چهارم ، شماره 1059 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 3 سهشنبه 13
تئاتر اساسي ركن:حركت
تولد تا تولد از نمايش اجراي به نگاهي
آن ضرباهنگ و فضا صحنه ، تطور و خدمتتحول در بايد تئاتر در حركت
باشد
تولد تا تولد از:نمايش نام
رجبپور نادر:كارگردان
شهريور 75 و مرداد:وحدتزمان تالار:اجراء محل
.است تئاترحركت اساسي بهاعتباريركن و اصلي عناصر از يكي
مفاهيم در دقت نيز و لغويدراما-هستيشناسي مفهوم در تاملي با
.است نمايشي هنرهاي در غالب عنصر آنحركت تئاتري
ميزانسنميتواند و پيام با تقارن حركتدر يك گاهي تئاتر صحنه بر
صحنه براي حركت.جلوهكند موثر و كارساز تعريفمكتوب ، صدها بهجاي
عنصر هرگونه ازاي در ميتواند كه است تئاترهنرپيشه درواقعهمان
.كند عمل صحنهپردازي حتي و صحنه ، دكور طراحي متن ، چون ديگر مهم
و فضا و تطورصحنه و تحول و درخدمتپيشبرد بايد تئاتر در حركت
قلمرو از هرحال در كه موزوني حركتهاي با مهم واين باشد آن ضرباهنگ
اجرايي هر در زيادي اهميت ميآيد شمار به نمايشي هنرهاي اقليمهاي و
(كوروئوگراف) صحنه حركت طراح يك اصل در نادررجبپور اگرچه اما.دارد
چون مفاهيمي از الهامگيري با كه تولد تا تولد تئاتراز اما است
حركت فاقد شده طرحريزي انساني افكار و بشري ارزشهاي انبياء ، تاريخ
.است آرمانگرايانه و مكفي ابعاد در
انتظار دارد رجبپور كارنامه از كه شناختي و صبغه به باتوجه تماشاگر
كافيجوابگوي حد به اجرا اين اما دارد آرمانيرا بهنسبت اجراي يك
.نيست آن اصولزيباييشناختي و تئاتر صحنه حوائج
اصولزيباييشناختي بر را كار اصلي تكيه درستي به رجبپور همه اين با
يك در كمپوزيسيون رنگو اساسا.است نهاده بنا تركيببنديآن و رنگ
.ميخواهد سترگ هنرمند و است اهميتي با بسيار كار موزون اجراي
موسيقيهاي ميان تركيببندي در را رجبپور همت اگر است بيانصافي
را بازيگر انبوه با كار برانگيز خط و چشمنواز رنگي طيفهاي گوناگون ،
به بيشتر توجه و پيرايش و پختگي اندكي با رجبپور.بگيريم ناديده
بهمراتب و مطرحتر كاري ميتوانست بازيگران تن ورزش و نرمش و انعطاف
.كند ارائه موفقتر
فيزيك و پرورشبيان به اغلب ما كشور تئاتردر بازيگران متاسفانه
تولد تا تولد نمايشاز بازيگران.نميدهند نشان شايستهاي توجه خود
رنج اساسي نقص يك از نمايش ايننيستند مستثني قاعده اين از نيز
.است بازيگران فيزيكي انعطاف عدم آن و ميبرد
متن موجگونه و حريرواره قالب و خليدن و ژكيدن گامبرداشتن ، نوع
فيزيك و بدن اما دارد ، بازيگران ورزيدگي و بيباكانه چرخش نيازمند
استفاده حتياست آورده بهدر كارگردان چنگ از را كار بازيگران منقبض
تالار فني امكانات ساير و چرخگردان مهپاش ، نوري ، تمامامكانات از
.بپوشاند را بازيگران ضعف نميتواند نيز وحدت
.دارد وجود دلنشيني هماهنگي و نمايشمناسبت مختلف قطعات ميان
از نمايش شاعرانه بافت آنبا هماهنگي مولاناو اشعار از استفاده
.است تولد تا تولد از قوت نقاط ديگر
اما.بهنظرميرسد چشمنواز و معقول ميزانسننيز محاسبه و تنظيم
فاقد تعبيري به استو هنرمندانه و مناسب فاقدطراحي نورپردازي
.است (Chart)برنامه
طراح نورپرداز ، بازيگر ، صحنهپرداز ، نقاش ، بايد تئاتر كارگردان
.اينكهبازيسازباشد مهمتر و صحنه
و است مسئوليتكارگردان حوزه در بامتن رنگ فضا ، بازي ، هماهنگي
در است كاري اولا رنگ و ريتم القاء و فضاسازي متن ، بازيبا هماهنگي
معمـــاري حـــدود و حيطه در ثانيا تجسمي ، هنرهاي زيباشناختي حوزه
همخوان و هماهنگ تعبير و تعريف بعد در وثالثا (Bio mechanic) تــن
به را ما كه است كاري تولد تا تولد از همه اين با.يكديگر با
.ميكند اميدوار رجبپور آتي نمايشهاي
عليآبادي همايون
تاتولد تولد اجراياز از صحنهاي:عكس زيرنويس
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام