چهارم ، شماره 1055 آگوست 1996 ، سال شهريور 1375 ، 29 پنجشنبه 8
سياست و ادبيات
توجه كه است واقع مسائلي راس در سياست رواني ابعاد
نويسندگان.مينمايد جلب ادبي آثار مطالعه سوي به را دانشمندانسياسي
را كار اين اما.ميكنند راترسيم آدمي زندگي بد و خوب ادبي آثار
.نميدهند حكايتهاانجام راويان يا آموزگاران روش به نوعا
از تلخيص مختصر با فارسي برگردان ميگذرد نظرتان از كه آنچه:اشاره
سياست و سياسي كهنشريهعلوم است مشبعي مقالات مجموعه بخشاز سه
چاپ به سياست و ادبيات اساتيد از جمعي قلم به چاپواشنگتن
موردبحث علمي روش با سياست و ادبيات تقابل مجموعه اين دررساندهاست
بر و يكديگر بر سياست و ادبيات آثارمتقابل و رابطه.است گرفته قرار
مبنا اين بر و گرفته قرار بررسي و كمترموردتوجه ايران در انسان حيات
علمي و نظري نوين افقهاي باب شدن گشوده معناي به ميتواند موضوع طرح
تا ديرباز از آدمي روزمره حيات كه باشد زمينهاي دو در ايران در
نوشته مقاله اول بخش.بود نخواهد و نبوده گريزي آن از را هميشه
استاد دانهاوزر ورنر نوشته دوم بخش -كالج كارلتون استاد زوكرت كترين
دانشگاه استاد كانتور پاول نوشته سوم بخش و ميشيگان ايالتي دانشگاه
.است ويرجينيا
مقالات سرويس
ميكنند؟ مطالعه را ادبي سياسيآثار علوم دانشمندان چرا -1
نشانه ادبيات و سياست برايمطالعه يافتهاي سازمان واحد تشكيل
در سياسي علوم.است گذشته زندگينسل در خاصي نظم و انضباط تكوين
مساعدي بخت رفتارگرايان اما.بود رفتاري انقلاب بحبوحه در دهه1960
جنگ يا و مدني ، حقوق نهضت ازقبيل دهه آن سياسي بزرگ تحولات.نداشتند
اثباتگرايانه يا و كمي ازجهات صرفا نميتوان را ويتنام
و همانند رخدادهايي اينها.داد قرار مطالعه مورد (پوزيتيويستي)
نگوييم اگر آن درقبال و ارزشيبود و اصولي نيز آن از ناشي مسائل
.گرفت صورت (Post-behavioral) فرارفتارگرايانه انقلاب ، عكسالعملي
و دموكراتيكتر خود دروني سازمان در فوقالذكر نظم و انضباط درنتيجه ،
.گرديد جمعگرايانهتر موضوع از خود تعريف در
كار كه نيست آن نشان فينفسه وادبيات سياست در رشتهاي تشكيل اما
و فيلم مانند بصري آثار يا و داستاني ادبيات قلمرو به سياسي مطالعات
آثار بررسي به سياسي دانشمندان شد باعث كه چيزي.است كشيده نقاشي
بود بشر زندگي مختلف جوانب از يافتن آگاهي ضرورت روكنند هنري و ادبي
دشوار بسيار ناممكن ، نگوئيم اگر آن عيني و خارجي مشاهده و مطالعه كه
و آدمي احوال كه نظرياتي و عواطف نگاه ، طرز ميتوان جمله آن ازاست
نام را ميگيرد شكل آن از نيز و داده شكل را او سياسي احوال مخصوصا
.برد
دانشجويان چنانچه دريافتهاند كه است زيادي مدت تطبيقي سياست اساتيد
كردن آشنا راه بهترين بگمارند فيلم تماشاي يا رمان مطالعه به را
چشم از دنيا ديدن به آنها ساختن قادر بيگانه ، فرهنگهاي با آنها
آنها پيشپاي را جهان به نگرشها ديگر دريافت و درك و ديگران ،
و راه ادبي آثار.برميانگيزد را خواننده احساس ادبي آثار.نهادهاند
بر رهگذر اين از و داشته عرضه ما بر را زندگي در ديگران رسمهاي
كه جهت بدان هنري يا ادبي آثار بيشتر.ميافزايد ما تجارب دامنه
ميبايست ميگذارد سياسي حيات بر ناديدني و بيشكل ولو نافذي تاثيرات
.گيرد قرار موردمطالعه فرهنگي حيات از گزارشهايي ديده به
ادبيات وظيفه (مقاله اين بخشهايبعدي در) دانهاورز ورنر قول به
رسمهاي و راه از آگاهي دستدادن به يا اطلاعرساني از بيش چيزي
نيز خودشان زندگي به آدميان نگاه بر ادبي آثار.است زندگي مختلف
به را تبليغ و بيان وظيفه ادبي آثار نويسندگان.ميگردد واقع موثر
و قرينهسازي با آنها.ميدهند انجام صدا و بيسر و پوشيده صورت
دنيا روي به گونهاي به بدانيم خود بيآنكه را ما چشم مضامين رتبهبندي
.آنهاست خود خواست كه ميگشايند
مقام در ما.است قدرت ازمنابع تبليغ و بيان علم اساس اين بر
را اقناع گوناگون صورتهاي داريمكه دوست سياسي علوم دانشجويان
تحقيق در ميخوانند ادبيات و سياست كه ما از دسته آنبياموزيم
ادبيات رشتههاي در خود همكاران همانند اقناع ابزارهاي پيرامون
همچون اصول و روششناسيها ساير از تطبيقي ادبيات و انگليسي
دست انتقادي يا ادبي نظريههاي نيز و تاريخ ، و جامعهشناسي روانشناسي ،
.ميشويند
نظريهها ، شيوهها ، انواعگوناگون گذشت آن ذكر كه جديدي رشته
هر خلاصه و.دارد تحليل و برايتجزيه واحدهايي و سياسي ديدگاههاي
مطالعه كه يافته وقوف مهم براين باشد گذشته وادي اين از كه آنكس
.ميافزايد ما سياسي دانش بر ادبي آثار
نوين تاريخيگري نظريه مدافعان استكه ساخته خاطرنشان كانتور پاول
سياسي دانشمندان با خود عقايد افكارو كليات در ادبي ، مطالعات در
.دارند نظر اشتراك است وحكومت سياست تحليل و تجزيه كهكارشان
بازتاباندن از بالاتر ادبيكاري آثار كه آنند بر دو هر اينها
دو هر و.ميدهند راانجام ميشوند نوشته آن در كه فرهنگهايجوامعي
رسمهاي و راه پارهاياز عملي القاي ادبي آثار كهكار آنند بر
سياست تحليلگران و نوين تاريخيگري اصحاب بين امااختلاف.است زندگي
در قدرت مناسبات بازتاب را ادبيات اول گروه كه آنجاست در حكومت و
است آن اعتقاد را دوم گروه و است ، شده پيدا آن در كه ميداند جامعهاي
كه است امري استقلال روي از انديشيدن و زندگي اوضاع به بخشيدن بهبود
.است ساخته هنرمندان از پارهاي از فقط
نشان باز روي ديدگاه دو هر اين نسبتبه ادبيات و سياست واحد در ما
افريقا ادبيات بر نوزدهم زنانقرن ادبي شروح پيرامون.دادهايم
به را خاموش گروههاي رهگذر ازاين و انداختهايم راه به تحقيقاتي
شكسپير آثار سياسي نكات درباره ديگر طرف از.درآوردهايم صدا
را قديم بزرگ شاعر ما دانشجويان آن طي كه دادهايم ترتيب تحقيقاتي
.يافتهاند افلاطون همسنگ متفكري
سياسي دانشمندان توجه كه است مسائليواقع راس در سياست رواني ابعاد
و خوب ادبي آثار نويسندگانمينمايد جلب ادبي آثار مطالعه سوي به را
روش به نوعا را كار اين اما.ميكنند راترسيم آدمي زندگي بد
عنوان آنها كه مسائلي.نميدهند انجام حكايتها راويان يا آموزگاران
ويلسون مثلادرآيد درس صورت به كه است آن از غامضتر ميكنند
آدمي گزافهگوييهاي و ادعاها از پرده كمدي كه ميدهد نشان مكويليامز
نشان نيز و دهد ، دست به را اساسي سوالات نهايي پاسخ تا برميدارد
را آدمي مفرط خودخواهي و بيقيدي و است مضحك بيمنطقي و جهل كه ميدهد
.ميسازد تبديل مسخرهاي كاريكاتور به
و عدالت ، نظير سوالاتي به دادن پاسخ در ادبيات و سياست دانشجويان
كه برآنيم ما امادارند بشرترديد جمعي و فردي سعادت امكان يا
.باشد مطرح همچنان ميبايست سوالات اين
از آگاهي كسب دنبال به سياسي دانشمندان فلسفه برابر در شعر -2
اين دامنه مشروح ، اطلاعات دادن دست به با ادبيات.هستند سياسي مسائل
مطالعه به كه سياسي دانشمندان از دسته آن.ميدهد وسعت را آگاهيها
يا و عناصرپليس به مربوط نكات از دارندبايد اشتغال شهري مسائل
ازايستگاههاي يكي به رفتن.باشند داشته آتشنشانيآگاهي واحدهاي
.باشد افراديامكانپذير معدود براي شايد مقرهايپليس يا آتشنشاني
با.است ممكن برايهمه زمينهها اين به مربوط خواندنرمانهاي اما
به مربوط مسائل با فاست هوارد اسپارتاكوس يا عموتم كلبه خواندن
ديكفرنسيس پليسي داستانهاي مطالعه راه از من.ميشويم آشنا بردهداري
با برنادت آهنگ مطالعه از شدهام ، آشنا اسبها و مسابقاتاسبسواري با
ميتوان زمينه اين در..و پزشكي مسائل با تيرساز از راهب ، زنان
.رسيد زير تاملات به آن با و كرد تهيه بيانتهايي فهرست
اطلاعات عرضه اول دست لزومامنبع نميبايست ادبي اثر اينكه اول
از دوم درجه اطلاعاتكتابهاي قبيل اين به دستيابي براي.باشد
را خود زمانه احوال كماهميتتر كتابهاي.است بهتر مهم و بزرگ كتابهاي
.فراميرود زمانه احوال از بزرگ كتابهاي ولي ميكند منعكس بهخوبي
كه شايد اطلاعاتبخوانيم كسب براي را آثارداستاني اگر اينكه دوم
آهنگ ورفل فرانتس كه ميدانم بعيد.گرديم دور نويسنده اوليه نيت از
.باشد نوشته راهبهها مسائل با خوانندهها كردن آشنا قصد به را برنادت
كه است درست.است بوده خواننده دل در ايمان كاشتن درصدد او گمانم به
بدانيم بايد اما شد آشنا راهبهها با ميتوان كتاب اين مطالعه درخلال
.ميدهيم انجام منظوري چه به را كاري هر كه
برايضميمه كافي دليل كتاب يك طريق آگاهيهايياز كسب كه اين سوم
دارد آثارجالبي فرنسيس ديك.نيست كتابهايدرسي فهرست به آن كردن
.نيست آموزش براي آنها بودن مناسب معناي به حرف اين اما
و مسائل ادبي آثار در آيا:روداريم پيش را سوالي سرانجام و
منمثبت جواب باشد؟ آن فاقد علوماجتماعي كتب كه هستند اطلاعاتي
به و كرده جمعآوري را مسئلهاي هر استتا آماده همواره علم.است
و گزارشگران به و نميگويند سخن خود مسائل اما.فرادهد گوش آن صداي
.دارند نياز توانا مفسران
مسائل تفسير و گزارش كارشان اجتماعي علوم دانشمندان كه است درست
و اصيل را آنها تفاسير و همهگزارشها كه نيست درست امااست
.بدانيم پرمايه
داده ما به دانشجويي دوره در كه بود كتابي امريكايي مثلاسرباز
جونز جيمز ابديت تا كتابازاينجا از كمتر خيلي اينكتاب دربودند
نيز جنگ زمان ارتشهاي از ويا.بود شده صحبت صلح زمان ازارتشهاي
سرشار بود كتابي.ميكند صحبت ميلر نورمن مرده و ازبرهنه كمتر خيلي
شناختن در كتاب اين.آگاهند آن از همه كه اطلاعاتي امااطلاعات از
مثلا كه بدانگونه شجاعت از يا و ترس از.نداشت نقشي درون از سربازان
.نميكرد بحثي شده صحبت شجاعت سرخ درنشان
.نيست آشكار بحث موضوع كردم اشاره كه همانگونه داستان و رمان در
آشنا جنوبيها سياست درباره مسائل از بسياري با را ما شاه مردان همه
او جنوبي مخصوصاسياست(Key)كي.او.وي كتابهاي حالاگر.ميكند
آنگاه اجتماعي علوم.گرفت خواهد صورت عملي مقايسهاي بگيريم درنظر را
به ما لحاظ از نهد پا آن حوزه به يا شده نزديك سياسي فلسفه به كه
ابتدا درميكنم نگاه مواجهه اين به تامل با من اما.ميرسد خود اوج
از گذشته ميتواند ادبيات كه آنچه به بيندازم نظري اجمالا ميخواهم
.بياموزد ما به محض اطلاعات
ماست همراه سياسي عرصههاي در كه را سياسي احساسات آن ادبيات اولا
و ميآموزد ما به را عدالت.شكلميدهد آن به كرده هدايت اصلاحكرده ،
صحبتي ممتاز ادبي آثار از.ميكارد ما در را بيعدالتي از بيزاري
تا را آن نميخواهم.ميكنم نقل اينجا در را كوتاهي شعر فقط و نميكنم
كودكان كردن كار با من مخالفت و است عزيز برايم امابركشم عرش به
:(19591876) كلگورن سارا اثر گلف شعرزمينميدارد بيان را
است نزديك كارخانه به چندان گلف زمين
روز هر كه
ميكنند نگاه كارگر كودكان
.را مردان بازي ميبينند و
عنوانچرا با (19311879) ليندسي واكل از هست خاطرم در ديگري شعر
:ميشود آغاز بدينگونه كه دادم راي بهسوسياليستها
ميگردم عدالت پي در اما نيستم ، عادل
مهربانيام هوادار اما نيستم ، مهربان
:كردهام تامل آن بر هميشه كه دارد كلامي شعرش بند آخرين در و
...دهيم راي خود انساني سرشت عليه بيائيد
را بردهها زندگي و بردگي آموزش قصد بيچرستو هريت خانم عموتم كلبه در
با او كار.ميسازد مشمئز بردهداري بيعدالتي از را ما اما.ندارد
در را نفرت و بيزاري تا است آن بر ستو خانم.دارد فرق سياسي فلسفه
فائق آن بر موضوع فهم و درك با تا ميخواهد فلسفه ولكنبرانگيزد ما
سياسي انديشه براي و ضروري ، خوب سياسي حيات براي نفرت و خشم.آيد
.است مرگبار
كانتور دانهاوزر ، پاول ورنر زوكرت ، كترين:نوشته
بيرجندي فاضلي محمود:ترجمه
دارد ادامه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام