چهارم ، شماره 1067 سپتامبر 1996 ، سال شهريور 1375 ، 12 پنجشنبه 22
|
|
جدال سال خانواده 8 دادگاه راهروهاي در
زندگي با
حرفي ، نه كشيده‌اند ، خود بين را جدائي بلند ديوارهاي كه مدتهاست
.است خاتمه اين براي تشريفاتي قانوني ، تنهامراحل و محبتي نه
شناخت آنرا بايد حق گرفتن براي
كنم ، منزل زندگي تو با نمي‌خواهم ديگر گفت ، و برگشت سركارش از روزي
بفرستم را طلاقنامه‌ات تا باش پدرت
متوسط ، هيكلي و قد با مي‌رسيد ، نظر به ساله بود ، 30 ايستاده مضطرب
مرد به رو كشيد ، شقيقه‌اش كنار سفيد موهاي در دستي بود ، كارمند
اين از خسته شده‌ام ، خسته ديگر كني ، تمام را كار امروز مي‌خواهم:گفت
...زندگي اين از خسته رفتها ، و آمد
رو و همه به پشت حالا و نداشت بيشتر سال بود250 ايستاده طرف‌تر آن
سال بود80 كرده پشت او به زندگي بود مدتها.بود ايستاده پنجره به
.تلخي سال بحث ، 8 و جر سال زندگي ، 8 با جدال
...كرد فكر رفته دست از زمان به
زندگيش‌شده وارد كه نداشت بيشتر سال موقع 18 آنبود سال 67 حدودا
بعد ، ماه دو يكي و مي‌كردند زندگي جا يك مادرش و پدر بابود
.كرد عوض را زندگيشان چهره مادرش دخالتهاي
دهان به را چشمانش شوهرش.نه مي‌گفتند ولي باشد ، مستقل مي‌خواست
.بود دوخته مادرش
را مشاجرات و بود پيچيده زندگيشان ديوار به خزه مثل بي‌جا ، توقعات
.داشت دنبال به
از كه بود سركوفتي اين همواره و بود نخوانده درس بيشتر پنجم كلاس تا
:بود گفته پدرش هم اولش از.مي‌شد خراب سرش بر خانواده
ما با زندگيشان آنها آمد ، كنار راحتي اين به نمي‌شود باتهرونيها
الان اگر:مي‌گفت دلش در... ولي هستند بالا طبقه از آنها.مي‌كند فرق
...شده دير ديگر ولي كنم زندگي او با دوباره راضي‌ام من بخواهد هم
تو با نمي‌خواهم ديگر:گفت و برگشت سركارش از روزي بعد ، ماه بيست
.بفرستم را طلاقنامه‌ات تا باش پدرت منزل كنم ، زندگي
با روزي كه اين تا.پيغامي نه خبري ، نه پدري ، خانه در سال دو
در باش دادگاه در جلسه فردابراي:گفت سرد و خشك صدايي زنگ‌تلفن
...:رسيدگي مرجع:بود چنين دادگاه غيابي راي نشد ، دادگاه‌حاضر
....:خواهان
...:خوانده
طلاق:خواسته
و پرونده محتويات مجموع به التفات با طلاق ، مورد دادگاه‌در راي
ازدواج رسمي سند كپي مندرجات دلالت به زوجين زوجيت علقه احراز
عدم به نظر و تهران ازدواج 166 دفتر...ترتيب به‌شماره...شماره
مندرجات و گرديده نيز جزايي پرونده به منجر كه داخلي واختلافات تفاهم
كدورت و نقار مويد نيز آنان متبادله لوايح و طرفين دعاوي دادخواست
و آمده عمل به نصايح و تذكرات و معموله مساعي كه اين و مي‌باشد حاصله
واقع موثر طلاق از زوج انصراف و فيمابين سازش حصول در داور به ارجاع
از نتيجه‌اي نموده اعلام خود نظريه 10/11/69 شرح به زوج ، داور و نشده
به كه خود مشروح نظريه طي نيز زوجه داور و نيامد عمل به سازش طريق
.است نموده اعلام چنين را خود راي گرديد ، پرونده ضبط و ثبت...شماره
تنهاجهت نه..خانم با...آقاي مشترك زندگي تداوم جانب اين نظر به
محاسن و منافع از بيشتر مراتب به آن مضار بلكه نيست زوجين مصالح
با زوجه مخالفت عليرغم و امارات و قرائن ساير به مويدا و بود خواهد
نيز زوج و است شده اجراء خاص مدني دادگاههاي قانوني لايحه چون طلاق
زوج به مدني قانون ماده 1133 استناد به لذا است ورزيده طلاق به اصرار
مبلغ 9 پرداخت و طلاق رسمي دفتر به مراجعه با تا مي‌شود داده اجازه
:حضانت.سازد مطلقه رجعي طلاق به را زوجه عده ، ايام نفقه تومان هزار
و شرعا بعد به اين از شده ، منقضي وي نگهداري در مادر اولويت حق چون
.مي‌باشد پدرش با حضانت قانونا
طفل حضانت مدني قانون ماده 1169 و ازدواج قانون ماده 15 مطابق
ملاقات حق مادر اخيرالذكر قانون ماده 1174 حسب و محول پدر به مزبور
تا 6 صبح ساعت 9 از هفته هر جمعه روزهاي را او داشتن اختيار در و
.داشت خواهد روز همان ظهر از بعد
شرعا چون مشترك فرزند گذشته نفقه به نسبت خواهان خواسته ثانيا و
به مستندا و تشخيص وجاهت فاقد نمي‌باشد ، مطالبه قابل قانونا و
.مي‌گردد رد مدني قانون ماده 1106 اخير قسمت
به و.بود شده تنگ دلش.بودند برده پدري‌اش خانه به را پسرك
در و مي‌كند رد را كوچه پيچ ببينمش ، شده طور هر بايد:خودمي‌گفت
.مي‌كشد سرك است باز نيمه مي‌ايستد ، در رنگي درقهوه‌اي مقابل
شباهتهاي امابود كشيده قد پسرك.مي‌كرد بازي توپ حياط در پسرك
وجود اعماق تا نگاهش.مي‌درخشيد آبي‌اش چشمان داشت را مادر صورت
سلام و مي‌زند لبخندي.مي‌آيد جلو.مي‌ماند مردد پسرك.مي‌خورد سر مادر
.دلش توي مي‌ريزد پسر صداي.مي‌كند
ظاهر در آستانه در زني.بگيرد آغوش در را او تا مي‌رود جلوتر مادر
.مي‌زند پس را پسرميشود
.كنيد فراموش بايد شما.است شده منتفي قضيه خانم.شمائيد كه هم باز
كنيد ، فراموش واژه.نكنيد اذيت قدر اين را پسر اين هم و خودتان هم
.مي‌كوبد سرش بر پتك مثل
گفته وكيل به را اين.مي‌خواهم را پسرم من كنم ، فراموش چطور-
.بود
درخواست و بگيرد عهده به را پسرش حضانت ببخشدتا را مهريه‌اش شد حاضر
.مي‌كند قبول را توافقي طلاق حكم صدور
سازش عدم گواهي
....:خواهان
....:خوانده
سازش عدم گواهي صدور:خواسته
تهران عمومي دادگاه شعبه 202 در يكديگر معيت در زوجين اينكه به نظر
تراضي با سازش عدم‌امكان گواهي صدور تقاضاي تقديمي دادخواست شرح به
و موجه طور به كه تقاضا مورد به‌علل توجه با دادگاه نموده‌اند ، يكديگر
با اساسا و گرديده عنوان معقول و شروطي‌متعارف به مقيد و قانوني
مصوب طلاق مقررات اصلاح واحده ماده اجرايي دستورالعمل‌آئين‌نامه به توجه
و شوهر و زن بين اصلاح در سعي منظور به داوري به قرارارجاع سال 1370
سازش‌به حصول براي دادگاه مساعي ولي نموده صادر طلاق ازوقوع جلوگيري
حدوث واينكه اخيرالذكر واحده ماده به توجه با لذا نرسيد ، نتيجه‌اي
لحاظ به مي‌سازد ، بعيد را وسازش صلح هرگونه امكان فيمابين شديد اختلاف
انجام جهت را زوجين از احد حضور ازتوافق‌نامه ناشي مشكلات از جلوگيري
.مي‌نمايد ممتنع طلاق
و دانسته مدني دادرسي آئين قانون ماده 628 مصاديق از را توافق مفاد
:مي‌نمايد اصلاحي گزارش صدور به مبادرت
:توافق مورد شرايط
مادر با متولد 1360..... نام به مشترك فرزند حضانت:فرزند مورد در
جمعه ;ملاقات حق و پدر با تومان هزار دو ماهيانه نگهداري ، هزينه و
.مي‌باشد محفوظ پدر براي ماه هر اول
طلاق ثبت دردفتر تومان هزار چهارصد و شده بذل مهريه از دوم يك:مهريه
.پرداخت‌نمايد زوجه به تومان هزار ده ماهيانه مابقي نقدا ،
تا مي‌شود علمي‌موجب اندوخته و آگاهي اختلاف‌ميزان بروز دلايل
از و داشته زندگي پيرامون مسائل از بهتري درك و معمولافهم افراد
باعث وشوهر زن بين تحصيلات زياد تفاوت.باشند برخوردار عميق‌تري بينش
.مي‌گردد زندگي ازمسائل بعضي درك و دربرداشت اختلاف آمدن بوجود
خانوادگي‌مسئله‌اي فرهنگ است ، دوخانواده منش و رفتار ديگر ، نكته
منش ، فرهنگها ، چه هر پيوندزناشويي ، در.گرفت ناديده نمي‌توان كه است
برخوردارند بيشتري تفاهم از زوجين نزديك‌ترباشد ، هم به خانوادگي آداب
.مي‌دهد افزايش را اختلاف بروز امكان باشد ، تفاوت‌بيشتر چه هر و
درتصميم‌گيري اطرافيان دخالتهاي و فكري استقلال فقدان ديگر ، سوئي از
.است گرديده زوجين بين كدورت بروز موجب نيز
غلط ، تصميم‌گيريهاي باعث مسائل ، حل صحيح‌در مشاوره و راهنمايي فقدان
وضعيت از صحيح شناخت كه‌فقدان مي‌گردد سهل‌انگاري و نابجا اقدامات
متزلزل را خانواده بناي و دارد همراه به را يكديگر ذهني و روحي
باعث و داده هم دست به دست رفته رفته كه هستند عواملي اينها.مي‌كند
داشتن وجود با باشند ، داشته معقولي زندگي بايد كه زني و مرد تا شدند
بروز دليل به مرد.شوند جدا هم از دادگاه نام به مكاني در فرزند
.مي‌گيرد پيش در را محكمه راه نامطلوب شرايط در گرفتن قرار و اختلاف
.شود واقع طلاق اينكه‌حتما بر داشته اصرار مرد
زن بخواهد وقت‌كه هر مي‌تواند مرد قانون‌مدني ماده 1133 به توجه با
.دهد طلاق را خود
.است رجعي‌داده طلاق به حكم قانون طبق داور ، به امر ارجاع با دادگاه
طلاق در است ، كرده رجوع است‌مرد شده صادر ابتدايي راي كه آن از پس اما
مرد كند ، اختيار ديگري همسر زن‌نمي‌تواند كه عده مدت در و رجعي
.نيابد عملاتحقق طلاق و نمايد خودرجوع زن به مي‌تواند
مدني‌درباره قانون ماده 1169 به بنا(بدوي حكم) راي اين در همچنين
تا 7 دختر وفرزند سال تا 2 پسر فرزند وسرپرستي نگهداري كه حضانت
كرده واگذار پدر به حضانت‌را مي‌باشد ، پدر با مابقي مادرو با سال
.است
خود مادي ازحقوق قسمتي از مادر كردند ، توافق طرفين حكم ، صدور از پس
را مهريه نصف).عهده‌گيرد بر را فرزندش سرپرستي عوض در و بگذرد
(مي‌كند دريافت صورت‌اقساط به را مابقي و است بخشيده
مي‌خواهم ، توافق را بچه‌ام من داشت قبلااصرار كه پدر ديگر طرفي از
از سي‌روز فاصله در اما.ببيند را بچه ماه هر اول جمعه كه است كرده
.است كرده خودداري فرزندش ديدار
دوم رجعي ، حكم اول حكم) مي‌كنيم هم‌مقايسه با را حكم دو اين وقتي
داده قرار المصالحه وجه را فرزندش مبلغي ، گرفتن قبال در پدر (توافقي
كه مي‌شود مشاهده گاه متاسفانه.مي‌كند واگذار مادر به را آن و است
منافع بتوانند تا مي‌دهند قرار وجه‌المصالحه را خود فرزندان پدرها
.باشند داشته بيشتري مادي
.مي‌شود گرفته نظر در بچه نگهداري تومان‌براي هزار نفقه2 مورد در
دفتر و كتاب تهيه مدرسه ، هزينه.است رسيده مدرسه سن به حالا كه پسري
به ارجاع بايد كه است دادگاه دراينجانميكند تكافو را معاشش...و
اگر ماهستند ، زندگي سرمايه‌هاي بچه‌ها.قانون صرف به نه بدهد ، كارشناس
خوبي به سرمايه اين از نتوانستند و داشتند اختلاف مادري و پدر
از استفاده با.دهد انجام را كار اين جامعه بايد كنند ، نگهداري
كداميك كه گردد تعيين...و روان‌شناسان مددكاران ، اجتماعي ، كارشناسان
بهتر كودك تا بگيرد ، عهده بر را كودك سرپرستي مي‌تواند والدين از
.باشد داشته بيشتري بازدهي و شود بالنده
صلاحيت‌دارد كه كسي نزد را بچه اهل‌خبره و كارشناسان نظر با قاضي
.نگيرد قرار بچه‌وجه‌المصالحه و كند واگذار
تربيت را كودكان هستند ، اجتماعي فرهنگ سازنده مادر عنوان به زنها
دختر و باشد پيشتاز حد چه تا پسر مي‌كند تعيين كه است مادر مي‌كنند ،
تصادم نتيجه در رابداند حقوقش ابتدا از كسي هر اگر.محدود حد چه تا
.نيايد بوجود حقوق
بروز هنگام در.شناخت را آن بايد حق گرفتن براي اينكه ديگر نكته
مددكاران و كارشناسان وكلا ، به مراجعه با زوجين اختلافات ، و مشكلات
آنها.كنند اقدام و انتخاب را صحيح راه خويش ، حقوق از يابند آگاهي
.است ناحق چه و حق چيز چه عرف و قانون طبق بر كه مي‌دانند
خليلي افسانه:از گزارش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
