چهارم ، شماره 1057 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 1 يكشنبه 11
شكارچي ديدگاه از شكار
لازمه فقط نه شكار مساله گذشتگان فرهنگ و پيشين اقوام تاريخ در
كلمه عموم ، اذهان در بود برخوردار والايي حرمت از كه ميشد شمرده حيات
از بويي كه ميكند مجسم را خونريز و سنگدل افرادي ناخودآگاه شكارچي
تصور اين و.ميسازند پشته كشته از شكار ، بار هر در و نبرده انسانيت
سلاحهاي آوردن بدست با كه است نمايي شكارچي شكاركشهاي مرهون غلط
يكپا را خود -اتوماتيك تمام تا گرفته دستساز نوع از -جواز بدون
اين اكثر.فصل و روز نه و ميشود سرشان تعداد نه و ميدانند شكارچي
براي وسيلهاي را شكار گذاشتهاند ، شكارچي را خود نام غلط به كه افراد
ناجوانمردانه تمهيدات انواع از ميان اين در و ميبينند گوشت تامين
گشت واحدهاي زحمتكش مامورين پيگير تلاش با خوشبختانه.ميكنند استفاده
سپرده قانون بدست خاطي افراد اين از بيشتري تعداد روزبروز محيطباني
.ميشوند
اين در ديدگاههاياصولي و شكار واقعي مفهوم به ميپردازيم حال
.رابطه
حيات لازمه فقط شكارنه مساله گذشتگان فرهنگ و پيشين اقوام تاريخ در
و قانونمندي از و بود والاييبرخوردار حرمت از كه ميشد ، شمرده
نبودهاند ، حيوانكش هرگز آناناست ميگرفته نشات بنيادين اعتباري
سياق و سبك به و ميدانستند طبيعت از بهرهبرداري نوعي را شكار بلكه
سرخپوستان خاص رسوم و آداب.ميكردند وضع آن براي ويژهاي آيينهاي خود
.است ادعا اين مبين خود شكار هنگام در اسكيموها يا و
را خود زياديكه عده ميرود ، شكار از سخن كه هنگامي امروز اما
جملات با و ميكنند راكوك مخالفت ساز ميدانند زيست محيط طرفدار
از را خود انزجار و تنفر زيبا ، كلمات و بيانادبيات و احساسبرانگيز
عملي را حيوانات كشتن و ميدارند ابراز شكار غيرانساني اصطلاح عملبه
شدن كشته بين است فرقي حيوان يك براي مگر گفت بايد كه ميشمرند مذموم
سر لطفا پس مخالفيد ، حيوانات كشتن با شما اگر كارد؟ با يا گلوله با
ماهي به تمايل ابراز يا و ندهيد ترجيح را گوشت قسمت فلان غذا سفره
و گوسفند و گاو روي و دست خلاصه و نكنيد پرورشي كپور به نسبت قزلآلا
.بازگردانيد طبيعت به را آنها و بوسيده را ماهي و مرغ
آيه 5 در ازحيوانات گوناگون استفادههاي مورد در نيز كريم قرآن
:ميفرمايد نحل سوره
پشم و بهموي كرد ، خلق بشر نوع شما انتفاع براي را پايان چهار
بنابراين.سازيد ماكول گوشتشانغذاي و شير از و كرده سردي دفع آنها
.كند حرام مردم بر را خدا حلال احساسات بهصرف نميتواند هيچكس
واقعيتهاي با ميرانند ، سخن داد شكار با مخالفت در كه افرادي اكثر
محيطي ، اكولوژي ، شدهزيست پذيرفته اصول يعني حيوانات ، جهان علمي
ديگر عناوين دهها و نخجيرداري زيستشناسي ، اقليمشناسي ، مديريت
مختلف گونههاي تميز و شناسايي در و.بيگانهاند مقوله اين به مربوط
در محيطزيست حفاظت سازمان شكارباني واحدهاي عملكرد چگونگي و جانوري
دوستانه روابط و مجاز شكارچيان براي پروانه صدور شكارگاهها ، حفظ
.ناآشنايند شكارچي و شكاربان
آمارگيري حيواناتشكاري كليه از ساله همه محيطزيست ، حفاظت سازمان
به بسته و شناسايي شوند ، شكار بايد كه را حيواناتي تعداد و ميكند
پروانه صدور به اقدام شده ، حفاظت يا آزاد مناطق در متقاضي تعداد
شرايط تحت ميدهند اجازه فرد يك به كه هنگامي بنابراين.مينمايد شكار
سنتي مفهوم به شكارچي يك ديگر فرد آن كند ، شكار را حيواني ويژهاي
كاري و است وحش حيات و زيست محيط حفظ سازمان مامور بلكهنيست
ايجاد از مانع موقع به بهرهبرداري با كه باغبان يك كار مانند ميكند ،
.ميشود احتمالي آفات
ميش و قوچ جمعيت كه داريم خاطر به همه را كبودان جزيره واقعه چنانچه
بالغ راس به3500 متعادلكننده عوامل بهعلتحذف جزيره در ساكن ارمني
حدود ظرفيتتعدادي منطقه گياهي پوشش و طبيعي غناي كه درحالي.شد
كارشناسان موقع به اقدام با.نداشت بيشتر را راس هشتصد الي هفتصد
قلاده دو كردن رها و شكار پروانههاي صدور محيطزيستيعني ، حفاظت سازمان
ديگر بهمناطق آنها انتقال و ميشها و قوچ از تعدادي زندهگيري پلنگو
.شد جلوگيري فاجعه ايجاد از و آمد وجود به تعديلي
پارك ميش و قوچ راس آن22000 پس بگويند ، شكار مخالفين است ممكن حال
زرد گوزنهاي تعداد چرا يا و رسيده؟ راس حدود2000 به اكنون چرا بمو
تمام نبايد:گفت عزيزان اين به بايد است؟ افتاده شماره به ايراني
داشت نگاهي بايد.شكست شكارچيان سر بر را صنعتي انسان كوزههاي كاسه
ما زيست محيط و وحوش جمعيت سر بر چه دشمنان كه جنگ زيانبار اثرات به
و كرد فارس خليج سرازير را نفت تن ميليونها كه كويت جنگ به.آوردند
سياه باران هم شيراز حوالي تا وجودشان بركت از كه نفت چاههاي سوختن
تحت دايممناطق كه دامي ميليونها به داشت نگاهي بايد.ميباريد
را طبيعي پربار چراگاههاي مراتعو روزبروز و ميكنند تهديد را حفاظت
كه ييلاق خوش شده حفاظت منطقه به زد سري بايد.ميكشانند نابودي به
داشت نگاهي بايد.شده برپا گوسفندان آغل از انبوهي آن گلسرخ دردره
و است شده صنعتي فاضلابهاي گورستان كه مازندران بزرگ رودخانههاي به
و دارد وجود بوم و مرز اين در شكارچي نفر چند مگر..ديگر بسياري
چند شكار سفر هر در ميزنند؟ لطمه محيطزيست و طبيعت به چقدر گروه اين
كدام به را كارخانجاتشان فضولات درميآورند؟ بن و بيخ از را درخت اصله
كالاهاي زباله انبوه با را آبگير كدام و مرتع كدام ميريزند؟ رودخانه
و گياه كدام از متنفرند؟ دشت و كوه كدام از ميكنند؟ آلوده مصرفيشان
دارند؟ انزجار حيوان
كنيم ، بهترينگاه زواياي از را موضوع و بشكافيم را بحث كمي اگر
و ميزند لطمه طبيعت همهبه از كمتر واقعي شكارچي يك كه ميبينيم
بزرگترين واقعي شكارچيميكند حياتانتخاب براي را اصوليتر روشي
و خار با را طبيعت است ، طبيعت عاشق است ، حياتوحش و طرفدارمحيطزيست
پشت از نه دارد ، دوست سرما و باران و باد و عقرب و مار و موش و خسك
فراز بر بز و كل گنجشكوار حركات با.اتومبيل درون و ويلا پنجره
برنامه با و تلويزيون درون از نه آشناست ، طبيعت دامان در سختونها
با آزاد ، طبيعت در چندگاهش هراز يا مستمر وجود واسطه به.بقا راز
اصل.آشناست خوبي به پيلگي بيشيله و روراستي يعني طبيعت درس اولين
مرتبا جدي شكارچيان.ميگذارد احترام آن به و ميشناسد را بقا تنازع
را مناطق ميكنند ، مطالعه را علمي گزارشهاي و ميخوانند كتاب و مجله
و طبيعت پيرامون بشري ، نوين دانشهاي از را خود و ميكنند بررسي
.ميسازند انباشته حياتوحش
است ، زيست ضابطمحيطاست مرد طبيعت يك اول وهله در واقعي شكارچي
در كارخانهها پساب كردن رها با اشجار ، قطع با دام ، بيرويه چراي با
و جنگلها آتشسوزي با كوهستان ، در زباله ريختن با زلال ، و پاك رودهاي
با تا ميكوشد و است مخالف شدت به غيرقانوني شكارچيان و غيرمجاز شكار
از را تصور اين منطقي ، و علمي و عقلي موازين بر جاري اصول انطباق
و بزدايد ميكنند ، تلقي ناپسند عمل يك را شكار هنوز كه گروهي اذهان
قابل حيوانات حامي بهترين واقعي ، شكارچي كه دهد نشان آنها به عمل در
حد از و ميگذارد احترام قانون به ميكند ، عمل صحيح و دقيق.است شكار
.نميرود فراتر خود
همدان -بلمكي بهنام
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام