چهارم ، شماره 1055 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 29 پنجشنبه 8
شده دونيم ذهن شيزوفرني
از تن يك انسان نفر يكصد هر از بيماريشيزوفرني بررسي جديد روش
.ميبرند رنج شيزوفرني رواني بيماري
نيم دو بهمعنايذهن و دارد باستان يونان در ريشه بيماري اين نام
اين به مبتلا افراد ميرسد نظر به كه است اين هم آن دليل.است شده
.باشند داشته يكديگر از متفاوت كاملا شخصيت دو بيماري ،
جديد روشي با انسان مغز اخير بررسي يك بيبيسي تلويزيون گزارش به
مساله اين ريشه واقعا ميتواند شده نيم دو كهذهن است آن از حاكي
.باشد
يك مغز مختلف كهبخشهاي ميدهد نشان بيماران اين مغز نتيجهاسكنهاي
.نميكنند برقرار ارتباط هم با بهخوبي بهشيزوفرني مبتلا بيمار
ذهن كلمه ، معنايتحتاللفظي به روش اين از استفاده با پزشكان اكنون
.راميخوانند بيمار
از موذيانهاي بهطور من بيماري:ميگويد گرفتارشيزوفرني بيمار يك
وسواسي نژندي شكلروان به ابتدا.شد شروع بودم ، بچه كه وقتي
.شد آغاز (Obsessional Neurosis)
وضع اينداشتم (Obsessions & Compulsions)وسواس احساس اغلب من
رسيد جايي به من وضعيت اينكه تا.شد بدتر و يافت ادامه سال حدود 7
.كنم ترك را مدرسه شدم مجبور كه
راحت و آسان زندگي او براي و دارد نام بارچارد بيماركريس اين
وي.است بوده گرفتارشيزوفرني نوجواني سنين از وي.است نبوده
.ميشد بستري بيمارستان در متناوب طور به قبل سالهاي
مانند من:ويميگويد.ميداد عذاب را او مجازاتي مانند درماني دارو
از وجه هيچ به.ميبرم كار به كه است عبارتي اين.بودم كلم بوته يك
بسيار حافظهام.نميكردند كار درست من روح و جسم.نميبردم لذت زندگي
پزشك به يكبار من.است خوب حالت ميگفتند من به تازه.بود ضعيف
دوباره ميخواهم من ميناميد ، خوب را حال اين شما اگر گفتم معالجم
.شوم بيمار
جديدي انقلابي پزشكانروش لندن ، در بيمارستانولكام اعصاب بخش در
از آنتصويربرداري نام.كارميبرند به مطالعهشيزوفرني براي را
ازاسكن روش اين.است (Functional imaging)يا مغز فعاليت
انسان مغز فعاليتهاي از تا ميكند بهرهبرداري گستردهاي مغناطيسي
به كه است پنجرهاي مانند روش اين ديگر عبارت به.نمايد عكسبرداري
براي كلماتي روش ، اين آزمايش داوطلبان به.باشد شده باز ذهن روي
متحرك تصوير يك به كردن نگاه به وادار يا ميشود ، گفته كردن تكرار
.ميشوند
رگهاي در را مولكولهايهيدروژن يااسكنر كننده تقطيع دستگاه يك
است ، فعال بيمار مغز از كهبخشي هنگامي.ميكند مغناطيسي آنها
صداي داوطلب كه وقتي.ميشود رويت قابل بخش بهآن خون جريان افزايش
تلويزيون صفحه روي است ، پاسخگو كه او مغز از بخشي ميشنود را كسي
.ميشود روشن
دچار كه بيمارانشيزوفرني مورد در را مشابهي تقطيعكننده دانشمندان
.بردهاند بكار بودند ، اوهام
خوب دارد ، كنترل در را سخنگويي كه بيمار مغز بخش آن دريافتند آنان
ميشنيدند ، خود گوش در را صداهايي بيماران اين كه هنگامي.نميكند كار
را فكرشان يا ميگرفت اشتباه را خودشان صداي يا آنها مغز كه شد معلوم
.ميكرد اشتباه خارج دنياي اصوات با
توليد سخن و ديگري سخن ميان فرق بايد دستگاه:ميگويد كارشناس يك
بخش و شنوايي بخش بين تعامل با كار اين.دهد تشخيص را من توسط شده
شنوايي بخش ميگويم سخن من وقتي بنابراين.ميشود انجام مغز سخنوري
هم آن دليل.ميكنيد صحبت شما كه وقتي تا دارد كمتري فعاليت من مغز
بيمارشيزوفرني ، يك درميشود صادر منطقه دو اين از كه است علائمي
ناحيه علائم يعني.نميشوند بدل و رد خوب مغز منطقه دو اين بين علائم
.نميرسند بالعكس و شنوايي ناحيه به درست سخنگويي
بيماران روي را اثر بيشترين داروهايي چه كه داد خواهد نشان روش اين
بيماريهاي در پژوهش و مطالعه در روش اين ضمن در.دارند شيزوفرني
و درمان.رفت خواهد بكار خواندن در نقص و صرع مانند رواني ديگر
فعاليت روشتصويربرداري اما.است دور خيلي هنوز بيماريها اين ايمني
.است ساخته هموار بعدي پژوهشهاي براي را راه مغز
خارجي رسانههاي واحد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام