چهارم ، شماره 1053 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 27 سهشنبه 6
...رفته برباد آرامش مكزيكوسيتي ،
است كرده بيمار را هوا شديد آلودگي و جمعيت افزايش
نارسايي كمبوداكسيژنو علت به ازكودكان زيادي عده روزه همه
ميگيرند قرار اكسيژن چادر زير بيمارستانها در تنفسي
هزار جمعيت ، بهوسعت نفر ميليون باحداقل 16 مكزيكوسيتي شهر ابر
نيز ، اينجا در.زميناست روي نقاط پرجمعيتترين يكياز مربع ، مايل
ادامه زندگي به مهارتهايخاصي با مردم ديگري ، هرجاي مانند
خواهي گرسنگي از مبتكرنباشي ، اگر شهروند ، يك بهقول.ميدهند
ميدهند ، بچهها انجام نمايشي دلقكهاحركات چهارراهها سر در !مرد
گرچه ميفروشند ، آدامس ميكنند ، پيرمردها راتميز اتومبيلها شيشههاي
كردن سير براي كه مردميميشود عايدشان كار اين از اندكي بسيار پول
نمايان را شهر عدمثبات درحقيقت ميآورند ، روي كارها اين به شكمشان
.ميسازند
نفر ميليون سه تنها با آرام زيباو شهري مكزيكوسيتي پيش سال پنجاه
هر از شهر.نيست خبري آرامش آن از ديگر حاضر درحال ولي.بود جمعيت
هيچ اينجا در.درمينوردد را انساني و زيستي جغرافيايي ، حدود طرف ،
مرتب بهطور و است شده آتشفشاناحاطه كوههاي با شهر.نيست ثابت چيز
كه دارد قرار رود يك بستر شهرروي اصولا.ميلرزد زلزله اثر در
شبكه.ميبرد فرو خود در كمكم را ضعيف پايههاي با قديمي ساختمانهاي
است آلوده بهقدري هوا و مسدودبوده اغلب سنگين ، ترافيك از خيابانها
آب كه رودهايي.هستند چشم سوزش و گلودرد به اغلبمبتلا شهر ساكنين كه
تعدادي مرگ باعث پيش چندي كه آلودهاند بهقدري ميكنند تامين را شهر
.شدند شهروندان از
را شهر كه رشتهكوههايي.است كرده رامريض شهر ازحد ، بيش آلودگي
كارخانجاترا سوخت و ازاتومبيلها ناشي دود دربرگرفتهاند ،
تعداد همهروزه.نميدهد تنفس اجازه بهشهر نگهداشته ، خود درميان
در كافي ، اكسيژن بهدليلنرسيدن بچهها ، مردم ، بخصوص از زيادي
و بيمارستان كمبود مشكل و ميگيرند قرار اكسيژن ماسك زير بيمارستانها
.ميآورد فشار آنها بر ديگر ازجهتي كافي تخت
وجنايت جرم روبه اغلب وبههمينخاطر بوده فقير اكثرا شهر مردم
بوده مردم زندگي از جزيي خشونت و فقر تاكنون سال 1600 از.ميآورند
نابسامان اوضاع عليرغم بسياري مهاجران روزه همه وجود ، اين با.است
شهر اين سوي روبه مرفهتر ، زندگي و بهتر كار يافتن اميد به شهر ،
.ميگذارند
با چنان فساد سالها ، براي.نيستند ثبات منشا مردم براي پليس و دولت
مشمئز آن به راجع خبرهايي شنيدن از ديگر مردم كه بود شده عجين سيستم
.دارد وجود اميد از جرقههايي هنوز نااميدي ، اين مقابل در.نميشدند
دولت شرايط آن درشدند هلاك تن هزار ده به نزديك سال 1985 زلزله در
خانواده همانند كه بودند مردم اين ولي نكرد چنداني كمك مردم به
براي و داده نجات را ماندگان آوار زير شتافتند ، ديگران كمك به بزرگي
درست تازهاي زندگي بودند داده دست از را خود چيز همه كه كساني
خواستههاي نميتواند رئيسجمهور بهنام نفر يك معتقدند مردم.كردند
وجود پرمشكل و بزرگ شهر اين براي اميدي اگر.كند برآورده را آنها
زندگي كه مردمي.خواهدبود عملي مردم تكتك بهدست تنها باشد ، داشته
.ميكنند بهتر آيندهاي به رسيدن براي جديد ابتكارات صرف را خود
زمانيزاده كتايون ترجمه
National Geographic, August
Michael Parfit
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام