چهارم ، شماره 1060 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 4 چهارشنبه 14
1900- قرن2000 گزارش
شد محكوم جريمه و زندان به كلاهبردار بانكدار
دادگاه در روشت
ژوئيه 1910 27
با محكوميت‌او اعلام و فرانسوي پرسروصداي‌روشت‌بانكدار محاكمه
وعده‌هاي با وي.است شده منعكس پاريس درروزنامه‌هاي درشت عنوانهاي
سال 15 سه در و بود كرده جلب خود بانك به را كوچك سرمايه‌هاي فريبنده
و مرتبا و مي‌فروخت مردم به را آنها سهام كه داد تشكيل مختلف شركت
تخيلي شركتها اين سوددهي كه حالي در مي‌برد ، بالا را سهام ارزش ساختگي
.مي‌كردند پيش‌بيني را نهايي‌روشت ورشكستگي مالي كارشناسان و بود
را سهامي شد مجبور و رسيد فرا او براي رسوايي‌آميز سرنگوني سرانجام
به كار نداشت ، بانك در كافي پول چون و كند بازخريد بود فروخته كه
.كشيد دادگستري
و سرمايه‌گذاري و بانكي قوانين نقض جرم به را پاريس‌روشت دادگاه
يكي اما است ، كرده محكوم جريمه پرداخت و زندان سال دو به كلاهبرداري
جرم با متناسب من نظر به راي اين:گفت دادگاه راي مورد در قضات از
سرمايه‌هاي صاحبان بي‌رحمانه كه افراد اين‌گونه.نيست كلاهبردار بانكدار
مستحق مي‌دهند ، قرار بازيچه را زحمتكش مردم دسترنج حاصل و كوچك
.هستند كيفرها سنگين‌ترين
آمريكا در نژادي درگيريهاي‌خونين و مشت‌زني مسابقه
ژوئيه 1910 3
مشت‌زني‌هيجان‌انگيزي مسابقه درآمريكا ، نوادا ايالت در شهررنو در
كه شد سفيدپوست‌برگزار ديگري و يكي‌سياهپوست قهرمان ، دو ميان
به موسوم مشت‌زن‌سياهپوست.آورد بار به پيامدهاي‌خونيني آن نتيجه
بود ، آورده دست به جهان‌را قهرمان عنوان سال 1908 جك‌جانسون‌در
از آمريكا در مشت‌زني سفيدپوست‌مسابقات گردانندگان عده‌اي‌از اما
رابه مشت‌زني سفيدپوست قهرمان آنهايك.بودند خرسند اونا پيروزي
جهاني مسابقات اول مقام تا 1905 سالهاي1899 در كه نام‌جيم‌جفريز
به ترغيب بود ، كرده رها را رينگ آن از پس و داشت اختيار در را
قرار سياهپوست مشت‌زن روياروي و كردند رقابتها صحنه به بازگشت
.دادند
از است ، اما بزرگتر سال هماوردسفيدپوستش 3 از كه بااين جك‌جانسون
دليل به‌همين و دارد برتري او بر شگردهاي‌مشت‌زني و بدني قدرت نظر
.كرد زمين بر رانقش خود حريف پانزدهم دور شهررنودر مسابقه در
پيروزي نتيجه ودر نخورد تكان جا از وجيم ده‌شمرد تا داور
همين‌جا سفيد بر سياه ماجراي‌پيروزي اما.شد اعلام قهرمان‌سياهپوست
.آورد پديد آمريكا مختلف درنقاط وسيعي نژادي درگيريهاي و تمام‌نشد
سياهپوستان سن‌لويي و پيتزبرگ ، فيلادلفيا نيويورك ، درشهرهاي
زخمي‌برجاي و كشته دهها آنان وزدوخورد افتادند هم جان به وسفيدپوستان
.گذاشت
شد قهرمان شكست باعث سگ يك
فرانسه دور دوچرخه‌سواري فاتح لاپيز اكتاو
ژوئيه 1910 31
فرانسه ، گنجاندن دور امسال مسابقات‌دوچرخه‌سواري در عمده نوآوري
غربي درجنوب جبال‌پيرنه سلسله وپرپيچ‌وخم كوهستاني جاده‌هاي
شركت‌كننده ميان 136 از علت همين به و مسيردوچرخه‌سواران در فرانسه
.كنند عبور دشوار مسير اين از توانستند كمي عده امسال ، مسابقات در
ركابزن آنهافابر از يكي كه بود حريف‌پيشتاز دو ميان اصلي رقابت
ديگري‌اكتاولاپيز و مسابقات‌پارسال قهرماني و پرتوان‌لوكزامبورگي
.داشت نام
پيش‌مي‌آمدند ، برابر امتياز با هردوحريف مسابقه نهايي مراحل تا
همين و كرد جاده‌تصادف وسط در سگ يك با و بدشانسي‌آورد امافابر
.انداخت عقب رقيبش رااز او حادثه
گرفت اعتماد راي پارلمان از فرانسه دولت
ژوئن 1910 17
ماههاي‌آوريل در فرانسه سناي ومجلس ملي مجمع جديد انتخابات پي در
تقاضاي جديد پارلمان از رياست‌آريستيدبريان به فرانسه دولت مه ، و
مخالف راي برابر 121 در موافق راي وبااكثريت 404 كرد اعتماد راي
.شد خود موقعيت تثبيت به موفق
نفر به 235 تازه چهره‌هاي نماينده‌دارد كه 597 جديد پارلمان در
احزاب گروه‌بنديهاي.هستند پيشين نمايندگان‌دوره همان بقيه و مي‌رسد
- نفر 88) افراطي دست‌راستيهاي:كرد تقسيم‌بندي مي‌توان زير بشرح را
مستقل 30 سوسياليستهاي - نفر راديكالها 252 (نفر جمهوريخواهان 153
.نفر سنديكاها 74 به وابستگان و نفر
از باائتلافي و داده ارائه برنامه‌مصلحت‌گرايانه‌اي آريستيدبريان
او اصلي تكيه‌گاه اما است ، شده اعتماد راي كسب به موفق ميانه‌رو احزاب
راست جناح نمايندگان از بخشي و جمهوريخواهان و راديكالها پارلمان در
.هستند
مي‌كند راپاره بيگانه اسارت زنجير لهستان
پادروسكي يان
ژوئيه 1910 15
بر لهستان سپاه پيروزي آئين‌يادبود در لهستاني سي‌هزار از بيش
روي شهرتاننبرگ نزديكي سال 1410در در كه آلماني شواليه‌هاي
خواهان‌تجديد ميهني و ملي باشعارهاي و كردند شركت بود داده
.شدند آلمان و روسيه اسارت يوغ رهايي‌از و خود كشور استقلال
كشورشان كه را لهستانيها سال‌پيش ، پيروزي 500 اين خاطره تجديد
بيشتربراي تلاش و همبستگي به شده‌است ، تقسيم آلمان و روسيه ميان
لهستاني معروف پادروسكي‌موسيقيدان.استقلال‌برمي‌انگيزد به دستيابي
تبليغ لهستان استقلال براي همواره خود بين‌المللي كنسرتهاي در كه
سال 1410 پيروز قهرمانان بزرگداشت براي شكوهمندي يادبود بناي مي‌كند ،
در لهستاني نمايندگان از يكي همچنيناست كرده هديه لهستان ملت به
قرن به 5 نزديك:گفت وي.كرد دفاع كشورش استقلال از آلمان رايشتاگ
اما كنند ، تسخير را ما روح و ما خاك كوشيده‌اند لهستان دشمنان كه است
موفق آنها كه مي‌دهد نشان آشكارا لهستان ملي جشن در مردم گسترده شركت
.شد نخواهند موفق هم هرگز و نشده‌اند
مصاحبه يك در (بتمن‌هولوگ) آلمان صدراعظم اظهارات ، اين برابر در
خود نظامي قواي دارد قصد آلمان امپراتوري كه شد متذكر فقط مطبوعاتي
اقدام هرگونه سركوب به تلويحي اشاره كه كند تقويت كشور شرق در را
سوسيال حزب ديگر سوي از.است استقلال كسب براي لهستانيها عملي
از رهايي كشور استقلال راه در قدم اولين كه داشت اعلام لهستان دموكرات
به مي‌توانند وحدت سايه در فقط لهستانيها و است روسيه اسارت يوغ
در لهستانيها پيروزي و استقلال يادبود آئين.شوند نايل خود آرمانهاي
.بود شده برگزار شهركراكوي
لهستاني؟ يا است آلماني پزنان
اوت 1910 20
شهر اين و كرد بازديد نوبنيادش‌درپزنان كاخ از آلمان امپراتور
آلمان شرق در پزنان ايالت.داشت سلطنتي‌اعلام اقامتگاه عنوان به را
دولت اما دارد لهستاني اكثرا جمعيتي بود ، پروس سلطه در قبلا كه
كاخ بااحداث و دانسته خود خاك از جدائي‌ناپذير جزيي آنرا هميشه آلمان
با آنرا پيوند سلطنتي اقامتگاه عنوان به اعلام‌پزنا و امپراتور
مراسم در شركت هنگام دوم ويلهلم امپراتور.است كرده محكمتر آلمان
من كه اهميتي به بايد كاخ اين مشاهده با هركس:گفت خود كاخ افتتاح
.ببرد پي هستم قائل آلماني ايالت اين براي
ابراز آلمان امپراتور مخالف لهستاني‌نظري مطبوعات از پاره‌اي اما
و است ايالت يك مركز پزنان آري ، :مي‌نويسد آنها از يكي داشته‌اند ،
كه لهستان ما ميهن.لهستاني بلكه آلماني ايالت يك نه اما بود ، خواهد
اشغالگران چنگ در را اسارت ادامه هرگز است ، آن از بخشي هم پزنان
.خاست خواهد پا به سرانجام و كرد نخواهد تحمل
آلمان‌اصرار امپراتور:است ملايمترنوشته لحن با ديگري روزنامه
از غير كه‌حقيقت حالي در كند ، وانمود راآلماني پزنان ايالت دارد
اكثريت اكنون و پروس سلطه تحت مناطق از بود پزنان‌ايالتي.است اين
خود اگرچه لهستان ، از است بخشي بنابراين هستند ، لهستاني آن اهالي
.است شده دوپاره آلمان و روسيه ميان لهستان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.رايانه ندا فرهنگي ارتباطات و اطلاعات گسترش موسسه :فني مجري