چهارم ، شماره 1060 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 4 چهارشنبه 14
بياعتنا؟ يا بياطلاعيم
است؟ چقدر قوانين از اطلاعاتمان
روزانه تغيير و مقررات ثباتبرخي عدم قوانين ، از بسياري پيچيدگي
حقوق مردم از بسياري شده موجب كه است موانعي جمله از.. و آنها
چرا؟.بگذرند خود اجتماعي و فردي
آگاهكردن:دارد وجود بركاستي غلبه براي اساسي راه دو:وكيل يك
و عمليدادگستري و علمي بنيان تقويت و خود ووظايف حقوق به مردم
كاركنان و قضات اجتماعي و شغلي امنيت تامين و قضائي استقلال و قدرت
دادگستري
پاسخ بسيار حتما بپرسيم ، ازمردم عمومي قانون يك پيرامون اگر
ازمردم ، بسياري چرا؟ اماچيزينميدانم آن كهاز شنيد خواهيم
حال عين در و ميكنند بياطلاعي اظهار آن به نسبت قوانين برخوردبا در
نشان انگيزهاي و علاقه نيز آن چون و چند از آگاهي يافتن براي
كسي مجازاتيبراي قانون ، احتمالي نقض اثر بر كه هنگامي اما.نميدهند
نميتوان بانگي موارد اغلب در ناسزاگويي ، و برآشفتن جز ميشود ، تعيين
.كشيد انتظار
حتي موردنياز قوانين به مانسبت اغلب ناآگاهي علتيابي در
كردن آگاه در امر متصديان و ودولت رسانهها بيتوجهي روزمرهمان ،
بسيارمهم البته اجتماعيشان ، و متقابلفردي وظايف و حقوق به مردم
در ماحتي از بسياري كه است اين سكه آنروي واقعيت اما است موثر و
براي چندانحساسيتي خويش اجتماعي و شخصي ، شغلي امور حياتيترين
يك ذكر دورينرويم ، راه آنكه براي.قائلنيستيم موضوعه قوانين
و كل دستاندركاران و روزنامهنويسان درصد چند:كافياست شايد پرسش
از و خواندهاند را مطبوعات قانون بار يك دستكم ما مطبوعات جزء
بقيه تكليف پس نيست ، اميدواركننده چندان پاسخ اگر آگاهند؟ آن محتواي
.است روشن مردم ،
آن ، وسعت از شده گم مكان كه فضايي در شطرنجي ، شهر اين بند بند در
جا همه صدايي ميكند ، پر را زمان گوش تاريخ فراسوي از صدايي گويي
ديوارهاي در كه گيجي هياهوي و گريهها تپش و خندهها طنين در:هست
مليلهها ، و ميلهها سوي آن ميپيچد ، دادگاه راهروهاي پيچدرپيچ و سنگي
و مرگ ميان حيرت ، سرچهارراههاي و خيابانها شده مسخ آسفالتهاي روي
....و نبايد و بايد نبود ، و بود نيست ، و هست زندگي ،
كاش اي خودميانديشي با....قانون پاي صداي:هست جا همه صدا اين
.ساخت ابديتي ان از و آيينهايگذاشت قانون برابر در ميشد
بشري ، جوامع ازانقلابهاي بسياري پايه و اساس كه ميدهد گواهي تاريخ
اما ، ايران در.است بوده اجتماعي تشنگيعدالت و اساسي قانون نبود
از يكي(دادسرا) عدالتخانه تاسيس و قانون حكومت برايبرپايي تلاشي
.است بوده مشروطيت جنبش اصلي مقدمات
و ميكند پيدا اهميتبسياري آن به جهل و آگاهي قانون ، رهگذر ، اين از
چرا و چيست قانون كه ميكند ذهنتداعي در را پرسشها اين همواره
است؟ قانونمهم به آگاهي
جامعه كه است احكام از مجموعهاي يا حكم قانون ، اجتماعي ، علوم در
آن از پيروي به را خود افراد ، سياسي و اجتماعي روابط تنظيم براي
.ميسازد ملزم و موظف
از قوانين كه باورند اين بر اجتماعي علوم چرا؟كارشناسان قانون؟
مهم قانون مورد در آنچه زيرا:ندارند فرقي يكديگر با ماهيت لحاظ
است اين مستلزم قانون از افراد پيروي و است آن از افراد پيروي است ،
.باشند پذيرفته را آن جامعه افراد بيشتر كم دست يا همه كه
مقررات و كتابقانون دهها.ندارد كم قانون ما كشور حاضر حال در
برخي در كه دارد وجود كتابخانهها قفسه و كتابفروشيها در حقوقي
:سردرميآورند آنها از آن تدوينكنندگان شايد تنها موارد ،
عمومي ، گردننهادن و قانون به همگاني احترام داريم ، كم ما آنچه
.است آن به عادلانه و دقيق
عدم پيشرفته كشورهاي از بسياري در امروزه !بياعتنايي يا بياطلاعي
كشور در كه گفت بايد بيپردهپوشي و ميشود محسوب جرم قانون از آگاهي
از بعضي بياعتنايي كمابيش و افراد برخي افزون روز بياعتنايي ما ،
نگرانكنندهاي چشماندازهاي اندك اندك مقررات و قوانين به نسبت مردم
چرا؟.ميآورد پديد جامعه در را
اين پيروينميكنند؟ قوانين از بايد كه آنطور مردم برخي چرا
عوامليدارد؟ يا عامل چه در ريشه بياعتنايي
ريشه يا بلامانعقانون اجراي به نااميدي قانون ، از بياطلاعي در ريشه
در ابهام و بودن پيچيده حاصل يا فردي حقوق و حق از آگاهي عدم در
...يا است؟ قوانين برخي
آگاهي مقررات و قوانين از حد چه تا مردم!ندارند حقوقي اطلاعات
اجتماعي ، پايگاه به مقررات و قوانين از مردم آگاهي دارند؟چگونگي
ميزان شغل ، نوع اينكه واقعيت دارد؟ بستگي آنان فرهنگي و اقتصادي
قوانين از مردم آگاهي زمينهساز افراد اجتماعي روابط چگونگي و تحصيلات
.است اجتماعي مقررات و
يك خوبيميداند ، به را بيمه و كار قوانين كارمند يك كه همانطور
كه همانطور.است حفظ از را مالياتي مقررات و قوانين هم كاسب و تاجر
قوانين از مردم از بسياري.دارد آگاهي تجارت قوانين به شركت يك مدير
باز اطلاع ، وجود با برخي حال اين با.دارند كافي اطلاع كيفري و حقوقي
چرا؟ !دستميزنند جرم ارتكاب به هم
قرارميگيرد ، بررسي عموميمورد دادگاههاي در كه پروندههايي شمار
كافي حقوقي اطلاعات ازمردم بسياري هنوز كه است حقيقت اين نمايانگر
چرا؟.ندارند
و وكيل وجودي ضرورت و اهميت:ميگويد اينباره در حقوقي كارشناس يك
ما مردم از بسياري هنوز و است جانيفتاده هنوز ما جامعه در قضاوت
و محلي نظام طريق از را خود مسائل قديم شيوه به دارند عادت
.كنند فصل و حل كدخدامنشي
است شده قوانين از مردم بياطلاعي موجب كدخدامنشي نظام رواج آيا اما
اينها اصلا است؟ داشته دخالت زمينه اين در ديگري عوامل و عامل يا
معلول؟ يا علتاند
حال در:ميگويد خصوصي شركت يك مدير علايي ، .!قانون توي هزار در
و نميشوند ، اجرا پيچيدگي دليل به مقررات و قوانين از حاضربسياري
.نميگيرند قرار هم مردم توجه مورد طبعا
ميكنند پيدا مشكلاتيكه در بدانند مردم اگر البته:ميدهد ادامه او
بدرد كه را موادي آن و مسلماميگردند است ، پناهشان و پشت قانون
.ميسپارند خاطر به و پيداكرده ميخورد ، آنها
كامل طور به قانون پشتيباني به اعتماد حاضر حال در اينكه واقعيت
يك توي هزار از دادخواهي و قانوني مراجع به مراجعه و ندارد وجود
.بگذرد بايد بوروكراتيك و وقتگير پيچيده ، روند
روزانه وتغيير مقررات برخي ثبات عدم قوانين ، از بسياري پيچيدگي
حقوق از مردم از بسياري شده موجب كه است موانعي جمله از...و آنها
چرا؟.بگذرند خود اجتماعي و فردي
و مالك درزمينه مشكلاتي كه دولتي اداره يك كارمند.محمدزاده ، .
صاحب و من بين كه مسئلهاي درباره:ميگويد آمده ، پيش برايش مستاجري
كنم ، اقدام بخواهم قانوني طريق از اگر ديدم بود ، آمده پيش خانهمان
.آمدم كنار او با طريقي يك به نتيجه در.نميبرم جايي به راه
برخي براي دردسرهايبسياري حال به تا قوانين برخي ابهام و پيچيدگي
.است كرده فراهم مردم
گروهي ميان قانوندر مستحكم نهچندان جايگاه درباره.انصاري كيهان
از برخي كه ميشود باعث وهمين دارد ابهام قوانين:ميگويد مردم از
قوانين با برخورد سويي از و نكنند بهقانون توجهي چندان مردم
.شدهاست سليقهاي
بخواهند مواردي در اگر كه نميدانند مردم بيشتر:ميدهد ادامه او
ميكوشند هميشه و كنند مراجعه كسي چه و كجا به بگيرند ، را حقشان
اجراي خاطر به نه ;باشد داشته را هوايشان تا كنند پيدا آشنايي ابتدا
.شود رعايت حقشان اينكه خاطر به بلكه حكم ،
قانون به مردم از گروهي بياعتنايي حاضر حال دارد؟در انعطاف آيا
.است ازقانون بياطلاعي از چشمگيرتر و گستردهتر بسيار درجامعه
و پيچيده ومقررات قوانين برخي كه باورند اين بر مردم از بسياري
شاخ و تبصرهها البته و شده سليقهاي قوانين با برخورد شيوه.مبهماند
نظر به كه رفتهاند فرو يكديگر در آنقدر قوانين از بسياري برگهاي و
مرحله در قوانين برخي.است ساخته دور اصلياش هدف از را قانون ميرسد
!ميكنند پيدا تغيير و انعطاف قابليت آساني به اجرا
حال در:ميگويد باره اين در ادبيات دانشجوي.اسماعيلي ، شراره.
وكلا تنها كه پيچيدهاند و مبهم آنقدر مقررات و قوانين از بسياري حاضر
.ميآورند سردر آنها از قضات و
پيدا اهميت خودقانون از بيشتر حتي شايد قانون اجراي توصيف ، اين با
اگر و.نيست كمتر قانون خود از قانون اجراي اهميت:ميگويندميكند
.نميگيرد قوام بنياني هيچ نشود ، اجرا درستي به قوانين بهترين
غلبه براي راهاساسي دو:ميگويد اينباره در قضايي وكيل.سعيدي.
تقويت و خود ، وظايف و حقوق به مردم كردن آگاه:دارد وجود كاستي بر
امنيت تامين و قضايي استقلال و قدرت و دادگستري عملي و علمي بنيان
.دادگستري كاركنان و قضات اجتماعي و شغلي
مقررات از وبخشي اساسي قانون قسمتهاي برخي البته:ميدهد ادامه او
.است مجدد بررسي و بازبيني نيازمند
فرمان ده تا قانونحمورابي از همواره تاريخ طول در اينكه ، آخر سخن
ژاك ژان اجتماعي قراردادهاي مونتسكيوتا روحالقوانين از موسي ،
را كسي كمتر امروزي ، مدون اساسي قوانين تا قوانيننامدون از روسو ،
.كردهاند تبرئه قانون از بياطلاعي خاطر به
بياعتنا بهقوانين مردم از بسياري كه ميشود موجب قوانين پيچيدگي
به اميدواري عدم سويي از.چشمبپوشند خود حقوق از بخشي از و شده
قانون به همگاني شعاراحترام احتمالا مقررات قوانينو برخي اجراي
.داد خواهد پيوند افسانهها به را
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.رايانه ندا فرهنگي ارتباطات و اطلاعات گسترش موسسه :فني مجري