چهارم ، شماره 1043 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 15 پنجشنبه 25
شود دريا وانگهي گردد جمع قطره قطره
آب ، ميگذارد ، نمايش به را خود ابعادش تمام با مصرفگرايي كه جايي در
ميدهند هدر به بيمقدار بازيچهاي چون را حيات سرچشمه اين
تمامي در بركت ، و روشنايي سمبل حيات ، سرچشمه و الهي وديعه اين آب ،
حيات بخصوص موجودات زندگاني مسير در را خود خاص جايگاه قرون و اعصار
نور زندگي ، نشاط ، سرسبزي ، تداعيگر هميشه آب واژه.است داشته انساني
تاريخ همچون آب به وابستگي و زندگي تاريخ.هست و بوده طهارت و
تمدن تاريخ در ستبري كهن ريشه نياز اين و است كهن و ريشهدار انساني
ويرانيها و جنگها همبستگيها ، تحولات ، بسياري سرمنشا و دوانده انساني
بشري حيات در را تعيينكنندهاي نقش حقيقت در و است بوده تاريخ در
ضربالمثلها و اشعار و داستانها در را آن بازتاب ما و است داشته
.باشيم نظارهگر بهوضوح ميتوانيم
تاريخ اوان همان از تا راواداشته او آب به انسان مبرم نياز
تا پيگير تلاش اين و باشد آبي ومنابع آب به دستيابي پي در همواره
در زيادي حد تا امروزي تكنيك و علم مدد به و دارد ادامه امروز به
كه بيوقفه تلاش اين كنار در اما. است گرديده حاصل موفقيت زمينه اين
نام به ژرف چاهي شده ، شيرين آب به زحمت بدون و راحت دستيابي به منجر
صحيح استفاده بدون را نعمت اين و است كرده باز دهان نيز اسراف
آسان زماندستيابي همين در كه آبي.ميبرد فرو كام به و ميبلعد
و نبات و انسان از اعم موجودات از بسياري زندگي حياتبخش ميتواند
بخش روشنايي ميتواند كه آبي.باشد بوم و مرز اين نقاط اقصي در حيوان
دل در كه باشد كشيدهاي زحمت روستايي پينهبسته رامشگردستان و چشمان
بيجان و بيروح خاك دل از را آبي قطره دندان و چنگ با كوه يا كوير
.ميكند نوپا پرعطشنهالي ساقه تحفه و ميكشد بيرون
نمايشميگذارد به را خود ابعادش باتمام مصرفگرايي كه جايي در آري
بهجان خوره چون و ميگذارد پا زير ارزشهارا تمامي قساوت با و
خون بهتربگويم يا حيات سرچشمه اين آب ، ميافتد ، ما قناعتگراي فرهنگ
و ميدهند هدر به بيمقدار بازيچهاي چون برزن ، و كوي هر در را طبيعت
جان خوره كه ميسازند دريايي آلوده آب از خانه به خانه و قطره قطره
خانمان بلايي چون است حياتبخش كه آبي همان و ميشود طبيعت و اشجار
وانگهي جمعگردد قطره قطره:كه ميافتد ، دامانطبيعت به برانداز
نهچندان مسافتي در تنفرانگيز صحنه مقابلاين در و.شود دريا
نوازشگر برميخوريكه نهالستاني به كوه برسينه ميدان اين از دورتر
صخره دل از لطافت اينهمه كه ميماني در و دلتميشود و جان و چشمان
چنين ميتواند گذشته خود واز ايثارگر دستي جز آيا سربرآورده؟ چگونه
باشد؟ بيجان سنگ دل در حيات و زندگي غزلسراي
و ميدانيم همه را اين.است آبجهان كم مناطق جزء ايران ما كشور
قرن ميشود پيشبيني كه بيفزاييم دانستههايمان به نيز را اين بايد
دانستهها اين وجود با آيا.باشد بيآبي شايد يا و آب كمبود قرن آينده
متحمل خود دوش بر را سرزنش از باري آب اسراف قطره هر پس در نبايد
فاضلابمان چاههاي روانه را شيرين آب از عظيمي حجم كه تاكنون شويم؟
.گذشت بود چه هر ولي كردهايم ،
.بود چارهجويي درصدد وصفناپذير وجديت فوريت با اكنون هم از بايد
اسلامي انقلاب از پس بخصوص كشور روستاهاي و شهرها از بسياري برخورداري
استحمام ، آشاميدن ، همچون مصارفي در شده پالايش آب از مردم استفاده و
خود بهدنبال...و نقليه وسائط و محيط شستشوي سبز ، آبياريفضاي شستشو ،
.است آورده بههمراه بالاييرا ميزان در هدردهي و بيرويه مصرف
آب پالايش پرهزينه و پيچيده بهمراحل مردم از قشري آگاهي عدم شايد
جمله از.باشد اسراف اين توجيه براي محوري خود كشور تصفيهخانههاي در
بلاانقطاع بودن باز دارد هدردهي ميزان اين در عمدهاي درصد كه مواردي
شخصيو نظافت هنگام مثال بهطور) است مختلف مصارف هنگام آب شير
اندازهگيريهاي با.(صنعتي و خدماتي عمومي ، اماكن شستشو ، استحمام ،
بودن باز بواسطه كه رفته هدر به آشاميدني آب ميزان آمده بهعمل
شبانه در فرد هر توسط درمنازل دستشوييها و آشپزخانهها آب شير نابجاي
گزارش براساس.است شده برآورد ليتر ميرود ، حدود 15 هدر به روز
نظر در با) ايراني خانوار ميليون از 10 بيش جهاني بهداشت سازمان
آب به شخصي روزانه نظافت براي (نفر واحد 2/5 هر جمعيت ميانگين داشتن
خانوار هر آب اتلاف بنابراينميزان.دارند دسترسي بهداشتي و لولهكشي
بالغبر 285 رقمي كشور كل در و مترمكعب سال 5/28 در طريق اين از
ساليانه مفيد حجم برابر مقداري تقريبا يعني.است مترمكعب ميليون
نكنيم ، تعجب نيست انتظار از دور ميدهيم ، هدر به ما را لتيان سد مخزن
.گردد جمع قطره قطره:كه
هر وتصفيه انتقال براي (ريال 800) شده قيمتتمام متوسط احتساب با
حدود هدررفته آب عظيم حجم اين ريالي آشاميدنيمعادل آب مكعب متر
به مربوط فقط فوق ارقام كه داشت توجه بايد.است ريال ميليارد 228
اكثرا آب نياز سال از نيمي حدود در كه حالي در.است سرد آب هدردهي
آب كردن گرم صرف كه زيادي انرژي نتيجه در كهميشود برطرف آبگرم با
رفته هدر آب درصد حداقل 50 كه كنيم فرض اگر.ميرود هدر به نيز شده
شير 12 معمولي آب دماي متوسط بهطور) گردد ، گرم بايد سال از درنيمي
(ميباشد سانتيگراد درجه نياز 40 مورد آبگرم دماي و سانتيگراد درجه
در و مترمكعب طريق 28/2 اين از خانوار هر آبگرم ساليانه اتلاف ميزان
مقدار آمده عمل به محاسبات طي.است مترمكعب كشور 8/22ميليون كل
هر براي ميرود هدر به و ميشود آب مقدار اين كردن گرم صرف كه انرژي
آمار طبق.ميگردد برآورد مگاوات كشور 260 در و كيلووات خانوار 026/0
حدود برق كيلووات هر توزيع و توليد سرمايهگذاريجهت هزينه موجود
خانوار هر سالانه رفته هدر به انرژي هزينه بنابراين ميباشد ، دلار 1000
بنابراين.است دلار ميليون كشور 260 كل در و دلار طريق 26 اين از
سالانه بيمبالاتيها اين از ناشي اقتصادي زيان تنها كه كنيد مشاهده
صرف ميتواند كه را كشور اين سرمايه از دلار ميليون بر 260 بالغ
و حقيقي ميزان كه است گفتني و ميدهد بههدر شود بهسازي و بازسازي
مثل ديگر مختلف موارد در آب فتن بههدر توجه با خسارات اين دقيق
جمعيت روزافزون رشد با همزمان...و صنعتي و خدماتي و اماكنعمومي
به بايد !!؟..قطرهقطره:كه است مقادير اين از بيشتر بسيار طبيعتا
محصولات رفتن بين از آن كه كنيم اضافه نيز را ديگري بخش خسارات اقلام ،
جنبه اين از اقتصادي وارده خسارت بالطبع و آب كمبود از ناشي كشاورزي
.است كار اين براي انساني رفته هدر نيروي و وقت نتيجتا و
و هرمذهب با انسان يك يا و يكمسلمان عنوان به آيا آخر پرسش و
و الهي عدل دادگاه پاسخگوي كه ميبينيم رادرخود توانايي اين مسلك
باشيم؟ تبذير و اسراف و بيمبالاتي اينهمه براي وجدان محكمه حداقل
را نعمت اين دادن هدر به از آسان خودداري توانايي كه جايي
نداريم؟؟؟
فدايي داود دكتر
هدشي منتظري فاطمه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام