چهارم ، شماره 1063 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 8 يكشنبه 18
ميپسنديد؟ را خواستگاري چه
تصميمگيري تعقل بدون احساسات ، روي از تنها كه ازدواجهايي اصولا
تلخكامي و جدايي جز راهي باشد گرفته صورت عقل ، مبناي بر صحيح
نميپيمايد
و داشته اهميت برايم خواستگارمهميشه شغل:شهرياري خانم
بيشتري نظم زندگيشان چون كارمندباشد ، خواستگارم ترجيحميدهم
ميتونند بهتر و كتابتره و باحساب هم شون زندگي مخارج و خرج داره ،
.كنند برنامهريزي
هستيد كه آنگونه و باشيد صداقت با ميرويد خواستگاري به كه روزي
برريشه تيشه ناآگاهانه يا دروغآگاهانه هر چون دهيد نشان را خود
.زد خواهد آينده زندگي
ميكنه تميز را زنگشون و ميشوره را حياطشون در خانم اعظم هروقت
تر ماشين يه ديدم غروب نزديك.بود درست حدسم بله ، .خبرهائيه ميفهمم
يك با پيك و شيك خانم تا و 2 داشت نگه خانم اعظم خونه جلوي تميز و
احوال يك با و زدند در بود دستشون تو هم شيريني و گل كه جوون پسر
.خونه تو رفتند رسمي خيلي پرسي
.بودند اومده سهيلا خواستگاري براي نكنم اشتباه
مته و اصول و ادا اينهمه با دختره اين بالاخره بدونم داشتم دوست خيلي
ميدن؟ كي روبه گذاشتن خشخاش به
اصلا.دادند شوهرم جوري چه پيش سال افتادم ، 31 خودم ياد لحظه يه
!جوري؟ چه الان ولي شدم زنش نديده ، آقارو حسين
از آنها بيشتر كهاكنون داشت خاصي مراسم خواستگاري قديم تهران در
همسر انتخاب و نميديد را عروس عقد ، پيشاز داماد است ، افتاده رونق
و روحي وضع از آنكه بدون نيز عروس همچنين بود ، بدستخواستگاران
.ميداد قضا به تن شود مطلع آيندهاش شوهر سليقه و اخلاقي
يا يك اول كه باينترتيب.مردانه زنانه ، بود ، جور دو هم خواستگاري
ميرفتند ، دختردارها خانه به ديدهسرزده دنيا افتاده ، جا زن دو
را خواستگار آمدن انتظار تمام اشتياق با كه دختردار خانوادههاي
خانهاي هر در.داشتند حاضر پذيرايي براي مرتب اطاق يك هميشه داشتند
و ميدادند نشان را بزرگتر دختر حتما بود ، بخت دم دختر چند كه
.ميكردند پنهان را كوچكترها
قبلا و ميرفتند شب كه بود مردانه خواستگاريهاي دوم ، مرحله
موافقت صورت در و ميكردند مذاكره عروس اقوام يا پدر با و خبرميدادند
خواستگاري مراسم سادگي همين به يعني ميكردند ، صرف مختصري شيريني
پيوند باشد ، داشته تصميمگيري در نقشي دختر اينكه بدون ميشد انجام
دخترخانمهاي با و آمديم شما ميان به اكنون.ميشد بسته آنها زناشويي
همسر براي و ميپسندند؟ را خواستگاري چه كه نشستيم گفتگو به دمبخت
خود نظرات حاصل گزارش اين دارند؟ درنظر را ملاكهايي چه خود آينده
:ميخوانيم هم با شماست ،
بودن قيافه وخوش ظاهري تيپ جوان دخترهاي از بسياري براي -
صحبت حال در كه است آن به توجه اينبدون و است اساسي شرط خواستگار ،
زندگي و كنند زندگي او با عمر يك ميخواهند كه مردياست درباره
كه ميطلبد را همدلي و شريك و است ساده دوستي يك از بيش چيزي مشترك
ميشود زودرس طلاقهاي به منجر كه معضلاتي از يكي شايد باشد ، راه مرد
منطقي را بالا بحث گرچه كه باشد خانمها دختر هيجاني برخوردهاي همين
.ميروند را خود راه هم باز هيجانها غلبه دليل به اما ميدانند
:ساله بهاري 22.م خانم
جلوي بتونه آدم باشدتا قيافه خوش و تيپ خوش خواستگارم دارم دوست
خوبه باشه اگه خوب نميدم اهميت بهتحصيلات خيلي.بياره درش نفر چهار
وقتي چون نيست مهم زياد برام قيافهاش و تيپ مقابل نبودشدر ولي
آقا اين ننوشته كه پيشانياش رو ميرم راه باهاش خيابون تو دارم
.ميبينند را تيپ و قيافه اول همه داره ، ليسانس
بها است شده ديگريشايع معيار هر از بيش روزها اين كه ديگري ملاك
دربردارنده بايد حداقل كه وضعي.داماداست آقاي مالي وضع به دادن
عده حقيقتا فعلي اوضاع در كه باشد مكفي درامد و خانه ، اتومبيل يك
شرط يك گرچه قبل مورد برخلاف و محرومند آن از جوان مردان از كثيري
طرفين اگر و است ممكن كمتر حاضر حال در آن به حصول اما است منطقي
دو بهبگذرند آن خير از بايد هستند جديد زندگي يك سرگيري به مايل
:كنيد توجه زير مورد
:ساله سپهري 26 شهناز خانم
مشكلي هيچ نظرمالي از كه كنم ازدواج خواستگاري با ميدهم ترجيح من
زمونه اين تو چون نيست مهم وتحصيلات قيافه برام خيلي و باشد نداشته
همه بپذيريم ، بايد همه كه است واقعيتي يك اين.ميزنه پول را اول حرف
ميآره ، تيپ ميآره ، شخصيت باشه ، ميان در پول وقتي كه ديديم تجربه به
خوب مادياش وضع بايد فقط پس !ميآره هم شعور و فهم ميآره ، معرفت
.باشد
:ساله دانشجو 23 صراف سيما
بقيه مثل من.باشد داشته خوبي وضعيت مادي لحاظ از بايد خواستگار
من نظر به بلكه نيست مادياتمطرح برام اصلا كه نميدم شعار دخترها
عمل موقع اگر دارند را ادعا اين كه همونخانمهايي.مطرحه هم خيلي
پسر طرف بگن مثلا.كنند قبول كه محاله بگذرند چيزي از بخواهي ازشون
يك فقط و كن نظر صرف طلا سرويس خريد از بيا نيست پولدار ولي خوبيه
.كنند قبول كه نداره امكان بخر ، حلقه
:آزمايشگاهي علوم دانشجوي ساله ب 25سهيلا
به دست چقدر طرف ببينم ميكنم سعي ميآيند برايم كه خواستگارهايي من
كنم ازدواج مردي با دارم آرزو و ندارم را خست تحمل اصلا چون.جيبه
.باشد باز دستش و نكنم التماس بهش پول براي كه
داشته مشغول خود به را زمانه اين خانمهاي دختر فكر كه ديگري مورد
.است داماد شخصيت و زنان ، اجتماعي حضور در مرد تعصب
يا دخترخانمها خود تجربه اثر بر كه كنيد توجه زير موارد به
ماديات يا قيافه از مسائليمهمتر چگونه ديگران تجارب از استفاده
.ميدهند قرار توجه رامورد
:ساله احمدي 24 فاطمه خانم
نمونه چون سختگيرنباشد و خشك ولي باشد بيپول خواستگارم حاضرم من
خواهرم شوهر.ميبينم خودمدارم خانواده تو الان را بارزي خيلي
و بيجا سختگيري ولي خوبه هم مالياش استوضع ساختمان و راه مهندس
به تنهايي ندارد حق خواهرم مثلا.كرده تلخ را زندگيشان ازحدش بيش
برود پدرم يا بايد هم مادرم خونه حتي.فاميل خونه به يا و بره خريد
.بياورد خودش يا دنبالش
ووابستگيهاي آداب فرهنگ ، به همسر انتخاب هنگام فرهنگدر سطح
.نباشيد بيتفاوت آن به نسبت و داريد مبذول كافي توجه يكديگر اجتماعي
ميباشد اهميت قابل بسيار مشترك زندگي از فردي هر برداشتهاي نوع
.نمايد تغيير دچار را زندگي يك روند ميتواند بطوريكه
:ميگويد باره اين در ديپلمه ساله هنگامه ، ش 28
نظر از و بالاتر ما از فرهنگي نظر از كه ميكنم قبول را خواستگاري
بالاتر فرهنگي سطح نظر از طرف وقتي چون.باشد پايينتر ما از مادي
و ميشود زياد نيز شعورش و درك معلوماتش ، و تحصيلات همان نسبت به باشد
پيشرفت زمينه بلكه نكشد آدم رخ به تنها نه كه شود مي باعث امر اين
باشد بالاتر مادي نظر از اگر ولي كند مهيا من براي نيز را فرهنگي
باشد نداشته را اخلاقها اين هم طرف خود اگر و ميآيد پيش صحبت بهرحال
.كرد خواهند ادا ايشان جاي به اطرافيان
مذهبي عقايد همساني
برابرناملايمات در هرگز باشد ، مذهبيپايبند اعتقادات به انسان اگر
مذهبي اصول به اگرشد نخواهد سستي و لرزش زندگيدچار سختيهاي و
اصول به كه كنيد انتخاب همسرآينده عنوان به را شخصي پايبندهستيد
با اصول به پايبندي ميزان نظر از و بگذارد احترام شما ارزشهاي و
گيتي نظرنشويد مشكل دچار آينده تادر باشد همرديف و همسان شما
:ميخوانيم هم با اينباره در را كارمند جمالي ،
اولي روزباشند نزديك دختر خانواده مذهبيبا نظر از بايد خواستگار
برادرم و شد زده حرفها سري يك و رفتيم برادرم خانم خواستگاري به كه
كاملا را حجابت اول درجه در بايد من با ازدواج از بعد كه كرد شرط
موافقت هم ايشان را ، ديني مسائل بقيه نيز آن دنبال به و كني رعايت
عروسي و مهماني به وقت هر.دارند اختلاف مسئله همين سر الان ولي كرد
.ميروند بعد دارند بحث و جر سري يك اول ميشوند دعوت
ميشود شخصيمعلوم تحصيلات و شغل خلال كهاز را اجتماعي پرستيژ برخي
براي شخصي تحصيلات شغلو كه طوري به.ميدهند عواملترجيح ديگر بر
تمامي دست از ديگر كه ميآورد وجود به را موقعيتي چنان داماد آقاي
تصور را پزشكي آخر سالهاي دانشجوي مثال براي.ميشود خلاص جيمها سين ،
و ملك و دلار داشتن انتظار ديگر او از تحصيلي رشته جهت به كه كنيد
.نميرود املاك
:ديپلمه ساله شهرياري 21 مريم
.داشته خيلياهميت برايم كه بوده اولينعاملي هميشه خواستگارم شغل
كارمندان فكرميكنم چون باشد كارمند ميدهمخواستگارم ترجيح من
زندگي مخارج و خرج ازنظر هم دارد ، بيشتري وانظباط نظم زندگيشان
تو ميتونه راحتتر آدم.زماني نظر از هم است كتاب و حساب با خيلي
.كند برنامهريزي زندگياش
من نظر به:كارمندميگويد ساله ش 29.ميترا سنيخانم اختلاف
خيلي و كنند هماهنگ باپسر را خودشون سني طيف دخترخانمها اگر
هم با كه نزديكي همفكري جهت به مسائل از خيلي بخود خود نباشد اختلاف
.شد خواهد حل دارند
متقابلنيز درك عدم ميزان شوهر زنو ميان سني تفاوت افزايش با
و نگرشها ، تفكرات خواستهها ، :عنوانمثال به.مييابد افزايش
ميباشد متفاوت ساله بيست خانم يك با ساله چهل مرد يك..و احساسات
داشته تفاهم يكديگر با مسائل بسياري جهت از ومرد زن اين است ممكن
مشترك نقاط از بيشتر متضاد و مشترك غير نقاط معمولا اما.باشند
.ميگردد زناشويي مشكلات بروز باعث خود مسئله همين كه ميباشد
:سالهميگويد جمالي 27 آزيتا خانم باشيم داشته صداقت
خاطر به ميآداكثرش پيش زناشويي درزندگي كه اختلافهايي من نظر به
بدل و رد هم به موقعخواستگاري پسرها و دختر بعضي استكه دروغهايي
ولي خوبه خيلي هم شغلش و خوبه مالياش وضع ميگن دروغ به مثلا.ميكنند
!رودستشه هم برگشتي چك يكدسته و بيكاره طرف ميبيني بعد
ايجاد كهباعث باشد عادت يا و ضعف خاطرترس ، به است ممكن دروغگويي
با ميرويد برايخواستگاري كه روزي.ميگردد ازفرد اطرافيان تنفر
كلمهاي مبادا دهيد ، نشان خودرا هستيد كه آنگونه و صداقتباشيد
خواهد ابرباقي پشت هميشه براي كهآفتاب مپنداريد بگوييد ، دروغ
انسان زندگي ريشه بر تيشه ناآگاهانه يا چهآگاهانه دروغي هر.ماند
.زد خواهد
ازروي تنها كه ازدواجهايي احساساتاصولا مبناي بر ازدواج
گرفته عقل ، صورت مبناي بر صحيح وتصميمگيري تعقل بدون احساسات ،
علاج بتوانيم اينكه نميپيمايد ، براي كامي تلخ و جزجدايي راهي باشد
خويش آينده همسر انتخاب در است لازم بنماييم وقوع از قبل را واقعه
و خام احساسات اساس بر انتخابمان تنها آورده ، عمل به كافي دقت
.باشيم داشته عقل جولان براي مجالي ;نباشد نسنجيده
به اينطوركه:ميگويد خانواده ومشاور روانشناس صداقت ، دكتر خانم
براي را زندگي بهترينشريك تا دارد سعي دخترجواني هر ميرسد ، نظر
در يكي.ميبيند چيزي رادر بودن بهترين اين كسي هر بيايدو خود
گويا.منوال همين بر و خورتوجه در فرهنگي در ديگري چهرهايجذاب ،
كمبود كه ميكند تاكيد خصيصهاي روي بر چيز هر از قبل جواني دختر هر
نظرش و خود آنكه از قبل يا و ميكند احساس خانوادهاش يا خود در را آن
ارزش كم را آيندهاش همسر كه است ديگران قضاوت مراقب كند منظور را
بايد باشد ، جوان دختران نظر مد خصيصهاي هر شكلي هر به كه نشمارند ،
ويژگي يا خصيصه يك با نميتوان را انسان كه داشت نكتهتوجه اين به
كه متفاوت ابعاد داراي است موجودي آدمي.داد قرار قضاوت مورد خاصي
تمامي بايد زندگي شريك و همسر انتخاب همچون اهميت با انتخابي در
ميزان اساس بر انتخاب كه كنيد تصور مثال براي داشت نظر مد را آنها
شمرده خود مايملك را زن سنتي ديدي با بخواهد او اما باشد ، مرد ثروت
خوشبختي توليد ميتواند ثروت آيا صورت اين در.كند نهي و امر او به و
كل به توجه بدون جوان دختران كه بسيارند دست اين از مثالهايي و كند
مشترك زندگي تشكيل با اما داشتهاند نظر در را خاصي ويژگي مرد شخصيت
بوده اشتباه و هيجاني حد چه تا نگري بعدي تك كه دريافتهاند بزودي
.است
غفاري مريم:از گزارش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام