چهارم ، شماره 1060 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 4 چهارشنبه 14
ميكرديد؟ چه بوديد ثروتمند اگر
فرصت آنكه بدون شدهاند ثروتمند تلاش ، بدون افراد بعضي حاضر حال در
خودشان براي دليل همين به دهند ، پرورش را خود شخصيت باشند داشته
.نگرفته شكل اخلاقي صفات مقابل در ثروت از دنيايي بودهو گيجكننده
ميآيد در بهصدا خطر زنگ كه جاست اين در
وثروت نشدهاند ثروتمند يكشبه ثروتمند افراد جامعهسالم يك در
نشدهاند نيز بانكي برندهجوايز حتي يا و آوردهنميباشد باد آنها
رسيدهاند ثروت اين به تلاش و كار با آنها بلكه
آنمهم از استفاده و بدستآوردن نحوه بلكه خطانيست شدن ثروتمند
دركنياز ابتكار ، مشتركاند ، سختكوشي ، صفت درچند موفق افراد.است
اجتماعي و ملي
داريم دوست كه رويايچيزهايي.درسرميپرورانيم روياهايي ما همه
.نيستم قاعدهمستثني اين از منهم نميتوانيم ، اما باشيم داشته
با بودمبدانم كنجكاو بسيار ثروتمندنبودم ، هرگز آنجائيكه از
انجام نميتوانند سايرين كه كارهايي انجام توانايي و بودن ثروتمند
پاسخ يافتن براي بنابراين.ميدهد دست انسان به احساسي چه بدهند
پاسخ پرسشها اين به ميتوانستند كه افرادي با داشتم كه سوالهايي
.ميناميم ثروتمند را آنها ما از بسياري كه افرادي.كردم صحبت بدهند
از ميتوان چگونه و ميآيد كجا از ثروت اينكه درباره من فرايند اين در
.آموختم زيادي مطالب كرد استفاده آن
شبه يك اينافراد كه شد روشن دادمبرايم انجام كه تحقيقي در
و نشده نصيبشان بادآورده ثروت اصطلاح به اينكه ثروتمندنشدهانديا
يك در ثروتها بيشتر.نشدهاند بانكي جوايز يا بختآزمايي بليت برنده يا
استاد استنلي ، توماس.ميآيد بدست تلاش و كار با سالم تقريبا جامعه
از 30 بيش شدن ثروتمند روش صحيحترين:ميگويد جورجيا ايالت دانشگاه
.هفتهاست در كار روز و 6 سخت كار سال
مبتكر يك آفرينيا كار يك:شما نقش
مثال بهيك چهكارميكنيد؟ نداريد پدربزرگثروتمندي يا پدر كه شما
را خود جابزكار.كامپيوتر اپل جابزموسس استيون زندگي:توجهكنيد
به كردسپس شروع كامپيوتري درشركت ويدئويي بازيهاي بهعنوانطراح
سال در خودرا شركت وازنيك خوداستفان دبيرستان دوستدوران همراه
خلاقيت و استعداد و هوش.تاسيسكردند كامپيوتر اپل بانام 1976
مثالهايي از يكي آنها.بشوند ثروتمند سال مدت 4 در كه شد سبب آنها
افرادي مبتكران.ميناميم كارآفرين يا مبتكر را آنها ما كه هستند
.شوند موفق و كنند آزمايش را جديد كارهاي ميكنند آرزو كه هستند
آن برآوردن براي و ميكنند حس را جامعه و مردم نياز آنها همچنين
ارائه يا محصول يك توليد مانند نيازهايي برميدارند ، قدم نيازها
.نيستند آن ارائه فكر در ديگران كه خدماتي
.بگيريم نظر در خود براي اهداف بهصورت وضعيتيرا چنين ميتوانيم ما
پاككن گوش مثال بهطور.هستند چه نيازها كه استبدانيم لازم اينكار براي
دارد سعي گوشكودكشان كردن پاك براي ديدهمسرش كه كرد اختراع رافردي
.كند پاك را كودك گوش دندان خلال يك دور به پنبه باپيچيدن كه
.كند كمك هم بهشما ميتواند مردم ازمشكلات مشكلي حل براي شما تلاش
جرگهافراد به ميتوانيد هم سختشما كار و صحيح يكنوآوري با
.بپيونديد متمول
شدهايد؟چطور ميلياردر يا كهميليونر كنيد فرض حال:ميشود چه بعد
مسئله اين درباره داستانهايجالبي به درتحقيقاتم ميكنيد؟ خرج را آن
.برخوردم ميكنند ، استفاده خود پول از ثروتمند افراد بعضي چطور كه
و طريقتجارتنفت از را خود ثروت استكه مردي هم آرماند دكتر
شرايط مديون را خود ثروت است معتقد اواست آورده بدست نفتي مشتقات
اتمي نيروگاه حادثه در او.است شده او موفقيت سبب كه است ارزشي با
را خود جان سابق شوروي جماهير اتحاد در نفر هزاران آن طي كه چرنوبيل
زيادي كمك كه بود كساني از يكي شدند ، مصدوم بهشدت يا و دادند دست از
.نمود حادثه آن بازماندگان به
بسيار من خيريهبراي موسسات كمك نيكوكارانهو كار:ميگويد او
خرج را ازدرامدم درصد از 90 منبيش.است آوردن در ازپول مهمتر
باقي من از نامي است قرار اگر دارم دوست.ميكنم عامالمنفعه كارهاي
بدست كه ثروتي براي نه و باشد نيكوكارانهام كارهاي براي بماند
.آوردهام
ثروت از كه است جملهافرادي از نيز هنرمندانگليسي برانسون ريچارد
است داده نشان همه به اوميكند استفاده سايرين به خدمت براي خود
.كند بهينه استفاده پولش از چطور ميداند كه
براي مهارتش نفوذو واز ميباشد ويرجين هواييآتلانتيك شركت مالك او
بريتانيايي جوانان زندگي نمودن بهتر مساعدكاريو شرايط بهبود
.است كرده استفاده
زنجيرهاي سريفروشگاه يك سن سال بيشاز 80 با مردي پتري ميلتون
به دلار برميليونها بالغ ثروتي براياو كه است كرده پوشاكتاسيس
بوده لباس طراحي كار در كه شنيدفردي او روزياست ارمغانآورده
دلار ، ارسال 20000 ضمن جهت همين به شده ، بيكار كار از عضو نقص سبب به
كسي تنها فرد اين.شود پرداخت او به مبلغ همان ساله هر كه كرد مقرر
كمكهايي بهخاطر پتري شهرت.ميشود بهرهمند پتري كمكهاي از كه نيست
با مصاحبهاي در.ميكند افراد به ناگهاني اتفاقات بههنگام او كه است
كار آيا ميپرسند ، من از مردم:داشت اظهار چنين او مانهاتان مجله
ميگويم ، من و بدهم انجام را آن بخواهم من كه دارد وجود ديگري
باشد؟ مفيد ميتواند كارديگري چه نميدانم
فروش آژانس طريق از كه است كانادايي چينيالاصل مهاجر يك ديويدلم
كه است گرفته تصميم او.است آورده بدست زيادي ثروت ساختمان و اموال
موزهها ، كالج ، مانند گروههايي به را كانادايي دلار ميليون ساله 5 هر
آن از استفاده شايستگي احساس كه مشابه فعاليتهاي ساير و كتابخانهها
كه را ساختمان يك فروش از حاصله سود او يكبار.كند هديه دارند ، را
موسسه يك به هديه بهعنوان ميشد كانادايي دلار ميليون بر 23 بالغ
بدون من:داشت اظهار مكلين مجله گزارشگر پاسخ در و نمود اهدا خيريه
.ميبرم لذت زندگي از هم پول آن
.ميبرند ميخواهنداستفاده كه بهنحوي خود ثروت از افراد اين تمام
در آنها سهيمكردن و افرادديگر خوشحالنمودن آنها يكيازاهداف
ما به بزرگي درس افراد اين حركت.ازآن شخصي استفاده نه و ثروتشاناست
كه ميزان هر به دارايي و ثروت از صحيح استفاده و بخشش درس ;ميدهد
.باشد
در پيش سال چند.نميكنند حركتي ثروتمندچنين افراد تمام البته
ثروتمند خانواده يك پسر.رسيد خبريبهچاپ امريكايي روزنامههاي
قتل به براي تلاش جرم به داشته فعاليت دخانيات صفت در كه امريكايي
واقع در پسر اين جرمشد محاكمه دادگاه در خود خانواده رساندن
پسر اين تفكر طرز كه نشانميدهد جرم اين.بود مادرش از پول دزديدن
پولو آوردن بدست و گرفتن.ميباشد شده ذكر نمونههاي با مغاير كاملا
نمونههايي و پسر اين براي نيز پول كسب نحوه كه داد نشان بخشيدن ، نه
بلكه نيست خطا شدن ثروتمند كه است واضح.نميكند فرقي آن به شبيه
چند در فوق افراد.است مهم كه است آن از واستفاده آوردن بدست نحوه
يا ملي نياز درك ابتكار ، قوه تلاش ، و كوشي سخت هستند ، مشترك صفت
در بتوان كه نيستند خصوصياتي صفات ، اين.انسانها به علاقه و اجتماعي
آموخت دانشپژوهان به شده تعيين پيش از فرمولهاي صورت به و درس كلاس
صفات اين خود قوي تمايل و خواست با ميتواند كه است فرد خود اين بلكه
در اجرا به را آن زندگي در و كند تقويت بياورد ، بهوجود خود در را
:بپردازيم خودمان به بدهيد اجازه.آورد
واقعا آنكه بدون بعضيافراد كه نموده ايجاب جامعه شرايط حاضر حال در
داشته فرصت آنكه بدون كنند ، پيدا دست كلان ثروتهاي به باشند كرده تلاش
كهبراي شدند جديدي واردوضعيت دهند ، پرورش خودرا شخصيت باشند
صفات و بيپايان آرزوهاي ثروت ، از دنيايي.بود گيجكننده نيز خودشان
بزرگتر ، خانهدسترسند قابل و اندك آرزوها اوايل.نگرفته اخلاقيشكل
بهتحقق آرزوها ، .زندگي تجملات ساير و تفريحات و گردش ماشين ،
چندي از پس.ميشود بيشتر و بيشتر رضايتدروني احساس.ميپيوندند
و تفريحات.ميافتد رونق از جديد خانهميشود عادي آمده بهوجود شرايط
ثروت بايد.ميشود كسلكننده اوضاع ;دستميدهند از را خود مفهوم گردشها
كه قيمتي هر به.آورد بهوجود زندگي در بيشتري تنوع.كرد بيشتر را
زنگ استكه اينجا در.وسيعترميشود و وسيعتر آرزوها دامنه كمكم..شده
زيرپا ميتواند قيمت اين.شده كه قيمتي هر به.درميآيد بهصدا خطر
اهميت.باشد سايرين حقوق و قوانين گرفتن ناديده انساني ، اصول گذاشتن
چه و خودمان براي چه داشت ، خواهد پيامدي چه ما حركت اينكه به ندادن
اهميت اصلا كه آنچه آمده بهوجود شرايط كهدر ميبينيدديگران براي
تصور حال.آمده بدست ثروت در سايرين كردن سهيم و است سايرين نداشته
خانه:دهد جاي ذهن در چنين خودرا خواستههاي فردي كنيدچنين
خانه تعمير به كمك تفريحاتسالم ، و گردش مدلبالاتر ، ماشين بزرگتر ،
خانواده يك لباسموردنياز و تهيهلوازمالتحرير دوست ، يك
با همكاري و خيريه موسسات و باپرورشگاهها تماس آبرومند ،
....آنها
و تشويق را يكفرد ميتواند كه آنچه سختنيست هم زياد كه ميبينيد
به وميتوانم دارم آرزوهايي من:است اين بكند كاري بهچنين ترغيب
آيا.دارند همآرزوهايي ديگران.بپوشانم جامهعمل آرزوهايم
باعث تفكر طرز اين برسند؟ آرزوهايشان به تا كنم كمك آنها به ميتوانم
انساني و عمومي جنبه و شده خارج فردي حالت از خواستهها كه ميشود
و بيرنگ ما آرزوهاي دربرابر كمكم من فردي آرزوهاي لفظ.بگيرد بهخود
كردن سهيم فكر شرايطي چنين در.ميبازد رنگ كمكم و شده بيرنگتر
فراموش فرد كه ميگيرد جاي ذهن در چنان آرام آرام ثروت در ديگران
شرايط آوردن بهوجود فكر در بايد و شده عادي جديد زندگي كه ميكند
:بنشينيم افراد اين از يكي صحبت پاي بدهيد اجازه.بشود جديدتري
تصور در كه بودم غرقشادي آنچنان آمد منبهدنيا پسر اولين كه روزي
شرايط.آورد بدست كلاني سود معامله چندين در همسرم همزمان.نميگنجيد
آمده خوشبختيبدست پاس به كه آنداشت بر را همسرم و من پيشآمده
كمك به كه افرادي كردن بدانيم ، پيدا سهيم شادي اين در نيز را ديگران
خانواده چند آشنايان و دوستان طريق از.نبود سختي كار داشتند نياز
آنكه بدون و كرديم شناسايي بودند داده دست از را خود سرپرست كه را
بهدنياآمدن با.گرفتيم رابهعهده آنها سرپرستي متوجهشوند آنها
داشت نخواهم را توانايياين جسماني نظر از دريافتمكه پسرم دومين
همزمان همسرم باپيشنهاد جهت همين به باردارشوم سوم بار براي كه
دختر يك خداوند كه مسئله اين اعلام با كردمو قبول را دختري نوزاد
دختر آن كنيم جلب را كسي توجه اينكه بدون نموده عطا ما به پسر يك و
به من كه شد سبب دختر اين آوردن.پذيرفتيم خود خانواده جمع در هم را
به را كودكي هرازگاهي پرورشگاه با همكاري ضمن كه بيفتم فكر اين
پسر تنها 2 كه دارم فرزند من 8 حاضر حال دركنيم قبول فرزندي
طي را تحصيلي عالي مدارج آنها همه و هستند من واقعي فرزندان
فرزندمكه آخرين با من اكنون كردو فوت پيش سال چند همسرم.كردهاند
كار سرگرم سالهاسخت اين طول در اينكه باوجود.ميكنم زندگي است دختر
كه ميكنم احساس بودم ، خيريه امور انجام در همسرم به كمك و بچهها
خودم خداي از و برخوردارم بيشتري سلامت از همسالانم ساير به نسبت
.نمود عطا را موهبتي چنين من به كه سپاسگزارم
نيز ديگران به خود ، آرزوهاي كنار در استكه افرادي از يكي خانم اين
چه آورده بدست كه ثروتي با ميدانسته كه هست كسي.داشتهاست توجه
پاسخ داريد ، آرزويي چه زندگي در پرسيدم ، او از وقتيبكند ميخواهد
.است ديگران به كمك كه انسانيام وظايف انجام در بيشتر توانايي داد ،
مانهاتان مجله خبرنگار به بتري دي كه بود پاسخي شبيه درست او پاسخ
.باشد مفيد ميتواند ديگري كار چه نميدانم:داد
چهميكرديد؟ بوديد ثروتمند اگر.هستيد دسته كدام از شما
پيروزبخت معصومه:تاليف و ترجمه
Youth:منبع
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.رايانه ندا فرهنگي ارتباطات و اطلاعات گسترش موسسه :فني مجري