چهارم ، شماره 1043 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 15 پنجشنبه 25
خانه اگر خانواده دادگاه راهروهاي در
برنميگردم نكني اجاره مستقلي
ترك را زندگي و خانه است ماهي چند ايشان دادگاه رئيس آقاي:مرد
رفته مادرش و پدر نزد به و كرده
اما ميكند ، كرايه مستقل خانهاي داده قول ازدواج موقع ايشان:زن
و او مادر و پدر خانه مدتي نميتوانم ديگر هم من و نكرده را اينكار
باشم خودم ومادر پدر خانه مدتي
...دادگاه...شعبه...قضايي مجتمع -
دانشجو:شغل - سن 23 -مرد:خواهان
دانشجو:شغل -سن20 -زن:خوانده
تمكين:خواسته
را زندگيمشتركتان تازگي به كه شما:زوججوان به خطاب دادگاه رئيس
شناخت با ابتدا در مگر !ديگرچرا.هستيد هم وتحصيلكرده كرده شروع
.هستيد راه ابتداي در هنوز كه شما.نزدهايد ازدواج به دست وآگاهي
چيست؟ در اختلاف ريشه
كرده ترك خودشرا زندگي و خانه است چندماهي ايشان رئيس آقاي -مرد
.زندگيميكند آنها با و رفته ومادرش پدر نزد به و
.كردهام را كهاينكار دارد علتي حتما خوب -زن
تو شوهر من.ميكردي را اينكار نبايد باشد داشته علتي هر -مرد
.هستم
و منبنشينم داري انتظار آنوقت داريميكني دوست كاري هر تو -زن
خوشي و باخوبي ما ازدواج رئيس آقاي.تماشاكنم را تو كارهاي
پدر منزل.زد برهم را خوشي اين مهمي مساله مدتيبعد اما شد انجام
مادر و پدر.ميخوانم درس تهران در هم من و است تهران در مادرم و
شهرستانهاي از يكي در هم ايشان خود.دارند سكونت كرج اطراف در ايشان
منزلي ايشان شد ازدواجقرار اول.هستند تحصيل درحال مركزي استان
اجرا را تصميم اين.كنيم مستقلزندگي بطور هم با تا تهيهكنند
درمحل بود مجبور را هفته روز ايشانچند كه آنجايي از ولي كرديم
خوب.بودم تنها را هفته روزهاي اكثر منعملا نتيجه در بماند تحصيل
همسرم كنار ديگران مثل داشتم دوست و بودم كرده ازدواج تازه منهم
.باشم
مطمئناخبر نميدانستيد؟ را اينشرايط ازدواج موقع در شما مگر
.است شهرستان شوهرتاندانشجوي كه داشتيد
تحصيل محل فاصله.صورت اين به نه اما.ميفرمائيد كه است همينطور -زن
اكثر بود داده قول ايشان و نيست بيشتر ساعت چهار تهران با شوهرم
همانجا را هفته از روز چند ايشان اما برگردد دارد درس كه روزهايي
.است كرده اجاره اطاق.ميماند
ديدمامكانپذير عملا اما بودم داده قولرا اين من رئيس آقاي -مرد
به نيستند ، تنها همايشان الان.كنم اجاره شدممنزلي مجبور و نيست
مادر و پدر با هم گاهي.بروند ميتوانند من مادر و منزلپدر
ايشان هستم تهران در من خود كه هم را روزها بقيه.هستند خودشان
.است كرده بزرگ خيلي را موضوع
را كهمدتي گفتي من به.نيست كماهميت و كوچك هم خيلي موضوع -زن
گفتم.فروختي كهداشتيم را خانهاي.كنم پدرتزندگي و مادر با
به كرج از داشتم كلاس كه روز هر بود سخت خيلي اينكه وجود با.باشه
كي تا ولي ميدادم اهميت زندگيام به چون كردم قبول بيايم تهران
پيش مسائلي كه بود طبيعيكنم زندگي مادرت و پدر با ميتوانستم
ندارد امكان ديگر ولي ميتوانستمماندم كه آنجايي تا منم خوب.بيايد
مستقل دارند دوست هم اونها بالاخره.عذابند در هم خودشان.برگردم
مادرت و پدر خانه به من نكني آماده مستقلي خانه من براي تاباشند
.برنميگردم
آخر.است داده قرار بهانه را چيزي ايشانچه رئيس آقاي ببينيد -مرد
.ميشود تمام من درس بالاخرنيست هميشگي كه وضعيت اين
درست از ديگر سال چند كه تازهتو.ندارم تحمل ديگر من -زن
.مانده
.ميانبگذارم در وكلايتان با موضوعرا بگذاريد.باشيد آرام
كه زوج مادر و پدر با مدت كوتاه زندگي رئيس آقاي -(مرد) خواهان وكيل
.گذراست مدت اين.باشد داشته دنبال به نبايد را مسائل اين
مكانمناسبي زوج كه بوده قرار ابتدايازدواج در -(زن)وكيلخوانده
خودش بهقول اما كند تهيه ميباشد دانشجو كه امكاناتخودش حد در را
مكان ميگويد.كند زندگي قصر در نميخواهد كه هم من موكل.نبوده متعهد
اهل من موكل.شود تمام دويشان هر درس كه زماني تا كنيم اجاره كوچكي
پايان تا كه كردهاند كفش يك در را پايشان ايشان شوهر ولي است زندگي
پيدا ادامه ميشد ، اگر خوبباشي من مادر و پدر نزد بايد من تحصيلات
.است نبوده امكانپذير عملا ولي ميكرد
كه هم خانواده تنهاپسر.دارد مناسبي ايشانامكانات رئيس آقاي -زن
عكسالعمل آنوقت كند اجاره اطاق دو.بخرد خانه منكهنميخواهم.هست
را خانه اجاره پرداخت قدرت من ميگويد الان ايشان اما ببيند را من
...شده چه فروختيم داشتيم كه هم را خانهاي پول نميگويد وندارم
به خطاب جوان زوج مادر و پدر با گفتگويكوتاهي از پس دادگاه رئيس
ادامه خواهان دو هر خانوادهشان و اينها:ميگويد -مرد -خواهان وكيل
طولاني ، راه اين ابتداي در بگذاريد نبايد شماها و بزرگترها.زندگياند
لجبازي ظاهرا.بريزند هم در را مشترك ارتباط حريمهاي جوان دو اين
پايان تا زوج.است بوده گذار اثر موضوع اين در منطق و عقل از بيشتر
نيز ايشان خانم و كند تهيه خودش امكانات حد در و مناسب مكان تحصيلاتش
...برگردد خودش سرزندگي به ميدهد قول
و حقوق داراي مشترك ، زندگي شروع خانوادهو تشكيل با شوهر و زن
.ميباشند غيرمالي و مالي زمينههاي در يكديگر به نسبت متقابل تكاليف
را محاكمه جلسه وقت بيشترين زوجين سكونت محل موضوع پرونده اين در
تحت ميباشد شوهر از زن تمكين كه دعوي خواسته و داده اختصاص بخود
.است گرفته قرار آن الشعاع
تبادل بايكديگر بايستي سكونت محل درتعيين شوهر و كهزن است روشن
كنند انتخاب زندگي رابراي محلي هم توافق با و همفكريداشته و نظر
اختيار قانون ، براساس نرسيدند توافق به زمينه اين در كه درصورتي و
منزلي در بايد زن:ميگويد مقنن كه آنجايي است ، شوهر با مسكن تعيين
زن به منزل تعيين اختيار اينكه مگر نمايد سكني ميكند تعيين شوهر كه
اين خاص ، حالت چند در اما (مدني قانون ماده 1114).باشد شده داده
:ميپذيرد استثناء قانونگذار كلي اصل
حقتعيين كه كند شرط شوهر با سندازدواج در زن كه صورتي در اول
ميباشد زوجه موردنظر كه محلي خاص ، حالت دراين.باشد زن با مسكن
متابعت زوجه نظر از كه است زوج اين و شود انتخاب سكونت براي بايستي
ازدواج عقد طرفين مدني قانون ماده 1119 براساس.كرد خواهد پيروي و
عقد ضمن در نباشد مزبور عقد مقتضاي با مخالف كه شرطي هر ميتوانند
...بنمايند ديگر لازم عقد يا ازدواج
خوف زوجاين با خانه يك در زوجه كهبودن است حالتي در دوم استثناء
در شود شرافتي بدنييا يا مالي ضرر دچار زن شودكه باعث را بيم و
جداگانهاي مسكن ميتواند قانونمدني مواد برطبق زن اينصورتنيز
.كند انتخاب
يا بودنزن اگر:ميدارد مقرر اينخصوص در مدني قانون ماده 1115
زن براي ياشرافتي مالي يا بدني ضرر متضمنخوف منزل يك در شوهر
فتنه ثبوت صورت در و اختياركند عليحده مسكن زنميتواند باشد ،
...داد نخواهد شوهر منزل به بازگشت محكمهحكم مزبور ، ضرر
ضرب علتيبه هر به شوهر كه ميشود مواردياطلاق به معمولا بدني ضرر
متعلق وسايل استكه مواردي در نيز مالي ضرر.بپردازد زوجه شتم و
ممكن كه حقوقي همچون نقد حتيپول يا و طلا جهيزيه ، زنهمچون به
نيست ضروري كه درمواردي شوهر توسط كند كردنكسب كار با زوجه است
ياهزينههاي نوش و عيش موادمخدر ، استعمال چون مواردي.هزينهشود
ضرر ورود از بالاخرهبيم و.ميگنجد بالا مقوله مرددر به مربوط خاص
مسكن ميتواند زن كه است ديگري موارد از زوج جانب از زوجه به شرافتي
.كند انتخاب جداگانه
قبيل اين از مواردي و لاابالي افراد آمد و رفت افترا ، و تهمت هتاكي ،
به مخير و مجاز را زن ميشود ، زن به شرافتي ورودضرر باعث كه نيز
.مينمايد شوهر منزل ترك
به زوجه وبازگشت تمكين تقاضاي مردنميتواند فوقالذكر موارد در
سوي از تمكين دادخواستباخواسته دادن با زيرا رانمايد زوج منزل
داده زوج محكوميت به محكمه ، راي سوي از شرايط احراز مرد ، با
سكونت محل خصوص در دادگاه سوي از قطعي تكليف تعيين تا زن و شد خواهد
با نهايي تشخيص كه پيداست ناگفته.بازنگردد شوهر منزل به ميتواند
.بود خواهد محكمه رئيس
شوهر منزل ترك مدت در كه است نفقهاي ذكراست به لازم كه ديگري موضوع
كماكان زن زندگي مخارج بالا شده ذكر موارد در.ميگيرد تعلق او به
كه مادام...:ميگويد مدني قانون ماده 1115:بود خواهد شوهر برعهده
خواهد شوهر برعهده نفقه است معذور مزبور منزل به بازگشتن در زن
.بود
زن درآن كه پرداخت شرايطي تشريح بطوركليبه گرديد ذكر كه مواردي
او تمكين ، عليه عدم اين اينكه بدون ترككند را خانه ميتوانست
پرونده در حاليستكه در اين و باشد قانونيداشته اجرايي ضمانت
تعيين شوهر كه محلي در زن حضور و نبوده شدت اين به وضعيت مطروحه ،
دنبال به را مالي يا حيثيتي جسمي ، ضرر ورود از خوف نميتوانست مينمود
محول زوجه به سكونت محل تعيين نيز ازدواج سند در همچنينباشد داشته
.بود نشده
و دعوي طرفين خاص شرايط به توجه با دادگاه محترم رياست ايحال علي
خود امكانات حد در زوج سوي از مستقل مسكن تعيين به حكم ايشان ، جواني
همراهي را شوهر است موظف و مكلف نيز زوجه شرايط اين در و نموده
و ايشان مادر و پدر و طرفين مثبت نظر با دعوي اين خوشبختانهنمايد
.گرديد فصل و حل بخوبي دادگاه رئيس نظر البته صد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام