چهارم ، شماره 1054 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 28 چهارشنبه 7
ايران در كتابپردازي مسائل
مطالب و نكتهها ايران ، در كتاب و نشر به مربوط مسائل درباره:اشاره
مسائل درباره اما.است شده طرح مختلف مواضع و جرايد در بسياري
محتواي از سواي را كتاب اگر.است رفته سخن كمتر كتاب شكل و كالبدي
آن صوري كيفيت و شكل و اهميت بگيريم ، درنظر نيز اقتصادي كالايي آن ،
و كتابپردازي نوشتار ، مسئله اين در مطروحه بحثميگردد مكشوف همه بر
بر مقدمهاي صرفا بحث اين.است ايران فرهنگ در سنتهايكتابآفريني
اين صورت و فرم به مربوط مسائل و تجليد تذهيب ، صحافي ، -كار فرهنگ
.ماست كشور در انسان تاريخ معنوي پديده
مقالات سرويس
و ازكتاب ما كشور در ديگري ، زمان ازهر بيش اخير ، ساله چند در
بر يك هر قرار كه سياستگزاريهايي سلسله اما ;صحبتميشود كتابخواني
فرهنگي منش يك عنوان به كتابخواني ، همگاني ترويج به تا بوده آن
به نگاهي نيم.است شده بدل دراز رشتهاي به امروز بينجامند ، برتر ،
تهيه خصوصي و دولتي مركز آن يا اين توسط كه گريختهاي و جسته آمارهاي
كه ميبينيم را كتاب تيراژ فرهنگنماي عقربه و مياندازيم است شده
كه است حالي در اين و ;است نوسان در تا 5000 ارقام 3000 بين هنوز
پنج تا هزار چهلبين و سي دهههاي طي ايران در كتاب متوسط تيراژ
طريق از بارها كه عمومي ، آراء به مراجعه در(1).است بوده هزار
عواملي به كتابخواني مشكل توجيه در است ، شده منعكس جمعي رسانههاي
تنوع فقدان و لازم ، اطلاعرساني و مناسب توزيع عدم كتاب ، گراني چون
تاكنون كه عاملي اما.برميخوريم شده منتشر كتابهاي ميان در موضوعي
شكل و ريخت هنري فنيـ عامل است گرفته قرار توجه و اشاره مورد كمتر
.خواند آمادهسازي را آن ميتوان كه چيزي است ، كتاب
بهاشياء ما روزه هر نگرش نوع عصرحاضر ، فكري عميق تحولات سايه در
نظر در عللي درشمار بتوان را امر اين شايد ميكند ، و تغيير دائما
امكان افقهاي تادورترين را تكنولوژي پهنهفراگستر كه آورد
بهعنوان كتاب ، از كه تازهترينتعاريفي روبراساس اين از.ميكشاند
و سازي كتاب هنر چاپ ، صنعت است ، آمده عمل به ارتباطي ، وسيله يك
كشيده هدف اين بهتر و بيشتر چه هر تامين جانب به كتاب سازي آماده
حكم آن ، محتواي برابر در كتاب ، ريختاري وجه ديگر نگاه يك در.شدهاند
مجادلات در محتوا و شكل ميان ارتباط بحث اما.ميكند پيدا را (فرم)شكل
ترديد اصل اين در ميتوان كمتر باشد آمده دچار كه سرنوشتي هر به ما
از يكي گفتيم چنانكه و (2).ميكند تبعيت كاركرد از فرم كه كرد
نهايي شكل پس.است اطلاعات انتقال ما روزگار در كتاب عمده كاركردهاي
آن بحث مورد موضوع تاثير تحت اولا فرهنگي واسطه يك عنوان به كتاب
.ميپذيرد اثر موجود امكانات از ثانيا است ،
بازيابي كهامكان آگاهيهاست و ازاطلاعات منبعي كتاب نگره ، اين در
نويسي ، مقدمهكرد آنجستجو گوناگون فهرستهاي در رابايد اطلاعاتش
آن از غفلت كه است مهمي بسيار سرفصل كتاب تدارك و تدوين امر در خود
دريچهاي مقدمه واقع ، در.ميسازد وارد اثر كل بر ناپذيري جبران آسيب
در اطلاعاتي و ميشود گشوده اثر يك يكپارچه تماميت روي به كه است
تسهيل موثري بهنحو متن به را او ورود كه ميگذارد خواننده اختيار
فصول براي مولف يا نويسنده كه صورتي در مندرجات ، فهرست.مينمايد
به كه است كليدي صفحه مانند باشد ، برگزيده دقيق عناويني خود كتاب
اعلام فهرست نحو ، بههمينميآيد خواننده هدايت و راهنمايي كار
ميسر هستند مرتبط خاص اسامي با كه را اطلاعاتي جزييترين به دستيابي
كاربرد موارد فهرستها ساير مانند آنكه از گذشته ماخذ ، فهرست.ميسازد
كه كتابهايي نوع درباره اثر مخاطب ذهن شدن روشن براي دارد ، بسياري
وي بويژهآنكه ميباشد ، مفيد است گرفته قرار نويسنده مراجعه مورد
زمينه در را خود آگاهيهاي و اطلاعات ماخذ ، اصل به رجوع با ميتواند
قادر منتقدانه رويكرد يك طي احيانا يا و ببخشد توسعه نظرش مورد
انواع چون ضمايميبرآيد ماخذشناسيك بررسي يك عهده از بود خواهد
بسياري كمكهاي منشا خود نوبه به يك هر نيز واژهنامهها و يادداشتها
براساس كه كساني براي كم دست سوم عامل اين بنابرخوانندهاند براي
چنان از دارند باكتاب يافتهتر جهت برخوردي تحقيقخود و تحصيل
باشدباعث نشده مراعات كتاب توليديك در اگر كه است اهميتيبرخوردار
كاسته بهشدت كتابهستند مطالعه و تهيه كهخواهان كساني تعداد از ميشود
.شود
فقط نه كتابهايشان ناشرانيكه تعداد اينشرايط در بدانيم است جالب
و مقدمه مندرجات ، فهرست حتي فاقد بلكه ندارند خوبي خط و كاغذ جلد ،
فراوان چاپي اغلاط وجود.نيست كم هنوز ما كشور در ميباشند اعلام فهرست
بايد واقع در.است نگرانكننده جدا كتابها از معتنابهي تعداد در
ناشران ميان در رايجي سنت هنوز ويراستاري و خواني نمونه كنيم اعتراف
اين.دارد مشابهي كيفيت نيز آرايي صفحه و فصلبندي.است نشده ما
از بيش بمراتب كشورها برخي در كه دارد تداوم همچنان شرايطي در وضعيت
خود به كهخود نگرشي.ميشود داده اهميت اثر يك (4)بهشكلارائه گذشته
كه اينجاست جالب.است انجاميده كتابها كيفيچاپ سطح ارتقاء به
.دارد طولاني سابقهاي درايران كتابسازي
و حكامادبدوست و بوده آرام كهمملكت ايران تاريخ از دورههايي در
.است داشته بسيار رونق (نساخي) كتابنويسي كردهاند ، مي حكومت هنرپرور
از بسياري در.بود ارجمند پيشههاي از اسلامي دوره در صحافي و وراقي
به موسوم آنها ، به مخصوص بازاري كه داشت رواج چندان حرفه اين شهرها
تاريخ در كه توسعهاي (5).است داشته وجود صحافان و وراقان بازار
وجود مرهون ميشود مشاهده ايران كتابنويسي و نقاشي تذهيب ، تجليد ،
همين در.شدهاند فنون اين بيشتر رونق باعث يك هر كه است مكاتبي
حيث از كه دوخت نظر درايران كتاب تنظيم تاريخ به بايد راستا
نيز تزئينات ساير و شمسهاندازي و تشعيرسازي و جدولكشي و كراسهبندي
(6).است بوده تامل قابل
و عهدهخطاطان بر چاپ دستگاه وبكارگيري ورود از پيش استنساخ امر
اسدي يعني آنان ، از يكي تلاش نمونه كه است دانشمنديبوده خوشنويسان
زبان در موجود خطي نسخه قديميترين در را ق ، .ه مورخ 447 و شاعر طوسي ،
هروي ابومنصور اثر الادويه حقايق عن كتابالابينه نام به فارسي
صفحه و تزئينات و سرلوحهسازي جدولبنديو شيوه (7).يافت ميتوان
از كتاب صفحه نخستين حتي و شد منتقل چاپي كتب به خطي نسخ از شماري
صدسال نزديك روش ترتيب اين و ميشد آغاز (ورق پشت يعني) دوم صفحه
وسعت از نامبرده الگوي البته (8).بود برجا قمري سالهاي1330 تا يعني
شمسهاي يا ترنج نقش به را اول صفحه مثلا بود بيشتريبرخوردار
كار به تذهيبها در كه نقوشي با را صفحه تمام يا و اختصاصميدادند
اطراف در.ميگرفت قرار سرلوحه دوم صفحه در ميكردند ، مزين ميرود
تصويرهم و مجلسسازي.ميشد تزئين طرحها و بانقوش هم عناوين و سرفصلها
شيوه از ممزوجي كه ميشد انجام قاجاري عصر نقاشيهاي سبك همان به
براي هم خيالي تصاوير كشيدن (9).بود اروپايي نقاشي و مينياتورسازي
و دمنه و كليله ليله ، الف گلستان ، شاهنامه ، چون كتابها از بسياري
تقليد و يافت تغيير وضع اين رفته رفته اما.بود مرسوم مجنون و ليلي
قاجار پادشاهان سلطنت دوم نيمه از كتاب آمادهسازي فرنگي الگوهاي از
.شد باب
وقوع با كه قاجاريه ، عصر در ايران اقتصاد سنتي ساختار فروپاشي
حضور و بود همراه خارجي دشمنان با جنگ و منازعاتداخلي
و نميانديشيدند خود منافع به جز كه استعماري ، قدرتهاي دسيسهگرانه
واحياء حفظ امكان و فرصت گرديد سبب بود خرابيها گرفتن شدت نتيجهاش
شامل كه كتابسازي فن -هنر جمله از و فنون و هنرها از بسياري
ارزانترين ، فقط بنابراين.برود دست از ميشد ، هم كتاب آمادهسازي
كمترين بدون آنهم ماند ، باقي ميراث اين بخشهاي سادهترين و آسانترين
گريبانگير پهلوي عصر نيمههاي تا كه مالي نفسگير تنگناهاي تلاشي ،
و داد قرار تاثير تحت نيز را چاپخانهداران فعاليت دامنه بود جامعه
كه شده ، چاپ كتابهاي.داد كاهش سطوح نازلترين تا را كارشان كيفيت
در تنوع ، حد كمترين از ميدادند ، نشان را حجمتر كم متون سوي به گرايش
كار به جلد جاي به مقواها پستترين.بودند برخوردار عنوان و موضوع
رنگهاي به گاه بود مانند روزنامه و روسي غالبا كه كاغذها و رفت
بدانجا را كار ايام ، صعوبت (10).ميشد واقع استعمال مورد مختلف
و تيمچهها زواياي تاريكترين و تنگترين تا اينان از برخي كه كشانيد
كه آوردند روي مانندي جزوه كتابهاي چاپ به و نشستند عقب بازارچهها
مذهبي ، سرودههاي فالنامهها ، مراثي ، مدايح ، ادعيه ، شامل عمدتا
شاعراني آثار نوع از خواننده پر كتابهاي.آنهاميشد امثال و حكايات
و اميرارسلان و كرد حسين چون وقصههايي باباطاهر و خيام و حافظ چون
بوده (زادالمعاد11 و سجاديه صحيفه و مفاتيحالجنان چون مذهبي آثار
مستقيم نتيجهي كه پهلوي سلطنت دوران فرهنگي شرايط در.است
در ايران جامعهي سنتي نهادهاي بود ، غربي الگوهاي از تاثيرپذيري
و چاپخانهداران گروه از بسياريبود گرفته قرار كامل نابودي آستانه
مواريث از حراست و وارداتي فرهنگ مظاهر با مخالفت انگيزهي به ناشران
پايبندي كتابسازي سنتي شكلهاي حفظ به نسبت پيش از بيش مذهبي -ملي
ارزانترين و سادهترين جانب به را تعهد اين مالي مضايق.دادند نشان
رويكردهاي عاميانهترين سوي رابه آن سياسي تنگناهاي و سنتي شكلهاي
.كشانيد سطحي مضامين و موضوعات ساير و مذهبي
استقباليكه.بود مردهريگي چنين بر ميراث اسلامي انقلاب از پس ايران
سياسي ادبيات به نسبت جوانان سوي از پنجاه دهه پاياني سالهاي در
داد آمدنشان عمل به آن فكري آباء از برخي آثار و انقلاب نوخاسته
طريق از ذائقهاش كه نسلي براي منتشرشده كتابهاي ساير زباني ساختار
بود آن بر شده ايجاد تحولات ودرسايه بود كرده تغيير ترجمهاي ادبيات
اما.ندارد جاذبهاي چندان ديگر بنگرد جهان به تازهتري نگاه با تا
ميشد عرضه طريقش از آنچه و زبان تنها.نيست و نبود همين فقط مشكل
ديگر چيزهاي خيلي و حاشيه و رنگ و خط و كاغذ و جلد ميآزرد ، كه نبود
آن به آوردن روي كه ميبخشيد كتاب به آوري هول و بدوي ، زمخت هيئت نيز
انقلاب از پس سالهاي اولين در كه سوالي.ميساخت دهنده آزار و دشوار را
ميتوان چگونه كه بود اين ميكرد سنگيني كسان بسياري وجدان و شعور بر
كرد؟ حفظ را كتابخواني به آنان علاقه و كتاب به مردم اقبال
هر به كه خجستهاي اتفاق.است بوده مختلف و فراوان چارهانديشيها
.بود كتاب به نسبت نگرشها تغيير نمود روي ميان اين در تقدير
كاربست نتيجه در نيز مالي مضايقرفت بين از سياسي تنگناهاي
اما.شد زدوده ناشران كار عرصه از موثري نحو به حمايتي سياستهاي
كمابيش بود گرفته فرا را مذهبي كتابهاي برخي گرداگرد كه تقدسي هاله
.ماند باقي
احاطه را كتابها قبيل اين اطراف حصاري چون كه مقدس سپهر اين وجود
آنها ريختاري الگوي تغيير درصدد چندان كسي است شده موجب كرده
نيز كتابسازي و كتابنويسي الگوهاي دگرگوني بسا چه.نباشد
مقدس هاله اين كه نيست ترديدي.است ميرفته شمار به نوعيبدعتگذاري
امان در گوناگون حوادث گزند از را كتابخانهها و كتابها چونسپري
.است شده كتابسازي امر تحول مانع گاهي وجود اين با.است نگهداشته
اقدامبه از گذشته كتاب ، نشر و چاپ وضعيت به بخشيدن سامان بنابراين
تاموانعي است فرهنگي سياست يك اتخاذ مستلزم كلان ، سرمايهگذاري يك
حذف دارد وجود كتاب آمادهسازي استانداردهاي به رسيدن سرراه بر كه را
.كند
كهتاريخ است كتابي فرد:است گفته جايي در شريعتي علي دكتر مرحوم
نيزميتوان شكل بدين را او سخن (12).دارد نوشته خود در را خويش
بهخاطر نگراني.دارند آدميان چون سرنوشتي كتابها كه كرد تعبير
و انديشه به نيز كتابها تقدير به نسبت را ما بايد سرنوشتآدميان ،
.وادارد تامل
هاشمي فضائلي سعيد:نوشته
تهران ، ايران ، در كتاب سير ايرج ، .افشار -2 Preparation
.ج1 متن ، تاويل و ساختار بابك ، .احمدي-ص 333 اميركبير1344 ،
Presentation -4
.ص 11 ايران در كتاب سير ايرج ، .افشار -5
.ص 16 همان ، -6
.همان ، ص 18 -7
.ص 25.همان -8
.ص 31 همان ، -9
.30-ص 29.همان -10
.ص 33.همان -11
.ص 25 كتاب ، چاپخش ، درباره سخني شريعتي ، علي -12
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام