چهارم ، شماره 1046 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 19 دوشنبه 29
گسيخته هم از كودتاي
(آخر بخش) مرداد ننگين 28 كودتاي مناسبت به (كودتا شناسي آسيب)
مختلف درجلوههايي بزودي سوماسفند 1299 ، كودتاي ذاتي ناتواني
در كه آنچه و كرد سقوط كودتا كابينه روز يكصد گذشت از شد ، پس منعكس
دادن قرار دوم و كودتا خاطره اول بود دوچيز گذارد برجاي سقوط هنگام
قبضه به منتهي جاده در اطرافيانش و رضاخان يعني كودتا عناصر از برخي
قدرت كردن
برميآيد طور اين مانده برجاي اسفند سوم كودتاي از كه گزارشهايي از
سوي از قزاقها ، نقشاولياءخوانيبراي ايجاد براي تلاش وجود با كه
بود تصوراشقياءخواني اين كودتا ، نظامي بويژه و سياسي دستاندركاران
ذهني و رواني زمينه.مينمود اضطراب و رعب ايجاد و داشت غلبه كه
استقبال نجاتبخش نيروهاي همچون قزاقها از كه نبود گونهاي به مردم
رئيس اعلاميههاي.نميداد را اجازهاي چنين مردم تاريخي تجارب.كنند
خان ، كاظم تهران ، نظامي حاكم و رضاخان يعني قزاق ديويژيون
كه نكتهاي هيچ آنها تحليل از و بودند غلاظ و شداد اعلاميههايي
باشد ، بوده قزاقها و تهران مردم ميان نزديكي و پيوند امكان نمايانگر
و ميكرد اموال غارت از حكايت هم گزارشها از بعضي.نميخورد چشم به
وضعيت كه نمونه يك به ما.مينمود منعكس قزاقهارا جانب از تعديات
مشفق ميكنيم اكتفا ميدهد ، نشان قزاقها قبال در را بازار و كوچه مردم
سوم همان عصر.ميكند حكايت اسفند سوم عصر در خود مشاهدات از كاظمي
همه مانند تعدادكمتر ، به البته مردم كه هنگامي لالهزار درخيابان حوت
درباره وزيرگوشي آهسته بيشترشان و ميپرداختند عادي گردش به روز
شد ، لالهزار وارد سپه ميدان از قزاقي مينمودند ، گفتگو تازه پيشامدهاي
تاني ميخواندبا باغي كوچه آواز كه حالي در و ميآمد مست نظر به او
بيرون كمر رااز قمهاش چندي هر و ميرفت بجانبشمال خيابان كنار در
چابكي با آنرا سپس و.مينمود پرتاب بالا متريبه چند و آورده
هيچ ميديدم زيرا ماندهبودم دهان به انگشت متحيرو.ميگرفت درهوا
و عابرين همه و بگيرد او زشت رفتار به خردهاي كوچكترين كسنميخواهد
داشته وخيمي عواقب او با تماس هرگونه كه آن بيم از گردشكنندگان
و ايما با هم ديگران به بلكه بودند كشيده كنار را خود تنها نه باشد ،
انتهاي تا قزاق آن.نگذارند او سر سربه تا ميكردند توصيه اشاره
براي يا بود مست براستي كه نفهميد كسي هم عاقبت و رفت همچنان لالهزار
حال هر به بود ، گرفته پيش را روشي چنين مردم دل در هراس و رعب ايجاد
آنان بين در مسلما كه خيابان در حاضر مردم از يك هيچ كه نكته همين
نگرديد حاضر داشت وجود تهران ساكنين گوناگون طبقات همه از نمونهاي
سرخوردگي ميزان بخوبي بگيرد شخص بيرويهآن رفتار به خردهاي كوچكترين
(3).ميساخت روشن پيشآمدي هر درباره روزها آن در را مردم
سياسي ، عناصر كنار در كودتا نظامي عناصر گرفتن جاي بالاخره و:سوم
طبيعي.ميكرد ايجاد مردم نزد در قضيه كليات مورد در را يكساني ذهنيت
هم نظامي عناصر براي خودبهخود بهطور سيدضياء تصوير از بخشي كه بود
و پيوند اين كه داشت وجود هم قرائن و شواهد از بعضي.شود گرفته بكار
سيد روزنامهنگاري طبع شواهد اين جمله ازنمايد توجيه را امتزاج
ديويژيون رئيس نام به و خود زبان از اعلاميه صدور براي وي ميل و ضياء
زبان از مطنطن اعلاميه از عمومي برداشت.بود رضاخان يعني قزاق
و جنس و سوابق به روزه چند درهمين مردم.است چنين مستوفي عبدالله
كه ميدانستند و كرده پيدا اطلاع لزوم اندازه به ماكسيم ، رضاخان فصل
را نويسندگيها قبيل اين قريحه و سواد طبعا قزاق افسر اين
(4).ندارد
ازانتظارات خارج حدي تا كه دومكودتا ، ويژگي كه شد گفته قبل در
حاكمه طبقه ازاعضاي كثيري جمع دستگيري و بازداشت بوده مردم عادي
گرفته نظر در حاكمه ازهيئت گستردهتر حاكمه طبقه دراينمقاله.بود
هيچ بعضا كه بازداشتي ، مختلف آدمهاي توجيه عهده از بتواند كه تا شد
خود نوبه به آن ودامنه بازداشتها.برآيد نبودند ، هم سياسي اثر منشاء
.داشت دنبال به را چندي زمينههاي
اقتصادي ، -چهرههايسياسي و اشراف دستگيريگسترده و بازداشت نقش
در هم بعدها و ميباليد امر اين به كودتا دولت.بود مهم اجتماعي
تجربه اين به حكومتي ردههاي در سنتي چهرههاي و اشراف طعن و تخفيف
مهم ويژگي ديگر زاويه از ميتوان را بازداشتها اينرو از.ميشد اشاره
و تفسير هم كودتا ناشناخته نسبتا عناصر حضور يعني اسفند ، كودتاي
طرفداران از.ميدادند تشكيل را وسيعي طيف شدگان بازداشت.كرد تاويل
بيخطر ، و خنثي چهرههاي تا سياسي مخالفين از آن ، مخالفين تا انگليس
و ابهامات بودكه گستردگي همين.ميخورد چشم به دستگيرشدگان ميان در
بسياري زمينهاي گمانه خود نوبه به كه آورده بوجود را شبهههايي و شك
كه قرارداد 1919 عاملين از نصرتالدوله چون شخصي بازداشت.گشت سبب را
برده نام هم كودتا احتمالي نامزدهاي از يكي عنوان به وي از تاريخ در
به خواستهاند كودتا مجريان كه شد توجيه تفسير اين با بلافاصله ميشود ،
از برداشت اين ذكر كنار در مستوفي.بدهند بويملي و رنگ خود عمل
از ملي اعانه عنوان تحت كودتا دولت.نيست غافل هم قضيه مالي مسئله
ولي شدند ، مبالغي خواستار بودند ، متمول هم بعضا كه دستگيرشدگان
فهميده روز دو يكي از بعد چون دادند ، ترجيح وجه اداي بر را حبس آنها
ريش به آمده بيرون زود يا دير و نيست خطر معرض در آنها جان كه بودند
تومانپرداخت كه 25000 شد حاضر يكنفر تنها (5)خنديد خواهند سيد
را تكانهاي اشراف سياسيونو جمع اينتفاسيربازداشت همه با.نمايد
خود ازگفتگوي نقل به هم مستوفي گونهايكه به كرد ايجاد درجامعه
رجال از عده اين ميدهدحبس توجه مسئله اين الاسلامبه بامويد
بزرگي فتيله ميشود معلوم.دادهاند صورت كه است نبوده كمي كار كشور
ميان در است محبوسين زمره از خود كه دشتي علي (6)پيچيدهاند ما براي
سر محبس جمله از تمدني تاسيسات و بشر طبع از كه بسياري شكوائيه
اشراف سر بر ضياء سيد دست اينكه از را خود خوشحالي بارها ميدهد ،
و خصوصي دلائل از صرفنظر بازداشت مسئلهنميكند پنهان است آمده فرود
تاثير ميگردد متذكر دشتي علي كه گونه همان گران ، كودتا عمومي يا
البته.ميگذارد برجاي جوان و تازه نيروهاي و راديكالها نزد در مثبتي
شكل يكدستي برداشت تفسير كه نميداد اجازه بازداشتيها وسيع طيف وجود
و ملي نيروهاي تحسين و رضايت مورد طبعا مدرس ، چون شخصي حبس بگيرد ،
هم دشتي خود همچون افرادي بازداشت حتي.نميگيرد قرار آگاه مذهبي
از ناشي هم حبسها از برخي قضاياست ، آوردن در كنترل تحت بخاطر بيشتر
.نداشت چنداني توجيه و كودتاست سازماندهي ضعف
بزودي ولي تكانهبود يك فينفسه بهدستگيري اقدام چه اگر حال هر به
موضع.بربندد طرفي خود اقدام از نميتواند كودتا كهدولت شد روشن
اذهان در را كودتا مفهوم و معني از ديگري روي محبوسين وموقعيت
همين كودتا دولت اقدام جديترين.ميسازد روشن ناظرين ، و بازيگران
خارجي ، ملاحظات با ارتباط در هرچند اقدامات ، ديگر.بود حبس مسئله
و ادامهمذاكرات به تصميم يا قرارداد 1919و لغو اعلام مانند
مسئلهمحبوسين جديت و شوروي ، اهميت روسيه دولت قراردادبا انعقاد
سيدضياء كه بهگونهاي بود ، شده لغو عملا قرارداد1919.نداشت را
با روابط و ميديد آن الغاي از راناگزير خود اكنون آنهم طرفدار
هر ميگرفت ، شكل بايد ناخواه خواه كه بود ژئوپلتيكي ضرورت يك شوروي
در شده آگهي نكات ديگر.بود بسيار سخن روابط كيف و كم در كه چند
مشروطه ، انقلاب از پس ايراني جامعه براي ضياء سيد نخستين اعلاميه
از يا و شده آگهي وقت دولتهاي سوي از كرات به نكات آن.نداشت تازگي
نظر به پس.بودند گشته تبليغ راديكالها ، بويژه سياسي گروههاي سوي
مثابه به را كودتا دولت آن از استفاده با كه موردي مهمترين ميرسد
از.بود محبوسين مسئله همان نمود ، ارزشيابي و بررسي كودتا ، دولت
كه (7)گرفت صورت محبوسين از بعضي آزادي براي تشبثاتي ابتدا همان
مدرس.بود متفاوت هم محبوسين واكنش.رسيد ثمر به هم آنها از تعدادي
قبال در حد چه تا كه خودشان عمامه سرگذاشتن زير و عبا كردن تن به با
خارج با كردند سعي قوام همانند برخي.است مطمئن خود از جديد ، تحرك
بودهاند موفق هم حدي تا ميشود گفته و كنند پيدا تماس زندان از
خم سياست هم البتهعدهاي.بود قوام همين كودتا دولت جانشين چنانكه
كه همانگونه.بودند ساخته خود بگذردرا باد كه دادن ، شدنواجازه
موردبه يك جز هم كودتا ماليدولت انتظارات و آمدتمهيدات قبل در
براي كلي ويا جزيي عناصر به كه البتهرشوههايي نرسيد ، نتيجه
مجموع در.است خارج ما بحث از شد پرداخته تسهيلات يا و ارتباط ايجاد
از.ببرد چنداني بهره خود گسترده بازداشت اين از نتوانست كودتا دولت
اوليه ، تكانههاي و بازداشت مسئله از كه ميرفت انتظار كودتا دولت يك
خود سازماندهي جهتتقويت در ايران ، جامعه نامتعارفدر چنين هم آن
رعايتمقتضيات با كه است جويدكافي سود مخالفين زوال ضعفو و
شود توجه مرداد ازكودتاي 28 پس سركوبهاي و مسئلهدستگيري به زمان
دولت شكست.گردد آشكار زمينه عملكرد ، وايضا رويه ، اختلاف تاكه
و زندان محوطه از خارج عمل شدت نبود ، محبوسين به محدود صرفا كودتا
كه رضاخان اعلاميهنداشت كودتا عناصر براي تحكيمي اثرات بازداشتگاه
كه گرفت خاص پاسخي رنود سوي از بود شده منتشر ميكنم مطلعحكم با
بايد رفته هم روي (8).شود مبادرت اعلاميهها جمع به شد داده ترجيح
جديترين در و بود گسيخته هم از ابتدا همان از كودتا شيرازه گفت ،
.است مشهود زوال و ضعف اين دستگيريها ، از ناشي تكانه يعني خود اقدام
بعدي دهههاي در كه آنگونه كودتا منطق از هم كودتا عناصر سازماندهي
عناصر.بود بهره بي هستيم ، شاهد نزديك و دور كشورهاي وديگر ايران در
ارتباط يك در كه تا بودند شده همبندي سر بيشتر كودتا وسياسي نظامي
.باشند گرفته جاي هم كنار در منظم كار يك و آرماني و فكري منطقي
مختلف درجلوههايي بزودي سوماسفند 1299 ، كودتاي ذاتي ناتواني
كه وآنچه كرد سقوط كودتا روزكابينه يكصد گذشت از شد ، پس منعكس
قرار دوم و خاطرهكودتا اول بود دوچيز برجايگذارد سقوط هنگام در
به منتهي جاده در اطرافيانش و رضاخان يعني كودتا عناصر از برخي دادن
اهميت يك اسفند سوم كودتاي چرا كه ديد بايد حال قدرت ، كردن قبضه
به يافت؟ ايران معاصر تاريخ در را خود استعداد از بيشتر و نمادين
در پسيني تفاسير تعميم آمده مقال ابتداي در كه همانگونه ميرسد نظر
تفاسير اين از ديگر مورد دو به ميتوان.است بوده موثر بسيار مهم اين
و كودتا ، دولت نخستوزير سيدضياء از منقول مورد يك.كرد اشاره پسيني
كه است افرادي معدود از و كودتا ، مخالفين از مصدق دكتر از دوم مورد
مركزي ، دولت احكام نپذيرفتن و كودتا هنگام به فارس ، در حضور بخاطر
هر.يافت كودتا محبوسين يا و دستاندركاران از متفاوت سرگذشتي
در و شد گفته مجلس 14 در سيدضياء نامه اعتبار جريان در دوتفسير
ايران در هرچه ميگويد خود دفاعيه نطق در ضياء سيد.گرديد ثبت تاريخ
جلسه ، كابينه همان در هم مصدق و.است كودتا مولود ميشود ديده امروز
نه و بود مصلح نه كه كرد ثابت ميكندروزگار تفسير چنين را كودتا
به مردم او ترس از تا دهد تشكيل مجللي كابينه بود مامور و انقلابي
.برسد خود مقصود به او تا بدهند اهميت او به و شوند ملتجي سپه سردار
نويسي تاريخ كه ميديديم آنگاه نبود ، تاريخ در رضاخان مسئله اگر
بدون (9)مينمود تاويل و تفسير چگونه را اسفند سوم كودتاي معاصر ،
با رضاخان ميان اين ودر كودتا عناصر ارتباط منكر بخواهيم اينكه
رضاخان قراردادن كه داشت اذعان آشكارا بايد باشيم ، بوده انگليسيها
يك پهلويها ، آمدن كار روي و تغييرسلطنت يعني قدرت به منتهي مسير در
از صرفنظر اسفند سوم كودتاي.است اسفند سوم كودتاي از پسيني تفسير
و اجتماعي ، سياسي ، تحرك يك قدرت ، كمركش در آن نظامي عنصر جايگزيني
اغراق راه نبايد آن اهميت باب در ولي است معاصر تاريخ در مهم نظامي
ضبط و ثبت تاريخ در اسفند سوم كودتاي از بسياري رويدادهاي.پوئيد
پس.است بيشتر اسفند سوم كودتاي از آنها از برخي اهميت كه است گشته
همتاي تفسيري استعداد از كه پيوست بوقوع رويدادهايي باز هم كودتا از
در رويدادي صرفا اسفند سوم كودتاي.برخوردارند اسفند سوم كودتاي
.است دوره اين بسيار رويدادهاي ميان
و اثرات تهران ، فتح استبدادصغير ، مشروطه ، همچونانقلاب رويدادهايي
ميرزا بخصوص كشور كنار و گوشه اول ، جنبشهاي جهاني جنگ دامنه
كه باشد رسيده آن وقت شايد.ندارند كمتري اهميت يك هيچ..و كوچكخان
ارزيابي و داده قرار آن واقعي جايگاه در را اسفند سوم كودتاي
.نمائيم
ابنسينا ، 1350 ، انديشهها ، و روزگار مرتضي ، كاظمي ، مشفق -منابع3
ص 112 جلد 1
سوم ، چاپ زوار ، من ، انتشارات زندگاني شرح عبدالله ، مستوفي ، -4
ص214 جلد 3 ، 1371 ،
همان 216/3 -5
نشر مرسلوند ، حسن گردآورنده اسفند 1299 ، سوم كودتاي كابينه اسناد -6
اول بخش اول ، 1374 ، چاپ ايران ، تاريخ
همان 214/3 مستوفي ، -7
سقوط پساز بود ، تهران در ايام دراين كه فرانسوي لوسوئور -8
نظر به:مينويسد چنين مينامد ، ديكتاتور اورا وي ، كه سيدضياء
شير سرزمين بر انگليس رويايچيرگي ضياءالدين سيد بارفتن كه ميرسد
زمينه اميل ، لوسوئور ، است رفته برباد هميشه براي هم خورشيد و
شادان ، وليالله دكتر ترجمه كودتاي 1299 ، براي انگليس چينيهاي
را كودتا تمامي لوسوئور ص 148 ، اول ، 1373 ، چاپ اساطير انتشارات
انگلستان نقد به فرانسه ، منافع از دفاع به و ميكند ارزيابي انگليسي
و ميگردد ضياء سيد و انگلستان گرد چيز همه وي كتاب در.ميپردازد
.دارد كمي بسيار اهميت رضاخان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام