چهارم ، شماره 1061 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 5 پنجشنبه 15
|
|
با گفت‌وگو در محيطزيست به علاقه‌مندان
خشك ، گل تهيه به‌بهانه :همشهري
نكنيم نابود را گياهان‌كوهستان
تمايل و خشك پديده‌گل بارواج اخير سال دو در:شهري سرويس
از بااستفاده خشك گل ساخت براي خانم‌ها به‌ويژه و مردم از بسياري
بسياري همجوار دشت‌هاي و كوهستاني دامنه‌هاي گياهي پوشش وحشي ، گياهان
.است شده مواجه جدي تخريب با كشور شهرهاي از
خبرنگارما گفت‌وگوبا در زيست علاقه‌مندان‌محيط و كارشناسان از گروهي
فوق ، عامل به‌واسطه گياهي پوشش تخريب دامنه كردند تاكيد همچنين
است داده قرار تحت‌تاثير را طبيعت تفرجگاهي چشم‌اندازهاي به‌ويژه
پوشش نابودي روند اخير سال دو طي كرد مشاهده مي‌توان به‌خوبي چنانكه
مناطقي در مركزي ، البرز بخش تهران شهر به مشرف دامنه‌هاي در گياهي
بسيار ولنجك و دركه چال ، كولك گلابدره ، دربند ، دارآباد ، مانند
.است بوده گذشته از افزون‌تر
مي‌توان‌هزاران تعطيل روزهاي بعدازظهر:گفت اين‌باره در سليمي دكتر
حال در وحشي گل‌هاي و گياهان از بابافه‌اي كه كرد مشاهده را نفر
و كوهنوردان به‌راستي.هستند منزل به بازگشت و كوهستان از فرود
روند ، اين تداوم با كه كرده‌اند فكر اين به هيچ ما طبيعت‌گردان
كشور در فرهنگ اين بايد افزود وي شد؟ خواهد چگونه كوهستان چشم‌انداز
كوچك بوته يك قطعي درحد و طبيعت تخريب كه كند پيدا گسترش ما
نظر اين از و است متخلف ناآگاهي‌فرد نشان‌دهنده و مذموم صحرايي‌عملي
را وحشي بوته‌هاي كه به‌كساني و بدانند مسئول را خود همه‌بايد
.دهند تذكر قطع‌مي‌كنند
هر تعادل و خاك حفظ در گياهي پوشش نقش به اشاره با نيز ماجني حميد
از يكي بلكه نيست ، طبيعت براي‌تزئين وسيله‌اي گياه:گفت زيستبوم
آن اطراف خاك گياه هر قطع.است آن زيستي بقاي پايداري عوامل مهم‌ترين
زمينه‌ساز و مي‌كند بي‌دفاع باد و آب جريان برابر در كامل به‌طور را
.مي‌شود خشك و باير چشم‌اندازهاي به آن تبديل مرحله تا طبيعت دگرگوني
بسيار توچال جنوبي دامنه‌هاي اكنون هستيم شاهد همه كه همانطور
.است گذشته از تفتيده‌تر
به عمل در گل‌خشك پديده به اينكه‌روي‌آوري ذكر با جوكار.ف خانم
استفاده با بايد خشك گل گفت است شده تبديل طبيعت نابودي براي عاملي
از استفاده و شود ساخته شده‌اند كاشته منظور همين به كه گياهاني از
حتي و ضدطبيعت كنيم نگاه كه نظر هر از كار ، اين براي صحرايي گياهان
.است ضداخلاقي
عرضه‌گياهان و كاشت به نسبت وگياه گل توليد مراكز كرد پيشنهاد وي
كه نكنند نيزفراموش مردم و كنند اقدام گل‌خشك ساخت براي مناسب
و تفرج براي اگر و آن‌بينجامد نابودي به نبايد باطبيعت ما دوستي
در ما حضور كه باشيم مراقب رفته‌ايم طبيعت به فراغت اوقات گذران
واقعي ، طبيعت‌گرد يك همچون و نشود منجر آن آلودگي و تخريب به طبيعت
.نگذاشته‌ايم پا آن به هرگز انگار كه كنيم ، ترك را طبيعت به‌گونه‌اي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
