چهارم ، شماره 1055 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 29 پنجشنبه 8
تبليغ و دعوت در روحي ظرفيت عنصر
پيامگزاري اصل نخستين درباره قرآني ديدگاه به نگاهي
تسليماست نيز اسلام برابر در باشد ، تسليم حق برابر در كه انساني هر
خاص توجه و عنايت مورد مناسب روحي گنجايش و ظرفيت نداشتن دليل به و
و فرامين برابر در و مييابد را دين راه و ميگيرد قرار پروردگار حضرت
ميشود مشتاق و خاضع متعال خداوند دستورات
ازمباني است گرديده مطرح تبليغ و دعوت موضوع پيرامون قرآن در آنچه
و انسان روان و روح در تحول ايجاد جهت تاثيرگذار و مهم روشهاي و
.ميشوند محسوب حقيقت به او گرايش براي زمينهسازي
.نامدارد صدر ودعوتسعه تبليغ امر در مهم مباني و اصول از يكي
كه روست ازهمين و نميپندارد كوچك را تبليغ رسالت و دعوت كريم قرآن
ضروري و لازم را صدر سعه حياتي اصل به عملي پايبندي آن تحقق براي
انديشههاي كنندگان ترويج و دعوتگران و پيامگزاران همه و ميشمارد
.فراميخواند صدر سعه به را الهي
و وسيع گنجايش ديگر تعبيري به و بالا ، روحي ظرفيت يعني صدر سعه
.سختيها و ادراكات احساسات ، پذيرش براي انسان فوقالعاده
استاز عبارت آن و دارد قرار صدر تنگي و ضيق صدر ، سعه مقابل نقطه
و وناملايمات روحي واردات برابر در ناكافي وگنجايش اندك ظرفيت
.رنجها
مطرح را صدر سعه كه قرآني آيات از دسته آن در اجمالي نگرش يك
روشن را تبليغ و دعوت امر در بنيادين اصل اين نقش و جايگاه ميكنند ،
:مينمايد آشكار و
رسالتبرگزيده به متعال خداوند جانب از (ع)موسي حضرت آنكه از پس -1
و مردم تودههاي به الهي پيام ابلاغ فرساي طاقت و سخت ماموريت و ميشود
بزرگ مانع و الحاد و كفر بارز نمود و سمبل عنوان به فرعون با مقابله
صدر سعه ميگردد ، واگذار او به مظلومان و محرومان رستگاري و آزادي
با گسترده و طولاني مبارزه راه در قدرتمند اهرم و ياريگر نيروي
.ميشود معرفي گمراهي و شرك مظاهر
صدر سعه دعابه و تقاضا صورت به و (ع) موسي حضرت زبان از كريم قرآن
:ميكند اشاره اينگونه كننده تعيين عنصر يك عنوان به
(1)كن عنايت روحي ظرفيت و صدر شرح من به پروردگارا
از نيز آنها كه ميكند ديگري تقاضاهاي درخواست ، ازاين پس بلافاصله و
:ميروند شمار به وسيع روحي ظرفيت و صدر شرح لوازم
مردمسخنانم تا بگشا زبانم از را گره و گردان ، آسان مرا كار و
گشودنكنايهازابلاغ زبان از گره (2)گــــردند پذيرا و كنند رادرك
گونهاي به كه است اين مقصود ميباشدو آشكار و روشن پيامرساني و مبين
چه هر زيبايي و وضوح به را آسماني پيامهاي تا ببخشاي قوت و قدرت مرا
.برسانم مخاطبين ادراك قوه به تمامتر
مطرح (ص) اكرم پيامبر خداتوسط پيام ابلاغ سنگين رسالت كه آنجا -2
و دعوت سنگين بار پذيرش توان و روحي بالاي ظرفيت از سخن باز ميگردد
.ميآيد ميان به تبليغ
:ميفرمايد (ص)خدا رسول به خطاب كريم قرآن
(3)نكرديم عطا وسيع روحي وظرفيت صدر شرح را تو آيا
رسول كه فرسايي طاقت و سنگين بار برداشتن به سخن ، اين دنبال به و
:مينمايد اشاره بود ، افكنده مشقت و رنج به را (ص) اكرم
تورا پشت كه سنگيني بار همان داشتيم ، دور تو از را سنگين بار و
با مواجهشدن و تبليغ و دعوت سختيهاي جز سنگين بار اين (4)ميشكست
سوي به انسانها راهنمايي و هدايت راه نشيبهاي و فراز و مردم تودههاي
(5).نبود خدا
مورداشاره آيه در صدر شرح درباره ارزشمندالميزان اثر صاحب
وي وسعتنظر و گستردگي (ص)خدا رسول صدر شرح به مراد:است معتقد
تبليغ نيروي نيز و باشد ، داشته را وحي تلقي ظرفيت كه طوري به است ،
به و باشد ، داشته ميبيند راه اين در كه ناملايماتي تحمل و را آن
درجه نهايت كه كند نيرومند طوري را آنجناب شريف نفس ديگر عبارتي
(6).پيداكند الهي افاضات قبول براي را استعداد
عنوان به صدر شرح درباره پيشتر آنچه با طباطبايي علامه مرحوم نظر
كرديم مطرح دعوت و تبليغ راه سختيهاي پذيرش توان و روحي بالاي ظرفيت
.آنهاست مويد و منطبق
واين مينمايد اشاره سنگين يعنيبار وزر به الميزان صاحب همچنين
بعثت از قبل حضرت آن كه اعمالي از است عبارت سنگين بار كه را اقوال
عمويش مرگ از استكه اندوهي يا است ، آن سنگيني و وحي يا داده ، انجام
معصيت سنگين بار و وزر اينكه يا داشته ، خديجه همسرش مرگ و ابوطالب
آن برداشتن كه است امت گناه يا است ، معنايعصمت به آن رفع و است
ديدگاه سپس و ناسازگار ، سياق با و ميداند ضعيف ميباشد ، گناهان آمرزش
وضع به مراد:مينمايد مطرح اينگونه مفهوموزر درباره را خويش نظر و
در مجاهداتش و انفاد را جناب آن دعوت كه است اين (ص)خدا رسول وزر
فراهم را دعوتش پيشرفت اسباب كه معنا اين به نمود ، راامضاء خدا راه
بر صدر شرح دنبال به كه بود ثقلي آن فروعات و دعوت و رسالت چون كرد ،
(7).نمود تحميل جناب آن
شرح است ، گرفته قرار توجه مورد قرآن در كه صدر شرح ابعاد از يكي -3
راهيابي و هدايت به شرحصدر نوع اين.ميباشد پذيرشحق براي صدر
كس هر و نيست حق برابر در تسليم جز زيرااسلام ميانجامد ، انسان
مسلم طور به باشد ، بهرهمند گنجايشي و ظرفيت چنين واز گردد حق پذيراي
.ميگردد خاضع برابراسلام در
اسلام حقايق وپذيرش ادراك براي روحي ظرفيت نوع اين به كريم قرآن
:ميفرمايد اشاره اينگونه
آمادگي و صدر شرح او به نمايد هدايت بخواهد خداوند كه را كه هر
(8)ميكند عنايت را اسلام پذيرش
واقع توجه مورد قرآن سورههاي از يكي در ديگر گونهاي به هميناشاره
(9).است شده
با (ع) دين وائمه شده توجه روحي ظرفيت نوع اين به نيز روايات در
كه هرانساني كه دارند اشارت واقعيت اين به مختلف عبارات و تعابير
دليل به و است تسليم نيز اسلام برابر در باشد ، تسليم حق برابر در
حضرت خاص توجه و عنايت مورد مناسب روحي گنجايش و ظرفيت داشتن
فرامين برابر در و مييابد را دين راه و ميگيرد قرار پروردگار
.ميشود مشتاق و خاضع متعال خداوند ودستورات
در سبحان خداوند كه بدانيد:است نقل (ع) علي حضرت اميرمومنان از
جز مردم از و است بيشتر حكمت براي آن ظرفيت كه را دلي جز دلها ميان
(10).است نكرده ستايش ميپذيرد ، را حق ديگران از زودتر كه را كسي
خوبي خيرو خداوند كه هنگامي:است نقل (ع) صادق جعفر امام حضرت از و
عنايت با و ميكند باز اسلام پذيرش براي را سينهاش رابخواهد ، كسي
زندگي در را حق او و ميسازد ، گويا حق به را زبانش صدر شرح نمودن
كردار و گفتار در را حق به وفاداري خداوند كه هنگامي و ميكند ، پياده
(11)ميگردد كامل او اسلام كرد ، جمع او براي
شرح درواقع است آمده موضوع اين در كه احاديثي ساير و روايت دو اين
و حق برايپذيرش روحي ظرفيت و صدر شرح به مربوط آيه دو تبيين و
.است اسلام به راهيابي
صدر شرح ابعاد ساير كنار در كريم قرآن كه صدري شرح انواع از يكي -4
.والحاداست پذيرشكفر براي روحي ظرفيت و صدر شرح ميكند ، مطرح
مورد تمامتر چه هر بيني باريك با را صدر شرح نوع اين كريم قرآن
.مينمايد معرفي را آن ابعاد خاص باتعابير و ميدهد قرار توجه
و حق پذيرش براي مهذب و وارسته انسانهاي كه همانگونه است معتقد قرآن
رشد بازدارنده موانع با مقابله از پس كه نشيبي و پرفراز مسيرهاي طي
ظرفيت داراي مييابد ، تحقق هستند بيروني بعضي و دروني برخي كه كمال و
مبارزه و حق با مخالفت در نيز فسق و كفر اهل ميباشند ، فكري و روحي
توان و روحي گنجايش از و دارند صدر شرح والحاد ، كفر گسترش و اسلام با
.ميباشند برخوردار راه سختيهاي پذيرايي
:است آمده صراحت به كريم قرآن در
رنجزاي و سخت وعذاب خدا غضب و خشم صدريافتند كفرشرح به كه آنان
(12)بود خواهد انتظارشان در دوزخ
مطرح نيز ديگر گونههاي به را كفر برابر در روحي ظرفيت كريم قرآن
حق انسانهاي كه دارند اشارت واقعيت همين به آنها همه كه مينمايد
اسلام با مقابله و مبارزه عامل و حربه يك عنوان به صدر سعه به ستيز
.ميباشند مجهز
كريم قرآن.است كفر براي صدر شرح معرفي گونههاي از يكي صدر ضيق
(واگذارد خود به)كند گمراه را او بخواهد خداوند كه كسي:ميفرمايد
(13)ميكند تنگ سخت را سينهاش
و فساد و خلاف اعمال كه دارد اشارت واقعيت اين به كريمه آيه اين
و عاجز حق پذيرش و مشاهده از يابد ، شدت چنانچه انسان تباهكاري
اودارد ، خود عملكردهاي در ريشه كه گمراهي و اضلال به و ميگردد ناتوان
فرمان پذيرفتن براي روحي ظرفيت و گنجايش از نتيجه ودر ميآيد گرفتار
.ميگردد محروم خدا احكام و
و كفر پذيرفتن براي صدر شرح معرفي گونههاي از ديگر يكي
در آنانكه بر واي:ميفرمايد كريم قرآن.است قلب قساوت گمراهي ،
در آنان.ندارند را خدا ياد پذيرش ظرفيت دل وشقاوت قساوت نتيجه
(14).ميبرند سر به آشكار گمراهي و ضلالت
:ميشود حاصل نتايج اين گذشت نظر از آنچه از
تبليغ و دردعوت حياتي اصل يك روحي ، گنجايش و ظرفيت و صدر شرح -الف
و سلاح اين تجهيزبه بدون پيامگزار كه گونهاي به ميرود ، شمار به
.بود نخواهد پيامگير در تاثيرگذاري به قادر نيرومند وسيله
به انسانرا راهيابي و هدايت بزرگ رسالت كه الهي پيامبران همه -ب
و برخورداربودهاند روحي وسيع ظرفيت و صدر سعه از داشتهاند ، عهده
كمال موانع رفع و انسانها هدايت و دين مباني نشر كار در رو همين از
.بودهاند موفق تاريخ ستمگران با مقابله و
ازسعه تبليغ و دعوت سختيهاي شدن پذيرا براي حق جبهه كه همچنان -ج
جبههباطل ميباشند ، بهرهمند نيرومند عامل و اهرم يك عنوان به صدر
ظرفيت و صدر سعه از اسلام با مقابله و عناد و حق نپذيرفتن در نيز
.ميبرند بهره روحي
آيه 25 طه ، سوره كريم ، قرآن -پانوشتها1
تا 28 آيات 26 طه ، سوره -2
اول آيه انشراح ، سوره -3
سوم و دوم آيه انشراح ، سوره -4
ص 181 مطهري ، استاد شهيد متفكر نبوي ، سيره -5
الميزان ، ج 40 ، ص 288 -6
ص 289 پيشين ، -7
آيه 125 انعام ، سوره -8
آيه 22 زمر ، سوره -9
ج 5 الحكمه ، ميزان 10
ج 4 پيشين ، -11
آيه 106 نحل ، سوره -12
انعام ، آيه 125 سوره -13
آيه 22 زمر ، سوره -14
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام