چهارم ، شماره 1051 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 25 يكشنبه 4
چايكوفسكي موسيقي و هاملت راسكلنيكف ،
ابرها فراز كائوريسماكيبر جديد فيلم بر يادداشتي
است غايب كائوريسماكي دنياي در هميشه انساني ماهيت
سرد جنگ دردوران كه كشورينميكند فكر فنلاند به ديگر كسي:اشاره
جهان غضب مورد شوروي فروپاشي از بعد و.داشت گرايش شوروي بهسمت
فراموشي چنبره اين از را خود توانسته كه كسي تنها.است شده غربواقع
كه است Aki Kaurismaki كائوريسماكي آكي فنلاندي فيلمساز بيرونآورد
و درآيد نمايش به بينالمللي جشنوارههاي در توانسته وي قبلي فيلمهاي
همه به و دهد نشان جهانيان به را نااميدش مردمان با امروز فنلاند
به كائوريسماكي جديد فيلم هستيم ارتباط تشنه شما مثل هم ما:بگوييد
آنها فقر و فنلاند مردم مسئله به پيش از بيش ابرها نامبرفراز
.ميدهد نشان عواطفشان سادهترين در راحتي آنها نااميدي و ميپردازد
معاوني ميراندا خانم ترجمه با فيلم اين درباره اشپيگل مجله يادداشت
:ميآيد پي در
در انساني والاي انديشههاي سو يك از كه جايي رستوراندوبرونيك در
بستر در ;گسترش حال در بيچارگي و درماندگي ديگر سوي از و است جريان
به كه است افرادي داستان فيلم.ميدهد رخ فيلم اتفاقات تضادي چنين
حتي آنها.ميشوند افسرده و پير نهايت در و ميروند و ميآيند مكان اين
.نيستند هم نوشيدن يا خوردن به قادر ديگر
كتي رستوران ، مستخدمه) رستوران ، ايلونا از افراد اين ترك از بعد
با متضادي رنگ كه قرمزي مبل روي بر رنگش آبي اتاقنشيمن در (اوتنين
از او قبل لحظهاي ميكند ، نگاه پنجره به خيره و نشسته فقط دارد اتاق
.است راشنيده ويوا -سارو نامكن به مردي اعدام خبر راديو
چگونه؟ است ، اينطور اگر و دارد ارتباطي ابرها با او زندگي آيا
از است ، اتوبوس راننده كه (وين كاري) لاري همسرايلونا ، متاسفانه
تاسفبار خيلي زندگي.ميشود اخراج به تهديد اتوبوسراني شركت طرف
.است
فقير كشور يك بعنوان فنلاند ، وطنش ، مورد در كائوريسماكي ، آكي
گرفته سرچشمه آنجا از كهوالس كشوري:ميكند يادآوري چنين اروپايي
يكي به نسبت حتي امروز واقعي فنلاند.است رفته آرژانتين به وبعدها
همچون.است مقايسه و توجه مورد كمتر شرق بلوك شده فراموش ازشهرهاي
را بيننده كه شده فراموش مغازه يك گرفته خاك ويترين در كاكتوسي
در انسان يك نااميدانه نداي كه ميدهد قرار تاثير تحت همانطور
.(فيلم از صحنهاي) خاكستري ديواري نقاشي يك كنار گرفته مه خياباني
دوربين كائوريسماكي ميكند ، طلوع فيلمبرداري محل در آفتاب كه هنگامي
روي را ابرها حركت اوميدارد نگه افق سطح در كم ارتفاع در را خود
.ميخواهد چهرهها
اشخاص از يكي) په پلون يادماتي به بايد بيننده كه است لحظهاي اين
ابري چون فيلم شخصيتهاي ديگر ياد از او خاطره كه چرا بيافتاد (فيلم
غايب كائوريسماكي ، دنياي در هميشه انساني ماهيت.است رفته زودگذر
و (مكافات و جنايت) همچونراسكلنيكف قبلياش فيلمهاي قهرمانان.است
از تصاوير ، سادهترين با كائوريسماكي و ميكنند رفتار (شكسپير) هاملت
قطعه يك نواي با را صحنهها و ميكند حكايت زندگي روزمره بدبختيهاي
فيلم ، از وصف اين با.ميدهد پيوند يكديگر به چايكوفسكي اثر موسيقي
تعدادي ديدن براي ميرود؟ ابرها فراز ديدنبر براي سينما به كسي آيا
چگونه طرفي از شدهاند؟ خيره خالي مكانهايي به نااميدانه كه بيكار
بلكه نميشود افسردگي باعث تنها نه فيلم اين كه كرد قبول ميتوان
.ميشود شكوفا بين اين در كه است ولاري بينايلونا عشق از ملودرامي
آن در نااميدي هرگز و ندارد قرار و قول به احتياج كه هنر يك از عشقي
و بگير بالا را سرت:ميشود خلاصه جمله يك در فيلم پيام.ندارد جايي
اخلاق زيبايي از خلوص و پاكي نهايت در كائوريسماكي ، آكي !باش شجاع
انتخاب فيلمش براي را عنواني چنين موضوع همين خاطر به و ميكند صحبت
همچنين و اشياء از عبور ميان اين درابرها فراز استبر نموده
است هميشهدير اول:ميگويد سخن اصلي موضوع دو از او زندگي جريانهاي
چيزي اينهم از بيشتر و سادگي همين به دقيقا.است هميشهوقتش دوم و
.نميدهد توضيح را
ديگر بود گفته..فيلمتاتيانا ساخت هنگام مدرن ، پست كائوريسماكي
دو از بعد اما.بنويسد رمان پس اين از ميدهد ترجيح و نميسازد فيلم
چندمين براي ماشيني زندگي فضاي در ارتباط بدون انسانهاي موضوع سال
را خود اجتماعي واقعگرايانه قصه اينبار و شد توجه جالب برايش مرتبه
.است كشيده تصوير به طنز مايههاي كمترين با
و آلمان فرانسه ، انگليس ، جمله از مختلف كشورهاي در كائوريسماكي
در فيلمسازي و فنلاند به او بازگشت اينحال با است ساخته فيلم آمريكا
از نشان ميبرد ، بهسر خود دوران بحرانيترين در سينمايش صنعت كه جايي
.دارد كمحرف و اخمو فيلمساز اين سرگشته خصلت
با كردم اجير حرفهاي آدمكش يك فيلمهايمن كائوريسماكي آكي از o
دوازدهمين در بيبندوبار وزندگي شد اكران آدمكش با عنوانقرارداد
.است درآمده نمايش به فجر فيلم جشنواره
:عكس زيرنويس
ابرها فيلمبرفراز از نمايي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام