كوتاه درخشانموسيقي بازسازي درميشود جابجا كامپيوتر سريع
محلي در مكانيكي طور به صحنهها شد انجام لندن ملي تئاتر سالن در كه
كه بودند تلاش در بازيگران و ميكردند حركت بينندگان چشم ديد از خارج
.نبينند آسيب تصادف يا سقوط اثر در
لندن تئاتر در را وزنهها سنگينترين تئاتر بازيگران امسال تابستان
تئاتر 7/5 اين.كردند بلند گوئر موزيكالمارتين تئاتر اجراي وهنگام
اوايل) ژوئيه اواسط در مكينتاش كنندگيكامرون تهيه به دلاري ميليون
فراواني مخالف نقدهاي وجود با مكينتاش.يافت گشايش لندن در (مرداد
باز مبارزه اين.دهد ادامه را كار بود ناچار مينوشتند دربارهاش كه
سه.يافت پايان تئاتر تاريخ كننده تهيه موفقترين نفعمكينتاش به هم
در سايگون وميس نامهايبينوايان ، شبحاپرا به او قبلي نمايش
او اثراخير.فروختهاند بليت ميليوندلار از 100 بيش مجموع
را همسرش كه است قرنشانزدهم فرانسوي مرد يك گوئرداستان مارتين
.ميگردد سالهاباز از پس و ميماند اودور از سالها و ميكند رها
نامهمسر به اپرايي الهامبخش اثر اين اوست؟ واقعا مرد اين آيا
همچنين.است بوده نيز سال 1956 برگزمامحصول اثرويليام گوئر مارتين
و كشورفرانسه سال 1982 محصول گوئر مارتين نامهايبازگشت به فيلم دو
موزيكال تئاتر سه حداقل و امريكا كشور سال 1993 محصول سامرزبي
كه است گروهي كار اثر اين از مكينتاش نسخه.است شده ساخته آن براساس
نمايشميس بوبليل اشعارآلن و شونبرگ آهنگسازيكلودميشل با
ترديدها و افسانهها گذاشتن كنار با.بودند كرده اجرا نيز را سايگون
بنابراين.نيست بيش فريبي جديد مارتين اين كه دريافتند سرعت به آنان
جاي رواني بدجنس آدم يك كه دادند تغيير شكلي رابه طرح اين نويسندگان
چرا.بود شاعرانه غير ژوليت يكرومئو كار نتيجه و بگيرد را مارتين
در گروه اين گرفتهاند؟ قرار بيتوجهي مورد حد اين تا جدي موزيكالهاي
دونلان اثردكلان اين كارگردان اما.بودند موفقتر بسيار سايگون ميس
است برده صحنه روي را داري دوست تو كه همچونآنطور برجستهاي اثر كه
بزرگ اثري گوئر مارتين.نيست موفق موزيكال يك به درام اين تبديل در
را نكته اين بايد مكينتاش گروه.باشد باشكوهتر بسيار بايد اما است
دليل اين به لندن در نيز ديگري موزيكالهاي كه دهد قرار توجه مورد
خودشان زبان از بزرگان شرححال بازگويي به كه شكستخوردهاند
اثراندرو همچونگربهها آثاربرجستهاي وجود اما.پرداختهاند
حاضر درحال لندن شدهكه باعث شد اجرا لندن سالدر كه 15 وبر لويد
اثر آخرين در لويدوبرشود موزيكالتبديل تئاترهاي بهآرامگاه
ابداع جديدي شيوه و اصلاح موسيقي از استفاده شيوه كرد پيشنهاد خويش
به دوباره شد مواجه شكست با سال 1975 در كه By Jeevesتئاتر.شود
ميكند يادآوري نمايش اين.است شده بازسازي بخش لذت مينياتور يك شكل
نوشتهبرتي مشهور شخصيتهاي وجود داستان در شوخطبعي اصلي منبع كه
تلاش زياد بودن بامزه براي نبايد هيچوقت بنابراين.است بوده ووستر
در حاضر حال در.درمييابند را نكته اين فوري خودشان مردم زيرا كرد
مردم اماهستند پرفروش موزيكال تئاترهاي برادوي مانند نيز لندن
ستارگان كه بروند ملي تئاتر سراغ به بايد جديتر آثار ديدن براي
كه اثري آخرين.است خوانده فرا همكاري به نيز را تئاتر صحنه برجسته
بازي با اثرايبس بوركمن گابريل رفتجان صحنه روي ملي تئاتر در
در كه باوجودي.بود آتكينز وآيلين پلاسكوفيلد ، ونساردگريو
تلاشاسكوفيلد اما وجودداشت ، اشتباهاتي نمايش اجراهاياين بعضي
او كنترل تحت مجددا چيز همه كه شد جادويياشباعث تكنيك با همراه
.ميرود صحنه روي به درلندن خوبي بازسازيهاي روزها اين.آيد در
جم اثرپام واستنلي ادمونسون ازهلن صلح و جديدجنگ نسخههاي
معيار به تا يابند جهت ميتوانند حماسي موضوعات چگونه كه دادند نشان
ذهن در سوالي شده اجرا نمايشهاي اين همه وجود با.برسند قبولي قابل
نويساني نمايشنامه زماني كه انگلستان آياميآيد وجود به بينندگان
ندارد؟ نمايشنامهنويس ديگر است داشته شاو و شكسپير چون
همچون تئاتر علاقهمندان براي است؟ رفته كجا انگلستان نمايشنامهنويسي
را ما تئاتر.نيستند زندگي ادامه به قادر آن وجود بدون كه است روحي
آنها و ميكند حبس زندگي ، اساسي اندوههاي و اعتقادات با اتاق يك در
.است كوچك مسئله يك تئاتر در عظيم صحنههاي حركت.ميدهد جلوه زيبا را
اين در تئاتر آيا.است تماشاگران بر تاثيرگذاشتن تئاتر اصلي مسئله
بازگردد؟ خويش طلايي روزهاي به توانست خواهد هم باز زمينه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام