چهارم ، شماره 1047 آگوست 1996 ، سال مرداد 1375 ، 20 سهشنبه 30
ندهيد دستور ميگويند جوانان
آخر قسمت اصغرنژاد اصغر دكتر با گفتوگو در جواني بحران
چه هر كه نيست كوچكي فرزند آن ديگر نوجوانآنها بدانند بايد والدين
استقلالطلبياش خصلت و موقعيت با متناسب بايد بنابراين.بپذيرد بگويند
.كنند مشورت او با دادن دستور بجاي و كنند برخورد او با
و تحميلخواستهها و نوجوان با دربرخورد والدين انعطافپذيري عدم
نوجوان براي بحران و تعارضات يافتن شدت موجب او به خود نيازهاي
.ميشود
دورانبلوغ به گذار مختلف ومشكلات مسائل به جواني اشارهبحران
مسئله ايرانيك جمعيت جواني به توجه بحرانيبا چنين.دارد اشاره
نظرتان از ديروز كه جواني بحران بررسي بخشنخست درميشود تلقي ملي
در دورهاي چنين در جوانان روحي و اجتماعي گوناگون تعارضات گذشت
پزشكي علوم دانشگاه علمي هيات عضو اصغرنژاد اصغر دكتر با گفتوگو
حدومرز گفتوگو اين ادامه در امروز.گرفت قرار بررسي مورد ايران
الگوهاي طرف به آنها رفتار هدايت وچگونگي جوانان كنترل و آزادي
:ميخوانيم هم با.است گرفته قرار بررسي مورد جامعه مقبول
داد ، زيرا ارائه درستي تعريف آزادي مفهوم از بايد اول درجه در
وقتي دارند مفاهيم از ذهنيتشان براساس را متفاوتي برداشتهاي افراد
آزادي اين با و باشي آزاد ميخواهي كه چه يعني ميكنيم سوال جواني از
كني؟ چكار ميخواهي
اين.دهم انجام خواست دلم كه كاري هر ميخواهم ميگويد جواب در
.است آزادي نقض دقيقا دارد آزادي از جوان يك كه تعريفي
از آننيز قبال در ميشود داده آزادي كسي به وقتي امروزي جامعه در
كسي اگر همدارد ، آزاديمسئوليت قبال در فرد.ميخواهند مسئوليت او
پيش وحشتناكي ومرج هرج كند ، عمل آزادانه مسئوليت بدون بخواهد
.كرد را تصورش نميتوان كه ميآيد
درحاليكه آفريده آزاد را انسان خداوند است ، خوب بسيار آزادي
اطاعت جز به وملائك غرائزند اسير كه شدهاند خلق گونهاي به حيوانات
شده خلق آزاد انسان بكنندتنها نميتوانند ديگري كار پروردگار امر
.برميگردد خودش به او انتخاب هر نتيجه و كند انتخاب ميتواند كه
در هم مخدر ماده نه ، يا كنند مصرف مخدر ماده كه آزادند افراد فرضا
بين از و اعتياد آن تبع كردند استفاده آن از وقتي ولي دارند دسترس
.است آنان اجتماعي شخصيت رفتن
به نسبت نوجوانبايد يك و دارد تعريفي و ثغور و حدود آزادي بنابراين
.بيانديشد عميقتر آن نسبتبه و باشد داشته آگاهي آزادي تعريف
بايد ببيند ، او آموزش مسائل اين راجعبه بايد جوان يك واقع در
جوانان كه است اين از ناشي تعارضات اين درككند ، را آزادي مفهوم
اين كه نميكنند هم نياز احساس اصلا و نديدهاند را لازم آموزشهاي
و پدر نيز طرف آن از.آموخت آنان به بايد ولي ببينند را آموزشها
كه بچهاي كنند ، برخورد چگونه خود جوانان با كه بدانند بايد مادرها
و ميپذيرفت ميگفتند او به چه هر و بود جو تابع شدت به ديروز تا
اين با شده استقلالطلب و نميرود حرفي هيچ بار زير حالا ميداد ، انجام
كرد؟ برخورد بايد چگونه بچه
جامعه در وبايد ميشوند بزرگ بچهها هرحال به كه است اين واقعيت
.نمايند حل را خود مشكلات و بايستند خود پاي روي و باشند مستقل
را ايناستقلال ايجاد زمينه چگونه بگيرندكه ياد بايد مادرها و پدر
عاطفي ، رواني ، لحاظ ميبايدبه استقلال اين زمينههاي.بياورند پيش
.گردد فراهم اقتصادي اجتماعي ،
بايد مستقلاست كه كند احساس لحاظرواني از اينكه براي جوان يك
براي فرد يك عنوان وبه دارد شخصيت كه شود اوتقويت در احساس اين
كمكميخواهند ، او از ميدهند ، اومسئوليت به قائلند ، اواحترام
.ميشود مشورت او با كارها در و قائلند ارزش نظرش براي
اين كسيهم دارند ، توجه كمتر جنبهقضيه اين به والدين متاسفانه
و موقعيت هر بپذيرندكه بايد والدين.والديننميدهد به را آموزشها
.دارد خاصي ويژگي شرايطييك هر
بگويند او به را چه هر كه نيست كوچكي فرزند آن ديگر آنها نوجوان
در موقعيت اين با متناسب را ديگري رفتار يك ميبايد آنها كند قبول
تغيير زندگي مختلف مراحل در كه است موجودي انسان زيرا بگيرند ، پيش
آن با متناسب و هماهنگ رفتاري ميبايد تغيير ، اين با متناسب و ميكند
.گرفت پيش در
برخوردسنجيده جاي به كه ميشود والدينباعث ذهني انعطافپذيري عدم
وجود به جوان رابراي بيشتري تعارضات وقالبي خشك برخورد يك با
را والدين با ارتباط برقراري بايدنحوه جوان نيز طرف آن از.آورد
.نمايد تصريح آنان براي را خود معقول خواستههاي و بگيرد ياد
الگوهايي شما بهنظر شد ، ذهنيتها اين بهرهگيرياز و ذهنيتها بحث
و باشد داشته ميتواند چهنقشي او زندگي در جوانبرميگزيند يك كه
آن از ميتوانند جوانان كه هستند الگوها از دسته كدام رهگذر اين در
بهرهگيرند؟
براياهداف اجتماعي عرصههاي در استكه مفصلي مقوله الگو بحث
بين از بلكه انتخابنميكند را الگوها خود ميشوند ، انسان عرضه خاصي
سن ، خوي ، و خلق با را سنخيت و جذابيت بيشترين و ميبيند كه الگوهايي
.ميكند انتخاب دارد او هواي و حال و جنس
در است ، استفيلم افتاده اتفاق ما درعصر كه اساسي تحول متاسفانه
.ميشوند مطرح ندارد اصلاواقعيت كه الگوهايي سري كهيك فيلمهاست
تنه فردييك و است خشونت سراسر ميبيندكه را فيلمي جواني وقتي
قرار موردمواخذه تنها نه بعضا و بينميبرد از را نفر دهها
اين ناخودآگاه او ميدارد ، براي دريافت هم بلكهجايزه نميگيرد
موفق هم خيلي ميتواند هم پرخاشگري الگوي پس كه ميگيرد ذهنيتشكل
جامعه در فردي اگر.نيست واقعيتاينگونه در كه حالي در.باشد
و شد خواهند او مدعي قانون و جامعه برساند ديگري به آسيبي كوچكترين
.برخوردمينمايند وي با
فيزيكي جذابيت هستند ، هم جذابي بسيار انسانهاي اصولا فيلمها قهرمانان
لحاظ به هم و جسمي بهلحاظ هم توانا آدمهاي براي حتي رواني ، هم و
كار هر راه اين در ميكنند تلاش مقدسي يكهدف به رسيدن براي كه ذهني
مغلطه جوان يك براي اين و ميشود توجيه قابل غيرانساني و قانوني غير
غيرقانوني كار هر به ميتوان هدف رسيدنبه براي پس كه ميكند ذهنيايجاد
.زد دست نيز غيرانساني و
انسان زندگي باواقعيت اصلا ميشوند فيلمهاارائه در كه الگوهايي
.مطابقتندارند
ندارند ديگري دلبستگي و علاقه هيچ كه ديدهام را دانشآموزان از بسياري
از شناختي هيچ كه بپردازند فيلمهايي تماشاي به ساعتها اينكه جز به
صداي دادن گوش به را خود وقت يا و ندارند هنرپيشه آن زندگي واقعيت
و ضعفها چه داراي شخصي زندگي در نميدانند كه بگذرانند خوانندهاي
.است معضلاتي
آن است ، چيزديگري اينها واقعيت كه بايدبداند نوجوان يك واقع در
معلومنيست ميشود ظاهر جلويدوربين فريبندگي و باجذابيت كه آدمي
.باشد زيبايي همين به واقعياش زندگي در
تاثير و هستند قوي بسيار عاطفي و هيجاني بار عمدتاداراي فيلمها
وجود تمام با ناخودآگاه نوجوان آن و دارند نوجوان بر عميقي عاطفي
نيز نوجوان شد ، اينگونه وقتي و ميدهد پيوند الگو آن به را خود
و شود بلند صبح و بخوابد شب سينمايي شخصيت آن مثل كه دارد انتظار
.بشود ديده ، فيلم در كه آنچه مثل قهرمان يك به تبديل
فقطدر و ندارند وجود چنينقهرمانهايي واقعيت در كه حالي در
است قرار كسي زندگياگر واقعيت در.راميبينيم آنها كه فيلمهاست
دود سالها و مداوم تمرين سالها به باشد علمي يا قهرمانورزش كه
.دارد احتياج خوردن چراغ
همين در كهشايد هستند انسانهايي يكنوجوان براي واقعي الگوهاي
قهرمانان ويژگيهاي هيچكداماز و ميكنند زندگي آنهانيز همسايگي
بودهاند ، موفقي انسانهاي زندگي در اما.نيستند دارا نيز فيلمهارا
آدمهاي تحصيل و كار در و آيند فائق مشكلات بر كنند ، تحصيل توانستهاند
معنوي و اخلاقي كمالات به و برسند علمي بالاي مدارج به باشند ، موفقي
آن از ميتواند نوجوان يك هستندكه واقعي الگوهاي اينها.آيند نائل
.كند تبعيت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام