چهارم ، شماره 1066 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 11 چهارشنبه 21
داريد؟ پست چند
چند داراي كه يافت ميتوان را زيادي مديران ما جامعه در امروزه
.هستند پست يا شغل
و برايمسئولين شغل يك از بيش اساسيتصدي قانون اصل 141 براساس
است ممنوع دولتي كارمندان
بهشايستگي ميتواند دارد قرار پست مصدرچند در همزمان كه كسي آيا
برآيد؟ نهايتسياستگذاري در و كارشناسي ، برنامهريزي عهده از
چند مثلا)سطحخرد از ناهنجار پديده يك گاه هر ;معتقدند جامعهشناسان
عنوان به بايد پديده آن رفت ، به فراتر (ميليوني جامعه يك در نفر هزار
.كرد نگاه اجتماعي عارضه يك
پيشگي ماچند جامعه در امروزه كه ميتوانگفت نظريه اين قبول با
كه است شرايطي در اين و ;است آمده در اجتماعي يكعارضه صورت به
.است عمليممنوع چنين اساسي قانون بنابراصل 141
.كرد تقسيم نوعشغلوپست دو به ميتوان را پيشه
جا دو در كسي اگر:ميگويد تعريف اين تبيين در اموراقتصادي كارشناس يك
جا دو در او اگر اما دارد شغل كهدو معناست اين به باشد عامل مدير
.دارد كهدوپست است اين معناي به باشد هياتمديره عضو
يعني عاملبودن مدير:ميكند بيان راچنين وپست تفاوتشغل وي
داشتن معني بودنبه مديره هيات عضو و مسئوليتاجرايي داشتن
آن به باشد كاراجرايي كه هنگامي پس...است مسئوليتسياستگذاري
اطلاق آنپست به باشد فعاليتسياستگذاري كه وقتي و ميگويند شغل
.ميكنند
ارشد ازمديران غير -عادي مردم به كهمبتلا بودن شغله چند درمورد
آنها اساسيترين كه ميشود عنوان گوناگوني استدلايل جامعه امروز
:از عبارتند
چندشغله افراد اكثريت با گفتگو اقتصادياز توان بردن بالا
نميتوانند شغل يك از حاصل درامد آنهابا كه ميآيد بر چنين
ق خسرو ، آقاي توضيحات اين تبيين در.مرتفعسازند را خود نيازهاي
نيازهاي حداقل زندگي ، دوران از مقطعي در:ميگويد سياسي امور كارشناس
درامد با بتواند فرد يك شايد و است سرپناه و پوشاك و غذا فرد يك
از چه هر اما يابد دست عامل سه اين به حدودي تا شغل يك از حاصل
-مييابد دست ديگري مسئوليتهاي و تعلقات به فرد و ميگذرد زندگي دوران
به.مييابند فزوني اوليه نيازهاي اين -.. و همسر فرزند ، نظير
محيط دارد ، پسر يا دختر دو مثلا كه ساله مرد 50 يك براي مثال عنوان
و تحصيل هزينه بتواند اينكه يا و است نياز يك شايسته و مناسب زندگي
جهيزيه و ازدواج مسئله نيز و كند تهيه را آزادآنها دانشگاه احتمالا
پيشگي چند جز چارهاي آنها به رسيدن و است اوليه نياز يك.. و
.ندارد
كه است گونهاي به شغلي ثبات وضعيت امروزه شغلي امنيت ضريب افزايش
بهراحتي -خصوصي چه دولتيو چه -كارفرما قانوني حمايتهايمتعدد عليرغم
باعث واقعيت اين وجود.اخراجكند را خود كارگر يا ميتواندكارمند
روي شغل ازيك بيش به خويش شغلي ضريبامنيت بردن بالا جهت شدهتاافراد
.آورند
يافت رفتارفراواني نوع يك جامعهاي در اجتماعيوقتي عادت
كه هنگامي روي ازاين.ميكنند آن با همرنگ خودرا نيز ديگران
افراد درامد غالب يارفتار تصميم عمل ، يك عنوان چندپيشگيبه
خواهند آن دنبال ندارند ، به پيشگي چند به اقتصادي نياز كه نيز ديگري
.رفت
يا چندشغل داراي كه يافت زياديراميتوان مديران جامعه در امروزه
تلقي طرز بهسراغ ابتدا پديده اين چرايي پاسخبه در.هستند پست
ديگران نظرهاي با متضاد گاه و تنوع آمد ، بدست آنچه رفتيم عمومي
بتوان شايد كارشناسان نظرهاي از استفاده و آننظرها جمعبندي ازبود
.داشت اظهار پديده اين پديداري براي را رو پيش دلايل
:ميگويد سياسي امور كارشناس ق.خسرو نبودآقاي كادرسازي براي فرصت
كدام هيچ اما بود تلاش مبارزهو سالها حاصل اسلامي پيروزيانقلاب اگرچه
به.كادرسازينداشتند براي كاملي و تشكيلاتمنسجم سازمانها ، و ازگروهها
براي كافي باتجربه دارايمديران اسلامي انقلاب ازپيروزي ، پس ترتيب اين
.نبود پستها اين تصديتمام
به نسبت - افرادشايسته معدود اسلامي پيروزيانقلاب از پس رو اين از
.شدند چندينپست تقبل به مجبور - پستهايخالي كل
كلان مديريت در انقلاب پيروزي آغازين دوران از گذر با:تلخ تجربه
چنين و يافت فزوني مدير و انقلابي جوانان دادن ميدان به گرايش جامعه
يك با -ديدگاهها تنوع و مديران افزايش شاهد زودي به كه بود مشهود
بروز و منافقين و گروهكها تلخ تجربيات اما.بود خواهيم -واحد هدف
در بازدارندهاي عامل و خطر زنگ شهريور و 8 تير حادثه 7 نظير خيانتها
در و كرد ميل انقباض سمت به جامعه مديريت مجددا و شد روند اين
كه شده شناخته افراد عهده بر مهم مشاغل و پستها مجددا نتيجه
.گرفت شدت بود معلوم آنها مبارزاتي سياسي شناسنامه
:ميگويد اموراجتماعي كارشناس تويسركاني سياسيهادي اقتدار
اما ندارد ، وجود سياسيمتعارف تشكلهاي يا حزب كشورما در اگرچه
انقلاباسلامي پيروزي از پس طي 17سال در كه است اين واقعيت
اجتماعي حيات عرصههايمختلف در مشخص باديدگاههاي غيررسمي تشكلهاي
ساير در رسمي تشكلهاي و ماننداحزاب -شكلها اين.است شكلگرفته
بيناقتدار انكارناپذير كهرابطهاي ميدانند خوبي به -جهان نقاط
بنابر.دارد وجود دارند ، دست در كه مقامهايي و پستها گستره با آنها
را خود اقتدار حوزه سويي از تا دارند سعي تشكلها اين از كدام هر اين
نظر هم و همسو افراد از حوزهها اين در ديگر سوي از و دهند گسترش
اين هنوز متاسفانه كه آنجايي از و كنند استفاده پستها تصدي براي
جامعه نياز اندازه به را كادرسازي انديشه يا و فرصت تشكلها
وظايف پست چند يا يك در بايد خوديها محدود گروه لاجرم نيافتهاند ،
نيز فردي حيطه در ايناقتدار به علاقه.رسانند انجام را محوله
دانشگاهها ، پس از يكي پيشين ازروساي يكي مثال عنوان بهمشاهدهميشود
نيز را ازدانشكدهها يكي رياست پست سمت باحفظ پست ، اين به انتصاب از
ارتقاء از پس شهرستانها از يكي فرهنگي مدير يا و كرد حفظ خود براي
شهرستان مدير سمت حفظ با بايد كه كرد شرط استان ، كلي مدير سمت به
.بماند نيز
مجلس ازنمايندگان يكي قول به اينكه دقيقعليرغم پيگيري عدم
فرصت شخص تا است ممنوعكرده را پيشگي چند قانونگذار;اسلامي شوراي
سعيد قول به يا و باشد داشته را شخصيهخود امور انجام براي فراغت
و باشد داشته يكپست از بيشتر نميتواند نفر يك قانوني ، نظر از ليلاز
ظاهرا اما...است شده ممنوع بودن سال 1374دوپسته بودجه اساس بر
.نميشود ديده پديده اين با مقابله
زمينه اين در اما است ، ممنوع پيشگي چند قانون ، استثناءبنابر
در اسلامي شوراي مجلس نمايندگان از يكي.دارد وجود نيز استثناهايي
اما.دارد وجود مختلفي تعابير استثناها درباره:ميگويد باره اين
قاعده اين از را آموزشي كادر مثلا.است كرده مشخص را آنها قانونگذار
پستها ميتوانند بدانند مصلحت رهبري معظم مقام اگر يا و است كرده جدا
نبوده بنا موارد باقي درنمايند واگذار افراد به را سمتهايي و
با كه ميرسد نظر به چنين اما.باشد داشته وجود تعبيري و تغيير
شدن پسته چند يا شغله چند براي افراد از گروهي مختلف ، تعابير
.نميشود اجرا مورد اين در قانون عملا و كردهاند باز را راههايي
اينموضوع به ديگر زاويهاي از اقتصادينيز كارشناس ليلاز سعيد
بلكه نيست بد چندپيشگي تنها نه موارد پارهاي در:ميگويد و پرداخته
پيشرفته كشورهاي در مثلا..دارد دربر فراواني فوايد جامعه براي
و سياستمداران آن مبناي بر كه است آمده وجود به پديدهاي صنعتي
مشاوره ، مختلف پستهاي در عمر پايان تا ميشوند بازنشسته وقتي متخصصين
در وقتي كه ميدهد نشان امر اين.ميگردند كار به مشغول تحقيق و تدريس
استعداد خود از متوسط حد از بيش كه دارند وجود نخبگاني جامعه يك
است ، كرده هزينه آنها براي متوسط حد از بيش نيز جامعه و ميدهند نشان
بسنده پست يا شغل يك به و شوند گذاشته كنار راحتي به نبايد
...كنند
محيط در:ميگويد رشتهمديريت فارغالتحصيل سادات بازتابمهدي
صورت بدين.است گرفته شكل بردو نامتقسيم به پديدهاي ما مديريتي
همفكر گروه آن يافتهو افزايش منسجم گروه دريك ديدگاهها تنوع كه
نيز شده تقسيم گروههاي اين از يك هر سپس.ميشود گروه دو به تقسيم
و ميشوند تقسيم خود خاص باديدگاههاي ديگر گروه دو به مدتي از بعد
و كاملاهمنظر تعدادافراد كه ميشود باعث سويي از روند اين..
تغيير از اينكهنشانهاي به توجه با ديگر ازسوي و يابد كاهش عقيده
هرگاهيكي كه رسيد خواهيم ايننتيجه به نميبينيم ، بودن پسته چند فرهنگ
خود افرادمحدود تعداد از فقط گيرد رابدست لازم اقتدار گروهها اين از
خواهد الرجال قحط كاذبدچار صورت به جامعه بنابراين.مينمايد استفاده
چندينپست زمان هم بهطور و هماكنون كه هستند مديراني آن ونشانه...شد
.دارند هم شغل و
قانون:ميگويد اينباره در نيز شوراياسلامي مجلس نمايندگان از يكي
آن به امر اين.است كرده راممنوع نفر يك توسط پست چند داشتن اساسي
كه نيايد پيش تصور اين و باشد باز همه اشتغال براي فضا كه است دليل
شخصيتهاي كشور در كه است اين ما استدلال.است قحطالرجال مملكت در
افرادي موارد همه در ميتوانيم و داريم رشتهها تمام متخصصدر و بزرگ
.بيابيم مسئوليتپذيري براي را
كهانتصابها معتقدند مردم از ضابطهتعدادي جاي به رابطه فرهنگ
شغلآزاد كهبه سبزي ، حميد.ميگيرد شكل دوستيها دليل به بيشتر
وقت آن باشي داشته مهم آشناي يك است كافي فقط:ميگويد است مشغول
تو به كاري هم كسي و بياوري گير شغل تا سه دو ميتواني بهراحتي
.ندارد
ازمسئله مواردي مشاهده..:زمينهميگويد اين در ليلاز سعيد
مشاغلي در معمولا افراد كه ميدهد نشان ايران در چندپيشگيمديران
آنها پست يك بين تناسبي هيچ گاه و هستند مسئول خود استعداد از جدا
معمولا انتصابها اين واضحتر عبارت به و ندارد وجود ديگر پست با
قدر هر كه نشانميدهد جامعه روند:ميكند اظهاراميدواري وي.است سياسي
سياسي جنبههاي از پيشميرويم اجتماعي اقتصادي ، ثباتسياسي ، سمت به
درصدافراد كه بود اميدوار بنابراينميتوان و شود كاسته مشاغل بودن
و منطق و استاندارد حد به مديريتي بالاي درپستهاي كشور در پيشه چند
.آنبرسد معقول
چنينانتصابهايي بامشاهده كه انتظارداشت ميتوان زمان آن تا اما
جايگاههاي تصدي براي درتلاش ازضابطه برتر جامعهرابطه فرهنگ در
رفتاري و ذهني ملكه فرهنگي چنين واگر.بندد نقش شغلي و اجتماعي
.داشت نخواهد خوشايندي عواقب شود اجتماع
يكپسترا صاحب اصلي وظيفه كارشناسيوقتي افت
ترسيم در نظر كارشناسيودقت كه است معنا سياستگذاريبدانيمبدين
كسي آيا اما.است پست يك لاينفكمتصدي اجراي از وبرنامهها اهداف
عهده از شايستگي به ميتواند دارد قرار پست چند مصدر در همزمان كه
.برآيد سياستگذاري نهايت در و... و برنامهريزي و كارشناسي
ساعتميتواند چند روز در سالم يكانسان مگر !دانشجو محبوب ، فريده
پست دو داراي نفر يك وقتي ساعت؟ ساعت ، 12 دهد؟ 10 انجام مفيد كار
كار ساعت تا 10 دو اينكه اول ;نيست خارج حالت دو از او استوضعيت
عمل ، مسلما اين پذيرش صورت در حتي كه (!روز در ساعت يعني 20) ميكند
بر انرژي و سخت مديريتي كار.نيست اعتبار قابل اصلا او دوم ساعت 10
.است
و بپردازد درعرصهاي كارش به اول ساعت ده ميتوانددر نفر يك چطور
.كند صرف متفاوت عرصهاي كيفيتدر همان با را دوم دهساعت مجددا
ساعت در 65 كاررا دو هر كه است اين دوم حالت.نيست ممكن مسئله اين
تعهد و ميگيرد حقوق اواست گناه از بدتر عذر صورت اين در.دهد انجام
يك در مسئوليتاش و شغل خدمت در را خود مفيد وقت تمام كه است داده
آب از ضعيف كارشناسيها پس.ميكند نيم دو به را آن اما باشد سازمان
...نميآيدو در صحيح برآورد ميافتد ، عقب كارها ميآيد ، در
كاهشخلاقيتها انگيزهها ، افول
تنوع و وفور:است معتقد ميكند تحقيق مديريت زمينه در كه ص ، كامران
هنگامي تنوع و وفور اينميشود جامعه بالندگي و رشد باعث خلاقيتها
وجود نيز ارتقاء مهم عامل متعدد ، عوامل بر علاوه كه ميكند پيدا ظهور
نفر يك كه است گونهاي به پستها تصدي كه هنگامي اما..باشد داشته
يكديگر با منطقي معنيدار رابطه هيچ گاه كه ميشود پست چند متصدي
.كرد فكر ارتقاء به ميتوان چطور ندارند ،
موقعيمعنا ابتكار و نوآوري خلاقيت ، :مديريت دانشجوي قاصدي مسعود
.آنباشد قدرشناس كسي كه دارد
وقتي ديگر ، جاي ده سرش يك اينجاست سرش كهيك داريد مديري شما وقتي
نظر تعمق با ديگران و شما كارهاي به ندارد فرصت كه داريد مديري
كاركنان اصليترين وقت كمبود دليل به كه داريد مديري وقتي اندازد ،
روي از تشويقهايش ميدانيد كه داريد مديري وقتي و نميشناسد ، را خود
و خلاقيت براي حسي و حال ديگر گفتهاند ، او به ديگران بلكه نيست شناخت
.نميماند نوآوري
خود كردن نزديك تملقگوييو روحيه شرايطي چنين تملقدر روحيه
شناخت براي توانمناسبي مدير كه شرايطي درشدتمييابد مدير به
سازمان يك كارمند صفايي فريبرز قول به) ندارد ، كيفيتها و برترها
پروري قربان بله و چاپلوسي براي را عرصه بيدانش مايههاي كم (دولتي
.رفت خواهند گود كنار به روحيه اين با ناآشنا خلاقهاي و ديده باز
با بودجه و سازمانبرنامه كارشناسان از سرمايهفاضلي اتلاف
دارد جامعه براي عوارضيجدي مديران پيشگي چند بهاينكه اشاره
و دانش انباشت نتيجه يكجامعه ، دانستههاي و يافتهها همه:ميگويد
جوانتر نسلهاي به نوعي به كه گذشتهاست نسلهاي و افراد برنامههاي
متعدد پستهاي و مشاغل داراي افراد تنوع چه هر روي اين از.است رسيده
خواهد بهتر و بيشتر تجارب و دانشها اين انتقال امكان باشد بيشتر
.بود
درجامعه:است معتقد جامعهشناسي كارشناسيارشد دانشجوي صفدري حميد
ميان در و ميشوند فارغالتحصيل دانشگاهها از كثيري تعداد سال هر ما
تمامي در كاري مختلف آزمايشهاي بوته از بسياري كيفي نيروهاي آنها
به اينكه براي افراد اينميآيند بيرون پيروز جامعه نياز مورد ابعاد
استفاده آن ومعنوي مالي امكانات و جامعه برسنداز موفقيت مرز اين
مسند بر آنها كه دارد وتوقع كرده هزينه آنها براي جامعه.كردهاند
كشور وبزرگ كوچك مختلف گرههاي گرهاياز و بنشينند مختلف پستهاي
به) محدود عدهاي دست در فقط سمتها و پستها اماوقتي.كنند باز را
هزينه همه اين رفتن هدر معناي به آيا بچرخد (شايسته افراد كل نسبت
.نيست
چند استمرار:ميگويد بودجه و برنامه كارشناسان از ديگر يكي هاشمي
بعدا كه نسلي و جوان نسل در اعتماد عدم نوعي پستها در افراد پيشگي
ارزشهاي استكه حالي در اين و ميآورد ميشوندبوجود كار بازار وارد
اصل 141 در را تبلورآن ما و است مردم به ازاعتماد ناشي ما انقلاب
و مسئولين براي شغل ازيك بيش تصدي آنجا در كه اساسيميبينيم قانون
روحانيحاضر به كه قولي به درپايان واست شده ممنوع كارمنداندولتي
عينا را او سوال و كرده عمل داديم تهران غرب مساجد از يكي در
امام حضرت نيز و دين علماي و معصومين و ائمه از:پرسيد وي.ميآوريم
شغلي يا پستي تو به اگر (مضمون به نقل) كه شنيدهايم بارها (ره)
يا و برآيي آن عهده از شايستگي به نميتواني ديدي كه شد پيشنهاد
قاطعانه شود ، پست آن متصدي ميتواند بهتر تو از ديگري فرد كردي احساس
كه ميشناسيد را مدير تا چند است اين من سوال.نميتوانم من بگو
عمل كهاينگونه ميشناسم را نفر دو فقط خودم من كنند؟ عمل اينگونه
.كردند
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام